یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نقدی بر رمان ۱۹۸۴


نقدی بر رمان ۱۹۸۴

می شودگفت زمانی که کمونیسم درشوروی روی کار آمد اریک آرتوربلر نیز در هند متولد شد کسی بعدها در دنیا با نام جرج اورول معروف شد به نوعی زندگی آرتور, با تولد کمونیسم وتئوری آنها شروع شد

می‌شودگفت زمانی که کمونیسم درشوروی روی کار آمد- اریک آرتوربلر نیز در هند متولد شد.کسی بعدها در دنیا با نام جرج اورول معروف شد. به نوعی زندگی آرتور، با تولد کمونیسم وتئوری آنها شروع شد. زمانی که دنیا درتب وتاب کمونیسم می‌سوخت و نظام‌ سرمایه داری که بیشترازهر نظام دیگری از کمونیسم یک نوع ترس مرضی گرفته بود هنرمندانی را دراین فضا پرورش داد که این نوع تفکر را در آثارشان به وضوح می‌توان دیدغافل از اینکه کمونیسمی‌که چنان هراسی در دل‌ها انداخته بود با آن همه تئوری وعقبه حتی یک قرن هم دوام نیاورد. رمان ۱۹۸۴در زمانی نگاشته شده که نه تنها انگلستان که تمام جهان درگیر یک مساله تازه و نوخاسته نسبت به پیش از خود بوده. البته کشور‌های مانند انگلستان که جز بلوک غرب بودند بیشتر با تبعات کمونیست دست وپنجه نرم می‌کردند نه خود آن.

اریک ارتوربلر یا جرج اورول متولد۱۹۰۳در موتیهار ایالت بهار هندوستان متولد شد. البته در همان دوران کودکی به همراه خانواده به هندوستان بازگشت.او منتقد، روزنامه‌نگار و شاعر پرکار و چیره‌دستی بود که البته امروزه همه او را بیشتر به عنوان داستان‌نویس می‌شناسند. هرچند جرج اورول زندگی طولانی مدتی نداشت(۱۹۰۳-۱۹۵۰) یعنی چیزی حدود ۴۷ سال اما در همین مدت بسیار آثاری را خلق کرد که ثابت کرد نویسنده‌ای است چیره دست با دید نافذ. او با آثاری مانند رمان ۱۹۸۴در سال ۱۹۴۹و (مزرعه یا قلعه حیوانات) درسال ۱۹۴۵قلم خودرا به دنیای نویسندگی ثابت کرد. دو کتاب مزبور انقلاب‌های کمونیستی که به امید خلق یک آرمان شهرایجاد شده بودندرا آن دوره را به چالش کشیده است. او در کتاب ۱۹۸۴ سیصد صفحه‌ای همان حرفی را زده که در کتاب مزرعه حیوان با صفحاتی به مراتب کمتر یک سوم بیان کرده. اما با فرمی‌ متفاوت.

در مزرعه حیوانت ما با یک فابل (fabl)یا رمان حیوان محورمواجه هستیم. مزرعه‌ای که در آن یک‌شبه همه چیز به هم می‌ریزد و حیوانات علیه صاحب مزرعه می‌شورند همه چیز به دست حیوانات می‌افتد و الی آخر.اما در ۱۹۸۴ که حجمی‌بیشتر دارد با متنی کافکایی یا بوف کوری شروع می‌شود. با ضرب‌آهنگی کند و سنگین که هرچه به پایان آن نزدیک می‌شویم تندتر و پرطمطراق‌تر می‌شود تا جایی که در پایان یکهو خواننده با یک سکوت نفسگیر و جانکاه مواجه می‌شود. رمان ۱۹۸۴ با واگویه‌ها یا منولوگ راوی داستان شروع می‌شود واگویه‌ای که از وینستون (شخصیت اول وقهرمان داستان) می‌گوید.وبعداز مردی می‌گوید که چهره‌ای باجذبه و سبیل‌هایی استالینی دارد.وجالب است که داستان با این توصیف شروع می‌شود وبا همین توصیف به پایان می‌رسد.همان شخصیت مهیب ورعب آوری که از اول داستان تا پایان هرگز علنی نمی‌شود وتاپایان در محاق می‌ماند.

اما سایه سنگین او همه جا حس می‌شود. در رمان مزرعه حیوانات، حیواناتی دچار یک انقلاب بلشویکی می‌شوند و کم‌کم دچار یک دور باطل می‌شوند. می‌توان چنین برداشت کرد که وینستون را می‌توان یکی از همان شخصیت‌های سرخورده مزرعه حیوانات اورول دانست که لباس انسانی پوشیده و وارد ۱۹۸۴ می‌شود. البته او در کتاب ۱۹۸۴از یک بابت هم می‌خواسته که پیشگویی کند سی سال آینده را که البته از این لحاظ درست از آب درنیامده وبه خطارفته.در۱۹۸۴ شخصیت‌ها همه دوگم اندیش گیرکرده درچرخدنده‌ای کمونیسم موضوعی وفضایی پراز وحشت و مه‌آلود و شک و تردید که مبادا دستگاه‌هایی که دردرو دیوار نصب شده‌اند صدا یا تصویر تو را نگیرند و مخابره نکنند کسی به کسی اعتماد ندارد و در کل یک فضای پراز وهم و غم‌آلود مفرط و اغراق‌آمیز. این دنیایی است که اورول از هیبت کمونیست آن روز برای خواننده تصویر می‌کند.

در این فضا پلیس چکایی رمان حتی عشق را ممنوع می‌کند. شمایلی که باب طبع سرمایه‌داری آن روز بود. برای ترساندن هرچه بیشتر مردم آن زمان از دیوی که هرلحظه داشت از غرب می‌رسید تا غرب را ببلعد شاید هیتلرهم با چنین شعاروتفکری متولد شد، مبارزه با دیو کمونیسم. کتاب ۱۹۸۴ در ابتدا به خاطر رابطه خوب انگلستان وشوروی اجازه نشر نیافت ولی درآمریکا باعث شهرت او شد. دنیای اورول یک دنیای تخیلی است.به عنوان یک اثر ادبی بسیار زیبا پرکشش وبا تعلیقی عمیق می‌توان از آن سخن گفت. از کد‌ها و قرینه‌ها و تشبیهات و توصیفات. اما چنین دنیایی را درعالم واقع نمی‌توان یافت.البته او کتاب‌های دیگری نیز نوشت که به شرح زیر است: روزهای برمه (۱۹۳۴) - دختر کشیش (۱۹۳۵)به آسپیدیستراها رسیدگی کن (۱۹۳۶)هوای تازه (۱۹۳۹)قلعه حیوانات (۱۹۴۵)۱۹۸۴ (هزار و نهصد و هشتاد و چهار) (۱۹۴۹)آس و پاس‌ها در پاریس و لندن (۱۹۳۳)جاده به سوی اسکله ویگان (۱۹۳۷)درود بر کاتالونیا (۱۹۳۸).

ایوب بهرام