شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

استعدادهای اورجینال یا ستاره های دورگه


استعدادهای اورجینال یا ستاره های دورگه

این که همه اش می گویند فلان بازیکن ۲ رگه است, یعنی چه آیا تا به الان عمر شریف تان به این مسئله فکر کرده اید

این‌که همه‌اش می‌گویند فلان بازیکن ۲ رگه است، یعنی چه؟! آیا تا به الان عمر شریف‌تان به این مسئله فکر کرده‌‌اید؟! آیا به مغز خود فشار آورده‌اید که این بازیکن فوتبال ۲ رگه که می‌گویند دقیقا یعنی چه؟ چه کاربردی دارد که نسخه‌های اورجینال وطنی ندارند و این سرمربی طفلکی تیم ملی فوتبال کشورمان می‌رود سراغ این نسخه‌های به اصطلاح ۲ رگه؟ اگر فکر نکرده‌اید به مغزتان زیاد فشار نیاورید، در این شماره تصمیم گرفتیم نگاهی داشته باشیم به جد و آبای این ماجرای حضور ۲ رگه‌های فوتبال در تیم ملی فوتبال کشورمان. از همان اولش تا همین آخر. لطفا با ما همراه باشید...

● دو رگه‌ها، ۲ تا رگ دارند؟!

اولین تصویری که می‌توان از موجودات فوتبالیست ۲ پایی که آن‌ها را ۲ رگه می‌خوانند در ذهن مجسم کرد، همین است که آن‌ها موجوداتی هستند که ۲ رگ با آناتومی مختلف در بدن‌شان دارند! اتفاقی که چندان شگرف و عجیب نیست. کافی است چشم‌های‌تان را ببندید و تصور کنید بابا فریدون با مامان فریدون که اصلا از یک کشور نیستند و یکی از دیارگان پارس است و دیگری ژرمن‌تبار با هم ازدواج کرده‌اند و موجودی به نام آقا فریدون زندی با ماموریت فوتبال به دنیا آورده‌اند! این می‌شود که ما ایرانی‌ها چنین بازیکن‌هایی را در دنیای مستطیل سبز ۲ رگه می‌خوانیم. البته از حق نگذریم ما این‌ور آبی‌ها در سال‌های اخیر بیشتر از آن‌ور آبی‌ها به این پدیده - یعنی بازیکن‌های ۲ رگه - توجه داشته‌ایم. شاید اگر کمی به جای رصد میدان‌های فوتبال آن سوی مرزها، همین سوی مرزمان چشم به زمین‌های خاکی می‌دوختیم خداداد عزیزی‌های بیشتری کشف می‌کردیم و با یک برنامه‌ریزی دقیق‌تر آن‌ها را به فوتبال ملی معرفی می‌کردیم.

● چند جفت ۲ رگه جیگردار!

حالا بگذریم که از قدیم گفته‌اند «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» اما اگر هم می‌‌خواهیم این ۲ رگه‌های طفلی‌مان را که جبر طبیعت سبب شده آن‌ور آب بمانند (!) بکشانیم این‌ور و از استعدادشان بهره گیریم، لااقل برویم سراغ آن‌هایی که به قول یک دوستی «دوزار» بارشان است! فریدون زندی‌ها و اشکان دژاگه‌های زیادی به فوتبال ایران آمده‌اند و نه تنها نتوانسته‌اند آن‌گونه که باید و شاید برای فوتبال ملی مثمر باشند، بلکه جسارتا فاتحه تیم را هم خوانده‌اند. البته بی‌انصافی نباشد زندی و دژاگه بهترین ۲ رگه‌های فوتبال ایران بودند که هر کدام‌شان «پلقی» (یعنی همان یک کم) به پیراهن ملی‌شان کمک کردند و برای ما مفید واقع شدند. خلاصه می‌خواهیم در این قسمت بگوییم اگر قرار است مسئولان فوتبال ملی به حضور ۲ رگه‌ها را در فوتبال کشورمان مجوز بدهند، لااقل آن جیگردارهای‌شان را به تیم ملی بیاورند، نه آن‌هایی که در طول دوران ورزشی با برکت‌شان تنها ۳ بار از حوالی محوطه جریمه حریف رد شده‌اند!

● یک دونه، فقط برای نمونه

اگر بخواهیم کارنامه حضور ۲ رگه‌ها در فوتبال کشورمان را ورق بزنیم، یقینا با فهرست بزرگی از اسامی روبه‌رو خواهیم شد که توضیح کوتاه در مورد هر کدام زمان زیادی از وقت شما عزیزان صرف و حجم زیادی از صفحات کاغذ ما را هم اشغال می‌کند. اما تنها یک دونه واسه نمونه به عرض می‌رسانیم. حتما آبی‌های پایتخت فریدون زندی بازیکن سابق‌شان را که تنها ۲ هفته است تهران را به مقصد الاهلی امارات ترک کرده است، خوب می‌شناسند. زندی یکی از ۲ رگه‌های فوتبال ایران است که ایرانی - آلمانی است و حتی سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی زیر ۲۱ ساله‌های آلمان را هم دارد! زندی دوران اوج فوتبال‌اش را در تیم‌های بزرگ آلمان چون کایزرسلاترن گذراند. دورانی که حتی به بازوبند کاپیتانی این تیم بزرگ آلمانی هم رسید اما با بازگشتش به ایران و حضور در تیم ملی ایران آرام آرام از اسب به زیر افتاد و مجبور شد فوتبال آلمان را برای همیشه ترک کند. زندی که فکرش را هم نمی‌کرد از تمرین با خدیرا و اوزیل به بازی با بازیکنان لیگ قبرس برسد، بعد از جدایی از فوتبال آلمان راهی تیم‌هایی چون آپوئل نیکوزیای قبرس شد و بعد از آن‌که دید دیگر نمی‌تواند در اروپا بازی کند، قید آفریقا را هم زد و به فوتبال کشورش بازگشت. زندی، استیل‌آذین، استقلال و نهایت بازگشت او به فوتبال امارات! این‌ها همه اتفاقات تلخ فوتبال زندی نبود. باید دید این ۲ رگه که روزی در فوتبال آلمان خوش می‌درخشید بناست در پایان این مسیر که خودش انتخاب کرد (توپ زدن در لیگ امارات) به کجا خواهد رسید؟!

● تقصیر از ماست یا شما؟

این‌که چرا ۲ رگه‌های خوبی که به فوتبال ایران می‌آیند خیلی زود از اوج می‌افتند شاید به این مسئله برمی‌گردد که فوتبال کشورمان هنوز حرفه‌ای نیست. فوتبالی که در آن مصدومیت و بی‌برنامگی موج می‌زند. اگر به کارنامه امثال زندی، دژاگه، شاپورزاده و... نگاه کنیم، می‌بینیم از وقتی تیم ملی ایران را برای ملی‌پوش شدن انتخاب کردند، روز به روز وضع‌شان در مستطیل سبز بدتر شد! این می‌تواند ناشی از بدشانسی ما ایرانی‌ها باشد و می‌تواند عوامل حرفه‌ای در آن دخیل باشد که قضاوت را به عهده شما می‌گذاریم.

● یک ایراد کارشناسی به مرد پرتغالی

حشمت مهاجرانی، پیر کهنه‌کار فوتبال ایران در این‌باره به نگارنده می‌گوید: «باور کنید این ۲ رگه‌ها در شرایط کنونی به درد فوتبال ما نمی‌خورند. چرا که آن‌ها برای هماهنگی با تیم نیاز به حداقل یک سال زمان دارند، اما ما حالا آن‌ها را در آستانه جام جهانی و در شرایطی که نیاز به برد تیم‌های قدری چون کره‌جنوبی برای صعود به جام جهانی داریم، به خدمت گرفتیم و این بی فایده است.» شاید ۲ رگه‌های زیادی که در فهرست آتی کی‌روش هستند، نفراتی چون نیکلا هاتفی منفرد دروازه بان شارلوا بلژیک، شروین رجبعلی، آریا شمس، عقیل اعتمادی و... بتوانند برای فوتبال ملی ما مفید باشند اما همه آن‌ها بدون شک برای هماهنگی با تیم و آشنایی با فوتبال ایران به زمان نیاز دارند.

● نسخه‌های اورجینال داخلی چه می‌شوند؟!

اما سوال اساسی این است که تکلیف نیروهای جوان بومی فوتبال کشورمان که کم نیستند، چه می‌شود؟! آیا ما در ممکلت خودمان فوتبالیست‌های اورجینال بااستعداد نداریم که هر از گاهی می‌خواهیم دست به دامان نسخه‌های ۲ رگه فوتبال بشویم؟! آیا ما به جای آن‌که در استعدادیابی و عملکرد به مانند اسپانیا باشیم، می‌خواهیم راهی را که فوتبال قطر طی می‌کند در پیش گیریم؟! این هشدارها جدی است...

نویسنده: طاهره سادات بهشتی

مرتضی اخوان



همچنین مشاهده کنید