سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

تاثیر معنوی ایران بر تحولات منطقه


تاثیر معنوی ایران بر تحولات منطقه

ژانویه ۲۰۱۱ میلادی زمانی که واشنگتن و متحدان عرب و صهیونیستی اش سرگرم عیش و نوش از پیش بینی نتیجه بخش بودن برنامه تحریمی جدید علیه ایران و فعالیت هسته ای اش بودند, جرقه ای در منطقه بسیار مهم و استراتژیک خاورمیانه زده شدکه هر چند در ابعاد فیزیکی ابتدا کوچک به نظر می رسید, اما صدای انفجار ناشی از آن تمامی نگاه های دنیای سیاست زده غرب و عرب را متوجه خود کرد و تحولی عظیم و بی مانند را در قلب مهم ترین منطقه ژئوپلتیک جهان آغاز نمود

ژانویه ۲۰۱۱ میلادی زمانی که واشنگتن و متحدان عرب و صهیونیستی‌اش سرگرم عیش و نوش از پیش‌بینی نتیجه‌بخش بودن برنامه تحریمی ‌جدید علیه ایران و فعالیت هسته‌ای‌اش بودند، جرقه‌ای در منطقه بسیار مهم و استراتژیک خاورمیانه زده شدکه هر چند در ابعاد فیزیکی ابتدا کوچک به نظر می‌رسید، اما صدای انفجار ناشی از آن تمامی‌ نگاه‌های دنیای سیاست‌زده غرب و عرب را متوجه خود کرد و تحولی عظیم و بی‌مانند را در قلب مهم‌ترین منطقه ژئوپلتیک جهان آغاز نمود.

خاورمیانه بستر اجرای سناریویی فی‌البداهه و باورنکردنی برای بسیاری از کارشناسان و سیاسیونی شد که برخلاف تصور سطحی سران کشور‌های عربی، به دلیل خود سوزی یک پسر جوان عرب رخ نداد، بلکه ناشی از تحولات طولانی‌مدتی بود که بویژه در ۳ سال اخیر در نتیجه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و جنوب لبنان شکل گرفته بود.

جرقه‌ای که یک‌باره در خاورمیانه زده شد، به باور بسیاری از کارشناسان، نقشه شوم کاخ سفید را برای رویارویی سرد با جمهوری اسلامی‌ ایران کاملا دگرگون کرد تا اوباما و هم‌‌‌پیمانان اسرائیلی‌اش در منطقه را چانه به دست و متحیر از هرگونه ابراز نظر و سرگردان از کلاف درهمی ‌نماید که هیچ یک از سرهای آن به طور مستقیم به جایی به نام ایران نمی‌رسید و تنها باعث غافلگیر شدن هر چه بیشتر آنها از حادثه‌ای می‌شد که تمامیت مهم‌ترین هم‌پیمان آمریکا در خاورمیانه یعنی رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کرد.

اظهار نظر دیر هنگام و بعضا بسیار ضد و نقیض باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در قبال اولین رخدادهای منطقه خاورمیانه که به سقوط حسنی مبارک منجر شد، نشان داد که کاخ سفید هنوز در مهره‌چینی برای مقابله و رویارویی با ایران و تحلیل وضعیت پیچیده و تسبیح‌وار منطقه خاورمیانه که از شاخص‌های متعددی برای ایجاد امنیت و آرامش برخوردار است، به اندازه کافی توانا نیست.

از سوی دیگر به باور بسیاری از تاریخدانان و کارشناسان سیاسی، عمده تحولات شگفت‌آور و غیرقابل پیش‌بینی خاورمیانه حداقل در کوتاه‌مدت، ناشی از انقلاب ۳۲ سال گذشته ایران اسلامی‌ است که بسیاری از ابزارهای عادی جهان سلطه برای تسلط بر ملت‌ها را ناکارآمد کرد و فصل نوینی در ادبیات دیپلماتیک دنیا به وجود آورد تا این باور در سال‌های پس از پیروزی انقلاب ایران در میان افکار عمومی ‌جهان بویژه منطقه خاورمیانه که از سال‌های دور تحت سلطه قرار دارد، ایجاد شود که سلطه و زور قابل شکستن است. به همین سبب بود که با یک تاخیر قابل تامل، رئیس‌جمهور و سایر سیاستمداران آمریکایی برای سقوط حسنی مبارک گاهی پا پس کشیده و گاهی نیز اظهاراتی ناشی از سرگردانی مطرح می‌کردند تا مبادا تاریخ سی و چند سال قبل در خاورمیانه تکرار شود و غرب ناگزیر به عقب‌نشینی از مواضع استکباری و دست‌اندازی به ملت‌های این سوی جهان گردد. تاریخی که بازهم با وجود تمامی‌ مانع‌تراشی‌ها به نوعی تکرار و منجر به رفتن دیکتاتور مصری از سرزمینی شد که قیمتی‌ترین دژ رژیم صهیونیستی در مقابل خشم ملت فلسطین و سایرملل منطقه به حساب می‌آمد.

در میان این تحولات، سران عرب متحد غرب نیز به نحو شگفت‌آوری قافیه را باختند. سران این کشورهای عربی که سال‌های زیادی با ژستی دیکتاتور مآب، غیرقابل شکست بودن حریمشان را به مردم کشورهای تحت حکومت خود دیکته کرده بودند، به تکاپوی عجیبی افتادند. این پادشاهان کهنه جایگاه و روسای جمهور سلطنت پیشه، ابتدا با خیالی راحت در مقابل مردم خشمگین کشورهایشان قرار گرفتند و به پشتوانه توهم نگاه مهربان کاخ سفید، از سرکوب ملت‌هایشان با توسل به انواع ابزارهای تهدید و ارعاب دم زدند.

این نوع نگاه دیری نپایید، زیرا از قدرتمند‌ترین آنها یعنی عربستان تا ضعیف‌ترین‌هایشان مانند یمن و لیبی بزودی بر این نکته واقف شدند که تا زمانی برای غرب زنده‌اند که حیات سیاسی داشته و ابزاری برای پیشبرد اهداف آمریکا و متحدانش باشند. تمامی‌ پیش‌بینی‌ها به هم ریخت و پادشاهان عرب شروع به ارائه وعده‌های تغییرکردند که نه تنها فایده‌ای برای آنها نداشت، بلکه روح تازه‌ای را به قیام‌های مردمی ‌کشورهای عربی دمید.

بسیاری از کارشناسان مسائل خاورمیانه بر این باورند که این موج بیداری اسلامی‌ با انرژی آزاد شده ناشی از انقلاب ملت ایران در سال‌های قبل، با سرعتی بی‌نظیر و باورنکردنی به سراسر مناطق عربی و شمال آفریقا نفوذ کرده است تا چهره‌های فریب خورده سران این کشورها را که به طمع حمایت غرب، دیوار بی‌اعتمادی و ظلم را سال‌ها درسرزمین‌هایشان تا افلاک بالا برده بودند، به سرنوشتی دچار سازند که آن را حتی در رویاهایشان نیز نمی‌دیدند.

● ایران قوی‌تر می‌شود

علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تحولات خاورمیانه را به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی ارزیابی نمی‌کند. وی می‌گوید: «شرایط موجود در منطقه فرصتی است که اگر بهنگام از آن استفاده شود، به نفع منطقه و سیاست‌های جمهوری اسلامی ‌ایران و ملت‌هایی که این آزادی‌ها و تحولات را با تقدیم صدها شهید رقم زدند، خواهد بود. این فرصت‌ها می‌توانند موجب خنثی‌سازی سیاست‌های تخریبی کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا یا رژیم صهیونیستی که در پی تخریب رابطه جمهوری اسلامی‌ ایران با این کشورها هستند، شود.»

تاثیر محسوس حضور معنوی ایران بر تحولات منطقه تا جایی بود که بسیاری از روزنامه‌ها و رسانه‌های وابسته به قدرت‌های مخالف ایران نیز بارها در نوشته‌های خود بر آن صحه گذاشتند. روزنامه انگلیسی فایننشیال تایمز با اشاره به این که قیام‌های مردم به سراسر خاورمیانه گسترش می‌یابد، پیش‌بینی کرد ایران همان‌طور که از تصمیم جسورانه‌اش برای اعزام کشتی‌های جنگی به کانال سوئز مشخص است، پس از این تحولات منطقه‌ای، جسورتر و مستحکم‌‌تر است. این روزنامه در ادامه با اشاره به این که ایران قیام‌های سراسر خاورمیانه را تاییدی بر برتری خود به ‌عنوان یک قدرت منطقه‌‌‌ای و افول قدرت آمریکا می‌بیند، می‌نویسد: «این تحولات به هرگونه‌ای جلو می‌رود، دولت‌هایی را ایجاد خواهد کرد که کمتر سرسپرده واشنگتن وکمتر دشمن تهران هستند.»

الهیان:‌ طبیعی است که مردم کشورهای عربی از انقلاب اسلامی‌ ایران الگوبرداری کنند، ولی این‌که جمهوری اسلامی ‌ایران دخالت مستقیم در این کشورها داشته باشد ادعایی باطل و ناشی از سردرگمی ‌کشورهای غربی در حل مسائل خاورمیانه است

بسیاری از مسوولان و صاحبنظران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی‌ نیز در این میان به صورتی مصرانه بر نقش ایران در تحولات منطقه خاورمیانه تاکید می‌کنند. نصرالله ترابی قهفرخی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی موج بیداری مسلمانان در خاورمیانه را ادامه انقلاب اسلامی ایران و ویژگی اسلامی بودن را به عنوان نقطه مشترک این تحولات عنوان می‌کند. این نماینده مجلس می‌افزاید: « مبارزات آزادیخواهان منطقه بر نحوه گسترش روابط کشورها با اسرائیل تاثیرگذار است. بالندگی و تحول رو به رشد از ویژگی‌های این تحولات است و مبارزه با استبداد و خودکامگی هدف مشترک این نهضت‌ها و انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رود.»

وی می‌گوید: «سکوت عمدی رسانه‌های غرب در کشتار مردم بی‌دفاع بحرین و اعزام سربازان عربستان به این کشور به دلیل ترس از این تحولات است، زیرا دنیای اسلام در جهان عرب بیدار شده و با سکوت خبری نمی‌توان از کنار تحولات آن گذشت.»

● تکرار یک سناریوی کهنه

در این میان بازی‌خوردگان غربی با هدف اعمال فشاری جدید به مستحکم‌ترین کشور منطقه، برای کاهش تبعات ناشی از بهت و باخت مفتضحانه سیاسی و نقشه‌کشی ناکارآمد فرامنطقه‌ای خود تصمیم به ایفای نقش کهنه گرفته‌اند و می‌خواهند سناریوی تغییرات در خاورمیانه را با برچسب دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عربی به انحراف بکشند. سناریوی نخ‌نما‌شده‌ای که هرگز نتوانسته و نمی‌تواند خواب دوباره‌ای را به چشمان تازه باز شده ملت‌های عرب بازگرداند و این سناریو نیز با شکستی بدتر از قبل محکوم به فناست. اگر چه برخی تلاش می‌کنند نشان دهند تحولات منطقه سناریوی غرب بویژه آمریکا برای کاهش توان دیکتاتورهای عرب و نجات ملت‌های مظلوم است اما ناظران باقاطعیت این دیدگاه را رد می‌کنند. تحلیلگران در عین حال تاکید دارند که ایران هیچگونه مداخله مستقیمی در امور کشورهای عربی از جمله بحرین ندارد و هرگونه اتهامی در این زمینه بی‌پایه است.

زهره الهیان از اعضای هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با رد هر گونه دخالت مستقیم ایران در تحولات کشورهای عربی، شایعات برخی رسانه‌های وابسته به قدرت‌های استکباری در خصوص نسبت‌دادن قیام‌های منطقه به ایران و دخالت مستقیم کشورمان را ناشی از شرایط مبهم خود این قدرت‌ها عنوان می‌کند و می‌گوید: «تحولات منطقه با سرعت تمام در حال پیشرفت بوده و موج آگاهی و بیداری اسلامی‌ در مردم کشورهای مسلمان را هر روز بیش از روز قبل می‌بینیم. روحیه شهادت‌طلبی ایجاد شده بین ملت‌های مسلمان منطقه خاورمیانه ناشی از سال‌ها ظلم رژیم‌های دیکتاتوری در حق مردم مسلمان این کشور‌ها بوده است. در طول سال‌های بعد از انقلاب اسلامی‌ ایران وقتی مردم کشورهای منطقه، موفقیت‌های مردم ایران را به دنبال انقلاب اسلامی‌ در حوزه خودکفایی، استقلال علمی، اقتصادی، انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و همچنین ایجاد قابلیت رویارویی با قدرت‌های بزرگ مشاهده می‌کردند، به عینه می‌دیدند که مردم ایران می‌توانند حرف خود و پیام انقلابشان را به دنیا ارائه دهند و به نوعی الگوبرداری از این ملت بزرگ را آغاز کردند. این موج بیداری اسلامی‌ مدت‌ها قبل شروع شد و جرقه‌های آن و نمود و ظهور و بروز آن در تحولات منطقه و قیام‌های مردمی‌کاملا مشخص است.»

الهیان الگوبرداری این ملت‌ها از انقلاب ایران و تحولات منطقه را طبیعی ارزیابی می‌کند، ولی به صورت قاطع شایعه دخالت ایران در امور داخلی این کشور‌ها را محکوم می‌کند و می‌گوید: «این طبیعی است که مردم این کشورها از انقلاب اسلامی‌ ایران الگوبرداری کنند، ولی این‌که جمهوری اسلامی ‌ایران دخالت مستقیم در این کشورها داشته باشد ادعایی باطل است. دخالت مستقیم یک کشور در امور کشور دیگر به‌عینه در لیبی با حضور نظامی ‌آمریکا، انگلیس، فرانسه و ناتو در این کشور یا در هماهنگی با آمریکا در جریان ورود نیروهای عربستان به بحرین رخ داده است. در حالی‌که در طول ۳۰ سال گذشته جمهوری اسلامی‌ ایران در هیچ کجای این منطقه دخالت نظامی ‌نداشته است.»

جالب است که غربی‌ها در تحولات منطقه مصداق اصطلاح کور خود و بینای دیگران شده‌اند. تاریخ گواه است که همیشه یک سر دخالت‌ در امور کشورهای منطقه به اسرائیل و سر دیگر آن به آمریکا و متحدان غربی این کشور می‌رسد که برای زورگویی به سایر ملت‌ها از هیچ برنامه‌ریزی‌ای مضایقه نمی‌کنند. بنابر این ادعای دخالت ایران در امور داخلی و قیام‌های ملت‌های عرب منطقه، ادعایی مضحک و ناشی از سردرگمی‌کشورهای غربی در درک معادلات خاورمیانه است. به نظر می‌رسد که سیر تحولات منطقه خاورمیانه به هوشمندی مردم این منطقه بستگی دارد. همان‌طور که ملت مصر پویا و زنده قیام کرد و به همان شیوه پویا و زنده، تحرکات دولتمردان خود را رصد می‌کند، سایر ملت‌هایی که در منطقه بر علیه استبداد قیام کرده‌اند نیز بایستی از آن الگو بگیرند. بحث تغییر قانون اساسی و مطالبات مردم در راستای تغییر سیستم حکومت و همچنین تحقق مردم‌سالاری دینی واقعی، مسائلی است که مردم جهان عرب آن را دنبال می‌کنند و میزان موفقیت آن نیز بستگی به حضور مستمر مردم و در صحنه بودن آنها دارد. گام اول تشکیل حکومت‌های مردمی ‌بدون تسلط غربی‌ها و کشور‌های قدرتمند سلطه‌جو در منطقه خاورمیانه، رفتن دیکتاتورها از این کشور‌هاست، زیرا در شرایط فعلی نیز به صورتی کاملا «اسمی» اکثریت این کشورها با نام جمهوری اداره می‌شوند، اما متاسفانه ماهیت آنها غیرجمهوری است. روشن است که از پس تحولات اخیر، این جمهور مسلمانان است که می‌خواهد رای و اراده خود را بر سرنوشت خویش حاکم گرداند.

بروجردی در این باره معتقد است: «این‌که فردی مثل عمر سلیمان، رئیس دستگاه اطلاعاتی مصر که خودفروخته رژیم صهیونیستی و آمریکا بود، برکنار می‌شود و فرد دیگری می‌آید و اولین سفر خود را به سوریه به عنوان یکی از کشورهای خط مقدم جبهه مقابله با رژیم صهیونیستی انتخاب می‌کند یا وزیر امورخارجه‌ای برای گشودن صفحه جدیدی در روابط با ایران و حزب‌الله اظهار علاقه می‌کند، موضوعاتی اساسی برای تشکیل نوع حکومت‌های آینده این کشور‌هاست. فضا فضای انقلابی و تحولات بسیار مهمی ‌است که حتما می‌تواند به صورت محوری، معادلات قدرت‌های منطقه را تغییر داده و آنها را به سمت جمهوریت هدایت کند.»

با توجه به جمیع جهات روشن است که کشورهای منطقه با درک تجربه انقلاب اسلامی ‌و مشاهده موفقیت‌های ایران در پیشبرد سیاست‌ها و ارائه الگوهای موفق و همچنین مشخص شدن عدم توان قدرت‌های بزرگ بخصوص آمریکا در مقابله با این سیاست‌ها، بیدار شده‌اند. نگاه ملت‌های منطقه به ایران، نگاه به کشوری است که توانسته با استکبار جهانی مقابله کرده و در کنار آن، منافع ملی‌اش را نیز حفظ کند و موفقیت‌های بزرگی را نیز در عرصه‌های مهم و انحصاری جهان مانند عرصه هسته‌ای و فضایی رقم بزند. چنین شرایطی به صورت طبیعی برای کشورها شرایط و نقاطی آرمانی است.

تحولات خاورمیانه در عین حال فرصت مناسبی برای دیپلماسی ایران است، هر چند به اذعان مسوولان کشور، ایران اسلامی ‌هیچ‌گاه به دنبال دخالت در امور داخلی کشور‌های منطقه نبوده است، اما به هر حال باید به صورتی هوشمندانه از این فرصت به دست آمده برای گسترش نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه و سایر کشور‌های جهان استفاده کرد. قدرت‌های بزرگ دنیا و کسانی که به تحولات منطقه خاورمیانه بیش از حد وظایف عادی خود علاقه‌مندند، باید بدانند که پاسخ معادله پرحجم و سنگین خاورمیانه در خود تحولات آن نهفته است؛ هر گونه پاسخی از بیرون آن راه به باطل می‌رود.

مریم هدیه‌لو



همچنین مشاهده کنید