شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چرا انگیزش ها رنگ می بازند


چرا انگیزش ها رنگ می بازند

یك انگیزش قوی ایجاد گردیده كه شما را به دستیابی هدف و یا آرمانی مشتاق میسازد اما یكباره واقعیت چهره خود را نشان داده و تمام آن انگیزه از بین میرود

یك انگیزش قوی ایجاد گردیده كه شما را به دستیابی هدف و یا آرمانی مشتاق میسازد. اما یكباره واقعیت چهره خود را نشان داده و تمام آن انگیزه از بین میرود.

در شما یك انگیزش قوی ایجاد گردیده كه شما را به دستیابی هدف و یا آرمانی مشتاق میسازد. شما جسور، بی باك، قوی و مهار نشدنی گشته اید. اما یكباره واقعیت چهره خود را می نمایاند. و خیلی زود آن لحظات پر شور به تاریخ می پیوندد. آن همه انگیزش و اشتیاق به كجا رفت؟ انگیزش اولیه با گذشت زمان به تدریج محو گردیده، و ایستایی، تنبلی و مقاومت نسبت به تغییر و تحول جای آن را میگیرد. ترسها، بهانه ها و عقاید محدود كننده شما را از دستیابی به اهدافتان باز میدارند. اما علت ناپایداری انگیزش ها در چیست؟

▪ انگیزش احساسی:

انگیزش های احساسی خیلی زود ناپدید میشوند. ایده های بزرگ شما اكنون ناممكن و غیر عملی بنظر می رسند. تاكنون چندین مرتبه این ایده های گذرا به ذهن شما خطور كرده اند؟ "من تصمیم دارم كسب و كار مستقل خود را تاسیس و راه اندازی كنم" و یا "من هر طور كه شده وزن كم خواهم كرد" اما چند دقیقه یا چند روز بعد همه چیز به دست فراموشی سپرده شده است؟ شما در حفظ آن سطح انگیزش نخستین در طول مرحله عمل و تا دستیابی به هدف ناتوان میباشید. این انگیزش ها مانند یو یو بوده و اثرشان دایمی نیست. اما انگیزش های عقلانی آن روی سكه می باشند. هنگامی كه شما برای انجام كاری دلایل، توجیهات و استدلالهای عقلانی كافی و محكمی داشته باشید، دیگر دست به عمل زدن و دستیابی به اهداف دشوار نبوده و مستلزم انگیزشهای احساسی تكرار شونده نخواهد بود. برای مثال چنانچه به این امر واقف باشید كه فعالیت بدنی یك عمل منطقی است و برای سلامتی شما مفید است، دیگر نیازی ندارید تا هر روز خود را از لحاظ احساسی شارژ كنید.

▪ افراد منفی:

افراد منفی همیشه در كمین هستند. آنها بطور مستقیم و یا غیر مستقیم، خودآگاه و یا ناخوداگاه میكوشند تا شما را از رسیدن به اهدافتان بازدارند. آنها شما را مایوس كرده و به شما چنین القا كرده كه "نمی توانید" و یا هدفتان "عملی و دست یافتنی نیست". علت آن نیز واضح است، چراكه خودشان "نمی توانند" و "نتوانسته اند." چنانچه شما به موفقیت دست یابید، اعتبار آنها به خطر می افتاد، بنابراین آسان ترین راه را انتخاب میكنند: نگه داشتن شما در سطح خودشان و ممانعت از پیشرفت شما. اینگونه افراد الزاماً افراد غریبه نیستند، بلكه ممكن است نزدیكترین كسان شما و صمیمی ترین دوستان شما باشند.

▪ هدفهای كوچك:

چنانچه اهداف خود را كوچك و غیر چالش برانگیز انتخاب كنید، در شما انگیزش كافی برای رسیدن به آنها ایجاد نخواهد شد.

▪ ترسها:

منشاء ترس ها عدم آگاهی و دانش است. با آموزش دیدن و فراگیری مهارتها میتوانید بر ترس خود چیره شوید. بلاتكلیفی و تردید ترس می پروراند. اما دانش و علم آن را نابود میسازد. آیا شما در انجام كاری كه در آن مهارت دارید، هراس دارید؟ مسلماً خیر اما چنانچه در كاری ناآزموده و بی تجربه باشید، از انجام آن می هراسید و طفره میروید. تعهد به فراگیری و مهارت یافتن در كاری كه در شما ایجاد ترس میكند، لازمه غلبه بر ترس است. برای مثال اگر می ترسید در جمع صحبت كنید، مهارتهای سخنرانی در جمع و فن بیان را فرا گیرید.

▪ عدم علاقه:

وقتی شما به هدفی علاقه ندارید و از اعماق وجودتان خواهان نیستید، قوی ترین انگیزش ها نیز در شما اثر نخواهند كرد. برای مثال اگر شما به بازیگری علاقه مند بوده، اما در رشته پزشكی در حال تحصیل باشید، دیر یا زود ضمیر ناخودآگاه شما در مقابل رسیدن به هدف غایی شما كه همان پزشك شدن است، خواهد ایستاد. چراكه شما خوب به این مسئله واقف هستید كه رشته پزشكی آرمان و خواسته حقیقی شما نیست.بنابراین بدنبال اهدافی بروید كه حقیقتا به آنها علاقه دارید،بدون توجه به مخالفتها و نوع تفكر دیگران نسبت به خود و اهدافتان.

▪ اهداف غیر واقعی:

مراقب باشید كه اهدافتان خارج از توان شما نبوده و دست یافتنی باشند.

▪ دست كشیدن از تلاش:

دست كشیدن به مثابه برگشت به نقطه آغازین مسیر دستیابی به هدف است. و زمان، انرژی، پول و خیلی چیزهایی كه به هدر رفته اند. دست كشیدن از اهداف و برنامه ها بسیار پر هزینه تر از یافتن راه حل برای مشكلات و موانع میباشد. البته جدای از احساس ناكامی ای كه احساس میشود. بنابراین هیچ چیز را ناتمام و در نیمه راه رها نكنید.

▪ ترس از شكست:

شما بایستی بیاموزید تا ریسك پذیر باشید. شكست یك محصول جانبی خیالپردازی و خلاقیت است. شكست شما را به چالش می كشاند كه بیشتر ریسك كنید، و به شما می آموزد تا به تلاش خود تا دستیابی به هدفتان ادامه دهید. موانع همواره وجود دارند، بنابراین آنها را پیش بینی كرده و انتظار بكشید. با سماجت و پشتكار پیش روی كنید و هرگز متوقف نشوید. برای موفقیت مصمم باشید. تمام احتمالات و گزینه ها (حتی غیر متعارف و غیر معمول) را بمنظور حذف موانع پیش رو امتحان كنید. به خود بقبولانید كه شكست یك گزینه نیست.

▪ عدم تعهد به دستیابی به اهداف:

برای ایجاد تعهد لازم است یك سری دلایل مجاب كننده و و الزام آور پدید آورید. برای مثال دوستان و خانواده خود را در جریان اهداف خود قرار دهید. اكنون از آنجایی كه غرور، اعتبار و خوش قولی شما به مخاطره می افتد، انگیزش شما پایدارتر و دستیابی به هدف محتمل تر خواهد بود.

ـ برای دستیابی به اهدافتان از افراد مجرب و كارآزموده كمك بگیرید. و یا برای رسیدن به اهدافتان یك همراه با اهداف مشترك بیابید. یافتن همراه از سویی به شما قوت قلب میدهد كه تنها نیستید و از سوی دیگر با ایجاد حس رقابت موجب پایداری انگیزش در شما میشود.

ـ عادات و رفتارهایی كه شما را از دستیابی به اهدافتان باز میدارند، تغییر دهید. و همواره بروی هدف اصلی متمركز شوید و اجازه ندهید مسایل حاشیه ای شما را از هدف اصلی تان منحرف سازد.

ـ ایمان داشته باشید كه هدفتان منطقی، دست یافتنی و عملی است و موفقیت میسر است.

ـ به خاطر داشته باشید برای دستیابی به اهداف باید با ایستایی و تنبلی جدالی همیشگی داشته باشید و بر آنها غلبه كنید.



همچنین مشاهده کنید