جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
بازار سربازی
در مقاله «فروش ناعادلانه و ناکارآمد سربازی»، موضوعی نقد شده که برای مثال در مقاله «خرید سربازی» پیشنهاد شده است.
نویسنده نقد استدلالش را بر اساس منطق اقتصادی و چارچوب عدالت تحلیل کرده است. [۱] من متخصص فلسفه نیستم تا در این حوزه اظهار نظر قطعی کنم.[۲] و لذا سعی خواهم کرد تنها از منظر اقتصادی به بررسی مزایا و معایب سربازی اجباری و پیشنهادهای موجود بپردازم. ابتدا مزایا و معایب نظامهای مختلف سربازی را باز خواهم شمرد و در نهایت سعی میکنم یک مکانیزم برای فروش سربازی پیشنهاد کنم.
● تاریخچه سربازی اجباری و اختیاری
اولین سوال آن است که چرا اقتصاددانان میتوانند یا باید به بحث سربازی اجباری و اختیاری ورود کنند؟ از جنگ جهانی دوم تا ۱۹۷۳ در آمریکا نیز قانون سربازی اجباری برقرار بود. تا حدود سالهای جنگ ویتنام کمتر اقتصاددانی در این خصوص اظهارنظر میکرد. پس از جنگ تعداد زیادی از مقالات اقتصادی در حوزه سربازی اجباری و اختیاری در معتبرترین مجلات اقتصادی به چاپ رسید. مقالات زیادی که اقتصاددانان منتشر کردند ایشان را به عنوان جبهه اصلی مخالفت با سربازی اجباری مطرح کرد. رییسجمهور نیکسون در نهایت کمیتهای تشکیل داد تا در این کمیته با بحث مخالفان و موافقان برای سرانجام سربازی اجباری یا اختیاری در آمریکا تصمیمگیری شود. در این کمیته میلتون فریدمن و آلن گرینسپن عضو بودند. در نهایت در این جلسه با بحثهای بسیار از سوی موافقین و مخالفین از جمله فریدمن سربازی اجباری لغو گردید. به نظر میرسد سزا است اقتصاددانان ایرانی نیز در این خصوص بیشتر بگویند و بیشتر بنویسند. فکر میکنم یکی از مهمترین رسالتهای اقتصاددانان امروز این است که به جامعه ایران نشان دهند مفید هستند و چه موضوعی مهمتر از سربازی اجباری که دغدغه هر خانواده ایرانی است، میتواند این توانایی را روشن کند. لذا به نظر من موضوعات تز بسیاری میتوان بر روی سربازی اجباری و موارد مشابه تعریف کرد، مخصوصا وقتی تصمیمات و قوانین برونزا در حوزه سربازی بسیار رخ میدهد.
● کارآیی اقتصادی سربازی اختیاری
در سربازی اختیاری نسبت به سربازی اجباری سه نوع کارآیی وجود دارد:
۱. اولا چون هزینه فرصت کسانی که در یک نظام سربازی اختیاری به سربازی میروند، کمتر از هزینه فرصت کسانی است که در یک نظام اجباری سرباز میشوند، لذا سربازی اختیاری کارآیی بالاتری دارد. به عبارت دیگر هر فردی در موقعیتی قرار میگیرد که بالاترین بهرهوری را دارد و لذا بهرهوری کل افزایش مییابد.
۲. دومین کارآیی ناظر به این مساله است که در سیستم سربازی اختیاری تعداد نیروهایی که تغییر میکنند، کاهش مییابد. سربازان اجباری حتما پس از اتمام دوران وظیفه به سربازی خود خاتمه میدهند؛ در حالی که سربازان اختیاری به صورت متوسط تعداد سالهای بیشتری حاضرند سرباز بمانند. به این سربازان اختیاری میتوان آموزشهای بلندمدت داد که در جنگ نیز توانایی بالاتری خواهند داشت. در عین حال تعداد کمی سرباز آبدیده میتوانند معادل تعداد زیادی سربازی معمولی عملیات نظامی انجام دهند، لذا با همان کیفیت و قدرت نظامی میتوان نیروهای کمتری نیز در اختیار داشت.
۳. در نهایت در اختیار داشتن نیروهای بلندمدت و حرفهایتر، قابلیت استفاده از سلاحهای پیشرفته و زمینه برای تحقیقات و ساخت سلاحهای مدرن را ممکن میسازد. اگر اکثر نیروهای دفاعی یک کشور تنها سربازهای اجباری باشند، ساخت سلاحهای مدرن و پیچیده چندان توجیه اقتصادی ندارد و لذا تحقیق در این حوزه به مرور دارای اهمیت کمتری میشود و توانایی دفاعی یک کشور کاهش مییابد.
بنابراین تردید وجود ندارد که سربازی اختیاری بر سربازی اجباری ارجحیت دارد؛ اما سوال اساسی آن است که چه گروهی و چه افرادی باید هزینه سربازان اختیاری را متحمل شوند. در نظام سربازی اجباری همه جوانان ناچارند مالیات فوق را به صورت زمان و عمرشان پرداخت کنند. نوع دوم مالیات بر همه است. به عبارت دیگر خرج سربازی از مالیات کل شهروندان اخذ شود. در نهایت شیوه سومی هم در ایران در مدت محدودی مرسوم بوده که جوانان میتوانستند سربازی خود را بخرند. به عبارتی تمام جوانان باید مالیات و خرج نظام دفاعی در کشور را یا با نیروی کار خود یا با درآمد خود پرداخت میکردند. در روش دوم و سوم طبیعی است خانوادههایی که تنها دختر دارند یا مشمول معافیتهای مختلف میشوند، عملا از پرداخت مالیات سربازی معاف هستند. بنابراین اینکه نظام سربازی را باید چگونه دید و تحلیل کرد به این موضوع برمیگردد که دولت میخواهد از چه کسانی و به چه شیوهای مالیات بگیرد.
● دفاع از بازار سربازی
در ادامه میخواهم یک مکانیزم از فروش سربازی را ارائه دهم که به نظرم میتواند مفید باشد.[۳] در طراحی این مکانیزم سعی میشود هر سه کارآیی سربازی اختیاری نسبت به سربازی اجباری دیده شود. دوم میخواهم مکانیزمی را پیشنهاد کنم که کمترین آسیب را از فساد اداری در ایران ببیند. پیشنهاد من ساده است. هر جوان مذکر ایرانی باید ۲ سال از عمرش را در سربازی بگذراند. (برای مثال پس از تحصیل) وی میتواند برای اجابت این هدف از برادرش یا دوستش خواهش کند به جای وی به سربازی بروند. همچنین میتواند در بازار کسی را استخدام کند تا به جای وی به سربازی برود. ایده اصلی به همین سادگی است. در این مکانیزم فساد اداری به حداقل کاهش خواهد یافت؛ چرا که دولت هیچ نقشی ندارد تا مباحث اقتصاد سیاسی مطرح باشند و بازار نیز تسویه نمیشود.[۴] دقیقا در این حالت عرضه برابر تقاضا خواهد بود. من نام این سیستم را میگذارم
«بازار سربازی».
در این بازار در حالت «ایدهآل» کسانی که بهرهوری بالاتری دارند افراد دیگری را استخدام میکنند تا جایگزین نظام وظیفه ایشان باشند. از منظر اقتصاد کلان نیز ما دو نفر را جابهجا کردهایم و هر فردی را در موقعیتی که بهرهوری بیشتری دارد قرار دادهایم. لذا بهرهوری کل افزایش یافته است. لذا کارآیی اول فوق برآورده میشود. مورد دوم نیز قابل حصول است اگر نظام وظیفه برای کسانی که تجربه سربازی دارند، اولویت قائل شود. در این راستا بهبودهای فراوانی میتوان در نظر گرفت. برای مثال سازمان نیروهای مسلح میتواند نام افراد توانایی را که مجاز هستند جای فرد دیگری به سربازی بروند، اعلام کند. مثلا افرادی که توانایی بالاتری دارند یا برای مناطق خاصی دانش و قابلیتهای خاصی دارند. در این صورت کیفیت کسانی که به سربازی میروند، بهبود مییابد و همچنین میتواند آموزشهای پیشرفتهتر به ایشان داد. همچنین این افراد عملا استخدام میشوند و کسب درآمد میکنند. یکی از انتقادات این است که همه ایرانیان باید آموزش حداقل نظامی داشته باشند. در این صورت میتوان پس از دوره آموزشی را به بازار گذاشت.
البته هم در آمریکا و هم در ایران این انتقاد وجود دارد که افرادی که توانایی کمتری دارند، داوطلب میشوند یا نیروی کارشان را برای سرباز جایگزین میفروشند. یک راهحل این است که دولت در این بازار دخالت کند. برای مثال استخدام سرباز جایگزین باید متناسب با درآمد و تحصیلات فرد باشد. فرد مذکور بر اساس تحصیلات و درآمدش فردی مشابه از گروه خودش را برای جاگزینی در سربازی استخدام کند. در این صورت کسانی که مثلا آموزش نظامی دانشگاهی دارند دارای قیمت بالاتری از سرباز بدون تجربه خواهند بود، چرا که متقاضی ایشان افراد تحصیلکرده و با درآمد بالاتر هستند. بنابراین به صورت درونزا تقاضا برای تحصیلات نظامی افزایش خواهد یافت.
البته در تمام این موارد دولت باید با شفافیت کامل عمل کند و اجازه بدهد بازار مذکور با شفافیت کامل کار کند تا از حضور دلالان و افزایش هزینه مبادله جلوگیری شود.ایراد دیگر این است که اگر سربازی خواست مثلا تنها یک سالش را بفروشد یا در میانه سربازی بخواهد جایگزین معرفی کند چه باید بکند؟ دوباره بازار مذکور این امکان را مقدور میکند. برای مثال نیروهای مسلح میتواند افرادی را معرفی کند که میتوانند نیمی از سربازی دیگران را بروند یا جایگزین شوند. در این صورت هر کسی بر اساس میزان تواناییاش و اینکه در خارج سربازی چه پیشنهادهای استخدامی دارد مطلوبیتش را بهینه کند. بنابراین افراد بیکار به سربازی میروند و همزمان به دنبال کار میروند. اگر کاری پیدا کنند که ارزشی بالاتر از هزینه سرباز جایگزین داشته باشد میتوانند کسی را استخدام کنند که به جای ایشان سربازی را ادامه بدهد.[۵]
منبع: اندیشکده اقتصاد
پاورقی:
۱- به گمانم در نقد نویسنده بر مقاله مذکور کمی ابهام وجود دارد. مقاله «خرید سربازی» طرحی برای فروش ارائه نداده است. مقاله مذکور صرفا جهت آموزش مبانی اقتصاد است و به نظرم به درستی ادعا کرده است که فروش سربازی بهبود پرتو است. لذا در حد مدلی که مقاله مذکور ادعا میکند فروش سربازی بهبود پرتو است و بحثی از اقتصاد سیاسی نیست. در ایراد دوم وی نیز که در فروش سربازی بهینه پرتو وجود نخواهد داشت، به نظرم ایرادی وجود دارد. نویسنده استدلال کرده است که حذف خدمت سربازی نوعی بهبود پرتو نسبت به هر سیستم فروش سربازی است. اولا استدلال فوق ناقص است. چون در بهبود سربازی باید وضع همه بهتر شود. درحالی که ممکن است کسی مایل باشد به سربازی برود به هزار دلیل مختلف و حذف خدمت سربازی برای این یک فرد بهبود پرتو نیست. دوما سربازی نوعی تامین امنیت کشور است و من نمیفهمم حذف سربازی که یک کالای عمومی است چگونه بهبود پرتو است. در عین حال اگر استدلال نویسنده خدمت سربازی «اجباری» است، نکته بحث این است که با فروش سربازی دیگر خدمت اجباری وجود ندارد. سربازی به صورت مالیاتی است که هر کسی اختیار دارد یا از عمرش یا از پولش این مالیات را بپردازد. در سربازی اختیاری مورد نظر نویسنده دولت منابع سازمان دفاعی کشور را از مالیات مردم تامین کند تا سربازی حرفهای داشته باشد. خود ایجاد مالیات وضع برخی را بدتر میکند مخصوصا وقتی در نظر داشته باشیم که برقراری مالیات هزینه گمشده اضافی بر اقتصاد ایجاد میکند و با در نظرگرفتن اقتصاد سیاسی تنظیم مالیات جدید در ایران لزوما بهینه نیست. بنابراین این استدلال در چارچوب سربازی اجباری و بهبود پرتو نمیگنجد.
۲- به نظر من فروش سربازی نمیتواند امری غیرعادلانه باشد. به نظرم ایراد اساسی نقد عدالتمحور نویسنده به فروش سربازی، نادیده گرفتن این موضوع است که هر فردی میتواند سربازی خود را بخرد، لذا فرصت برابر برای همه وجود دارد. وی ادعا کرده چون بعضی سربازی را میخرند و برخی به اجبار به سربازی میروند لذا تبعیضی رخ داده است و ناعادلانه است. این استدلال مانند این منطق است که تفاوت در قدرت خرید افراد نوعی تبعیض در جامعه است و دولت باید برای جبران این عدالت از ثروتمندان بگیرد و به فقرا بدهد. نکتهای که هر دو استدلال فوق نادیده میگیرند آن است که هر کسی میتواند سربازیاش را بخرد و هرکسی هم میتواند درآمد بالا داشته باشد. لذا اگر هم ناعدالتی وجود داشته باشد در هر دو مورد فوق از یک جنس است. عدالت در آن است که همه افراد فرصتهای برابر داشته باشند. همه فرصت برابر دارند که سربازی را بخرند و همه (در جوامع پیشرفته) تقریبا این فرصت را دارند که درآمد بالایی داشته باشند. یک نوع تبعیض آشکار که گاهی میبینم برخی پیشنهاد میدهند این است که سربازی به دانشجویان خارج از کشور فروخته شود. این به صورت بدیهی تبعیض است و ناعادلانه.
۳- این بازار در جنگ داخلی آمریکا و جنگ استقلال آمریکا انجام شده است. البته انتقادات زیادی شده است که نویسنده به آنها اشاره کرده است. برای مثال در جنوب میگفتند «Rich Man’s War and a Poor Man’s Fight». همین انتقادات باعث شد که خرید سرباز جایگزین برای جنگ در جنوب تقریبا محدود شود. فرق اساسی پیشنهاد فوق با مورد جنگ داخلی آمریکا این است که الان در زمان صلح هستیم و نه در زمان جنگ. لذا خرید سرباز جایگزین و استخدام فرد دیگر تنها نیروی کار و زمان وی است و نه جان و عمرش.
۴- البته به ازای این تغییر، سازمان نیروهای مسلح میتواند مثلا مقدار مشخصی را نیز اخذ کند که چندان موضوع بحث من نیست. مثلا برای مدیریت این بازار یا از مسیر مالیات مثلا ۲۰ درصدی از هر مبادلهای، سازمان نیروهای مسلح میتواند درآمد داشته باشد. همچنین طرح فوق نافی فروش سربازی نیست. برای مثال اگر نیروهای مسلح مازاد نیرو دارد میتواند بخشی از نیازش را بفروشد که قیمت این وظیفه سربازی در بازار تعیین میشود.
۵- برخی ممکن است دوباره ادعا کنند که این عادلانه نیست چون بخش زیادی از هزینه سربازی توسط پدر خانواده پرداخت میشود. چنین بحثی تمام نکته را گم میکند. تولید و بهرهوری تنها معیار موجود نیست، بلکه رفاه اجتماعی است که معیار است. توجه به این نکته اساسی است که اگر شما بخواهید برای سربازی پسرتان جایگزین پیدا کنید، عملا کسانی که سربازی خودشان را قبلا رفتهاند استخدام میشوند تا جای فرزند شما به سربازی بروند. این مبادله با رضایت کامل دوطرف انجام میشود و حتما رفاه اجتماعی را افزایش خواهد داد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست