شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رفتارهایی که امنیت سلامت افراد را تهدید می کند


رفتارهایی که امنیت سلامت افراد را تهدید می کند

فریاد از بی مسئولیتی

... «شهر ما خانه ما» این جمله در متن خود، توصیه و تاکید بر این دارد که نظافت کوچه و خیابان و بزرگراه و پارک و ... را مثل خانه مسکونی مان رعایت کنیم و وضعیت بهداشتی آن را در موقعیت سالم نگه داریم. اگر سطل مخزنی زباله دانی چهار قدم از دم خانه، مغازه و کارگاه فاصله دارد، کیسه زباله را کنار دیوار همسایه و یا گوشه پیاده رو گذاشته نشود، از طبقه چندم آپارتمان کیسه زباله را توی جوی پرتاب نکنیم. اگر عجله رفتن به محل کار داریم مواظب باشیم کیسه زباله را در آسانسور جا نگذاریم!...

همه ما مردم دوست داریم منظر نگاه و گذرمان زیبا و تمیز باشد. بوی مشمئز زباله های انباشته و پراکنده، احساس و روح مان را مچاله نکند. جوی ها جولانگاه و محل زاد و ولد موش نباشد. پس چرا چنین شهر چند میلیونی که خانه بزرگ همگی مان است همیشه نمایشگاه انواع ضایعات و آت و آشغال است؟...

اتومبیل گرانقیمت اش زیر تابش خورشید می درخشد. انعکاس اشیا و اشجار و ... بر بدنه براق آن، مثل «رونوشت برابر اصل» آشکار است. راننده جوان، حاشیه خیابان مشرف یک آپارتمان شیک لحظاتی توقف کرده است. گاه خم می شود بلندای آپارتمان را نگاه می کند. یکی دو بار بوق می زند... دکمه پایین رفت شیشه در سمت راست فشار می دهد. روی پهلو می گردد و کیسه پلاستیک حاوی پوست میوه و آجیل را به طرف پای درخت تناوری پرتاپ می کند. کیسه به حاشیه پیاده رو می افتد. یک موتور سوار با سرعت از روی کیسه پلاستیکی عبور می کند. همه چیز درون کیسه پخش می شود. راننده باز بوق می زند. پسر جوانی از پنجره طبقه میانی آپارتمان دست تکان می دهد: یعنی داریم می آییم. چند دقیقه بعد اهل خانواده از پله های سنگی خروجی ساختمان پایین می آیند و با شتاب به طرف اتومبیل می روند. همان پسر جوان یک کیسه پلاستیکی بزرگ سیاه رنگ که در دست دارد کنار درخت حاشیه جوی می گذارد و با سرعت سوار اتومبیل می شود. استارت زده می شود. مادر به همان پسرش می گوید چرا کیسه زباله را توی سطل نینداخته است. پسر می خندد. مادر می گوید: دو قدم می رفتی تا سر کوچه...

پسر: بی خیالش. ماشین شهرداری می آد ورمی داره...

... در این سری گزارش، موضوع دغدغه خاطر از عدم فرهنگ جامع و مداوم در حل مساله حفظ بهداشت محیط شهری برآمده از انباشت و پراکندگی زباله های شهرهایمان به ویژه شهر تهران است. زباله ها در هر کوی و خیابان ایمنی سلامت شهروندان را تهدید می کند. هزینه های درمانی خانواده و هزینه های ملی- دولتی را افزایش می دهد و ... تهران که همواره از طول و عرض جغرافیایی وسعت می گیرد اما غیر از معضلات عدم رعایت برخی از مردم در همکاری با شهرداری ها و یا کاستی های شهرداری در ساماندهی و فرهنگ سازی ، معضل دیگری دارد و آن کمبود شدید سرویس های بهداشتی است.

● مسئولیت شهروندی چه می شود؟

علت آن که مردمانی بهداشت و نظافت معابر شهری را رعایت نمی کنند و با ریختن زباله و ضایعات گوناگون در گذرگاه های عمومی، معابر را زشت و آلوده می کنند، نبود احساس مسئولیت شهروندی است که سلامت جامعه را نیز به مخاطره می اندازند.

«عباسعلی نوروزی» بازنشسته دانشگاه، با این نگاه به معضل رفتار فردی- اجتماعی عدم توجه به پاکیزه نگاهداشتن گذرگاه های شهری، چنین وضعیت را سزاوار جامعه ای که دارای فرهنگ غنی دیرینه و آثار گرانسنگ ادبا و فرهیختگان دانش و معرفت است، نمی داند. او نخبگان مشهور شعر، ادب و عرفان کشورمان از جمله خواجه عبدالله انصاری، حافظ، مولانا، ابوسعید ابوالخیر، نظام الملک را به عنوان آموزندگان معارف انسانی- الهی مورد اشاره قرار می دهد و تاکید دارد از آثار حکیمانه آنان برای فرهنگ سازی و الزام آموزش دهی کردارهای اجتماعی از جمله مشارکت جمعی در پاکیزه نگاهداشتن محیط زندگی شهری باید بهره گرفت و همچنین برای پروراندن روان و ذهن بچه ها در جهت شناسایی مسئولیت های اجتماعی و وظایف مدنی استفاده کرد. وی می گوید:«بسیاری از مردم کشورهای دیگر از متون آثار و اشعار پر نغزبزرگان فرهنگ و ادب کشورمان در زندگی اجتماعی شان نیز استفاده می کنند ولی بعضی از افراد جامعه ما در رفتارها و مسئولیت های شهروندی، خلاف آن را انجام می دهند.

عدم رعایت سلامت محیط زیست از جمله این بی توجهی هاست.»

وی معتقد است:«اعمال روش آموزش و تدریس فرهنگ بهداشت مداری و لزوم حفظ و حرمت سلامت عمومی در جامعه از طریق رسانه ها من جمله تلویزیون و رادیو و در خانواده ها برای کودکان سبب حس مسئولیت پذیری شان خواهد شد.»

وی اطلاعات جالبی درباره ارزش معامله انواع ضایعات مثل مواد پلاستیکی، بطری شیشه ای، نان خشک، کارتن و ... و ... که از ظرف های زباله های شهری (فان) جمع آوری و تفکیک می شوند دارد و نیز آن که از بازیافت های ضایعات در کارخانه هایی در شهرهای مختلف، انواع تولیدات مصرفی دیگر حاصل می شود.

انسان های اولیه پس از برون رفت از دوران غارنشینی و بیابانگردی و نیاز به تأمین غذا به سمت شکار حیوانات روی می برند و به مرور قبیله تشکیل می دهند که از رهگذر برخورد و آشنایی و همدلی غلبه بر مشکلات و ایمنی و استقرار در پناهگاه ها، اتفاق می افتد. در اثر این همبستگی احساس خودفرمانی، اطاعت و سازگاری با هم، قلمرویی از خاک خدا را برای سکونت خود اختیار می کنند. همگرایی آنان مبدل به هم هدفی می شود. هدف امنیت در زندگی و سلامت زیستن در اولویت بعد از تغذیه، مطرح می شود. این رفتار اقوام در اثر هم اندیشی طی قرن ها، به نسل امروز تداوم یافته است و انسان امروز به نوعی دیگر در گردوغبار مشکلات نفس می کشد. کره زمین به دست نسل های برآمده از پیشینیان نا امن تر- به لحاظ سلامت- از آن دور نشان می دهد. تخریب محیط زیست در واقع امر یعنی تخریب سلامت و این پدیده از آلودگی های تولید انسان هاست ...

● توجه به نظافت شهری

یک کارمندسازمان فرهنگی می گوید اگر همه مردم به نظیف بودن شهر اهمیت بدهند آلودگی محیط شهری کاهش می یابد. سهل انگاری در ریختن انواع زباله فله و پراکنده شدن در معابر عمومی باعث مریضی انسان می شود ضمن آن که سطح شهر را زشت می کند.

«بشارت» با جمله ای طنزگونه می گوید: «همیشه یک نفر باید ناظر بر کردارمان باشد تا کارها درست صورت بگیرد» او تعریف می کند ساکن یک کوچه ای به طول حدود صد متر است. اکثر ساکنان هر خانه عادت دارند زباله های شان را پشت دیوار محل سکونت در معرض رفت و آمد عابران بگذارند. یک نفر از به اصطلاح از ریش سفیدان محل چند بار به در خانه ساکنانی که همیشه زباله و ضایعات دیگر غیر لازم خود را کنار دیوار توی کوچه می گذارند می رود و خواهش می کند زباله هاشان را درون ظرف مخصوص جمع آوری زباله ها بیندازند. اما آنان توجهی به این توصیه نمی کنند و همچنان آن عادت خود را تکرار می کنند.

از او می پرسم فاصله جایگاه زباله ها تا خانه ها چقدر است؟ - زباله دان سرکوچه است و فاصله به نسبت خانه ها در طول کوچه، متفاوت است ولی آنان هم که ۳۰-۲۰ قدم تا سر کوچه فاصله دارند همت نمی کنند زباله شان را توی زباله دان شهری بیندازند.

گفتارش نشان از سرشت و ادراک سنجیده دارد. پاکیزگی را نیمی از ایمان انسان می خواند. پیشه این مرد مسن که خود را «محمود اطمینان» معرفی می کند، جمع آوری ضایعات است. مقوا و کارتن ها را جدا می کند و روی گاری دستی اش برهم می گذارد. می گوید چیزی حدود شصت و خرده ای سال پیش از زادگاهش در خراسان به تهران آمده است. سال ها پیش در یک کارخانه تولید لوازم یدکی تراکتور در یکی از شهرها کار می کرده است. حالا می بیند کنار آت و آشغال بیرون سطل زباله، مقداری پسمانده غذا ریخته شده است. می گوید: «این کفران نعمت است.» بعد شعر گونه ای می خواند:

رزق کم خود در قفس می بینم

کفران نعمتی است که به باغ کرده

وی توضیح می دهد که کلمه «باغ» در اینجا یعنی زندگی. از او می پرسم با توجه به شغلی که دارد، نظرش درباره آلودگی معابر شهری و پراکندگی زباله ها چیست؟ لحن کلامش همچنان جدی و قاطعانه است: - «این شلختگی ها به دلیل بی فرهنگی عده ای از مردم است. اگر چنین نبود، نظافت را برای سلامت خود و سایرین رعایت می کردند و این طورها صحنه های نازیبا که آدم را ناراحت می کند، به بار نمی آوردند.»

او تنها زندگی می کند. اما می گوید: «دوست دارم آدم ها هم مثل خورشید بدرخشند نه آن که چهره اخمو داشته باشند. نظافت برای سلامت انسان لازم است. نظافت نیمی از ایمان است.»

● پاکیزگی غذای روح است

«رسول کرمی» کارشناس امور اجتماعی، ترجیح می دهد ابتدا مختصری درباره تأثیر هر آنچه که در طبیعت و منظر بصری انسان زیبایی گفته و نامیده می شود، بگوید. به گفته او اصولاً زیبایی از دیدگاه دینی و اهل دانش و ادب جایگاه و منزلت ویژه در زندگی دنیوی داشته و دارد. - سرشت انسان به گونه ای است که از دیدن یک صحنه زیبا، احساس خوشایندی می کند. زیبایی ها برعکس زشتی ها، خلق تنگ را دگرگون می کند. بیدار دلی انسان های معنوی گرا از تماشای پدیده های طبیعت مثل سبزه زارها، کوهسار، چشمه ساران و چهره های گشاده لذت می برد که به منزله غذای روح است. درباره سؤال شما پیرامون کراهت های معابر شهری و مشخصاً آلودگی های زباله ها، علت را باید در رعایت و یا عدم رعایت هر یک از شهروندان جستجو کرد. هر شهروند و هر انسان که به تکامل عقلی رسیده است باید حق شهروندی خود نسبت به پاک و نظیف داشتن محیط زندگی خود را ادا کند. غیر آن؛ هر آنچه که مشکل ساز جریان زندگی می شود و به ویژه سلامت انسان را تهدید می کند، نتیجه عدم احساس مسئولیت هر یک از ما یک نفر از مردم است. شعار «شهر ما خانه ما» در واقع تذکری است به این معنا. همان گونه که خانه مسکونی مان را از آلودگی مبرا می کنیم، شهرمان را هم باید به همان هدف و ایمنی نظیف نگه داریم. ریختن ضایعات غذایی، خوراکی و هر چه دیگر که غیر مصرف است در معبر عمومی ضمن آن که امری ناپسند است، عوارض خطرساز هم دارد. محیط آلوده تولید بیماری می کند. روحیه انسان تخریب می شود. این ها هزینه بر می شوند. بنابر این غفلت ها، نتیجه می گیرم هر یک از ما مردم در زیبا نگهداشتن معابر، پارک ها، درون اتوبوس ها و محیط اجتماعی مسئولیت داریم و سهیم هستیم. در مقابل، سهل انگاری در مراقبت از پاکیزگی کوچه و خیابان و محله و هر آنچه دیگر که وسیله استفاده عمومی است، موجب زشتی و زیان می شود.

این کارشناس ادامه نظراتش معطوف به دستگاه های مرتبط با سلامت و نظم و نظافت شهری می شود با این توضیح که می دهد: «به باور من کارهایی مفید و تسهیلات در حفظ بهداشت محیط اجتماعی- شهری صورت گرفته است لیکن اغلب افراد مشارکت چندان در این امور نمی کنند اما کار را نباید رها کرد چون تنها مسئله زیبایی و نظافت مطرح نیست، سلامت و بهداشت عمومی در شهر پرجمعیت تهران مطرح است. تهران پایتخت کشور است. همه چیز آن باید الگو باشد. به این منظور، مسئولان مربوطه در جوار اقدامات جمع آوری زباله و ضایعات دیگر و استقرار جایگاه های کیسه های حاوی زباله در هر گذرگاه، باید همواره از طرق مختلف و به شیوه های جذاب، سطح فرهنگ عمومی از دبستان تا سایر طبقات اجتماعی را بالا ببرند. اگرچه بسیاری از شهروندان در پاکیزگی شهری احساس مسئولیت مؤثر می کنند لیکن استمرار تعمیق فرهنگ شهروندی از طریق تبلیغات و اطلاع رسانی جذاب، نهادینه عامه خواهد شد.»

قدم زدن در کوچه ها و خیابان های شهرمان؛ تهران پایتخت ایران هزینه دارد! منتهی هزینه ای پنهانی: موقعی که انسان احساس آرامش و آسایش نداشته باشد، فعل و انفعالات ذهن و روح بهمریخته می شود، یعنی سلول های سیستم روانی تحت تأثیر زشتی های مولد زباله های پراکنده و رفتارهای نازیبا در عبور و مرور در منظر قرار می گیرند و... احساس می کنیم آرامش مان خدشه دار و فکرمان مغشوش می شود...

زباله ها، دشمنان بدون سلاح فیزیکی هستند، سلاح شان مرموز و پنهان اما خطرساز سلامت هر انسان است... جدی بگیریم این مزاحم های شهری را.

● ضرورت تغییر در شیوه برخورد با متخلفان

یک شهروند کارمند پراکندگی زباله در سطح گذرگاه های شهری و رفتارهای نازیبای برخی شهروندان در حفظ بهداشت و سلامت عمومی شهر را عامل بهمریختگی سیستم ذهنی شهروندان می داند و رعایت نظم در این موضوع و هر مورد دیگر را باعث آرامش خاطر و زیبانمایی قلمداد می کند.

چاره عملی پدیده کهنه بد منظر کردن سطح معابر فرعی و اصلی شهری به زعم مردم در فاکتور هایی نهفته است که به کارگیری آن ها در قالب تدابیر جدی، فرهنگ گرایی قوام می یابد.

«پورعلی» معتقد است فرهنگ سازی و آموزش از دوران کودکی، افزایش «ظرف» (جایگاه) متناسب با «مظروف» (تولید زباله)، جلوگیری از رفتار متخلفانه و بی اعتنایی به ضوابط هدفمند و مفید- به لحاظ تأمین بهداشت شهری- و اعمال جریمه عاملان آلوده کردن معابر و تضییع حقوق شهروندی همانند جرایم متخلفان رانندگی، لازمه حفظ سلامت و آرامش روانی جامعه، کارهایی شدنی و اجرایی در کشورهایی پیشرفته است. در این شکی نیست که می توان طرحی نو در حل معضل و مسأله لاابالیگری لاینحل ریختن زباله و ضایعات از جانب هر فرد و شاغل با بازنگری شرایط شهری و همچنین شیوه های کم تأثیر گذشته در بهداشت شهری، در انداخت. به هر حال هنگامی که تدابیرهای گذشته و حال در جهت نظافت شهری، ناکافی به نظر می رسد و احتمالاً با ادامه این برنامه ها، نه عامه مردم و نه مسئولان و کارگران زحمتکش ذی ربط همچنا ن با مشکلات جاری و ساری روبرویند، می باید از طریق دیگر وارد عمل شد. «پورعلی» با قیاس وضعیت کنونی آلودگی محیط شهری به دلیل بی ملاحظگی بعضی از افراد در پراکندن زباله و ضایعات دیگر، با بی نظمی یک کتابخانه، این گونه نتیجه گیری می کند، که تأثیر ناشی از آشفتگی و ریخت پراکندن زباله ها در معابر و منظر عمومی مثل کتابخانه ای است که کتاب هایش بهمریخته باشد. در چنان وضع، ذهن مغشوش می شود. برای این که چنین نباشد، باید هر چیز به نظم سرجای خودش باشد. وی می گوید: «سطل های زباله در محل های قابل دسترسی قرار دارد اما می بینیم پای همین سطل های نسبتاً خالی از زباله باز کیسه های زباله و آت و آشغال خوراکی و... ریخته می شود.» او پاسخش ادامه تعریفی است که قبلاً مطرح کرد: «در برخی کشورها، پلیس هر آدمی که آشغال روی زمین و گذرگاه عمومی بیندازد، از او کارت شناسایی اش را مطالبه می کند. اگر کارت همراه داشت براساس مشخصات کار فرد خاطی، قبض جریمه صادر می کند تا از حساب بانکی اش کسر شود. چنانچه مبلغ جریمه را نپردازد، جلب و تحویل دادگاه می شود.»

وی در پایان نظراتش پیرامون موضوع زباله و آلودگی های آن می گوید: «خود عامل این وضعیت هستیم. لذا باید رعایت کنیم. در آن حالت، هزینه های جمع آوری و نظافت، کاسته می شود و همین صرفه جویی هزینه ها را می شود صرف زیباسازی شهرمان کنند.»

در یکی از کوچه های قدیمی منطقه مرکزی شهر که حالا ماشین رو شده و باریکه راهی به نام پیاده رو دارد، می بینم کنار یک سطل زباله چند کیسه نایلونی بزرگ گره خورده گذاشته شده است. محتوای کیسه ضایعات کاغذ و خرده مقوا است. توی سطل زباله را می بینم مقدار اندکی خرده زباله در آن ریخته شده است. در همین موقع یک نفر جوان با یک کیسه پلاستیکی بسیار بزرگ سیاه رنگ می آید خیلی راحت و خونسردانه کیسه را کنار سطل زباله و حاشیه گذرگاه می گذارد و به شتاب می رود صدایش می زنم. می پرسم این کیسه زباله است و این هم- اشاره به سطل زباله- است. چرا توی سطل نینداختید؟... خنده ای چهره اش را سایه می زند. اما حرفی نمی زند و خجولانه کیسه زباله ای را که آورده بود از زمین برمی دارد و توی سطل می اندازد. جالبتر آن که هر دو تا کیسه نایلونی های بزرگ دیگر را که از پیش روی زمین و کنار سطل زباله انداخته بودند را برمی دارد و توی سطل زباله می اندازد و می رود یک یادآوری و تذکر در بسیاری از مواقع می تواند مانع از گسترش پدیده های نازیبا شود.

● نقش هر یک از شهروندان در حذف آلودگی ها

ممکن است و یا شاید هم بتوان این طور رفتار را در سختی بی توجهی ها نسبت به بهداشت عمومی محیط در متن و حاشیه زندگی اجتماعی گسترش داد. هر مقدار اندک پسمانده غذایی، هر قدر کم تعداد اشیای پلاستیکی، هر تکه کارتن و کاغذ باطله و تخته و خرده شیشه و ... و هر نوع مختصر ضایعات ساختمانی و وسایل اسقاطی ولو در مجموع چندان حجیم هم نباشند را از فضای باز و مورد دید عمومی جمع آوری کنیم، نگاه عابران را به خود جذب و از ایجاد فشار روانی، استرس جلوگیری می کند و به مرور زمان- بنابر ماهیت مواد زباله- امراض می کاهد.

تاثیرات گوناگون گذرگاه های عمومی آلوده و آغشته به زباله از دیدگاه دانش روان شناسی غیرقابل انکار است چرا که بر این مبنا، آلودگی در مسیر رفت و آمد و کلاً محیط زندگی خاصه در سطح شهر عامل تحریک غیرطبیعی سیستم روانی انسان است. اما در مقابل، محیط زیستی بدون هر نوع پارازیت ولیکن برخوردار از موقعیت اجتماعی و اقتصادی و نظم، انسجام و استمرار پاکیزگی موجب ایجاد امنیت بهداشت روان اجتماعی است. این موهبت مگر با مسئولیت پذیری فرد فرد در جامعه حاصل نمی شود.

● آرامش نهفته در محیط پاکیزه

دیدگاه های علمی «دکتر فربد فدایی» درباره عوامل مثبت و منفی و تاثیرات هر یک از این دو فاکتور پیرامون موقعیت رعایت بهداشت محیط اجتماعی و بهداشت روان در شرایط پاکیزگی و ایمنی سلامت ناشی از مسئولیت پذیری فرد و یا پلیدی (زشتی) گذرگاه های عمومی برآمده از انبوه و گستره پراکندگی زباله در سطح شهر به واسطه برخی از افراد سهل انگار را، می خوانیم.

وی با بیان این که وجود محیط اجتماعی و فرهنگی شایسته یکی از عوامل موثر در بهداشت روان است، می گوید محیط بدون سر و صدا، بدون ازدحام و پاکیزه همراه با فضای سبز می تواند در ایجاد آرامش به همه شهروندان کمک کند.

به گفته این روانپزشک، معابر کثیف و پر از زباله و رفتارهای نازیبای برخی عابران و رهگذران از عوامل ایجاد فشار روانی است کما این که سر و صدا و آلودگی هوا هم جزو همین موارد می تواند سبب استرس در انسان شود. بنابراین، توجه به نظافت محیط شهری و رعایت بهداشت فردی و عمومی نه فقط در بهداشت عمومی و کاهش بیماری های عفونی و انگلی تاثیر دارد بلکه نقش مثبتی در بهداشت روانی دارد.

دکتر فدایی با ابراز تاسف از رفتار برخی از شهروندان که نسبت به تکالیف اجتماعی خود از جمله رعایت قوانین زندگی شهری بی توجه هستند و در پی، پیرامون مراعات جنبه های اجتماعی و مقررات زیست شهری چنین می گوید: «از جمله تکالیف اجتماعی و قوانین زندگی شهری رعایت نظم در موضوع زباله ها در زمان مقرر- جمع آوری- ضایعات مذکور- است. به نحوی که نه فقط محیط زندگی (خانه و...) خود شهروندان پاکیزه باشد، بلکه برای سایر شهروندان هم محیط مناسبی را فراهم کنند.»

این روانپزشک بر این باور است که رعایت بهداشت اجتماعی بدون توجه به تکالیف فردی عملی نیست. اگر قرار باشد کسی سالم زندگی کند باید بداند که دیگران نیز از این حق برخوردار هستند.

اما این که روحیه شاداب و محیط شهری نظیف و بهداشتی داشته باشیم و معابر عمومی پرآشفته و آزاردهنده روحی و تهدید سلامت ناشی از پراکندگی انواع و بوی زننده زباله نداشته باشیم، چه کار و از کجا باید شروع کرد. «فدایی» به یکی دو نکته درباره موضوع اشاره می کند: «آموزش این مساله باید در محیط خانواده و از سنین کودکی انجام بگیرد. یعنی برخلاف آنچه که گاهی مرسوم است خانواده ها به فرزندان خود بیاموزند که تمیز نگه داشتن خانه به آن معنی نیست که زباله ها را به کوچه و خیابان ریخت. در حالی که بهداشت فردی بدون بهداشت اجتماعی عملی نیست.»

رفتارهای قابل تاملی حین تهیه این سری گزارش در گوشه و کنار شهرمان مشاهده می کنم. در یکی از پارک های کوچک و به اصطلاح بوستانی بین محله ای مشاجره مالک یک خانه با شخصی که مشغول پارک خودرواش مقابل خانه مذکور است، توجه برانگیز است. مالک که مرد میانسالی است دلیل اعتراضش آن است که دوست ندارد کنار دیوار خانه اش ماشین پارک شود. راننده هم می گوید حاشیه خیابان و کوچه جزو ملک شما نیست و در این جا تابلو توقف ممنوع نصب نشده است... راننده در ماشینش را قفل می کند و می رود. مالک منزل هم ناراحت و عصبی ساکت می ماند. آرام نزدش می روم. می گوید شاهد بودید؟!... می گویم اتفاقا من هم شاهد ناسازگاری های بعضی مردم در ریختن زباله کنار دیوارها، توی جوی ها و سطح معابر هستم. او انگار منتظر همچین موضوعی بوده است. می گوید شما آنجا توی این میدان را ببینید. عصر به عصر تا پاسی از شب مردم و خانواده هایی سفره شام و بساط تنقلات شان را روی موزائیک ها پهن می کنند. بارها شده آخر شب خواستم چند دقیقه ای همین اطراف قدم بزنم. توی این پارک دووجبی می بینم ضایعات غذایی، بطری نوشابه و آشغال میوه ریخته شده است.

در حالی که مشاهده می کنید کنار پارک یک سطل زباله ای است. برخی مردم ملاحظه سلامت و نظافت سایرین را نمی کنند. نمی دانم این جور آدم ها توی خانه شان هم همین طور بی نظم هستند؟» می پرسم به نظر شما باید از چه طریق کارها سروسامان بگیرند؟ با لحن محکمی می گوید: «از طریق خود ما. از طریق تلویزیون، روزنامه ها، در تریبون های سخنرانی. هر کاری شدنی است. اما در پذیرفتن مسئولیت مردمی و مسئولیت اجرایی باید همت نشان داد.»

● اهمیت سلامت را تشریح کنیم

باران ریه های شهر را شسته است. هوای مطبوعی است. پنجره را می گشاید تا فضای خانه نیز به بوی نم و باران معطر شود. کمی آنسوتر انباشتگی زباله ها و بوی نامطبوع آن او را وا می دارد تا باز پنجره را ببندد!

سعیدی که برای رسیدن به محل کار خود شتاب می کند در مواجهه با سؤالم اذعان می دارد که رفتار برخی افراد بی توجه به محیط پیرامون خود بسیار آزاردهنده است. مثالی می زند: «در حاشیه یک سوپرمارکت یا ساندویچی در حال نوشیدن و خوردن هستید که فردی بی ملاحظه آب دهان خود را به سنگفرش پیاده رو پرتاب می کند چه احساسی به شما دست می دهد؟»

وی معتقد است که این رفتار نیازمند برخورد جدی مسئولان و ماموران ذیربط است. او که خود را مخاطب حرفه ای رسانه ها معرفی می کند از اخبار منتشره درباره برخورد و جرایم سنگین مالی با متخلفان این گونه رفتارها می گوید.

«سهراب نقی زاد» مربی امور تربیتی معتقد است دستگاه های فرهنگی، بهداشتی و محیط شهری (شهرداری ها) با هماهنگی تنگاتنگ برنامه هایی در رسانه های عمومی از جمله صداوسیما داشته باشند و موضوع با اهمیت سلامت جامعه را از پدیده آلودگی صوتی، هوا و مساله زباله ها که آفت سلامت عمومی در شهرمان شده اند، برای مردم تشریح کنند. وی می گوید: «این که در بخش بهداشت شهری به گذاشتن سطل های زباله در خیابان ها بسنده شود و هر شب کامیون های شهرداری هم بیاید زباله را جمع آوری کند و این سیکل چرخه خودش را داشته باشد، این شیوه فقط زباله ها را حمل می کند اما قادر به فرهنگ سازی نیست و امنیت بهداشت و سلامت را ضمانت نمی کند. این روش مثل آن است که سلسله کوهستانی باشد و فعالان معدن بخواهند با کلنگ و بیل، کوه را خرد و نیست کنند.»

وی بر این باور است که سال هاست شهرداری ها شیوه هایی برای نظافت شهر اجرا کرده اند. نتیجه آن همه صرف وقت و هزینه ها، فقط در همین چرخه متداول است که به آن اشاره شد. می گوید: «کار فرهنگی علاج این مشکل اجتماعی است. در کشورهای در حال توسعه، چنین مساله ای که ما در حال حاضر با آن روبرو هستیم تقریبا حل شده است. در برخی کشورها کسی حق ندارد ته سیگار و یا آب دهانش را روی زمین بیندازد چرا که مشمول جریمه می شود.

باید با زبان مردم و با مشاوران دستگاه های یاد شده در تلویزیون موضوع را بازنگری و تشویق کرد. گفته شود ساکنان هر محله ای که نظافت را به حد مطلوب برساند مثلا مشمول حمایت هایی از قبیل بهره برداری از مراکز ورزشی و هنری خواهند شد.

رفتار و کردار هر یک از افراد جامعه در هر موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میزان تعهد و پای بندی وی به آداب اجتماعی و تربیت فرهنگی را نشان می دهد. واقعیت این است که برخی افراد حتی در جایگاه های مدیریتی کمتر به حفظ پاکیزگی محیط و رعایت بهداشت فردی و اجتماعی اهمیت نشان می دهند و متاسفانه تعدادی از آنان الگوی رفتاری گروهی از افراد شده اند. اگر سلامت روان و جسم افراد جامعه را می طلبیم باید بر ضرورت رعایت بهداشت، تاکید بیشتری داشته باشیم.

مروری دقیق و شفاف بر استعدادهای فرهنگی، معنوی و ایمانی داشته باشیم و حافظه تاریخی مان را برخوانیم که ایرانیان چه قبل و چه بعد از آیین اسلام از جهت تعاملات بر موضوعات اجتماعی، نیک اندیشی، نظافت، فرهنگ و رعایت محاسن و معارف انسانی- ایرانی در گستره دنیا چگونه شهرت و آوازه ای بالنده داشته و ستایش ملل را همی برمی تاباند. در این سلسله گزارش، در کنار موضوع با اهمیت بهداشت شهری، به نیازها و معضلات دیگر شهری کم و بیش پرداخته ایم که با هم می خوانیم:

همه مردم از خردسال و بزرگسال بخشی طولانی از عمرشان را در زندگی اجتماعی می گذرانند. در این حضور عمومی خواه ناخواه از دیدنی ها، شنیده ها، بودن ها و نبودن ها، خواست و ناخواست ها متاثر می شویم، می آموزیم و آموزش می دهیم. تاثیرات هر رفتاری ممکن است بر چگونگی آداب و رفتارهای دیگران بازیگری کند. مثلا زیبایی ها و نیکی ها بر دانایی ها افزون شوند و زشتی ها خاطر را آزرده کنند. اشاره به رفتارهای نازیبا تنها از منظر برانگیختن توجه عمومی به این گونه رفتارهاست که مخالف ماهیت فرهنگ والای جامعه است. آب دهان انداختن در معابر و بینی گرفتن بدون رعایت شیوه های بهداشتی را بارها شاهد بوده ایم این عادات ناپسند برخی هنگامی تاسف انگیز و تعجب آورتر می شود که گاه در میادین ورزشی، فرد یا کسانی در جریان بازی ها در انظار انبوه تماشاچیان و دوربین های کوچک و بزرگ تلویزیون صورت می گیرد!

● تصویرسازی از زشتی ها برای خندانیدن مردم!

مورد دیگر، استفاده از برخی کلمات و دیالوگ ها است که در بعضی از سریال و فیلم های طنزگونه گاه به زبان و به تکرار گفته می شود و آن، بیان کلمه «توالت» یا «دستشویی» است که در سریالی از این دست نیز به دفعات کلمه محل مذکور و حتی رفت و آمد مکرر به آن محل به تصویر کشیده می شود و در جایی دیگر در سریالی دیگر حتی لحظه های تاخیر در ورود و خروج محل یاد شده و شخص بازیگر که پشت در منتظر نوبت است، به تصویر و نمایش گرفته می شود. تکرار و نمایش چنان صحنه هایی می تواند دست کم برای کودکان بدآموزی داشته باشد. ضمن آن که هیچ بزرگسال خوش عقل و اخلاق راضی نمی شود تماشاگر چنان و چنین صحنه ها و لحظه ها باشد چون ضد بهداشت بصری و سمعی هستند.

● کمبودهای امکانات بهداشتی- رفاهی

تهران، کلان شهری که حدود هفت میلیون جمعیت ثابت و ساکن و چیزی حدود چهار- پنج میلیون در روز جمعیت شناور و غیرساکن دارد. طی سال های دور و نزدیک با کمبود شدید «سرویس بهداشتی» روبروست. این خلأ مخصوصا برای آنان که مشکلات بیماری دارند، رنج آورتر می شود. تعدد «آبریزگاه» متناسب با جمعیت شهری هم به لحاظ بهداشتی و هم تسهیلاتی یک ضرورت است که توجه به نظیف بودن محیط دارد.

این مطلب را یکی از شهروندان کهنسال بیان می کند. «آذری» می گوید: «افراد سالمند هنگام تردد در شهر نمی توانند ده ها کوچه و محله را بگردند تا آبریزگاه بیابند.» او همچنین تاکید می کند: در هر پارک یک سرویس بهداشتی لازم است و می افزاید: در برخی پارک های بزرگ خصوصا در روزهای تعطیلات، کمبود سرویس بهداشتی برای خانواده به ویژه کودکان و افراد کهنسال و دردمند، مشکل ساز می شود. همین طور در بزرگراه های اطراف و محورهای شهر نبود محل سرویس بهداشتی، رنج آور می شود.»

«مردم موقعی که می بینند دستگاه های مسئول حفظ پاکیزگی در انجام وظایف خود کوشا هستند. اغلب حفظ نظافت را رعایت می کنند. حس همیاری شان در بهداشت حساس می شود.»

«ابوالقاسمی» کارمند بانک، به فرزند خردسال همراهش اشاره می کند. دست دختربچه یک پاکت نوشیدنی است. او می افزاید: «این بچه پاکت خالی نوشیدنی را نگهداشته به ظرف زباله دان برسد و در آن بیندازد.» وی فرهنگ پروری از دوران کودکی و از طرف دیگر همواره پاکیزه بودن معابر شهر توسط عوامل ذیربط را مورد تاکید قرار می دهد و می گوید: «در حفظ بهداشت محیط، بچه ها از بزرگترها می آموزند و بزرگترها از دستگاه های مربوطه تبعیت می کنند.»

از وی درباره رفتار و کردار کراهت بار انداختن آب دهان و تخلیه مخاط بینی در گذرگاه ها که موجب انقباض روان سایرین می شود می پرسم. او اتفاقا در تلویزیون صحنه هایی دیده است که برخی از بازیکنان در جریان ورزش، آب دهان و یا بینی خود را روی چمن میدان ورزشگاه می اندازند. وی می گوید: «آنان به لحاظ معروفیت الگوی رفتاری مردم هستند. در جامعه در معرض نگاه مردم هستند. آرایش مو و رفتار و کردارشان به بچه های کم سن و سال منتقل می شود و بچه ها از آنها تقلید می کنند. بنابراین می باید الگوی مناسب و کردار پسندیده باشند.

نظر این شهروند را درخصوص کمیت مکان های سرویس های بهداشتی در سطح شهر، می پرسم. او نخست به کمبود قابل توجه این مکان ها در پارک اشاره می کند: «این نیاز در پارک های بزرگ، بیشتر احساس می شود به عنوان نمونه در پارک جنگلی سرخه حصار به ویژه روزهای تعطیلی این کمبود آشکار است. غیر از پارک ها، این کمبود در گذرگاه های شلوغ و پرتردد نیز مشهود است. در یکی دو نقطه هم این مکان ها بسته شده است در حالی که جمعیت شهر نسبت به گذشته رو به افزایش است.» وی در ادامه صحبتش از یک رفتار ابتکاری در احداث این مکان ها، می گوید: «در بلوار ابوذر-جنوب شرقی شهر، دیده ام حوالی رودخانه دست شویی کانکسی گذاشته شده است. داخل این کانکس ها سرویس بهداشتی تعبیه شده است که یک اقدام مناسب و لازم می باشد. از این نوع سرویس ها در مکان های مناسب و از جمله در پارک های بزرگ ایجاد شود. کمبود این محل ها مخصوصا برای برخی افراد که مشکل بیماری کلیه و ناراحتی های جسمانی دیگر دارند باعث رنج مضاعف چنین اشخاصی می شود.»

● موضوع بهداشت فقط برای نگارش انشاء

یک گرافیک کار، بر این باور است که به طور کلی رعایت مردم در حفظ بهداشت شهری ضعیف است. شرایط به گونه ای است که هر کس نظافت محیط را مراعات نمی کند. از محمد علی پور می خواهم از شرایطی که اشاره می کند، بیشتر بگوید.

«اطلاع رسانی کم است. حرف های دست اندرکاران مربوطه معمولا در حد رفع تکلیف است. اساس کارها باید علمی باشد. همچنین از جمله دیگر راه های علمی با هدف تامین پایدار بهداشت اجتماعی-شهری، آموزش در مدارس و صدا و سیما است. در مدارس کلاس های بهداشت معمولا در حد نظافت زیر ناخن بچه ها است.

پیشتر گفته شد مردم بهداشت را رعایت نمی کنند. یک نمونه رایج در این خصوص استفاده از یک لیوان ثابت برای نوشیدن از آبخوری ها در گذرگاه هایی در سطح شهر است.

در این ارتباط ممکن است یک شخص دارای یک نوع ویروس باشد و از یک لیوان ثابت این مخازن آب آشامیدنی استفاده کند و همین ویروس به شخص و یا اشخاص دیگر منتقل شود. بر این مبناها، می گویم در امنیت بهداشت محیط و اجتماعی باید ریشه ای برخورد شود و موضوع از طریق علمی و آموزشی برای عامه مردم به صورت دقیق و جامع تجزیه و تحلیل و تفهیم شود. در کشورهای پیشرفته دنیا از سال های اول تولد کودکان موضوع بهداشت و رعایت و سلامت به آنان یاد داده می شود.»

این گرافیست، در ادامه بیان نظراتش، تنها اشاراتی به انداختن آب دهان و نیز کمبود سرویس های بهداشتی در شهر می کند چون کاری ضروری و عجله دارد.

- «انداختن آب دهان در معابر کاری ناپسند است. همانطور که درباره آموزش کودکان مرتبط با بهداشت در برخی کشورها گفته شد، به آنان می آموزند نیز نباید آب دهان بر زمین اندازند چون می تواند عارضه های غیربهداشتی برای دیگران به وجود آورد. در مورد کمیت سرویس های بهداشتی شهری هم می توانم بگویم به نظر من کمبود چنان محل ها در شهر پرجمعیت تهران ممکن است باعث کثافتکاری در گوشه و کناری توسط افرادی و از سر ناچاری شود. لازم است سرویس های بهداشتی متناسب با جمعیت شهری، افزایش داده شود.»

«فیروزی» کارمند یک شرکت بازرگانی دولتی، معتقد است کار شهرداری در تامین بهداشت عمومی شهری خوب است ولی این مردم هستند که بهداشت محیط را رعایت نمی کنند. از او درباره علت این بی توجهی می پرسم: «سطح فرهنگ عمومی باید بالا برود. فرهنگ مردم به مرور باید پخته و آموزش لازم داده شود.»

وی در ادامه صحبت خود، کمیت و وضعیت سرویس های بهداشتی شهری را زیر صفر قلمداد می کند و عامل ایجاد آسیب روحی و فشار اعصاب شهروندان می خواند. او ضمن آن که به کمبود شدید سرویس های بهداشتی تاکید می ورزد و حتی از بسته شدن یک دو چنین محل ها می گوید، اظهار می دارد عدم دسترسی سهل و سریع به سرویس بهداشتی عمومی برای خیلی ها از جمله سالمندان و بعضا درگیر بیماری به خصوص، ناراحت کننده است و باعث تحریک اعصاب و کم حوصلگی به ویژه بیشتر در هوای سرد و فصل سرما می شود.

هیچ جامعه ای بدون مشارکت عمومی، متحول و مترقی نشده و نخواهد شد.

اما پیش از آن و هر چیز دیگر، نیاز به داشتن افراد سالم و مسئولیت پذیر در جغرافیایی عاری از پلیدی و کوشا در ایجاد محیطی سالم همراه با بهداشت فکری و روحی دارد. برای حصول این الزامات در هر جامعه نیز باید به همگرایی صمیمانه در تابعیت ضوابط اجتماعی پرداخت. اولویت نخست در این مباحث فرهنگ سازی و تقویت مسئولیت شهروندی در پیشبرد برنامه های بهسازی در هر بخش است. نهادینه کردن مسئولیت گرایی، مؤثرترین مکانیزم بهداشت محیط است. در این جهت، فرهنگ سازی همان گونه که قشرهای مختلف جامعه تاکید دارند، می باید از کودکی آغاز شود و مراکز فرهنگی زمینه ساز پایه ای این امر هستند. از طرف دیگر، تشویق مردم از بسترهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی نقش خاصی را در ارتقاء پایه فرهنگ گرایی ایفا می کند. برای جامعه سالم، مشارکت عمومی یک اصل گریز ناپذیر است. احتمال بروز هر قدر اندک سستی و کاهلی در وظیفه مسئولیت پذیری فرد و جمع در تحقق و پایداری بهداشت شهری، استقبال از مشکلات روحی و جسمی است.

حسن آقایی



همچنین مشاهده کنید