جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

یاس از انتخاب, آفت انقلاب


یاس از انتخاب, آفت انقلاب

جامعه ما برای نیل به آرزوهای بزرگی که در سر دارد به مدیرانی نیازمند است که از حد شعار و وعده فراتر رفته و در صحنه عمل تواناییها و کارآمدی خود را اثبات کرده باشند

جامعه ما برای نیل به آرزوهای بزرگی که در سر دارد به مدیرانی نیازمند است که از حد شعار و وعده فراتر رفته و در صحنه عمل تواناییها و کارآمدی خود را اثبات کرده باشند.

یکی از مهمترین و موثرترین آفاتی که هر جامعه رو به رشد و در حال توسعه را مورد تهدید قرار داده و مانع از نشاط و پویایی آن می شود پدیده یاس و ناامیدی همگانی در سطوح مختلف اجتماعی است. بوجود آمدن چنین پدیده ای در یک جامعه می تواند علل و عوامل مختلفی اعم از فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد.

برخی از علل و عوامل فوق در یک جامعه در حال گذار طبیعی بوده و از پیامدها و نتایج طبیعی و قابل پیش بینی گذار به توسعه یافتگی محسوب می شوند. اما در کنار این علل و عوامل طبیعی و گریز ناپذیر، علل و عوامل دیگری نیز وجود دارند که در جهت تشدید بحرانها عمل می کنند.

این عوامل ثانوی جزو اقتضائات پیشرفت و توسعه یافتگی محسوب نشده بلکه آفاتی هستند که از ناکارآمدی نظام اداری و اجرایی جامعه سرچشمه گرفته و به مانعی عمده بر سر راه تحول و پیشرفت جامعه بدل می شوند. در واقع همانگونه که یک نظام اجرایی کارآمد در جامعه می تواند روند گذار به توسعه یافتگی و پیشرفت را تسهیل تسریع کند، به همان میزان و بلکه بیشتر یک نظام ناکارآمد اجرایی می تواند در روند تداوم توسعه یافتگی یک جامعه بوسیله تشدید بحرانها و موانع، اختلال و کندی ایجاد نماید.

همانگونه که ذکر شد فراگیری پدیده ای به نام یاس و انزوای اجتماعی علیرغم آنکه از پیامدهای طبیعی دوران گذار به توسعه یافتگی است اما بوسیله نظام ناکارآمد اجرایی می تواند به مراتب تشدید شود. نظام ناکارآمد اجرایی از آنجا که به شرایط و مقتضیات دوران گذار واقف نبوده و از دانش و تجربه لازم برای اداره جامعه در چنین شرایطی برخوردار نیست، خود به بزرگترین عامل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی جامعه بدل می شود.

جامعه ما از گذشته تا امروز از این ناکامیها و ناکارآمدیها بسیار آسیب دیده است که مهمترین این آسیب ها گسترش ناامیدی اجتماعی در جامعه بوده است. هنگامیکه افراد و گروهها با وعده ها و شعارهای گوناگون و متنوع وارد صحنه سیاست ورزی و رقابتهای سیاسی می شوند موجی از نشاط و امید به تحول و پویایی در جامعه بر انگیخته می شود اما به محض آنکه این افراد و گروهها با اقبال مردم روبرو شده و به سکانداری نظام اجرایی کشور برگزیده می شوند به مرور زمان و با مشاهده ناکارآمدیهای نظام اجرایی، این امیدها و آرزوهای عمومی رنگ باخته و احساس غبن و ناکامی بر جامعه مستولی می شود.

تداوم چنین وضعیتی سبب می شود تا جامعه به بزرگترین آفت و آسیب اجتماعی که همانا یاس و انزوای عمومی است، گرفتار آید. مردم هنگامیکه می بینند امیدها و آرزوهای ایشان برای دستیابی به آرمانها و ارزشهای راستین انقلاب و نظام و نیل به ایرانی آباد و آزاد و مستقل توسط افراد و گروههای سیاسی یکی بعد از دیگری نقش بر آب شده و هر بار سرنوشت کشور دستخوش منافع سیاسی و جناحی گروهی اندک می گردد، انگیزه و علاقه خویش را برای حضور و مشارکت فعال و موثر در عرصه سیاسی و اجتماعی جامعه از دست می دهند.

انفعال اجتماعی و سیاسی که نتیجه مستقیم ناکارآمدی نظام اجرایی در تحقق وعده ها و شعارهای خود و برآورده ساختن نیازها و مطالبات جامعه است، به تدریج می تواند انقلاب و نظام اسلامی را از بزرگترین مولفه آن که همانا پشتوانه عظیم مردمی در عرصه های گوناگون سیاسی و اجتماعی است، محروم سازد.

وضعیت کنونی جامعه ایران که حاوی نشانه هایی از ناامیدی و بی تفاوتی سیاسی و اجتماعی است می تواند زنگ خطر را برای کلیه دلسوزان و فرزندان انقلاب و نظام اسلامی به صدا در آورد. بی تردید عملکرد پر انتقاد برخی از مسئولین و ناکارآمدی مفرط ایشان در کنار بی توجهی به وعده ها و شعارهای داده شده و عدم برآوردن مطالبات واقعی مردم از سوی ایشان باعث شده است تا جامعه امروز ما نسبت به هر نوع عمل و انتخاب اجتماعی و سیاسی بی تفاوت شده و انگیزه ای برای انتخاب نداشته باشد.

در حالیکه بیش از چند ماه به انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری آینده نمانده است وجود فضای انزوا و ناامیدی سیاسی می تواند برای حیات سیاسی آینده جامعه ما بسیار خطرناک باشد. نخبگان و فعالان سیاسی همچنانکه در ایجاد این فضا نقش اساسی داشته اند در نابودی و از بین بردن آن نیز می توانند نقشی موثر ایفا نمایند.

امروز وظیفه تاریخی همه دلسوزان و نخبگان سیاسی جامعه است که با یادآوری و تذکر دوباره آرمانها و ارزشهای راستین انقلاب اسلامی و مرزبندی صریح با کجرویها و ناکارآمدیهای کنونی، نشاط سیاسی و اجتماعی را به جامعه بازگردانده و امید به آینده را در اذهان عمومی جامعه بار دیگر متبلور سازند.

اخلاقی کردن فضای سیاسی جامعه و تلاش در جهت اقناع چهره های دلسوز، کارآمد و مجرب اجرایی و مدیریتی نظام برای حضور در عرصه خطیر انتخابات ریاست جمهوری آینده می تواند نقشی موثر در ایجاد شور انتخاباتی در جامعه ایفا نماید.

ملت بزرگ ایران در حافظه تاریخی معاصر خویش پیروزی بر دو جبهه استبداد و استکبار را در دو رویداد مهم به ثمر نشستن انقلاب شکوهمند اسلامی و نیز حماسه هشت سال دفاع مقدس برای همیشه تاریخ به خاطر خواهد داشت. موفقیتهایی که تنها در سایه ایمان و امید و اعتماد حاصل گردیدند.

امروز نیز «امید» و «اعتماد»ی که ملت آگاه و انقلابی ما در سخت ترین شرایط این سرزمین و در دوران پرافتخار دفاع مقدس به فرزندان رشید و شایسته خود داشت بار دیگر می تواند شوق امید را در دلهای ایشان بارور ساخته و پیروزی و سربلندی را برای ایشان به ارمغان آورد.

مردم ما باید بدانند که هیچگاه با یاس و انزوا و بی اعتنایی نخواهند توانست بر مشکلات و موانع چیره شده و به پیروزی و کامیابی دست یابند. آینده ما و این سرزمین به حضور فعال و موثر همه دلسزان و نخبگان و کلیه آحاد جامعه در عرصه های گوناگون سیاسی و اجتماعی وابسته است. ناکامیهای گذشته و امروز نباید جامعه ما را آینده پر امیدی که در صورت انتخاب صحیح و آگاهانه خویش در پیش رو دارد منصرف سازد.

ملت ما از گذشته آموخته است که هر انتخاب او چه نقش سرنوشت سازی در تداوم حیات جامعه داشته است و از این رو می بایست انتخابات آتی را با بهره گیری از آن تجارب به سکویی برای رشد و تعالی ایران اسلامی بدل سازد.

ملت ما از تجارب گذشته خویش آموخته است که آزموده را آزمودن خطاست. جامعه ما دیگر بیش از این نمی تواند بهای فرصت سوزیها و نابخردیهای برخی کارگزاران اجرایی را پرداخته و بیش از این از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی دور بیفتد.

جامعه ما برای نیل به آرزوهای بزرگی که در سر دارد به مدیرانی نیازمند است که از حد شعار و وعده فراتر رفته و در صحنه عمل تواناییها و کارآمدی خود را اثبات کرده باشند.

باید بدانیم که «امید» به آینده و نیل به ایرانی شاد و آباد و آزاد تنها با «انتخابی آگاهانه» امکانپذیر خواهد بود.



همچنین مشاهده کنید