جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

اولین سنگ بنای عراق جدید


اولین سنگ بنای عراق جدید
برای اجرای همه پرسی كنونی توجه به صف بندی موافقین و مخالفین رفراندم بسیار جالب است.
شیعیان و در رأس آنها مرجعیت نجف، كردها و بخشی از سنی های عرب از جمله موافقین برگزاری همه پرسی هستند، برخی از سنی های(سلفی) و دولتهای عربی مخالف برگزاری رفراندم هستند كه از حمایت انگلستان هم برخوردارند.دولت آمریكا كه به دنبال یافتن راه نجات نیروهای نظامی اش در عراق است نیز با روند سیاسی كنونی همراهی دارد ولو آن كه به موازات این همراهی تلاش جدی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن نیروهای اسلام گرا را در دستور كار خود دارد. دولتهای عربی با خشم فراوان به صحنه عراق می نگرند و تلاش می كنند كه مانع ادامه حركت سیاسی مردم در عراق شوند، انگلیس نیز به اشكال مختلف همین راه را دنبال می كند، اما با مطرح ساختن اتهاماتی علیه شیعیان، كردها و ایران، خواستار بازگشت حاكمیت سابق در عراق می باشد؛ این یعنی بنای كجی كه در سالهای دهه ،۱۹۲۰ انگلستان بر عراق حاكم كرد و در اثر این اقدام كشور عراق برای دهها سال گرفتار نابسامانی، كودتا، كشتارهای داخلی و جنگ شد، حتی وضع فلاكت بار كنونی نیز ریشه در آن گذشته دارد.در آن سالها علمای نجف و شیعیان در دو مرحله تلاش كردند تا كشور مستقل و آزاد به وجود آورند: ابتدا در سال ۱۹۱۵ به جهاد با اشغالگران انگلیسی پرداختند كه با همه رشادتها، این قیام منجر به شكست شد. علمای بزرگ در سنین بالا فاصله پانصد كیلومتری نجف تا بصره را یا با پای پیاده و با استفاده از حیوانات و قایق طی كردند. در مسیر راه و میدان جهاد، جهادگران خسارت سنگینی را متقبل شدند، اما هرگز لب به شكایت نگشودند. پس از بازگشت به نجف از این رنج ها برای مردم سخن نگفتند كه این كار را ضایع كردن عمل برای خدای می دانستند و از مصائب امام حسین(ع) و اصحابش در كربلا یاد كردند. در سالهای ۱۹۲۰ تنها علمای نجف و شیعیان بودند كه برای رسیدن به استقلال عراق و حفظ عربیت آن و خارج شدن از تحت الحمایگی انگلیس ابتدا با روش سیاسی و سپس بنا به ضرورت با به كارگیری سلاح با اشغالگران به مبارزه پرداختند.
- مهمترین نتایجی كه ثوره العشرین(انقلاب ۱۹۲۰) شیعیان به بار آورد، این بود كه موفق شد طرح انگلیسی ویلسن را كه در به رسمیت نشناختن دولتی عراقی خلاصه می شد، به شكست بكشاند. این طرح قبل از وقوع انقلاب موارد زیر را مطرح كرده بود:
۱- هندی ساختن عراق با كوچ دادن هزاران هندی به این كشور و وابسته كردن مقدرات و سرنوشت عراق به دولت هند.
۲- اسكان یهودیان مهاجر در عراق تحت حمایت انگلستان و در كنارش سیطره بر فلسطین و تبدیل آن به یك كشور یهودی نشین.
۳- تقسیم عراق از طریق جدا كردن بصره و الحاق آن به هند تا این كه خلیج فارس دریایی انگلیسی- هندی بشود. اشغالگران انگلیسی تعدادی از رجال و مالكین طرفدار خود را در این شهر وادار كردند تا پروتكلی در این زمینه تنظیم كنند.
۴- واگذار كردن موصل به فرانسه و استفاده فرانسه از اقلیت ها برای رسیدن به این مقصود.
به طور كلی ویلسن، نایب السلطنه انگلستان در عراق، معتقد بود كه هیچ ارتباطی میان عراق با سایر كشورهای عربی وجود ندارد، آرزوی او این بود كه در عراق حكومتی شكل گیرد تا این كشور در چارچوب طرح «دمینون» یكی از مستعمرات پادشاهی انگلستان باشد.اما ثوره العشرین در دیدگاه های سیاسی انگلستان نسبت به عراق، تحولات اساسی ایجاد كرد. در نتیجه، نگرشی جدی درباره تشكیل نوعی حكومت محلی به عنوان یك واحد سیاسی قائم به خود آغاز شد.علمای دین برای تحقق اهداف اسلامی و مردمی خود بلافاصله دست به قیام نزدند، بلكه ابتدا سعی كردند با روش های مسالمت آمیز خواسته های خود را تحقق بخشند. برای نمونه به یكی از نامه های آیت الله شیخ الشریعه به نایب السلطنه انگلستان در عراق اشاره می شود: «شما در این مدت طولانی كه تظاهرات و اجتماعات به وقوع پیوست، مطلع شدید و تجربه كردید كه اهالی عراق راه صلح و آرامش را می پیمایند و خواستار حقوقی هستند كه دولتهای بزرگ درباره آزادی ملت ها تصویب كرده اند و در ابتدای امر شما هم وعده دادید. خواسته های آنان معقول و مشروع و به دور از هر گونه شائبه و نیرنگ است. آیت الله شیرازی(مرجع وقت) نیز به طور مكرر، قولاً و كتباً وجوب حفظ آرامش عمومی و ترك هر گونه اقدامی را كه مخل امنیت باشد، مورد تأكید قرار دادند، ما هم فتوا به وجوب آرامش و حرمت قیام و فساد دادیم، اما خبر عجیبی به ما رسید كه تأیید آن برای ما سخت و مشكل بود. فرزند آیت الله شیرازی و گروهی از اهالی كربلا و حله دستگیر شده اند، در حالی كه آنها هیچ گناهی ندارند جز مطالبه آنچه دیگر برادرانشان خواستار آن هستند. خلاصه این كه افكار و اندیشه ها مشوش، رفته رفته منجر به اخلال در نظمی كه شما خواستار حفظ آن هستید خواهد شد. به نظر ما اصلح است دستور دهید قبل از آن كه كار به جایی برسد كه دیگر علاج آن از قدرت و توان ما خارج شود، سریعاً آنها را آزاد كنند.» شیخ الشریعه ۸ شوال ۱۳۳۸. هنگامی كه حاكم بریتانیا در عراق به این درخواست پاسخ مثبت نداد، جرقه های انقلاب در الرمیثه و مناطق فرات مركزی زده شد و مذاكرات مسالمت آمیز میان شیخ الشریعه و حاكم بریتانیا قطع شد.از این رهگذر علمای بزرگ و سران عشایر شیعه(فرات مركزی) بسیار فداكاری كردند، خون های زیادی از این مردمان ریخته شد برخی از سران اعدام و بعضی به هندوستان تبعید شدند.به راحتی می توان ارزیابی كرد كه طرح هندی ساختن عراق از طریق الحاق بصره به هند و مهاجرت هندیها به عراق چه نتایجی در پی داشت. در صورتی كه این طرح اجرا می شد، میلیونها هندی برای اسكان به این كشور سرازیر می شدند و عراقی های عرب، اقلیت كوچكی می شدند. حتی آنهایی كه عادت دارند ثوره العشرین را مشوه جلوه دهند و وقایع آن را تحریف كنند تا با تمایلات و دیدگاه های طائفه ای و سیاسی شان منطبق باشد، نتوانسته اند این موضوع را رد كنند كه طرح هندی ساختن عراق و تبدیل خلیج فارس به خلیج هندی حتماً موفق می شد و این ثوره العشرین بود كه با رهبری مجتهدین شیعه و فداكاری عشایر فرات مركزی تمام مناطق عراق را دربرگرفت و آن طرح را به شكست كشانید و عراق را به عنوان بخشی از میهن عربی حفظ كرد و مانع از ویرانی فرهنگ و میراث آن شد.انگلیس نیز از آن روز تاكنون در حال انتقام گیری از شیعیان است. پس از آن كه در اثر مجاهدت شیعیان عراق از تحت الحمایگی انگلستان به ظاهر خارج شد، انگلیسی ها از میان اعراب سنی كه ۱۹درصد از جامعه عراق را تشكیل می دادند، افرادی را برای حكومت كردن بر كشور انتخاب كردند و در اولین دولت عراقی تنها یك وزیر شیعه حضور داشت.
در اولین قانون اساسی موقت به سال ۱۹۲۵ تلاش كردند این مشكل را به طور نظری حل كنند. از این رو اصل ششم از میان ۱۲۳ اصل قانون اساسی را به این امر اختصاص دادند تا بیانگر توجه یكسان رژیم به همه هموطنان باشد. در این اصل تصریح شده است كه هیچ تفاوتی از نظر حقوقی بین عراقی ها در مقابل قانون وجود ندارد، هر چند در ملیت، دین و زبان با هم تفاوت داشته باشند «، با وجود این، این اصل نتوانست مانع اقداماتی شود كه حضور و مشاركت اكثریت شیعه را نادیده می گرفت.شیعیان عراقی به اتهام ایرانی بودن از قدرت دوری كردند، و تلاش گسترده ای در كتب درسی و تاریخی صورت گرفت تا ثوره العشرین به فراموشی سپرده شود و قهرمانان واقعی ملی و مردمی ناشناخته بمانند. اگر در لیبی هنوز از عمر مختار و یارانش برای مقابله با اشغالگران ایتالیایی به نیكی یاد می شود و موجب افتخار مردم است، اما در عراق هرگز اجازه داده نشد تا از آیت الله محمدتقی شیرازی، شیخ الشریعه اصفهانی، مهدی الخالصی، محمد جواد الجزایری، جواد جواهری، كاشف الغطاء، سید عبدالرزاق حلو، سید محمد سعید حبوبی، سید مهدی حیدری، سید عیسی كمال الدین و سید بحرالعلوم تجلیل شود و هر گونه یادی از آنها گناه و اتهامی به حساب آوردند كه متهم می باید تحت تعقیب قرار گیرد، آن هم به اتهام طائفه گری و شعوبی بودن. این در حالی است كه مجسمه عبدالحسن سعدون در مركز بغداد نصب شده است؛ فردی كه با تمام وجود سرسپرده انگلیس و حافظ منافع آنها بود.جالب است كه در ابتدای سقوط رژیم صدام، مجسمه سعدون توسط مردم سرنگون شد اما مجدداً آن را نصب كردند.شاید عراق تنها كشوری باشد كه اجازه داده نشد مردم قهرمانان واقعی خود را بشناسند و در مقابل مزدوران و سرسپردگان به بیگانگان به عنوان بانیان عراق معرفی شدند.آگاهی از آنچه طی نود سال اخیر بر عراق گذشت می تواند ما را در درك رفتار مراجع و رهبران شیعه از یك طرف و از جانب دیگر در اقدامات دولتهای عربی، انگلیس و جریانهای سلفی- وهابی و بعثی یاری كند.تصویب قانون اساسی دائمی كه با نظر اكثریت مردم عراق(شیعه و كرد) نوشته شده، سنگ بنایی است كه می تواند ساختار قدرتمند مردمی برای كشور در آینده ایجاد كند.ابراز نگرانی شاه اردن از تشكیل هلال شیعی و سخنان وزیر خارجه عربستان در مورد خطر نفوذ و تسلط ایران بر عراق ادامه حكایتی است كه توسط این نوع جریانات ارتجاعی علیه مردم عراق جریان داشته است، همان گونه كه در گذشته شیعیان عرب عراق را به اتهام عجم بودن سركوب كردند و رهبران آزادیخواه و استقلال طلب عراق را به گناه ایرانی بودن با سنگ تهمت كوبیدند، حال نیز همان روشها و شیوه ها در جریان است.شرایط قدرت های غربی و اشغالگر و حامیان منطقه ای آنها مانند شرایط دهه ۱۹۲۰ است. اما شرایط شیعیان و كردها كه اكثریت ۸۰ درصدی جامعه عراق را تشكیل می دهند، مانند آن زمان نیست. رهبران این جامعه به خوبی راه كسب قدرت را یافته اند و با شناخت عمیقی كه از برنامه های دولت های غربی و نیروهای طایفه گرا آموخته اند چنان ماهرانه در صحنه بازی می كنند كه برای ناظران این مهارتها قابل باور نیست؛ یعنی چگونه می شود در حالی كه كشور در آتش اشغال و تروریزم می سوزد، اكثریت جامعه عراق با عبور از میان آتش و خون، آینده ای را برای خود برپا می كنند كه ادامه ستمگری و طائفه گری غربی و قومی را برای همیشه در عراق به خاك می سپارد. امروز مردم عراق امتحان بسیار سختی را پس می دهند و شاید كمتر ملتی باشد كه با همه بیدادهایی كه بر آن رفته هنوز سرپا ایستاده و با چنگ و دندان برای حفظ هویت اسلامی و ملی خود تلاش می كند.گرچه تصویب قانون اساسی دائمی برای ساختن آینده عراق كافی نیست، اما مهمترین سنگ بنایی است كه اگر درست نصب شود، بنایی كه بر آن ساخته خواهد شد مستقیم رو به سوی آسمان بالا خواهد رفت و مردم عراق و منطقه شاهد كشوری آرام، آباد، با حكومتی مردمی خواهند شد؛ به امید آن روز.

محمدجعفر جوادی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید