شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تناقضات دیپلماسی لندن


تناقضات دیپلماسی لندن

لندن در مجموعه اتحادیه اروپا همچنان به صورت یک « عضو تکرو »عمل می کند این تکروی بیش از هر جا در روابط این مجموعه با ایران نمایان شده است

لندن در مجموعه اتحادیه اروپا همچنان به صورت یک « عضو تکرو »عمل می کند. این تکروی بیش از هر جا در روابط این مجموعه با ایران نمایان شده است. لندن در میدان سیاست خارجی اروپایی به معنای واقعی در نقش یک جزیره جدا عمل می کند. کافی است به تصمیم ها و مواضع یک ماه اخیر دولت گوردن براون در مسئله هسته ای ایران، مواجهه با جنبش های انقلابی خاورمیانه، پرونده گروهک نفاق، قضیه سلمان رشدی، نویسنده مرتد آیات شیطانی و... نگاه شود. در همه این موارد دولت براون مسیری متفاوت از بلوک اروپا پیموده است.

اما به باور ناظران هیچ کدام از این نقش های منفی که سیاست خارجی براون در برابر ایران ایفا می کند، نشانه یک راهبرد تازه نیست. سیاست هایی مثل دفاع لندن از گروهک منافقین، نویسنده مرتد آیات شیطانی یا موضعگیری علیه جنبش های حزب الله و حماس نشان از این دارد که بعد یک سال دولت براون هنوز نتوانسته خود را از قالب دیپلماسی آتلانتیک گرای بلر خارج کند.

حزب حاکم کارگر در عرصه سیاست خارجی اکنون با این معضل دست به گریبان است که دولت براون فاقد « دیپلماسی کارآمد» است. براون در مدت یک سال مدیریت خود بر سیاست خارجی جزیره هنوز برای دو بحران عمده افغانستان و عراق استراتژی روشنی ارائه نکرده است. ارتش ۵ هزار نفری انگلیس درعراق پس از واگذاری مسئولیت بصره به دولت مالکی به صورت بلاتکلیف در این کشور مانده اند. در جبهه افغانستان نیز که مسئولیت تأمین امنیت ایالت سوق الجیشی هلمند برعهده ۷ هزار تفنگدار انگلیسی است، همه خبر ها از شکست های پی در پی ارتش ملکه در برابر شورشیان طالبان حکایت دارد به گونه ای که آمار تلفات این کشور هفته گذشته از مرز ۱۰۰ کشته فراتر رفت. براون در دو حوزه استراتژیک دیگر نیز چالش های عمیق برای دیپلماسی انگلیس بوجود آورد. بعد از گذشت یک سال که دوستی روسیه و انگلیس بر اثر گشودن پرونده قتل افسر تبعیدی روسیه، لیتوی ننکو به هم خورد هنوز هم شکاف میان لندن و مسکو ترمیم نیافته است.

از سوی دیگر در شرایطی که بسیاری از دولت های اروپایی با منطق واقعگرایی طرح مذاکره با ایران را پیش گرفته اند، دولت براون دیپلماسی خود را در جهان اسلام بر مبنای همان دوگانگی همیشگی انگلیس پیش می برد.

تصویر آشفته دیپلماسی براون را می توان در رفتارهای تازه این کشور در خاورمیانه و ایران حس کرد. به راستی اقدام هایی مثل اهدای مدال به نویسنده مرتد آیات شیطانی، حمایت از گروهک تروریستی منافقین، مشارکت در پرونده سازی امریکایی ها علیه دیپلمات ایرانی( نصرالله تاجیک) و... در برهه کنونی آیا مفهومی غیر از تأثیر پذیری وزارت خارجه براون از خط مشی قدرت آن سوی آتلانتیک دارد

واقعیت این است که دولت براون بهترین موقعیت را برای بازسازی دیپلماسی این کشور در خاورمیانه و جهان اسلام داشت. براون وارث حکومت ۱۰ ساله «تونی بلر»ی شد که با وجود موفقیت هایش در تحکیم موقعیت حزب حاکم کارگر اما در سیاست خارجی- بر اساس نظرسنجی های مؤسسات خود لندن - انگلستان را با بی سابقه ترین جو نفرت مسلمانان روبه رو ساخت. ایرانی ها نیز همانند افکارعمومی جهان پس از دوران بلر به انتظار یک تغییر جدی در نگاه دیپلماسی لندن بودند. اما اکنون دوران آزمون یک ساله گوردن براون در نظر ایرانی ها نیز رو به پایان است. جالب است که قضاوت افکارعمومی ایران و کشورهای اسلامی درباره دیپلماسی براون همان است که نظرسنجی های تازه در لندن از شهروندان انگلیسی در پی داشته است. یعنی دولتی فاقد استراتژی مشخص و بی اعتنا به واقعیات سیاسی خاورمیانه.

وضعیت نابسامان دیپلماسی براون را می توان از مقایسه موقعیت آن با حریفان اروپایی اش فهمید. آلمان، فرانسه و دیگر همقطاران اروپایی انگلیس اکنون برای حضور و نفوذ در همان حوزه های ژئوپلیتیک مسابقه گذاشته اند که بواسطه غفلت ها و اشتباهات براون از دست انگلیس خارج شده اند. آلمان طرح دوستی جدید با روسیه و برنامه میانجیگری میان حزب الله و رژیم صهیونیستی را ریخته است، فرانسه همزمان برای میانجیگری میان سوریه و لبنان و سوریه و رژیم اسرائیل تلاش می کند و بروکسل (اتحادیه اروپایی) نیز به کمک سولانا درصدد یک همکاری استراتژیک با تهران است. بنابراین، این مسئله مایه بسی شگفتی است در روزهایی که دیپلمات های اروپایی هر کدام با ارائه طرحی نو در خاورمیانه برای دوره پس از بوش آماده می شوند، لندن اصرار بر همسویی با سیاست دولتی در آن سوی آتلانتیک دارد که فقط ۵ ماه از عمر آن باقی مانده است. برای دولتی مثل براون که برنامه هایش برای حل رکود اقتصادی یا رفع نیازهای رفاهی شهروندان بی نتیجه مانده است، سیاست خارجی بهترین فرصت برای کسب اعتبار بود. اما او در شرایطی میدان های بازی در حوزه دیپلماسی را به رقبای اروپایی اش واگذار می کند که از یک سو نسل جدید رهبران اروپا موقعیت سنتی انگلیس در منطقه خاورمیانه را به چالش کشیده اند و از سوی دیگر حزب تحت رهبری براون با یک زورآزمایی سخت از سوی رقیب تازه نفس اش یعنی حزب محافظه کار روبه رو است. بد ترین انتخاب این است که گوردن براون در این فرصت اندک همانند سران نومحافظه کار کاخ سفید ظهور نیروهای تأثیرگذار از روسیه تا ایران را در بازی سیاست خاورمیانه به حساب نیاورد و بر واقعیات تازه دنیای سیاست چشم ببندد

مهدی تقوی



همچنین مشاهده کنید