پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

واکاوی یک نقشه شوم و آنچه بر عهده ماست


واکاوی یک نقشه شوم و آنچه بر عهده ماست

نکاتی درباره اقدام وقیح غرب در تولید فیلم موهن ضد پیامبر اسلام ص

خبر دردناک بود و غصه آور و تلخ! یک شبه هنرمند و کارگردان صهیونیست با حمایت عمال دولت آمریکا دست به یک اقدام شنیع و وقیح زد؛ فیلم موهن ضداسلامی با موضوع شخصیت و زندگی حضرت محمد(ص) توسط سام باسیل کارگردان یهودی صهیونیستی که با حمایت مالی در آمریکا تولید شد و نمایش آن طی روزهای گذشته موجبات خشم و نفرت مسلمانان را در نقاط مختلف دنیا به دنبال داشت که البته در مهم ترین واکنش، به قتل سفیر آمریکا در لیبی منجر شد و نیز اعتراض خشمناک مردم مسلمان سایر کشورهای اسلامی به ویژه مصر را در پی داشت.

اما واقعیت این است که ساخت این نوع فیلم ها برای اولین بار نیست که اتفاق می افتد و شاید برای آخرین بار هم نباشد!

مجموعه فیلم هایی که با وهن و تمسخر، به نمادها و شخصیت های برجسته و مقدس اسلامی می پردازند و با سوءاستفاده از آزادی بیان، در واقع علیه آزادی و آرامش و صلح جهانی حرکت می کنند.

اما اگر بنا باشد مسئله را قدری عمیق تر و دقیق تر ببینیم روش و منش و مدل تولید و نمایش این گونه فیلم ها را باید در یک «جریان» غیرسینمایی و کاملا سیاسی دید که طرح های شوم و نقشه های خطرناکی را برای مسلمانان و سایر متدینین ادیان آسمانی در سر دارد.

حقیقت آن است که با این الگوی فیلمسازی و جریان های سیاسی پشت آن ابدا نباید برخوردی ساده انگارانه و عادی داشت بلکه باید با در نظر گرفتن پیچیدگی ها و اهداف مختلفی که از به راه انداختن این برنامه ها دنبال می شود به کنه واقعیت پی برد و حقیقت امر را از نظر دور نداشت.

جریان فیلمسازی علیه ارزش ها و مقدسات اسلامی با این رویکردهای تکرار شده در طول تاریخ پیدایش سینما، در واقع چند محور مهم را در اهداف و اغراضش دنبال می کند؛ لکه دار کردن دامان پاک اسلام و وهن و هجو مقدسات این دین مبین در جهت تقدس زایی از الگوهای محوری و شخصیت ها و نمادهای اصلی آن، ایجاد جنگ و نفرت مابین پیروان ادیان آسمانی و تنش زایی و جنگ آلودگی میان مؤمنین ادیان مختلف، جهانی کردن و ترویج و تبلیغ مفهوم و منظومه نظرشان در معنایابی از واژه آزادی بیان و تکرار و جا انداختن نوعی از سبک زندگی بر همین مبنا که در آن نکات و مؤلفه های مختلفی در نظر گرفته شده و از جمله اینکه هیچ امر و شخصیت و نماد مقدسی در جهان هستی وجود ندارد و می توان بر مبنای اصل آزادی بیان همه چیز را نه تنها نفی و انکار بلکه هدف هجو و تمسخر و وهن هم قرار داد و هیچ کس حق ندارد در برابر این مسئله هیچ گونه مقاومت و اعتراضی داشته باشد!

این ها بخش های مهمی از رهیافت های جبهه ضداسلامی و بلکه ضددینی غرب است که تلاش می کند با سلاح سینما به مقابله با روح اندیشه دینی و تقدس معنوی برود و با ترویج سبک زندگی لیبرال منش و اباحه گر و لاابالی خود در مقابل عظمت و گیرایی و جذابیت ذاتی و فطری دین های آسمانی و البته اسلام عزیز صف آرایی و مبارزه کند.

فیلم موهن اخیر از دنباله های این حرکت خزنده، مغرضانه و خطرناک ضدفرهنگی است که البته سابقه ای طولانی در کارنامه فیلم های ضدفرهنگی و با ماهیت سیاسی در غرب دارد.

تاریخ سینما به ویژه در طول ۵۰ سال اخیر گویای این واقعیت تلخ و التهاب زا و تنش برانگیز ایادی شیطان است که ماهیت و عظمت و تقدس اسلام را نشانه گرفته اند و تلاش می کنند با امتداد دادن به این جریان شبه سینمایی و اصالتاً سیاسی و ضدفرهنگی، ریشه های فکری و دامنه روزافزون گیرایی و جذابیت اسلام را مخدوش و دچار ضربه نمایند.این فیلم، نه اولین نمونه و نه آخرین مدل از روند فعالیت سیاسی کمپانی های صهیونیستی- آمریکایی در میدان هنر سینماست که بایستی با هوشیاری و آگاهی و اقدامات مؤثر و متقابل، به خنثی سازی و بازنمایی ماهیت اصلی و چرکین آنها برای افکار عمومی جهانیان پرداخت و در این موضع، از ضعف و بی خبری و انفعال و غفلت، به شدت دوری کرد.

هم ابراز نفرت و اعتراض به این اقدام شنیع وظیفه ای حتمی و لازم است برای مسلمین و هم کاری که امثال مجید مجیدی کارگردان عزیز مسلمان ایرانی در حال انجام آن است، یعنی ساخت فیلمی عظیم و دیدنی و با شکوه از دوران حیات طیبه رسول مکرم اسلام(ص).

ما مسلمانان باید هم به صورت سلبی و هم ایجابی، هم با زمان شناسی و آگاهی و اعتراض و خشم بجا و هم با حرکت های پیشروانه و غیرانفعالی و مثمرثمر و پوینده مثل تولید آثار سینمایی فاخر و جذاب و مخاطب گرا برای مردم جهان در بازنمایی و انعکاس زیبایی های اسلام و پیامبر عزیزمان، تلاشی جدی داشته باشیم و این وظیفه ای است بس خطیر بر دوش همه مسلمانان آگاه و بصیر و عاشق پیامبر اعظم(ص).

برگردیم به بحث اصلی این نوشتار و آن هم این که؛ اگر بنا باشد مسئله را قدری عمیق تر و دقیق تر ببینیم روش و منش و مدل تولید و نمایش این گونه فیلم ها را باید در یک «جریان» غیرسینمایی و کاملا سیاسی دید که طرح های شوم و نقشه های خطرناکی را برای مسلمانان و سایر متدینین ادیان آسمانی در سر دارد و در برابر این وضعیت و موقعیت، ما هم باید به عنوان سپاه اسلام و سربازان پیامبر اکرم(ص)- که ان شاءالله توفیق و لیاقت این عنوان را داشته باشیم- به جریان سازی و حرکت های پیشروانه و نه صرفاً انفعالی در فضای رسانه ای و خصوصاً در تولیدات ارزشمند سینمایی بپردازیم تا در این مصاف حساس، خطیر، تعیین کننده و حیاتی، دچار خسران و شکست نشویم!

محمد قمی