جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

وهابیت در اندیشه نفوذ بر ماوراءالنهر


وهابیت در اندیشه نفوذ بر ماوراءالنهر

رسانه های محلی قفقاز در روزهای اخیر خبرهای بسیاری از تحرک هسته های وهابیت و طالبانیسم در جمهوری های شوروی سابق منتشر کرده اند

رسانه‌های محلی قفقاز در روزهای اخیر خبرهای بسیاری از تحرک هسته‌های وهابیت و طالبانیسم در جمهوری‌های شوروی سابق منتشر کرده‌اند.در این گزارش‌ها تصریح شده که در کنار سرمایه‌گذاری گسترده سعودی‌ها برای ترویج وهابیت مواردی از تحرک مخفیانه شبه نظامیان هوادار طالبان در این منطقه مشاهده شده است. این گزارش‌ها می‌افزایند: سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری‌های شوروی سابق در نشست اخیر خویش آشکارا از پدیده‌ای به نام «کوچ و انتقال طالبانیسم به قلمرو قفقاز و آسیای مرکزی» اظهار نگرانی کردند.با وجود این اظهار نگرانی‌ها شواهدی از برخورد جدی با نفوذ فزاینده وهابیت و طالبانیسم به منطقه دیده نمی‌شود.

در یک دوره زمانی، جریان وهابیت - با همه شاخه‌های آن اعم از سلفیسم افراطی، القاعده یا تکفیریها- میدان اصلی فعالیت خویش را خاورمیانه و کشورهای عربی تعیین کرده بود ولی امروزه این جریان به واسطه داد و ستد سیاسی ریاض و به لطف دلارهای نفتی، توانسته گستره فعالیت خویش را به آفریقا، آسیای مرکزی و قفقاز توسعه دهد.

در میان این اقلیم‌ها و مناطق سوق‌الجیشی، حوزه قفقاز و آسیای مرکزی اهمیت شایانی در نگاه کارگزاران وهابیت پیدا کرد. چنان که از گزارش ناظران منطقه بر می‌آید ریاض در آن گروه از بازیگران قرار گرفت که کوشید از فضای بکر فرهنگی این منطقه سهم ببرد. در این گروهبندی البته سعودی‌ها تنها نبودند، دو نهاد واتیکان و سازمان جهانی یهود نیز با تأسیس دفاتر و یا در پوشش انجمن‌های خیریه تلاش زیادی را برای ترویج ایدئولوژی خویش بعمل آوردند.

واتیکان در این عرصه سعی کرد هواداران بریده ارتدوکس روسیه را زیر چتر ایدئولوژی خویش درآورد اما سعودی‌ها و صهیونیست‌ها به طور مستقیم جبهه رقابت با ایران اسلامی را هدف قرار دادند.

طبق گفته ناظران، با آن‌که بازار رقابت اقتصادی در این جمهوری‌ها از سوی قدرت‌های گوناگون تسخیر شده اما هنوز ظرفیت فرهنگی این منطقه اشباع نشده است. در این باره کافی است به فهرست سرمایه‌گذاری جریانهای تبشیری غرب یا فعالیت‌های گسترده‌ای که صهیونیسم در قالب ایجاد مراکز فرهنگی یا تشکیل انجمن‌های دوستی انجام داده‌اند نگاه شود.عواملی که ایدئولوژی‌های توسعه‌طلب مثل وهابیت و صهیونیسم را به حضور در این خطه ترغیب کرده بود هنوز به قوت گذشته باقی است این عوامل عبارتند از:

▪ خلأ دینی و اعتقادی موجود در جامعه که میراث بر جای مانده از دوران حاکمیت کمونیسم است.

▪ سقوط اندیشه‌های سکولاریستی و ناسیونالیسم افراطی به واسطه گرایش عمیق تاریخی این کشورها به اسلام.

▪ بی‌توجهی نسبت به مذهب اکثریت جامعه از سوی دولت.

با تأمل در این عوامل می‌توان انگیزه سرمایه‌گذاری گسترده سعودی‌ها یا توجه شدید صهیونیسم نسبت به فضای فرهنگی آسیای مرکزی و قفقاز را دریافت. سعودی‌ها از دریچه‌ای به آینده این جمهوری‌ها می‌نگرند که یک دهه قبل ترکیه مدعی ایدئولوژی لائیسم می‌نگریست. با این تفاوت که در آن برهه طرف‌های غربی از حضور لائیسیسم به عنوان آلترناتیوی برای اسلام و تشیع در آذربایجان و دیگر جمهوری‌ها استقبال می‌کردند اما در این برهه اغلب کشورهای اروپایی حضور وهابیت را یک خطر جدی می‌بینند و با تجربه افغانستان معتقدند که هموار کردن مسیر وهابیت در این منطقه به تولد القاعده جدید در سواحل خزر و بین النهرین می‌انجامد. آن روزها آنکارا نیز همانند ریاض سعی کرد نقش رقیب یا قدرت موازی ایران را در جوامع مسلمان این منطقه ایفا کند اما پیوندهای عمیق فرهنگی و تمدنی همه طرح‌های توسعه طلبانه لائیک‌ها را ناکام گذاشت.

● دو مجرای نفوذ وهابیت

به باور ناظران سیاسی، جریان وهابیت برای نفوذ در جمهوری‌های شوروی سابق مسیرهای گوناگونی انتخاب کرده است. این تفاوت به طور خاص درباره شکل ورود این جریان به دو حوزه قفقاز و آسیای مرکزی به چشم می‌خورد.

در زمینه آسیای مرکزی،گرایشات تند وهابی‌گری اغلب از مرزهای افغانستان و پاکستان به بخش‌هایی از ازبکستان، تاجیکستان و حتی قرقیزستان راه یافت.تا جایی که در مجموعه القاعده و طالبان، هسته‌ای مستقل به نام اتباع ازبک و آسیای مرکزی شکل گرفت و نام افرادی تکفیری مثل: طاهر یولداش - همسنگر بن لادن - برزبان‌ها افتاد.

طبق گزارش منابع مطلع، سعودی‌ها و وهابیون دراین مدت حول چند محور سرمایه‌گذاری خویش را متمرکز کرده‌اند:

▪ فعالیت‌های تبلیغی در مساجد و مراکز دینی

▪ فعالیت در حوزه توزیع و فروش کتاب و انواع منشورات در قالب تأسیس کتاب فروشی و حتی عرضه لوازم التحریر.

▪ جذب و تربیت طلاب علوم دینی.

▪ اعطای بورس تحصیلی در دانشگاه‌های عربستان و برخی دیگر از کشور‌های عربی. در این باره امارات نیز به صورت همه جانبه سعودی‌ها را همراهی کرده‌است.

▪ دایر کردن کلاس‌های آموزشی قرآن و عقاید در نقاط مختلف و ترویج متون وهابیت.

▪ حضور فعال در سطح دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی با اشکال مختلف.

▪ راه اندازی مراکز فروش و تجارت کالا با گرایش تبلیغی

▪ ورود در برخی مشاغل خدماتی، امدادی و مؤسسات خیریه با رویکرد ترویج و تبلیغ وهابیت.

در این میان، فعالیت‌های مذهبی و تبلیغی در سطح مساجد و اماکن دینی از اهتمام بیشتری برخوردار است.

برخی شواهد حاکی از آن است که بعد از سرکوب شدید القاعده در نواحی مرزی پاکستان و ناامن شدن این منطقه برای حیات افراطیون وهابی و تکفیری این گروه‌ها بیشتر به سمت آسیای مرکزی و قفقاز علاقه نشان داده‌ و برای کسب پایگاه جدید در این حوزه تلاش می‌کنند. مطالبی که در برخی رسانه‌های قفقاز پیرامون سرمایه‌گذاری وهابیت گاهی منتشر می‌شود هرچند جنبه هشدار به دولتمردان را دارد اما ردپایی ازواقعیت را می‌توان در آنها یافت.

چنان که در یکی از این گزارش‌ها،پایگاه‌های خبری باکو گفته‌اند که وهابیون همانند پاکستان برای رخنه در میان نیروهای امنیتی تلاش می‌کنند و برخی از آنها با حربه تطمیع و چاشنی دلار توانسته‌اند شماری از نیروهای امنیتی این جمهوریها را با خود همراه سازند و یا برای فعالیت ماجراجویانه خویش حق سکوت بگیرند.

وهابی‌ها البته در جمهوری‌های تازه استقلال یافته اغلب به صورت زیرزمینی و حتی مسلحانه عمل می‌کنند. آنها پس از تشکیل دولت متحجر طالبان در افغانستان تلاش زیادی را برای تغییر اوضاع سیاسی این جمهوری‌ها به نفع خویش انجام دادند.در این باره چند هسته تشکیلاتی برای براندازی حکومت‌ها ایجاد کردند اما اغلب آنها به خونین ترین شکل از سوی دولت‌های این منطقه سرکوب شدند.

● کانون رقابت ایدئولوژیک

از گزارش ناظران منطقه چنین پیدا است که آهنگ فعالیت وهابیون در جمهوری همجوار ما، جمهوری آذربایجان از شتاب و عمق بیشتری برخوردار است. همه چیز حکایت از آن دارد که جمهوری آذربایجان به عنوان کشوری که از اکثریت جمعیت شیعه برخوردار است در کانون برنامه‌ریزی سعودی‌ها قرار گرفته است. وهابیت چنان که روزنامه‌های باکو خبرداده‌اند در عرصه جمعیت‌های دینی و مذهبی جمهوری آذربایجان وارد شده است و در قالب این جمعیت‌ها در این جمهوری روند تخریب عقاید شیعه را در قالب‌های پیچیده تری دنبال می‌کنند.

به گفته این منابع یکی از عوامل توسعه این جریان افراطی، خط مشی کج دار و مریز دولتمردان باکو است. حکومت‌های سکولار این منطقه از ابتدا یعنی از دوران حاکمیت مارکسیسم در پی ارائه تصویری مخدوش و بسته از اسلام بویژه تشیع بودند و این خواسته آنها با رشد و نمو جریان متحجر وهابیت تأمین می‌شود. بدون تردید برای حکومت‌های این منطقه که تحت تأثیر تبلیغات سوء غرب نگران شکل‌گیری جنبش‌های اصیل دینی هستند، وهابیت یک «جریان موازی» ونیروی بازدارنده در برابر آن جنبش‌ها است.

واقعیت این است که جمهوری آذربایجان از یک اقلیت سنی مذهب برخوردار است که علاوه بر باکو، بیشتر در مناطق شمالی این کشور بویژه در شهرستان‌های زاکاتالا، بالاکن، قوسار، قوبا و... سکونت دارند و از گذشته با جمهوری‌های خودمختار جنوب روسیه از جمله داغستان و چچن در ارتباط هستند. وجود این اقلیت، مستمسکی برای ارتباط و حضور وهابی‌ها در این جمهوری شده و به تدریج حیطه فعالیت و اقدامات آنها در آن وسعت یافته است.

برحسب شواهد بدست آمده،در حال حاضر مرکزیت فعالیت‌ها و برنامه‌های وهابی‌ها در جمهوری آذربایجان در شهر باکو مرکز این جمهوری است که حدود ده سال پیش با کمک‌های مالی و پشتیبانی سیاسی- فرهنگی عربستان و کویت احداث شد و هم‌اکنون به عنوان مدار و محور اقدامات تبلیغی این جریان عمل می‌کند. در رأس این مسجد و مرکز تبلیغی، شخصی به نام قامت سلیمانوف قرار دارد که یک آذری تحصیل کرده در عربستان سعودی است و تحت حمایت سفارت سعودی، هدایت برنامه‌ها و فعالیت‌های این جریان را در باکو بر عهده دارد.

در گزارشی که برخی آژانس‌های خبری مخابره کرده‌اند، به وضوح به این موضوع تصریح شده است که وهابیون توانسته‌اند برخی ارگانها و دستگاه‌های ذیربط این کشور در حوزه مسائل دینی را، رودر روی هم قرار داده و آنها را باهم درگیر سازند. نمونه روشن این اتفاق، درگیری و اختلاف دو نهاد دینی این کشور یعنی اداره روحانیت قفقاز و کمیته دولتی امور دینی در زمان ریاست رافق علیف بر این کمیته بود.

برحسب گزارش رسانه‌های باکو رافق علیف در سالهایی که ریاست کمیته دولتی اموردینی را بر عهده داشت (سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ م) پنهانی با عوامل و دست اندر کاران اصلی وهابی‌ها در کشورش همکاری داشته و در قبال دریافت دلار از آنها با آنان همکاری می‌کرده است. همین امر باعث اختلاف میان دو نهاد مسئول در امور دینی باکو و نهایتاً مداخله مراکز امنیتی این کشور برای بستن مراکز فعالیت مذهبی شد.

شماری از روحانیون سرشناس این جمهوری نیز گفته‌اند فعالیت وهابیون هم‌اکنون بویژه در ناحیه قفقاز و آذربایجان با اغماض آشکار دولتمردان همراه است. به باور آنها دولتمردان باکو یک انگیزه دیگر نیز در تقویت جریان وهابی و افراط‌گرایی دینی دنبال می‌کنند: بهره‌گیری از پتانسیل کشورهای عربی حامی وهابیت مثل عربستان وامارات در برابر ارمنستان.

بررسی مجموعه اقدامات تبلیغی و سیاسی که وهابیت در این مدت به صورت‌های گوناگون در جمهوری‌های شوروی سابق انجام داده‌اند بیانگر آن است که رویکرد این جریان در این مرحله بیشتر جنبه سلبی و تخریبی دارد. به گونه‌ای که روحانیون و مهره‌های وهابیت در این مدت اغلب به تخطئه و زیر سؤال بردن عقاید و اصول فکری شیعه مبادرت کرده‌اند یا آن‌که پشت سر افراد و گروه‌های ضد ایرانی و ضد شیعه سنگر گرفته‌اند.

در واقع وهابیت با علم به این که در جوامعی مثل جمهوری آذربایجان که گرایش دیرین به تشیع و اهل بیت دارد دریافته که یارای رقابت با مذهب حاکم را ندارد سعی می‌کند فضا را برای همه نوع فعالیت مذهبی و ایدئولوژیک مسموم کند.این همان خواسته گروه‌های لائیک، چپ سنتی یا پان ترکیستی است که از بدو استقلال آذربایجان کوشیده‌اند راه تاریخی مسلمانان این منطقه برای بازگشت به هویت دینی‌شان را سد کنند. به نظر می‌آید جریان نوپای وهابی در قفقاز و آذربایجان توانسته‌اند در این بخش از فعالیت خویش تا حدی کامیاب شوند.

تاکتیک رقابتی وهابیت در این عرصه دمیدن در تضادهای دینی و اختلاف‌های فرقه‌ای است. آنها دامنه این تنش‌های مذهبی را در سال‌های اخیر در باکو و دیگر مراکز مهم قفقاز و آسیای مرکزی تا بدان حد افزایش دادند که نهادهای امنیتی به صف آرایی در برابر همه کانون‌های مذهبی و تعقیب همه عالمان و فعالان دینی مبادرت کردند.



همچنین مشاهده کنید