یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
رهایی از فقر و استعمار
در دوران کودکی، ناهار بچههای قائممقام را میآورد. پشت در اتاق به انتظار تمام شدن صرف ناهار، برای بردن ظرفها میایستاد. در همین مدت کوتاه، گوش به کلمات معلم که به بچه درس میآموخت، میسپرد و هرچه میشنید فرا میگرفت. روزی قائممقام به منظور امتحان، از فرزندانش هرچه میپرسید آنها از عهده جواب بر نمیآمدند. میرزا تقیخان به آن پرسشها جواب صحیح داد. قائممقام پرسید: اینها را از کجا آموختهای؟ گفت: از پشت در اتاق به گفتههای معلم گوش میدادم. قائممقام خواست به او جایزه بدهد، میرزا تقیخان به گریه افتاد و گفت عوض جایزه به معلم دستور بدهید آن درسها را به من هم بدهد. قائممقام متأثر شد و دستور داد معلم او را هم درس بدهد.
این حکایت نقل شده از مرحوم عباس اقبال، صاحب کتاب «میرزا تقیخان امیرکبیر» درباره کودکی امیرکبیر، جوانب بسیار مهمی از شخصیت میرزا تقیخان، قهرمان بیبدیل مبارزه با استعمار را برای ما آشکار میکند. بسیاری از ویژگیهای شخصیتی بشر در کودکیاش ریشه دارد. نه اینکه کودکی جبری محتوم باشد که به هیچ طریقی نتوان از تبعاتش گریخت بلکه مقصود، تأثیر قابل توجه شرایط و محیط رشد و تربیت بر فرآیند کشف و شناخت و به دنبال آن شکوفایی استعدادهای بالقوه نهفته در وجود آدمی است. چه شد که میرزا تقیخان، این نوکرزاده دربار شاه قاجار، به جایی رسید که بعدها شاه دیگری از همین سلسله با افتخار و علیرغم میل بدخواهان، او را به مقام صدارت اعظم رسانید تا پیشبینی قائممقام فراهانی درباره او به تحقق بپیوندد. آنجا که خطاب به او گفته بود: «فرزند! در آتیه، تو مشاغل بزرگی را اشغال خواهی کرد و روزی خواهد رسید که در باریکترین مواقع اگر خائنین و مغرضین مزاحمت نشوند کشتی توفانی مملکت را از گرداب هلاکت و پریشانی نجات خواهی داد.» (زندگانی میرزا تقیخان امیرکبیر، حسین مکی، چاپ سوم، صفحه ۴۶) و نیز آنجا که درباره میرزا تقیخان به برادرزاده خود میرزا اسحاق گفته بود: «الحق، یکاد زیتها یضیء درباره قوه مدرکهاش صادق است: فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین. این پسر ترقیات بسیار دارد و قوانین بزرگ به روزگار میگذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.» (ایران در دوره سلطنت قاجار، علیاصغر شمیم، صفحه ۱۱۵)
آیا همه چیز راجع است به هوش و استعداد شگرف میرزا تقیخان یا اینکه نه، شرایط زندگی نقشی بسزا در باروری وجود او دارند؟ البته منظورمان شرایط زندگی بعلاوه قوه انتخاب و قابلیت درونی شخص میرزاتقیخان است نه شرایط زندگی به خودی خود. با نگاهی به خدمات اصلاحی ارزشمند امیرکبیر در زمان صدارتش که به لحاظ سیاسی، علمی، اقتصادی، آموزشی و به طور کلی اندیشهای، استقلال و شکوهی درخور به ایران عزیز بخشید و تأمل در شرایط زندگی کودکی وی در مییابیم که اگرچه این شرایط به خودی خود نمیتواند از یک کودک نابغه، بزرگمردی اینچنین بسازد اما اگر نبود این شرایط خاص، شاید میرزاتقیخان در آتیه خود هیچ گاه نمیتوانست راهی به خدمت اینچنینی به وطن بیابد و اگر هم مییافت نمیتوانست تا این اندازه مدیر و مدبر و توانا باشد.
میرزا تقیخان امیرکبیر در خانوادهای از طبقه محروم و مستضعف جامعه ایران چشم به جهان گشود و در دامان یکی از بهترین و اصیلترین خاندانهای آن زمان ایران یعنی خاندان فراهانی تربیت یافت. امیرکبیر فرزند کربلایی محمد قربان از اهالی قریه هزاوه واقع در شمال غربی اراک بود. هزاوه در مجاورت فراهان، زادگاه خانواده بزرگ قائممقام فراهانی بود و همین موجبات ورود کربلایی محمد قربان به جمع نوکران میرزا عیسی، قائممقام بزرگ را فراهم آورد. کربلایی محمد به مقام آشپزی رسید و در زمان میرزا ابوالقاسم، قائممقام دوم و صدراعظم محمدشاه، مقام نظارت بر آشپزخانه را احراز کرد و اواخر عمر قاپوچی قائممقام شد.
این سمتهای پیاپی که همگی، حشر و نشر با خاندان قائممقام را اقتضا میکرد باعث شد پسر او میرزاتقی هم با اطفال خانواده قائممقام محشور باشد. نوکرزاده بودن و در عین حال محشور بودن با کودکان اشرافزاده، وضع نادر و منحصر بهفردی است که دنیای کودکی میرزا تقیخان را تشکیل میدهد. دنیای کودکی کسی را که در آینده قرار است به عنوان بالاترین مقام تصمیم گیر صلاح کشور انجام وظیفه کند و یک تنه در مقابل استعمار گسترده غرب و شرق بایستد و در زمانه بندگی بیچون و چرای ایران در مقابل قدرتهای بیگانه، سخن از استقلال و خودکفایی ملی به میان آورد و نه فقط سخن که هر چه را میگوید تا حد توان جامه عمل بپوشاند.
این شرایط خاص یعنی تجربه توامان زندگی طبقه محروم و طبقه برخوردار جامعه یک شرایط ایدهآل برای کسی است که میخواهد امیر همه مردم باشد نه امیر یک قشر خاص. بخصوص که در آن زمان امور مربوط به سیاست و مملکت داری به طور کامل در قبضه اشراف بوده و طبعاً حتی تصور این هم که کسی بدون برخورداری از خون اشرافی بتواند امور سیاسی کشور را در دست بگیرد ممکن نبوده است. یعنی اشرافیت لازمه ورود به سیاست بوده و حتی اگر هیچ فایدهای هم بر اشرافیت مترتب نباشد در آن زمان برای مصلح اجتماعی بودن راهی جز این نبوده است. زندگی در این شرایط دوگانه و متضاد از میرزا تقیخان شخصیتی جامعالاطراف، بینا و آگاه میسازد که نه از عقده حقارت تعلق به طبقه پایین در وجود او اثری هست و نه از تبختر و خودبرتربینی اشرافی. از آنجا که این دو عارضه شایع یعنی عقده و غرور هر دو با تعصب، یکسویه نگری و جمود فکری مرتبطند و تحجر هم دشمن درجه یک اندیشه و تفکر است، وجود میرزا تقیخان، امیر سازندگی ایران از کودکی جایگاه حضور فرشتگان اندیشه و عقلانیت و اعتدال بوده و صفحه دل او از دیو تعصب و کورکورانگی و افراط خالی بوده است.
به نظر امیرکبیر بهترین زمینه مساعد برای رشد استعمار، فقر است و عجیب اینکه بیشترین زیان را هم از استعمار فقرا میبرند نه اینکه استعمار عاملی برای پر شدن خلا فقر باشدامیرنظام از یک طرف به دلیل ارتباط با زمامداران کشور، خودفروشیها، ذلتها، جنایتها و خیانتهای دستگاه حاکمه را میدید و از طرف دیگر به دلیل تماس با طبقه زحمتکش، مظلومیتها، محرومیتها، دردها و رنجهای ناشی از آن زمامداری غلط را به چشم سر و دل مشاهده میکرد. گویی دستی غیبی او را با این شرایط تولد و تربیت برگزیده و برای نجات آینده این مرز و بوم یاری مینمود.
آیتاللههاشمی رفسنجانی در این باره در کتاب «امیرکبیر یا میرزا تقیخان فراهانی، قهرمان مبارزه با استعمار» مینویسد: «خداوند در این وضع مخصوص، او را برای نجات ملت ایران آماده میکرد و برای او هدفی عالی در افقی بسیار وسیع که منافع همه ملت ایران را در بر میگرفت، میآفرید.» و سپس در تبیین درک سیاسی میرزا تقیخان که ناشی از شرایط خاص زندگی اوست ادامه میدهد: «این درک و این برخورد، از دسترس فرزندان طبقات اشراف و نورچشمیها و عزیزهای بلاجهت اجتماع، به دور است. آنها نمیتوانند در مقابل چشمان خود، چنین افق وسیع و در وجود خویش چنان هدف عالی خلق کنند. آنها به تناسب وضع مخصوص خود و عدم لمس افکار و روحیات و احساسات و عواطف طبقات پایین، در چشمانداز اهداف محدود خویش، غیر از منافع شخصی و حفظ و حمایت طبقه هزارفامیل چیز دیگری نمیبینند. بلای استعمار بخصوص از آن نوع بلاهایی است که کمتر دامنگیر طبقات عالی میشود و بلکه معمولاً به نفع این اشخاص صورت میگیرد.»
میرزا تقیخان بخوبی دریافته بود بهترین زمینه مساعد برای رشد استعمار، فقر است و عجیب اینکه بیشترین زیان را هم از استعمار فقرا میبرند نه اینکه استعمار عاملی برای پر شدن خلا فقر باشد. فقر کشور راه را برای استعمار فراهم میکند و منفعت استعمار تنها نصیب اعیان و ثروتمندان خودباخته میشود. آن هم نه منفعتی که به معنای واقعی، فایده و سود باشد، بلکه نفعی مادی که قرین است با ضررهای فراوان روحی و معنوی همچون تحقیر، ذلت، حقارت، نیازمندی و گداصفتی. امیرکبیر با همه وجود معتقد به خودکفایی و استقلال کشور در عمل نه فقط در نظر و ادعا و در همه ابعاد بود. او میدانست که استقلال روحی و معنوی با وابستگی مادی قابل جمع نیست و اگر آرمان، بینیازی است کشور باید در همه زمینههای علمی و صنعتی و فناوری جدید متخصص داشته باشد. از این رو بود که با تأسیس مدرسه دارالفنون عملاً اقدام به تربیت افراد متخصص نمود. او حتی بخوبی دریافته بود کشور برای وصول به استقلال نیازمند بهرهمندی از ارتش نیرومند و برخورداری از سلاح روز نیز هست، چون در زمانهای که زور، سرنوشت انسانها را رقم میزند جز با ارتش مقتدر و روزآمد، نمیتوان دست متجاوزان را از مملکت کوتاه کرد.
امیرکبیر اندیشمندی بود که اندیشهاش را نه در کتاب و اثر علمی و تألیفی که در رفتار عملی او باید جست. امیرکبیر مرد عمل بود و صد البته مردی که عمل او نشأت گرفته از اندیشه و بینشی فلسفی، جامعهشناسانه، روانشناسانه و مهمتر از همه اسلامشناسانه است. نگرشی ژرف که نخست مرهون برخورداری او از موهبت رنج و محرومیت است چنانچه هایدگر هم رنج و شکست را سرآغاز تفکر میداند و سپس مرهون مشاهده بیواسطه زندگی بیدرد و رنج، اما عاری از معنا و هدف اشرافیون مرفه؛ مشاهدهای که برای او تجربهای پالاینده بود و سرآغازی بر استقلال فکری، رهایی از استعمار، تعصب و تحجر و وصول به غایت مقصود یعنی حریت و آزاداندیشی.
آزاد جعفری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور رئیسی رهبر انقلاب
ایران زلزله سلامت تهران هواشناسی سیل فضای مجازی شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل
خودرو نفت یارانه قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو گاز ایران خودرو بانک مرکزی نمایشگاه نفت بازار خودرو مالیات
نمایشگاه کتاب رضا عطاران کیانوش عیاری تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران کتاب سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دفاع مقدس سریال مهران مدیری کتابخوانی
فناوری اینترنت
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین اسرائیل غزه آمریکا حماس روسیه رفح اوکراین افغانستان نوار غزه
پرسپولیس فوتبال هوادار استقلال لیگ برتر لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بازی
شفق قطبی ایلان ماسک اپل طوفان خورشیدی ناسا گوگل مایکروسافت هوش مصنوعی فیبرنوری ماهواره
استرس فشار خون بارداری افسردگی شیر زایمان