جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

در ستایش پرسش


در ستایش پرسش

نگاهی به فیلم «پرومته», جدیدترین اثر ریدلی اسکات

«پرومته» جدیدترین اثر ریدلی اسکات، فیلمساز کهنه‌کار هالیوود تا جایی که مهم‌ترین دغدغه‌اش ستایش پرسش‌ و جنبه‌های جست‌وجوگرانه ذات انسان است، فیلم بسیار مهمی به حساب می‌آید. اما نکته اینجاست که با فیلمی یکدست طرف نیستیم

پرسش پارسایی تفکر است.

(مارتین هایدگر)

«پرومته» جدیدترین اثر ریدلی اسکات، فیلم‌ساز کهنه‌کار هالیوود تا جایی که مهم‌ترین دغدغه‌اش ستایش پرسش‌ و جنبه‌های جست‌وجوگرانه ذات انسان است، فیلم بسیار مهمی به حساب می‌آید. اما نکته اینجاست که با فیلمی یکدست طرف نیستیم.

اسکات پس از گذشت حدود سه دهه به سینمای علمی و تخیلی بازگشته و با پیشرفت‌های فراوان فنی و بصری که در این چند دهه صورت گرفته با دست‌وبال بازتری داستان گروهی از دانشمندان را روایت می‌کند که پس از کشف یک نقاشی در یکی از غارهای اسکاتلند در سال ۲۰۸۹ میلادی، برای یافتن سوالات خود راهی فضا می‌شوند. سفینه این دانشمندان توسط رباتی به نام دیوید هدایت می‌شود. پس از فرود موفقیت‌ آمیز سفینه، این گروه با اتفاقاتی کاملا متفاوت از آنچه که درباره مهندسان زمین و خالقان خویش می‌پنداشتند روبه‌رو می‌شوند.

اینکه شخصیت‌های فیلم از زوج پژوهشگر اصلی گرفته تا رباتی که قاعدتا برایش چیزی به عنوان پرسش تعریف مشخصی ندارد به دنبال یافتن پاسخ‌های‌شان هستند برخلاف ظاهر تیره و تار خود فیلم، نکته بسیار روشنی است. اسکات از این نظر آینده قابل احترامی را برای دنیا متصور شده است. جنس سوال‌ها و پاسخ‌ها هم فرقی نمی‌کند. چه از اساس پرسشی متناقض و اشتباه درباره یافتن خالق باشد یا اینکه چرا موجودات فرازمینی با موجودات زمینی عناد می‌ورزند، مکان‌شان کجاست و بنیان‌های فکری‌شان چیست. اینکه انسان سال ۲۰۹۴ و غرق شده در تکنولوژی، هنوز خودش را خالق نمی‌داند و به دنبال یافتن خالق خویش است هرچند درکش از خالق خویش عینیت‌گرایانه و سطحی ‌است اما به نسبت عصر اومانیستی امروز حقیقتا بسیار امیدوارکننده و روشن است. اگر از این منظر بنگریم این یکی از امیدوارکننده‌ترین آثار تیره‌وتار و آینده محور سینماست. اینکه شخصیت اصلی فیلم پس از ‌تماشای آن همه اتفاق عجیب و باورنکردنی که هریک به تنهایی ‌می‌تواند ایمانی را از بین ببرد، اولین حرفی که می‌زند درباره گردنبند صلیبش است یعنی اسکات در آن دریای علم بشری، هنوز به ایمان به عنوان اصیل‌ترین روزنه نجات موجود می‌نگرد.

فیلم تا وقتی که کلیات و جزئیاتش درباره این دغدغه‌هاست اثر به شدت قابل اعتنایی است. اما به هرحال با کارگردانی چون ریدلی اسکات طرف هستیم که همانند تمام همکاران شبیه خودش در هالیوود از زدوخوردهای تماشاگرپسند و غیر ضروری و ظواهر نه چندان لازم بدش نمی‌آید و به وفور از آنها بهره می‌برد. یکی از این موارد مثلا بازگشت یکی از دو شخصیت گمشده در ابتدای فیلم است که به یکباره در اواسط فیلم سر و کله یکی‌ از آنها کنار دروازه فضاپیما پیدا می‌شود و چند دقیقه‌ای زدوخورد مفصلی درمی‌گیرد و سرانجام هم کشته می‌شود که به طور کلی این صحنه نه هدف خاصی داشت و نه لزومی. فیلم‌نامه «پرومته» پر است از نقص‌های اینچنینی که البته این یکی از موارد کوچکش بود. در یکی از فصل‌های آغازین، شخصیت اصلی فیلم با دستگاه عمل جراحی خودکاری روبه‌رو می‌شود و کمی در خصوص آن کنجکاوی می‌کند تا اینکه رئیس فضاپیما با بازی چارلیز ترون، عصبانی شده و درباره هزینه نجومی آن دستگاه شروع به غر زدن می‌کند. خب سوال اصلی همین‌جا شکل می‌گیرد که وقتی یک دستگاه دو متری پرهزینه برای افراد رده بالای این ماموریت فضایی آنقدر حائز اهمیت است، پس چرا کل پروژه‌ را که هزاران برابر این دستگاه عمل جراحی هزینه‌بر بوده را آنقدر سهل‌انگارانه هدایت کرده‌اند و اصلا انتخاب دقیقی برای مسافران این سفر فضایی صورت نگرفته است. فضانوردان این ماموریت پس از رسیدن به مقصد، تازه از خواب بیدار می‌شوند و با یکدیگر آشنا می‌شوند و تماشاگر با دسته‌ای از کاراکترها مواجه می‌شود که یکی از آنها عصبی است، یکی خودخواه، یکی به شدت ترسو و الی آخر. اگر آن دستگاه عمل جراحی به دلیل هزینه‌ای که برای ساختش صورت گرفته اهمیت دارد پس چرا برای کل پروژه که طبیعتا‌ به مراتب بیشتر از این دستگاه کوچک هزینه داشته این وسواس را چه در انتخاب این فضانوردان و چه تحقیقات مفصل‌تر انجام نداده‌اند؟

نکته بسیار مهم دیگری که نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد بازی مایکل فاسبندر در نقش دیوید، ربات انسان‌نمایی است که هدایت گروه را برعهده دارد. این بازیگر آلمانی-ایرلندی و تازه‌کار سینما در همین چند سالی که از ورودش به سینمای حرفه‌ای می‌گذرد پله‌های موفقیت و کسب تجربه را در سریع‌ترین حالت ممکن طی کرده و اکنون بدون شک یکی از قدرت‌مندترین بازیگران جوان سینمای جهان به حساب می‌آید. فاسبندر در پرومته با پرهیز از کلیشه‌هایی که همواره در اجراهای اینچنینی وجود دارد و در عوض با چند وجهی کردن شخصیت ربات و درگیر ساختن آن با مفاهیمی چون درد و رنج، پرسش، تنهایی و کمال‌گرایی، اجرایی ناب از خود به جای گذاشته که به هیچ‌وجه جنبه‌ سطحی و مکانیکی به خود نمی‌گیرد. در حقیقت این تبحر وی است که به نحوی به اجرای این نقش خاص پرداخته که بیننده همواره به ربات بودن او باور داشته باشد و در عین حال درگیر تردید در انسان بودن او نیز باشد. حرکت وی در این مرز باریک، درخشان‌ترین بخش از هنرنمایی وی است. حضور موفق او به تنهایی بخش اعظمی از اهداف اسکات را در زمینه خلق دنیایی پر از ابهام و پرسش به نتیجه رسانده است.

حسین گودرزی



همچنین مشاهده کنید