چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

برگزیده اشعار آیینی به مناسبت پیاده روی اربعین


در اشعار سروده شده درباره پیاده‌روی اربعین، شاعران از عظمت احساس و حالات لحظاتی که در این آیین داشتند، شعر سروده و یا از اینکه پیاده‌روی اربعین قسمتشان نشده، شکوه می‌کنند. پیاده‌روی اربعین آیین خاص مخصوص شیعیان است که هر ساله مسیر نجف تا کربلا را به عشق امام حسین (ع) طی می‌کنند. گزیده ای از اشعار سروده شده با مضمون پیاده روی اربعین را در وب بخوانید.


	برگزیده اشعار آیینی به مناسبت پیاده روی اربعین | وب


گلچین شعر آیینی به مناسبت پیاده روی اربعین



دل به عشق یوسف زهرا نهاده می‌رویم

از نجف تا کربلا پای پیاده می‌رویم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه

تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

یابن زهرا سر به کف در سرزمینت آمدم

تا شوم زوار روز اربعینت آمدم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم

همسفر با کاروان زینب کبری شدم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا

زینب خونین جگر برگشته از شام بلا

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

ای خدا پروانه قبر علی اکبر شدم

زائر هفتاد و دو آلاله پرپر شدم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

غلامرضا سازگار

❆❆❆❆❆❆❆

به دلم داغ حرم را مگذارید فقط

به همین حال مرا وا مگذارید فقط

ببَریدم ببَریدم شده حتی در خواب

بین این شهر مرا جا مگذارید فقط

همه رفتند و شده قبر من این شهر ... مرا

در مزارم تک و تنها مگذارید فقط

می‌زنیدم بزنید این همه تنبیه ولی

به دلم داغ حرم را مگذارید فقط

حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم

با دلم وعده فردا مگذارید فقط

بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم

روی این خواهش ما پا مگذارید فقط

اربعین، پای پیاده نجف و کرب و بلا

حسرتش را به دل ما مگذارید فقط

تشنه روضه‌ام و آه فرات است بلند

آب را تشنه دریا مگذارید فقط

لای هر برگه قرآن چقدر برگ گل است

پا بر این مصحف زیبا مگذارید فقط

داد زد این سر و این حلق من و سینه من

چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط

مرد باشید ولی تا که نکشتید مرا

پا سوی خیمه زن‌ها مگذارید فقط

موسی علیمرادی

❆❆❆❆❆❆❆

کربلای عمر هرکس بی‌گمان خواهد رسید

روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید

عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان

ورنه در بستر به سَر عمرِ گران خواهد رسید

دست و پنجه نرم کردن با شهادت ساده نیست

هرکسی کرب و بلایی شد، به آن خواهد رسید

نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان

پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید

غم مخور، پای پیاده، کربلا، روزی نشد

عاقبت یک روز، جا مانده، دَوان خواهد رسید

دستِ بی مهری نباید داد با ارباب، چون

دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید

آزمایش‌های تو در تو، به دل صیقل دهد

وانگهی، روزی، جواب امتحان خواهد رسید

اشک عاشق، تازه روز اربعین گل می‌کند

آشنا باشیم، زنگ کاروان خواهد رسید

ناله زینب کند کاری که بر «هل من معین»

پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید

گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان

طالب خون خدا، صاحب زمان خواهد رسید

محمود ژولیده

❆❆❆❆❆❆❆

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید

نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید

شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرد

و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرد

زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟

تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری؟

جهان را زیر و رو کرده است گیسوی پریشانت

از این عالم چه می‌خواهی همه عالم به قربانت

مرا از فیض رستاخیز چشمانت نکن محروم

جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حی یا قیوم

خبر دارم که سر از دیر نصرانی در آوردی

و عیسی را به آیین مسلمانی در آوردی

خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی

از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هی کردی

تو می‌رفتی و می‌دیدم که چشمم تیره شد کم کم

به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم کم

تو را تا لحظه آخر نگاه من صدا می‌زد

چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می‌زد

حدود ساعت سه جان من می‌رفت آهسته

برای غرق در دریا شدن می‌رفت آهسته

بخوان آهسته از این جا به بعد ماجرا با من

خیالت جمع ای دریای غیرت خیمه‌ها با من

تمام راه بر پا داشتم بزم عزا در خود

ولی از پا نیفتادم، شکستم بی صدا در خود

شکستم بی صدا در خود که باید بی تو برگردم

قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید

نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید

سیدحمیدرضا برقعی


	برگزیده اشعار آیینی به مناسبت پیاده روی اربعین | وب


آن گونه که حاجی ست در احرام پیاده

من هم شده‌ام سوی تو اعزام پیاده

طوفانم و می‌آیم و در حلقه عشاق

بر خویش سوارم ولی از نام پیاده

بر عرش سوارش بکنی روز قیامت

هر کس طرفت آمده یک گام پیاده

ای خاص‌ترین عام، می‌آیند دوباره

خاصان طرفت در ملاء عام پیاده

ای کاش بگویند که در راه حرم مرد

یک شاعر ایرانی ناکام، پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که بیایند

بر تسلیتش لشکر خدام پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال

باران شود از ابر سرانجام پیاده

امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت

یک روز ز ناقه شده آرام پیاده

زانوی قدح بوده و بازوی پیاله

هر جا که شرابی شده از جام پیاده

از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام

تا کرب و بلا آمده از شام پیاده

شامی که در آن از پس ِهفده سرِ بر نی

خورشید شده بر سر هر بام پیاده

ناموس خدا، زینب کبری، به زمین خورد

تا بین خلایق شود اسلام پیاده

مهدی رحیمی

❆❆❆❆❆❆❆

این روزها پر از تب مولا کجایی‌ام

اما هنوز کوفه‌ای از بی وفایی‌ام

ای زخمی از دورویی من! دوست دارمت

در گیر و دار تیرگی و روشنایی‌ام

گم کرده‌ام مسیر تو را در غبار شهر

اما اسیر توست دل روستایی‌ام

گفتند کربلای زمینی... نیامدم

حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام

این بار چندم است که تا مرز آمدم

آه از شکسته بالی و بی دست و پایی‌ام

پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم

با سرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام

آورده‌ام بضاعت مزجاة قوم را

انگشتر "عزیز"م و تسبیح دایی‌ام

آورده‌ام پناه به شش گوشه غمت

برگشته‌ام به اصلیت نینوایی‌ام

دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست

این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام

شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است

این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام

حسن بیاتانی

❆❆❆❆❆❆❆

چه خوش است با تو عمری نفس از جگر کشیدن

به کمال همنشینی ز تو بال و پر کشیدن

چه خوش است از لقای تو مُدام فیض بردن

لحظاتی از ملاقات تو را به بر کشیدن

چه خوش است همنفس با تو شدن به هر بهانه

ز حجاب‌ها بریدن، می‌ وصل سر کشیدن

چه خوش است با تو گفتن، ز تو، از خودت شنیدن

سخنِ تو از درازا به دل سحر کشیدن

چه خوش است همچو مرغِ سحر از تو ذکر کردن

همه شب هوای احیای تو را به سر کشیدن

نه گداست لایقِ تو، نه دل است عاشقِ تو

که ز جان نَفَس به دنبال تو دربدر کشیدن

به هزار پیچ و خم در ره تو گذشت عمرم

نشد عاقبت که بار غم همسفر کشیدن

دل شیر خواهد این ره، جگر هزار زخمه

که تحملِ هجومِ همه دَم خطر کشیدن

اگر از تو شرحِ صدری نرسد به سینه ما

به خدا محال باشد نفسی دگر کشیدن

غم نوکر تو این است به عشق کربلایت

به مسیر اربعینی سوی یار پر کشیدن

محمود ژولیده

❆❆❆❆❆❆❆

من که در پیچ و خم جاده دنیا ماندم

دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟!

یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟

در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم

حلّ این مشکل امروز به دست فرداست

چند سالی است که در حسرت فردا ماندم

در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود

چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟!

من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی

آه ... من با لب تشنه، لب دریا ماندم

چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است

منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم

نوکری روسیَهَم ... جای تعجّب دارد

با تمام بدی‌ام باز هم «آقا» ماندم

یا بگویید: «بیا» یا که بگویید: «برو»

خسته‌ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم

پسر فاطمه نگذار که ناکام شوم

جلوه کن منتظر جلوه طاها ماندم

کربلا ... پای پیاده ... چه قدَر می‌چسبد

من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم

محمد فردوسی


	برگزیده اشعار آیینی به مناسبت پیاده روی اربعین | وب


دوبیتی‌های پیاده روی اربعین


وقت سحر، دعای مرا مُهر می‌کنند

با اشک، نامه‌های مرا مُهر می‌کنند

این اربعین نشد، ولی یک روز می‌رسد

ویزای کربلای مرا مُهر می‌کنند

محمد کاظمی نیا

❆❆❆❆❆❆❆

ما زائر اربعین و عاشوراییم

از نسل غدیر و حضرت زهراییم

با پای پیاده عازم کرببلا

سرباز سپاه زینب کبراییم

❆❆❆❆❆❆❆

با تو نبود مرا نیازی به کسی

در هر نفسم فقط توام هم نفسی

امروز اگر خسته شدم عیبی نیست

فردای قیامتم تو فریاد رسی

❆❆❆❆❆❆❆

از خستگی و درد لبالب باشم

حاشا به شکوه در بر رب باشم

خورشید بسوزان تن من را شاید

یک لحظه شبیه عمه زینب باشم

❆❆❆❆❆❆❆

هر لحظه دعا بهر فرج دارم من

این لطف ز ثامن الحجج دارم من

با پای پیاده می‌روم کرببلا

در هر قدمی ثواب حج دارم من


	برگزیده اشعار آیینی به مناسبت پیاده روی اربعین | وب


مداحی پیاده روی اربعین


اربعین اومده و دلا پریشونه، حسین جانم

عالمی برای تو بی سروسامونه حسین جانم

همه کوله بارشونو یک به یک بستن، سفر کردن

فطرس ملک داره چاووشی میخوونه: حسین جانم

زائر کربلا دست بذار رو زانو یا علی بگو پاشو

زائر کربلا مثل قطره سوی دریا برو دریا شو

زائر کربلا دم به دم؛ قدم قدم زائر آقا شو

ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله


دل به جاده می‌زنن دوباره زینب‌ها، حسین مولا

نغمه یا فاطمه نرفته از لب‌ها، حسین مولا

این زمین بازم به یاد اسرا انگار

میشه پرستاره از آبله‌ها، شب‌ها، حسین مولا

زیارة الحسین یعنی اقتدا به شاه کربلا کردن

زیارة الحسین یعنی کار زینبی برا خدا کردن

زیارة الحسین یعنی هر قدم برا یمن دعا کردن

ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله


قطره‌ایم و با عنایت تو دریاییم حسین مولا

واسه جون دادن به راه تو مهیاییم، حسین مولا

راه کربلا رو خون شهدا وا کرد، چه غوغا کرد

اربعینا سر سفره شهیداییم حسین مولا

توو راه انقلاب مرد و زن؛ پیر و جوون؛ همه علمداریم

سازش نمی‌کنیم هیچ امیدی واسه دشمنا نمی‌ذاریم

با سعی و صبرمون بانگ عجل لولیک الفرج داریم

ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله


محمدمهدی سیار


گروه فرهنگ و هنر وب



همچنین مشاهده کنید