شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
گنجی که از دست رفت!: در گذشت محمد حسن گنجی
جغرافی دان، استاد دانشگاه تهران
1291-1391
استاد محمد حسن گنچی، که باید او را بنیانگزار جعرافیای نوین در ایران دانست، پس از یک عمر طولانی و خدمتی دراز مدت به فرهنگ و دانش در کشور ما به ویژه در ساختن نهادها و گسترش ادبیات و کنشگران دانش جغرافیایی، در سن صد سالگی درگذشت. خدمات گنچی به ایران و فرهنگ ایرانی و عمری که برای خدمت به این سرزمین و باقی ماندن در آن تا به آخر گذاشت آنقدر روشن است که نیازی به هیچ گونه تعریف و تفسیری ندارد. از این رو، انسان شناسی و فرهنگ وظیفه خود می داند که فقدان این دانشمند شریف و استاد ارزنده را به خانواده محترم ایشان و به تمم فرهنگ دوستان و اهل دانش و دانشگاه تسلیت بگوید و آرزو کند خدمات استاد گنچی و شاگردانی که تربیت کردند بتوانند نام او را تا قرن ها زنده نگه دارند.
در زیر بخش هایی از مطالب رسانه ها که دریکی دو روز گذشته به خبر درگذشت استاد گنجی اختصاص یافته است ، با ذکر ماخذ آورده می شوند.
همشهری آنلاین
پدر جغرافیای نوین ایران درگذشت
دانش > دانش - همشهری آنلاین:
پروفسور «محمدحسن گنجی» پدر جغرافیای نوین ایران که در سال 2001 میلادی به عنوان مرد سال هواشناسی جهان برگزیده شد در سن 100 سالگی درگذشت.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، پروفسور محمدحسن گنجی پدر جغرافیای نوین ایران که در سال 2001 به عنوان مرد سال هواشناسی جهان برگزیده شده بود پنجشنبه شب در سن 100 سالگی در بیمارستان پیامبران تهران بر اثر کهولت سن به رحمت ایزدی پیوست.
پروفسور محمدحسن گنجی پدر جغرافیای نوین 28 تیرماه بر اثر زمین خوردن در منزل شخصی خود دچار خونریزی مغزی شد. پس از آن گنجی به بیمارستان پیامبران منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت که متاسفانه درگذشت.
دکتر محمدحسن گنجی از چهرههای ماندگار کشورمان در 21 خرداد 1291 هجری شمسی در بیرجند به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات مقدماتی در مدرسه شوکتیه این شهر، وارد دارالمعلمین عالی تهران شد و در رشته تاریخ و جغرافیا درجه کارشناسی خود را اخذ کرد.
همشهری آنلاین
زندگینامه: محمد حسن گنجی (1291 - 1391)
کتاب > نویسندگان و مولفان - همشهری آنلاین:
محمد حسن گنجی در سال 1291 در شهرستان بیرجند به دنیا آمد.
پدر وی، ابوتراب مدتها نایب الحکومه شهر قاین بود. افراد خانواده وی در خدمت امرای قاینات (بیرجند) یعنی خاندان علم بودند.
پدرش به کشاورزی و دامپروری اشتغال داشت. وی سه برادر و دو خواهر داشت که چهار نفر آنها در مدارس محلی بیرجند به تدریس اشتغال داشتند.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیل به تهران مهاجرت کرد. در تهران به دارالمعلمین عالی رفت و در رشته تاریخ و جغرافیا تحصیل کرد و به درجه کارشناسی نائل آمد.
سپس در حدود سال 1312 به عنوان دانشجوی برگزیده به اروپا اعزام شد و در دانشگاه ویکتوریا منچستر انگلستان به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۱۷، لیسانس تخصصی خود را در جغرافیا اخذ کرد.
در سال دوم ماندن درانگلستان بود که پس از یک سال مطالعه و بررسی رشتههای گوناگون، تصمیم خود را گرفت که در زمینه جغرافیا کار کند و از آن زمان تاریخ برای او در درجهٔ دوم اهمیت قرارگرفت.
گنجی در آن سال در گروه تخصصی جغرافیا در دانشگاه منچستر نامنویسی کرد و پس از چهارسال توانست لیسانس تخصصی و ممتاز در جغرافیا را به دست آورد که برابر کارشناسیارشد به شمار میآید.
وی دلیل گرایش خود را به جغرافیا و به ویژه هواشناسی، دو رویداد خشکسالی و سیلی میداند که در روزگار کودکی و نوجوانی در زادگاهش رخ داد و باعث آسیب زیادی به روستاییان شده بود.
وی در سال 1331 مجددا با استفاده از بورس تحصیلی عازم آمریکا شد و مدرک دکتری خود را در رشته جغرافیا، از دانشگاه کلارک دریافت کرد. پایان نامه دکتر گنجی درباره آب و هوای ایران به زبان انگلیسی به چاپ رسیدهاست.
دکتر گنجی از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه تهران به تدریس اشتغال داشت و به اولین شخصی که جغرافیای نوین را وارد برنامههای دانشگاهی کردهاست، شناخته میشود. وی با درجه استادی در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد.
وی مراحل دانشگاهی را از دبیری تا معاونت دانشگاه طی کرده و در سال ۱۳۵۴ با اخذ درجه استادی ممتاز بازنشسته شدهاست.
وی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۷ مدیریت اداره کل هواشناسی را عهدهدار بود و به عنوان بینانگذار سازمان هواشناسی ایران نیز شناخته میشود.
دکتر گنجی همچنین از اردیبهشت سال ۱۳۴۲ تا مهرماه ۱۳۴۷ معاونت پارلمانی وزارت راه و در زمان ریاست پروفسور رضا از سال ۱۳۴۷ به مدت یک سال پست معاونت اداری و مالی دانشگاه تهران را عهدهدار بود.
پس از چندی مشاور دانشگاه و از خردادماه ۱۳۵۳ عهدهدار ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی شد و تا پایان خدمت ۳۷ ساله دانشگاهی خود در این سمت باقی ماند.
وی در دهه 40 شمسی ریاست منطقه آسیا را در سازمان هواشناسی عهدهدار بود و از همان سال رابطه خود را با همان سازمان حفظ کرد. از دکتر گنجی چندین کتاب از جمله اطلس اقلیمی ایران و بیشتر از 100 مقاله به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر شده است.
وی علاوه بر مدیریت گروه جغرافیا، ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی و معاونت دانشگاه تهران، پیش از انقلاب اسلامی، ریاست اداره کل هواشناسی ایران و ریاست هواشناسی منطقه آسیا را نیز بر عهده داشته است.
دکتر گنجی از سال ۱۳۶۴ با مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، همکاری کرد و از سال ۱۳۷۰ به عنوان مشاور رئیس دانشکده علوم زمین با دانشگاه شهید بهشتی همکاری داشته است.
استاد گنجی در زمان جنگ در ستاد بسیج مسئولیت بررسی و ارزیابی نقشه جبهههای جنگ را بر عهده داشت. علاوه بر این از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ مشاور رئیس سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح بود و از سال ۱۳۷۳ نیز با سمت مشاور دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی در طراحی و اجرای برنامهها مشارکت داشتهاست.
همچنین از سال ۱۳۶۵ عضویت بخش جغرافیایی سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی (سمت) را دارا بوده و با بیشتر دانشگاههای تهران بویژه دانشگاه تربیت مدرس در دورههای دکتری جغرافیا تدریس همکاری داشتهاست. وی همچنین عضویت کمیته رهبری اطلس اقلیمی ایران را در سازمان هواشناسی برعهده داشت.
وی همچنین عضو دائمالعمری انجمن جغرافیایی انگلستان و اولین رئیس انجمن جغرافیدانان آسیا و یکی از 15 جغرافیدانان برتر جهان بوده است.
دکتر گنجنی که به پدر علم جغرافیای ایران شهرت دارد، در سال 2001 از سوی سازمان جهانی هواشناسی به عنوان دانشمند برتر جهان و دانشمند سال هواشناسی معرفی شده است.
وی در بیست و نهمین کنگره اتحادیه بینالمللی جغرافیایی در کره جنوبی در سال ۲۰۰۰ میلادی به عنوان یکی از ۱۵ جغرافیدان برجسته جهان شناخته شد و سازمان هواشناسی جهانی، جایزه علمی سال ۲۰۰۱ خود را به وی اعطا کرد.
پدر علم جغرافیای ایران دارای 130 اثر برجسته علمی و تخصصی به زبانهای فارسی و انگلیسی و تربیت کننده 11 نسل استاد عالی در حوزه جغرافیا است.
در مراسم نکوداشت دکتر محمد حسن گنجی علاوه بر اعطای لوح یادبود کیکی به پاس بزرگداشت زحمات این استاد فزرانه بریده شد.
مراسم نکوداشت یکصدمین سالروز تولد دکتر محمد حسن گنجی پدر علم جغرافیای ایران و موسسه اداره هواشناسی و تربیت کننده 11 نسل استاد جغرافیا در مجموعه تاریخی سعدآباد برگزار شد.
ایشان همچنین دارای نشان درجه سه در خدمات دولتی را دریافت کردهاست. دکتر گنجی از اوایل انقلاب تا قبل از مرگ بیش از ۶۳ لوح تقدیر از مراکز آثار و مفاخر علمی، چهرههای ماندگار، انجمنهای علمی جغرافیایی و دانشگاهها دریافت کردهاست.
برخی از مربیان و استادان دکتر گنجی عبارتند از: میرزا احمد نراقی، شیخ احمد سلیمانی نراقی، کلنل علینقی وزیری، مفیدالملک، سیدرضی حسین (ناظم هندی)، عباس اقبال آشتیانی، ماژور مسعودخان کیهان، بدیعالزمان فروزانفر، سیدمحمدکاظم عصار، دکتر صادق رضازاده شفق، عبدالحسین شیبانی وحیدالملک، دکتر عیسا صدیق، دکتر اسدالله بیژن و...
برخی از مشاغل دکتر محمد حسن گنجی:
• عضو مادام العمر انجمن جغرافیائی انگلستان
• عضو سابق انجمن سلطنتی مردم شناسی انگلستان و ایرلند
• عضو شورای عالی آمار
• عضو هیأت تحریریه دائره المعارف بریتانیا
• عضو افتخاری انجمن آمریکایی پیشرفت علوم
• عضو شورای عالی مردم شناسی
• عضو انجمن جغرافیائی کشورهای آسیا و آفریقا
• عضو کمیته ملی آبشناسی (یونسکو)
• عضو هیأت ممیزه دانشگاه تهران
• عضو کمیسیون بورسهای دانشگاهی
• عضو کمیسیون همکاری فرهنگی ایران و فرانسه (دانشگاهی)
• عضو کمیته جغرافیائی فرهنگستان ایران
• عضو شورای عالی جغرافیائی وابسته به سازمان جغرافیائی کشور
• عضو کمیته برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش
• عضو هیأت امنای مدرسه عالی بازرگانی رشت
• عضو هیأت امنای مدرسه عالی فنی تهران
• عضو اتحادیه انحمنهای علمی
• رئیس اولین کنگره جغرافیدانان ایران ۱۳۵۲
• عضو شورای دانشگاه تهران
• اولین رئیس انجمن جغرافیدانان ایران ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷
برخی از آثار دکتر محمد حسن گنجی:فهرست آثار گنجی:
• جنگ و جغرافیا یا روابط دول بزرگ در اقیانوسیه. تهران، بنگاه پروین،1321
• بشر چیست. ترجمه از آثار مارک توابن. تهران چاپ سوم، بنگاه افشاری،1351
• جغرافیا سال پنجم ابتدایی(با همکاری جسین خلیلیفر). تهران، بنیاد فرانکلین،1337
• جغرافیا ششم ابتدایی با همکاری حسین خلیلیفر. تهران، بنیاد فرانکلین،1337
• آمار بارندگی ایران. تهران، مرکز تحقیقات علمی مناطق خشک دانشگاه تهران، 1338
• کتابهای جغرافیای دبیرستان از سال اول تا سال ششم(با همکاری گروه مؤلفان). دههی 1340
• فهرست مقالههای جغرافیایی(با همکاری جواد صفینژاد). تهران، دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران،1341
• جغرافیای ایران(چهار فصل در جلد اول ایرانشهر). تهران، نشریه شمارهی 22 کمیسیون ملی یونسکو،1342
• اطلس اقلیمی ایران. تهران، مؤسسه جغرافیای دانشگاه تهران، 1346
• مجموعهی 33 مقالهی جغرافیایی. تهران،بنیاد جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب،1353
• جغرافیا در ایران از دارالفنون تا انقلاب اسلامی. مشهد، آستان قدس رضوی، 1367
• تاریخچهی جغرافیا در تمدن اسلامی. تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، 1368
• نامههایی از قهستان(ترجمه و تعلیق). مشهد، مرکز خراسانشناسی، 1379
ایسنا
پدر جغرافیای نوین ایران درگذشت
» سرویس: علمی و فناوری - علمی
کد خبر: 91043018312
جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۴
استاد محمد حسن گنجی پدر علم جغرافیا و هواشناسی ایران شب گذشته درگذشت.
به گزارش سرویس علمی ایسنا، استاد گنجی از چهره های ماندگار علمی کشور شب گذشته در بیمارستان پیامبران تهران درگذشت.
دکتر محمدحسن گنجی در 21 خرداد سال 1291 هجری شمسی (1912 میلادی) در شهر بیرجند متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن شهر گذراند. وی تحصیلات عالی را در دارالمعلمین عالی (1312 – 1309)، کارشناسی ارشد را در انگلستان (1317-1312) و آمریکا (1333 – 1331) در رشته جغرافیا با تاکید بر اقلیمشناسی انجام داده و پایاننامه او درباره آب و هوای ایران به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است.
استاد گنجی از 1317 تا 1354 در دانشگاه تهران تدریس کرده و اولین استادی است که جغرافیای نوین را وارد برنامههای دانشگاهی کشور کرده است. وی که مدتها مدیر گروه جغرافیای دانشگاه تهران بود در سال 1354 به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران انتخاب شد.
وی همچنین از سال 1335 تا 1347 مدیریت اداره کل هواشناسی را عهدهدار بود و در واقع بنیانگذار سازمان هواشناسی ایران بوده است. در همین سالها برای مدت چهار سال ریاست منطقه آسیا را در سازمان هواشناسی عهدهدار بود.
استاد گنجی
دکتر گنجی دارای چندین کتاب و بیش از یکصد مقاله به زبانهای فارسی و انگلیسی بود.
استاد در بیست و نهمین کنگره اتحادیه بینالمللی جغرافیایی در کره جنوبی در سال 2000 به عنوان یکی از 15 جغرافیدان برجسته جهان و در سال 2001 به عنوان مرد علمی جهان در حوزه هواشناسی برگزیده شد.
زنده یاد استاد گنجی همچنین حدود 15 سال با دایرهالمعارف اسلامی همکاری کرده است. وی عضومادام العمر انجمن جغرافیای انگلستان و عضو سابق انجمن سلطنتی مردم شناسی انگلستان و ایرلند، عضو هیات تحریریه دایرهالمعارف بریتانیا، عضو افتخاری انجمن آمریکایی پیشرفت علوم، عضو انجمن جغرافیایی آسیا و آفریقا، عضو کمیته ملی آبشناسی (یونسکو)، عضو کمیسیون همکاری فرهنگی ایران وفرانسه (دانشگاهی)، عضو کمیته جغرافیای فرهنگستان ایران، عضو شورای عالی جغرافیایی وابسته به سازمان جغرافیایی کشور، رییس اولین کنگره جغرافیدانان ایران در سال1352 و ریس اولین انجمن جغرافیدانان ایران (طی سالهای1357-1353) بود.
خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) هم درگذشت این استاد فقید را به خانواده آن مرحوم و جامعه علمی و دانشگاهی کشور تسلیت می گوید.
دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران
دکترمحمدحسن گنجی پدر جغرافیای نوین ایران درگذشت.
جمعه 30 تیر 1391 - 15:09
انالله و انا الیه راجعون
با ابراز تاسف و با عرض تسلیت مجدد به جامعه جغرافیا برنامه های مراسم استاد فقید دکترگنجی اعلام می گردد
ساعت 7 صبح وداع بستگان نزدیک و اهالی خانه جغرافیا در محل خانه جغرافیا
ساعت 8:30 وداع بنیاد دایرة المعارف با ایشان در محل این بنیاد
ساعت10:30 آغاز مراسم تشیع از دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران به سمت مسجددانشگاه و پس از اقامه نماز حرکت به سمتسردر دانشگاه تهران و انتقال ایشان به بیرجند
مراسم تدفین و تشیع در بیرجند روز دوشنبه خواهد بود
مراسم ختم روز سه شنبه ساعت 11 در مسجد دانشگاه تهران با مشارکت خانه جغرافیا ،دانشکده جغرافیا وکانون دانش آموختگان
مراسم ختم عصر روز سه شنبه در بیرجند
عصر روز پنج شنبه مراسم ختم در مسجد نور تهران
مراسم های بعدی متعاقبا اعلام می گردد
ازهمه دانش آموختگان عزیز انتظار می رود در مراسم تشیع و ختم ایشان که با مشارت کانون برگزار می گردد حضوری فعال داشته باشند
کانون دانش آموختگان جغرافیای دانشگاه تهران
www.utgeokanoon.ir
خراسان جنوبی
پروفسور گنجی درگذشت
خراسان جنوبی - مورخ شنبه 1391/04/31 شماره انتشار 18172
وداع با پیکر استاد در تهران،احتمال خاکسپاری در بیرجند
قربانی- دکتر گنجی پدر علم جغرافیا و هواشناسی کشور دار فانی را وداع گفت. دکتر «مکانیکی» از دانشجویان این استاد به خبرنگار ما گفت: پروفسور محمد حسن گنجی با بیش از یک صد سال سن، پس از عمری مجاهدت علمی- فرهنگی چهارشنبه شب گذشته بر اثر خونریزی مغزی در بیمارستان پیامبران تهران به دیدار معبودش شتافت. وی با اشاره به سفر چند روز گذشته این استاد بزرگ بیرجندی به همراه تنی چند از مقامات استانی که در گرامیداشت هفته فرهنگ و هنر خراسان جنوبی به پاریس انجام شد آن را آخرین سفر بین المللی این استاد بزرگوار دانست.در این میان مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی از احتمال خاکسپاری دکتر گنجی، پدر علم جغرافیای ایران در زادگاهش بیرجند خبر داد و گفت: اما تصمیم خانواده وی تا لحظه تهیه خبر (ساعت 16 روز گذشته) هنوز قطعی نشده است. «مطهری فر» درباره مکان برگزاری مراسم تشییع پیکر این چهره ماندگار افزود: امروز مراسم تشییع پدر علم جغرافیای کشور در تهران برگزار می شود و پس از آن با همکاری انجمن مفاخر ایران و شورای پژوهش استان مراسمی در بیرجند هم برگزار خواهد شد.رئیس دانشگاه بیرجند نیز به خبرنگار ما گفت: در صورتی که دکتر گنجی در وصیت نامه خود مکان مشخصی را برای دفن در نظر گرفته باشد به وصیت نامه عمل خواهد شد ولی در ارتباط اولیه ای که با خانواده ایشان برقرار کردیم گویا تصمیم به دفن این دانشمند فرهیخته در تهران دارند.دکتر «میری» ادامه داد: عده ای از اعضای هیئت علمی و گروه جغرافیای دانشگاه بیرجند در مراسم تشییع پیکر این شخصیت برجسته کشور شرکت خواهند کرد و پس از آن مراسم باشکوهی در بیرجند به یاد این دانشمند فقید دیارمان برگزار خواهد شد.
دنیای صنعت
خاموشی بنیانگذار علم جغرافیای مدرن در ایران؛
پروفسور گنجی درگذشت
پروفسور محمد حسن گنجی بنیانگذار علم جغرافیا و هواشناسی نوین در ایران شب گذشته بر اثر خونریزی مغزی درگذشت. وی ماه گذشته در جشن تولد صد سالگی خود حاضر شده بود.
پرفسور محمد حسن گنجی - پدر علم جغرافیا و هواشناسی ایران ۲۸ تیرماه بر اثر زمین خوردن در منزل شخصی خود، دچار خونریزی مغزی شد که پس از انتقال به بیمارستان پیامبران تحت عمل جراحی قرار گرفت اما شب گذشته دیشب در این بیمارستان از دنیا رفت.
دکتر محمد حسن گنجی، ۲۱ خرداد سال ۱۲۹۱ خورشیدی در بیرجند به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی در مدرسه شوکتیه بیرجند، وارد دارالمعلمین عالی تهران شد و در رشته تاریخ و جغرافیا به دریافت درجه کارشناسی نائل شد.
سپس به عنوان دانشجوی برگزیده به اروپا اعزام شده و در دانشگاه ویکتوریا منچستر انگلستان به تحصیل ادامه داده و در سال ۱۳۱۷، لیسانس تخصصی خود را در جغرافیا دریافت کرد.
وی در سال ۱۳۳۱، با استفاده از بورس تحصیلی عازم آمریکا شد و دکتری خود را در رشته جغرافیا، از دانشگاه کلارک دریافت داشت.
دکتر گنجی پس از بازگشت به ایران در دانشگاه تهران، مشغول به تدریس و با درجه استادی در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد. با این حال وی هیچ گاه دست از کار نکشید و از سال ۶۴ با مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی همکاری میکرد.
استاد گنجی همچنین عضویت کمیته رهبری اطلس اقلیمی ایران را در سازمان هواشناسی برعهده داشت.
وی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۷ مدیریت اداره کل هواشناسی را عهده دار بوده و در واقع بنیانگذار سازمان هواشناسی ایران بودهاست. در همین سالها او ۴ سال ریاست منطقه آسیا را در سازمان هواشناسی جهانی نیز عهده دار بود و سالها عضو کمیته اجرایی سازمان هواشناسی جهانی بود.
وی در بیست و نهمین کنگرهٔ اتحادیهٔ بین المللی جغرافیایی در کره جنوبی در سال ۲۰۰۰ میلادی به عنوان یکی از ۱۵ جغرافیدان برجستهٔ جهان شناخته شد و سازمان هواشناسی جهانی، جایزه علمی سال ۲۰۰۱ خود را به وی اعطا کرد.
اطلاعات
تاریخ خبر: شنبه 31 تیر1391 ـ یکم رمضان 1433ـ 21 جولای 2012ـ شماره 25365
یاد داشت
دکتر محمد حسن گنجی رفت
محمود فاضلی بیرجندی
دکتر محمد حسن گنجی درست در زمانی درگذشت که عمرش به تازگی از مرز یکصد سالگی عبور کرده بود. مرحوم گنجی، زاده خرداد ماه سال 1291 در یکی از توابع بیرجند بود. اهالی ماهوسک، ده زادگاهش در تیرماه جشنی را برای بزرگداشت یک صدسالگی او برپا کرده بودند که خود نیز برای شرکت در آن به زادگاهش رفته بود. تلویزیون محلی استان هم گزارش مفصلی از آن جشن را پخش کرد.
محمدحسن گنجی یکی از سال خوردهترین ایرانیان و یکی از سال خوردهترین بیرجندیها بود. او تا بازپسین روزهای زندگی تندرست بود و میتوانست راحت سخن بگوید، حرکت کند، و حتی به سفرهای زیاد برود.فقط قوه شنوایی او مقداری سنگین شده و او را ناگزیر از استفاده از سمعک کرده بود. آن سنگینی شنوایی به اندازهای نبود که مانع حشر و نشر او با دیگران شود. به حضور در جمعها علاقه داشت و با آن که در سن و سال بالا بود به هیچ وجه از معاشرت با دیگران، از دوست و خویشاوند تا بیگانه، رو برنمی تافت. نشده بود که ابراز خستگی کند یا از پیری و کم توانی خویش شکوه کرده باشد. قد بلندش هنوز برقرار بود و کمترین خمیدگی در پیکرش نداشت. حتی به توصیههای برخی دوستان توجه نمیکرد که از او میخواستند عصایی به دست گیرد. پیری را باور نداشت و با نیروی سرشاری که مخصوص خودش بود در محافل و مجالس تا به پایان مینشست. هیچ نشانی از خستگی یا تنگ خلقی هم در او دیده نمیشد.
دکتر گنجی حافظه شگرفی داشت. تا آن جا که ویژگی چند دهه اخیر عمرش همان حافظه نیرومند و بیدار بود. زندگی درازی را که پشت سر نهاده بود روشن و درست و دقیق در خاطر داشت. از هر دو نیمه زندگی خود در پیش و پس از انقلاب اسلامی گفتنیها داشت. گفتنیهایی که به کار پژوهش در گوشهها و کنار تاریخ همروزگارمان هم میآمد. روی گشاده اش که حکایت از گشاده دلی اش بود موجب میشد که به پرسش هر پرسشگر با تفصیل پاسخ گوید. بارها میشد که خصوصا اگر در باره رجال معاصر، از محلی تا ملی، نکتههایی را لازم داشتم به دیدارش بروم یا حتی تلفنی از او بپرسم. هرآن چه را میدانست در عین یکرنگی بازمی گفت. کاری نداشت که پرسشگر کیست و برای چه و درپی چه میگردد. همین برایش اهمیت داشت که چیزی را که میداند به جوینده بگوید.دکتر محمد حسن گنجی از بازگویی زندگی خصوصی خویش هم ابا نداشت. میگفت و میدانیم که در خردسالی پدرش را از دست داده بود و مادرش، او و بقیه فرزندان را با تنگ دستی بزرگ کرده بود. دکتر نام برخی اشخاص را همیشه ذکر میکرد که درآن تنگناها به خانواده اش مدد رسانده اند. میگفت که شاهزاده معتضدی، یکی از بستگان خاندان بزرگ و پرشاخ و برگ قاجار، که زمانی به نمایندگی بیرجند در مجلس شورای ملی رسیده بود مشوق ادامه تحصیل وی پس از پایان دبیرستان بوده است. براثر تشویق و تمهید او بوده که گنجی جوان به انگلستان و سپس به امریکا میرود و به اخذ گواهی نامه دکترا نایل میگردد1. دو دهه 40 و 50 از سده جاری، اوج فعالیتهای دانشگاهی و دولتی گنجی بود. او در آن سالها علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران و معاونت آن دانشگاه، مناصب مهم دولتی مثل معاونت پارلمانی وزارت راه و ترابری را هم تجربه کرد. وقتی اسدالله علم تصمیم گرفت در زمینهای پدرش امیرشوکت الملک، در بیرجند دانشگاهی را تاسیس کند دکتر گنجی را مامور راه اندازی و ریاست آن کرد. آن مرکز با نام موسسه آموزش عالی امیرشوکت الملک علم در سال 1355 به راه افتاد. افزون بر دکتر گنجی که رئیس و گرداننده موسسه بود پای دیگرانی چون رسول پرویزی، دکتر پرویز ناتل خانلری و... هم بنا به رفاقت با گنجی و عَلَم به بیرجند باز شد تا دانشگاه نوپای بیرجند از حضور آنان توش و توان بگیرد. پس از وقوع انقلاب اسلامی گنجی مدتی را در معرض سوء تفاهمهایی قرار گرفت. بی کار شد و حقوق ماهانه اش نیز قطع شد. شخصیت بی آزار و بی ادعایش مانع میشد که به نبرد با کسانی برخیزد که او را به ناروا از کار و ممر معاش محروم کرده بودند. مدتی با همسرش در تهران در تنگنا روزگار گذراند. کسی به یاد ندارد که گنجی در آن روزهای سخت از مرجعی درخواست گشایشی کرده باشد.
اما روزگار سختی گذشت و حیثیت او اعاده شد. دکتر گنجی دوسه دهه اخیر عمرش را در عزت و احترامی گذراند که شاید برای بسیاری از همگنانش غبطه انگیز باشد. بارها مورد تشویق رسمی قرار گرفت، برایش جشنها و مراسم بزرگداشت گرفتند، و تندیسهای او در خیابانها و میدانها و پارکها نصب شد. او با همه اینها همان روستازاده پاک دل و فروتن بیرجندی ماند. حتی گویش بیرجندی خود را از یاد نبرده بود.
دکتر گنجی افزون بر مقالات علمی که در منابع مختلف داخلی و خارجی داشت، در سالهای اخیر دو کتاب منتشر کرد که هر دو گزارشهایی از زندگانی و احوالش بود.
یکی از کتابهایش را با الهام از شعری از استاد هوشنگ ابتهاج «به سان رود» عنوان داده بود. از رود خوشش میآمد چون آن را مظهر زندگانی و حرکت میدانست. اما عقیده به حرکت موجب نمیشد که از چارچوب باورهای مالوف خارج شود. زندگانی خود را در درون سنتها تعریف میکرد و هرچند ملقب به عناوین تازه علمی میشد میانهای با مفاهیم و جهانهای متقابل سنت نداشت.
گنجی و همسرش دارای فرزند نشده بودند. او به همین جهت فرزندان بی سرپرست زیادی را تحت حمایت قرار داده بود.
از همین راه بود که خود را دارای فرزندان بیشمار میدانست. همسرش چند سال پیش در تهران درگذشت.در تیرماه سال جاری دکتر گنجی برای شرکت در مراسم بزرگداشت ملا عبدالعلی بیرجندی در پاریس مهمان یونسکو بود. عبدالعلی بیرجندی ریاضی دان و منجم برجسته سده نهم ایران است که تا همین اواخر ناشناس مانده بود تا آن که دکتر محمود رفیعی در سال 1387 با انتشار کتابی از آن دانشی مرد، او را به ایرانیان و دنیا بازشناساند.
توجهی که به تدریج در سالهای اخیر به مرتبه والای دانش بیرجندی در دنیا شد یونسکو را به این نتیجه رساند تا بزرگداشت او را برگزار کند. در مراسم تیرماه در پاریس دکتر محمود رفیعی، دکتر گنجی و شماری از شخصیتهای ایرانی و خارجی سخن رانی کردند. اما دکتر گنجی از آن سفر که باز آمد برای نخستین بار در عمرش ابراز ناتوانی و خستگی کرد.
نیمه شب پنج شنبه 23 تیرماه در آپارتمان خود در آریاشهر تهران زمین خورده بود. تنها میبود و بامدادان که یکی از دوستان به روال هر روز برای احوال پرسی او وارد خانه شده بود او را با سر و صورت کبود، نقش زمین یافته بود. دوستان و همسایگان، او را به بیمارستان پیامبران رسانده بودند. و بالاخره سحرگاه جمعه 30 تیرماه در همان بیمارستان درگذشت. دکتر گنجی تا آخرین روزهای زندگی در هرجا که لازم بود حاضر میشد.
خود پشت فرمان خودرو مینشست و میراند. با چند دانشگاه و نیز با دایره المعارف بزرگ اسلامی همکاری میکرد. به هر جا کار داشت خودش میراند و میرفت. راحت، ساده، و بی تکلف بود. طمطراقی نداشت.
بیسرو صدا میآمد و میرفت. حالا باید بپذیریم که مثل تمام عمرش، بی سروصدا راهش را کشیده و برای ابد رفته است.
پی نویس:
-1 برای آگاهی بیشتر این باره بنگرید به کتاب نمایندگان بیرجند در مجلس شورای ملی.
دیدار آخر با مردی از بیرجند
پشت خط با همان ادب و فروتنی همیشگی گفت: “من امشب عازم پاریس هستم. میخواستم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد عصر به منزل ما بیایید و ریکوردرم را درست کنید. چون در سفر لازمش دارم. فکر میکنم تنظیماتش به هم ریخته باشد.”
این ریکوردر که دو سال پیش جایگزین ضبط صوت قدیمی استاد شد، همیشه همراهش بود. هرجا که میرفت، سخنرانیها را ضبط میکرد و شبها اگر بیخوابی به سراغش میآمد، روشنش میکرد و خاطرات گذشته را باز میگفت: “اینها فقط داستان زندگی من نیست، صد سال تاریخ مملکت است که باید برای نسل آینده باقی بماند.” راست هم میگفت. در این زمانه، چه کسی جز محمد حسن گنجی میتوانست داستان یک قرن تکاپوی علمی ایرانیان، از واپسین سالهای حکومت قاجاریان تا به امروز را بازگوید؟ آن هم نه از روی شنیدهها و خواندهها که بر پایه دیدهها!
به عکس و عکاسی هم بسیار علاقهمند بود. تعداد آلبومهایش به قطع و یقین از دهها جلد فراتر میرود. گرچه موضوع اغلب عکسها خود اوست اما در آن میان، هزاران قطعه عکس از اماکن و مراسم و چهرههای سیاسی و علمی و ادبی از دهه ۱۲۹۰ خورشیدی تا ماههای اخیر به چشم میخورد. آلبومهایی به راستی شگفت آور که در یک صفحهشان عکس یادگاری شاگردان و معلمان مدرسه شوکتیه بیرجند در سال ۱۳۰۲ دیده میشود و در صفحه دیگر تصویری از اردوی دانشجویان دانشگاه منچستر در سالهای پیش از جنگ جهانی اول. یا مثلا در یک آلبوم میتوان عکسهای بازدید محمدرضا پهلوی از سازمان هواشناسی و مراسم عروسی فلان ادیب و شاعر را توأمان تماشا کرد.
وصیت کرده که همه اینها را پس از مرگش در اختیار تاریخ پژوهان بگذارند. در بنیادی که از محل داراییهای او به نام خود او برپا خواهد شد.
بگذریم…. وقتی رسیدم، دو ساعت به غروب مانده بود. مثل اغلب اوقات تنها بود. همسرش چند سال پیش از دنیا رفت. فرزندی هم که نداشت. به یکباره تنها شد. خانه بزرگ خیابان حقوقی را به شهرداری داد تا تبدیل به خانه جغرافیای ایران شود و خود، به یک آپارتمان نُقلی در غرب تهران نقل مکان کرد. کتابهایی را که ته مانده کتابخانه بزرگ و نفیس سالیان پیش بود، به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی هدیه کرد و چند تایی از دم دستیها را برای مطالعات شخصی نگه داشت. البته همینها را هم وصیت کرد که بعدِ مرگ به کتابخانه دایرةالمعارف بدهند.
پس از سلام و احوالپرسی، یکراست به آشپزخانه رفت که چای بیاورد. رسمش بود که هر میهمان و مصاحبی را عزیز بدارد، فرقی هم نمیکرد که برادرش باشد یا همشهریاش یا دوستش یا مثل من، شاگرد شاگردش!
تا بیاید، نگاهی به در و دیوار انداختم. میان آن همه عکس و تقدیرنامه آویخته بر دیوار، تابلو فرش نفیسی از پرتره استاد خودنمایی میکرد.
- استاد! این تابلو فرشتان خیلی زیباست. تازه است؟
- بله، به مناسبت صدمین سال تولدم هدیه گرفتهام. آخر میدانی، خرداد امسال صد سالم تمام شد. امروز چندم ماه است؟
- پنجم تیر
- یعنی میشود پانزده روز پیش. ۲۱ خرداد تولدم بود.
- انشاالله سایه تان همیشه بر سر ما مستدام باشد.
- همیشه یعنی تا کی؟ بالأخره مرگ برای ما هم هست.
از آشپزخانه بیرون آمد. صدای به هم خوردن فنجانها لرزش شدید دستانش را خبر میداد. برخاستم و سینی را از دستش گرفتم. کمی شرمگینانه گفت:
- این چند وقت اخیر خیلی ضعف پیدا کردهام. دست و پایم جان ندارد. دکتر میگوید از خستگی است.
- راست گفته، شما خیلی کار میکنید. از نوروز تا الان این چهارمین سفری است که میروید. اینجا هم که هستید، هر روز جلسه دارید.
- اگر کار نکنم، چه کنم؟
اگر کار نکند، چه کند؟ جواب را دو سال پیش در همین اتاق گفته بود: “سال ۱۳۱۷ وارد خدمت دولت شدم. در این هفتاد و دو سال پستها و کارهای اجرایی زیاد داشته ام. زیردستان من به آلاف و الوف رسیدند اما یک شاهی زیر دست من جا به جا نشده. کتابخانه ای داشتم که مهمترین ثروت من بود. اول انقلاب کتابخانه ام را فروختم، برای این که با پول آن زندگی بکنم. الان هم حقوق دولتی ندارم که شایسته مقام من باشد؛ و در این سن باز هم کار میکنم. فکر میکنم اگر این کارها را نکنم، از خودم بدم میآید که تنها در خانه بنشینم. البته در خانه هم که مینشینم، باز هم میخوانم.”
نگاهش به اوراق وکتابهای روی میز خیره مانده بود. حرف را برگرداندم:
- راستی استاد، به چه مناسبت تشریف میبرید پاریس؟
- چه فرمودید؟ … آهان! یونسکو یک برنامه نکوداشتی برای ملاعبدالعلی بیرجندی، منجم دوره صفویه ترتیب داده و از من هم به عنوان سخنران دعوت شده. خیلی برنامه خوبی است. باعث میشود یک بار دیگر نام بیرجند در مجامع علمی جهان مطرح شود.
اگرچه از هشتاد سال پیش ساکن تهران شده بود اما بیرجند لحظهای از یادش نمیرفت. افزون بر این که سالی چند بار به زادگاهش میرفت، در تهران هم حضور در حلقه بیرجندیهای مقیم مرکز را از دست نمیداد. گویی همه بیرجندیها را – هرجای دنیا که بودند - فرزند خود میشمرد و پدرانه دلواپسشان بود. دو سال پیش که نخستین مجلد از کتاب خاطراتش منتشر شد، نام “مردی از بیرجند” را بر آن نهاد تا همه بدانند که این سرو تنومند بوستان فرهنگ، ریشه در کدام آب و خاک دارد.
بیرجندیها هم قدر گنجی را خوب میشناختند. نوروز امسال که برای نخستین بار به آنجا سفر کردم، دیدم که چگونه میدانها و پارکها و مدرسهها به نامش کردهاند و در موزههای شهر نام و یادش را بزرگ داشتهاند.
- استاد! امسال که به بیرجند رفتم، به صرافت افتادم که یک گزارش از شهرتان تدارک ببینم. میخواستم از حضورتان خواهش کنم که در این گزارش، راوی تاریخ بیرجند شما باشید.
میدانستم که وقتی نام شهرش بیاید، جواب ردّ نخواهد داد. با این حال گفت که باشد برای بعد از سفر. شرط ادب، قبول خواست استاد بود. اما سماجت کردم. نه این که حسّم گفته باشد این آخرین دیدار ماست؛ نه! فکر کردم کجا دیگر میتوان گنجی را تنها و فارغ البال پیدا کرد تا بنشیند و سر فرصت از زادگاهش سخن بگوید؟
در واقع اصرار زیادی لازم نبود. همین که گفتم ممکن است مشغلات شما مجال دیگری برایمان فراهم نکند، سری به علامت تأیید تکان داد و گفت: ضبطت را روشن کن. مختصری از تاریخ بیرجند بعد از دوران نادرشاه گفت و بعد به تأسیس مدرسه شوکتیه در اواخر دوره قاجار رسید. مدرسهای که نقطه عزیمت او به بالاترین مدارج علمی جهان بود. و شاید چیزی فراتر از یک مدرسه. چیزی که آن را از زبان مدیر مدرسه در زمان رضا شاه بر زبان آورد:
“رضا شاه در بیرجند پرسیده بود: اینجا که زراعتی ندارد، بارانی ندارد، پس محصولش چیست؟ رییس مدرسه گفته بود: قربان! محصول ما آدم است.”
گنجی یکی از همان محصولات بود که روز ۲۹ تیرماه در صد سالگی درگذشت. شرنگ افسوسی که فقدان او در جان بستگان و دوستان و آشنایان و شاگردانش میریزد، بسی فراتر از علقههای انسانی و دلبستگیهای عاطفی است؛ افسوسی برآمده از این پندار که نسل گنجیها تکرار ناپذیر بود و گمان نمیرود که از پسِ این مردنها، زایشی در راه باشد.
آیا در ایران امروز، باز هم مدارسی مانند شوکتیه یافت میشوند که کودک روستایی زادهای از توابع بیرجند را تا راهیابی به معتبرترین دانشگاه های آمریکا و اروپا همراهی کنند؟ آیا استعداد و پشتکار شگرف گنجی و هم نسلانش را میتوان در نسل حاضر سراغ گرفت؟ آیا حس میهن پرستی در نسل امروز بدان پایه هست که آنان را از پسِ همه سختیها و ناملایمات، همچون نسل گنجی، شیفته و پابند این آب و خاک سازد؟ و بسیار پرسشهای دیگر از این دست….
منبع: جدیدآنلاین - حمیدرضا حسینی
استاد گنجی در ویکیپدیا
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86_%DA%AF
%D9%86%D8%AC%DB%8C
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم دولت رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد پاکستان سیدابراهیم رئیسی امام خمینی
تهران شهرداری تهران پلیس قتل هواشناسی وزارت بهداشت کنکور سیل پایتخت زنان سازمان سنجش خانواده
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز تورم ایران خودرو
فضای مجازی سینمای ایران سریال تلویزیون سینما سریال پایتخت موسیقی قرآن کریم تئاتر فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک بازی فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات گوگل سرطان مریخ نخبگان فناوری ناسا اپل سامسونگ آیفون بنیاد ملی نخبگان
روانشناسی کاهش وزن بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل