دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا


عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا
تركها در اروپا اول مسلمان و در مرحله بعد ترك هستند. از تعداد چند صد نماینده مجلس فقط تعداد اندكی از آنان به زبان خارجی صحبت می كنند. خانم های ترك كه پای بند دین هستند حتی در مراسم بسته زنانه نیز پا یبند حفظ حجاب خود هستند. در مراسم روز زن كه مقارن با تولد حضرت زهرا است، مراسمی در اقامتگاه سفیر جمهوری اسلامی ایران در آنكارا برگزار شده بود و با اینكه این میهمانی صرفا اختصاص به خانم ها داشت تا راحت باشند، برخی از خانم های حزب فضیلت كه شركت كرده بودند علی رغم اینكه اجازه هیچ نوع عكس برداری داده نشده بود، حاضر نشدند حجاب خود را از سر بردارند. این نوع تقید موجب تحسین خانم های ایرانی شده بود. سفارت ایران در آنكارا در نقطه اعیان نشین شهر واقع است و بین دو هتل شرایتون و هتل هیلتون قراردارد. در ماه مبارك رمضان و به هنگام افطار این خیابان كه مركز تجاری شهر هم هست، از عابرین خالی می شود.فرانسوا دینیو وزیر فرانسوی در كتاب« به آنچه ایمان دارم» می نویسد، علی رغم اینكه ۵۴۱ سال از آمدن تركهای مسلمان و رسیدن آنها به قاره اروپا و سیطره آنها بر استانبول و رسیدن شان بر دروازه های وین و تسلطشان بر امپراتوری رومانیای شرقی و مركز كلیسای ارتودوكس می گذرد، ولی هنوز مورد قبول ما واقع نشده اند و ما نتوانسته ایم، آن را هضم كنیم.
این نوع نگرش اروپا به تركیه مسلمان، به سابقه تاریخی نگاه اروپا به تركها كه مبتنی بر دو عامل اساسی است، برمی گردد:
اول - نگاه اروپا به خود اسلام به عنوان یك دین كه مسیحیان آن را به عنوان رقیبی خطیر نسبت به مسیحیت نگاه می كردند و بدون هیچ گونه خستگی آنقدر كوشیدند تا مسلمانان را از آندلس خارج كردند و وقتی تركها بر بخشهایی از اروپا مسلط شدند با همان روحیه و نگاه با آنان مواجه شدند.
دوم - این است كه تركها از ابتدا و حتی تا دهه های اخیر از تاریخشان، قبل از اینكه ترك باشند، مسلمانانی پایبند به دینشان بودند، و كشورگشایی های اولیه آنان در سرزمینهای اروپایی بوده است. پیوند تركها با اسلام به حدی از قوی بود كه وقتی یك نفر اروپایی اسلام می آورد، گفته می شد كه « ترك» شده است.
این تصویر به ظاهر منفی از پیشینه استیلای تركهای عثمانی بر اروپا، خود موجب شد تا زمینه های وحدت نظر درباره اروپای واحد را در برابر تعدیهای عثمانی به وجود آورد. اكثر همپیمانی های كشورهای اروپایی در مقابل دشمن مشترك یعنی عثمانی بود. همانگونه كه اسلام موجب یكپارچگی تركها شده بود، مسیحیت هم در برابر تركها، موجبات یكپارچگی آنان را فراهم آورده بود.با این پیشینه تاریخی كه فاصله بین اروپا و تركیه را تا این حد ژرف و عمیق نشان می دهد، در سال ۱۹۲۳ آتاتورك از بقایای كشور پهناور عثمانی كه هر بخشی از آن به تصرف یكی از مدعیان در آمده بود، تركیه امروز را بنیان گذارد. نگاه آتاتورك به اروپا نگاهی متفاوت از گذشتگان بود كه او تمدن اروپا را برای تركیه جدید… تمدنی نجات بخش برای رسیدن به سعادت و قدرت” پنداشته بود.گرایش تركیه به سوی اروپا از دیدگاه و منظر آتاتورك یعنی دوری جستن از اسلام بود و آتاتورك با این هدف كوشید تا به گمان خود بهانه اسلام ستیزی اروپا را كه برای مقابله با تركیه استفاده می شد، از آنان بگیرد. برای تحقق این تصور، اقدامات زیادی صورت گرفت كه از آن جمله می توان به چند مورد زیر اشاره كرد:
* ممنوعیت پوشش لباسهای ملی كه نشانه ای از گذشته و مسلمان بودن تركها بود، مثل؛ لباسهای روحانیون، حجاب خانم ها و كلاهی كه در آن زمان مرسوم بود و مردان برسر می گذاشتند.
* در بعد فرهنگی، تبدیل حروف الفبای عربی به حروف لاتین. بهانه این اقدام سهولت یادگیری زبان تركی برای خارجیان بود. این اقدام تنها تغییر حرف الفبا نبود بلكه جدا كردن تركیه جدید از گذشته اش بود.
* در بعد سیاسی و دینی، اعلام لائیك بودن دولت. در عین حال ممنوعیت كلیه فعالیتهای اجتماعی كه رنگ مذهبی داشت.
شاید آتاتورك در خلال ۱۵ سال رهبری تركیه، توانسته بود برخی اهداف مورد نظر خود را برای نزدیكی به فرهنگ غرب تحقق بخشد ولی از آنچه كه اروپا در آن روزگاران در دستیابی به آنها داشت، از جمله گسترش حقوق شهروندی، توسعه سیاسی و اقتصادی، غفلت كرده بود. نكته بسیار مهم این است كه آتاتورك به عنوان رهبر بزرگ تركیه و همچنین معتقدان به راه او و پیروان او در همان عصر و در ایام بعد از آن، تصور و دیدشان از فرهنگ اروپایی محدود به ظواهر اروپا شده بود و این همان چیزی است كه سالها موجب اختلاف و به وجود آوردن فاصله بین اروپا و تركیه شده است. درك آتاتورك از لائیسیته، دوری از دین و نادیده گرفتن حقوق اقلیتهای قومی بود. در زمینه آزادیهای اجتماعی و دموكراسی با توجه به تك حزبی بودن حكومت در عصر آتاتورك و دوره ما بعد او ( در زمان عصمت اینونو)، پیروان تفكر لائیسیته در تركیه حرفی در این زمینه ها برای نسلهای بعد نداشتند. غرب گرایی برای كشورهایی همانند ایران و یا تركیه كه می خواستند اروپا را الگو قرار دهند، با این سؤال مواجه بودند كه كدام یك از نمونه ها را الگو قرار دهند و از كدامین كشور این نمونه برداری باید صورت گیرد؛ به دلیل اینكه، اروپا در آن مقطع یك كشور واحد نبود و گرایش به غرب مفهوم مبهمی داشت.
حوادث بعد از جنگ دوم جهانی
سیطره كمونیست بر اروپای شرقی و احاطه شدن تركیه از شمال، غرب و شرق با كشورهای همپیمان شوروی، موجب نگرانی تركیه شده بود و این امر سبب پیدایش مرحله بسیار مهمی در تاریخ تركیه و اروپا شده بود. نقش آمریكا در كمك به اروپا برای خروج از این معضل بسیار مهم بود. با به وجود آمدن پیمان ناتو در سال ۱۹۴۹ برای حمایت امنیتی از اروپا و طرح مارشال برای كمك اقتصادی به كشورهایی كه در منطقه همپیمان آمریكا بودند، گام مهمی برای این كشورها به حساب می آمد. بر این اساس تركیه كه مترصد استفاده از این گونه فرصتها بود در سال ۱۹۵۲ به پیمان ناتو پیوست. از سوی دیگر با توجه به به وجود آمدن بازار مشترك اروپا در سال ،۱۹۵۸تركیه كوشش داشت تا عضو این سازمان اقتصادی اروپایی نیز بشود. تركیه از این درخواست دو هدف داشت اول، همگنی با غرب بود كه در بعد امنیتی ایجاد شده بود و اكنون می خواست در بعد اقتصادی نیز به وجود آید. دوم، رقابت با یونان بود كه دو ماه قبل از آن تاریخ، درخواست عضویت در بازار مشترك اروپایی را مطرح كرده بود. وزارت خارجه تركیه این اعتقاد را داشت كه در تمام مراكز منطقه ای و بین المللی كه یونان عضویت دارد، تركیه نیز باید حضور داشته باشد، تا یونان نتواند از آن جایگاه برضد تركیه اقدام كند.در سال ۱۹۶۱ با بررسی عضویت یونان موافقت شد و دو سال بعد یعنی در سپتامبر سال ۱۹۶۳ بر اساس اتفاقیه آنكارا بررسی عضویت تركیه بعد از گذراندن مراحل زیر مورد موافقت قرار گرفت. این مراحل عبارت بودند از : ۱- مرحله آمادگی، ۲- مرحله انتقالی، ۳- و مرحله اتحاد گمركی.
برای مراحل اول و دوم مشكلی از سوی طرفین وجود نداشت و برای شروع مرحله دوم، تركیه در سال ۱۹۶۷ درخواست خود را تقدیم كرد ولی در سالهای ۱۹۷۰ تحولاتی در زمان نیكسون بین غرب و شرق و بخصوص بین نیكسون و شوروی رخ داد كه موجب شد تركیه به سوی آمریكا تمایل بیشتری پیدا كند. مهمتر اینكه عضویت در معاهده گمركی بدون عضوت كامل برای تركیه زیان آور بود و لذا در سال ۱۹۷۸ دولت اجویت درخواست كرد كه به مدت ۵ سال بررسی تحقق عضویت به تأخیر افتد كه این امر خود مقدمه توقف پیوستن تركیه به بازار مشترك شد. به همان اندازه كه تركیه از اروپا دور می شد، یونان به جامعه اروپا نزدیكتر می شد و درحالی كه یونان در سال ۱۹۸۱ عضویت كامل بازار مشترك و جامعه اروپا را به دست آورد، تركیه از این مجموعه دورتر شده بود.در سالهای قبل از ۱۹۸۰ میلادی كه كودتای معروف نظامی در تركیه برای تحكیم اركان دولت صورت گرفت، دو حادثه مهم اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی و همچنین پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوسته بود كه این هر دو عامل سبب تمایل بیشتر تركیه به آمریكا شده بود. لشكر كشی تركیه در سال ۱۹۷۴ به قبرس و استقرار نظامی در جزء شمالی این جزیره موجب انزوای تركیه در جهان و بخصوص در غرب شده بود و لذا گرایش به آمریكا و دریافت كمكهای مالی و نظامی از آمریكا در این مقطع، فرصت بسیار خوبی برای دولتمردان تركیه در گرایش هرچه بیشتر به آمریكا به وجود آورده بود. این عوامل از سوی دیگر موجبات دوری تركیه از اروپا را فراهم آورد. در سال ۱۹۷۸وقتی كه به صورت ناگهانی تورگوت اوزال نخست وزیر وقت تركیه درخواست عضویت كامل در جامعه اروپا را مطرح كرده بود شرایط تغییرات زیادی كرده بود.شرایط برای عضویت تركیه سخت تر از گذشته شده بود. علاوه بر اینكه یونان به عنوان یك عضو كامل حق وتو داشت و مانع اصلی پیوستن تركیه شده بود، مسائل حقوق بشر، توانمندی اقتصادی اعضاء، حضور نظامی تركیه در شمال قبرس و بالاخره اقدامات نظامی تركیه در سركوب كردن كردها كه در سال ۱۹۸۴ فعالیت نظامی و جدایی طلبانه خود را به رهبری اوجلان شروع كرده بودند، پیچیدگی و بهانه جویی های زیادی برای عضویت تركیه به وجود آورده بود. درخواست تركیه ۵/۲ سال طول كشید و همانگونه كه توقع می رفت با پاسخ منفی مواجه شدند.بعد از فروپاشی شوروی در سال ،۱۹۹۱ به وجود آمدن جمهوریهای مستقل تركی زبان یكبار دیگر تركیه را از پیوستن به اروپا منصرف كرد و نظر تركیه به سمت نزدیكی به این جمهوریها و تشكیل همپیمانی با آنان معطوف شد. علاوه برآن تورگوت اوزال نخست وزیر وقت كوششی مثبت در جهت به وجود آوردن سازمان اقتصادی كشورهای مشرف بر دریای سیاه را بكار برد و به جبران عدم راهیابی به جامعه اروپا با كمك دیگر كشورهای سازمان را پایه گذاری كرد.
دو حادثه مهم برای پیوستن تركیه به اروپا در سالهای بعد از فروپاشی شوروی رخ داد: اول روی آوری مجدد تركیه به پیوستن به اتحادیه گمركی اروپایی بود كه در سال ۱۹۹۶ تحقق پیدا كرد. باید اذعان كرد كه پیوستن به اتحادیه گمركی اروپا سالیانه ۵/۲ تا ۳ میلیارد دلار برای تركیه زیان به بار می آورد و حتی وقتی كه اروپا تصمیم گرفت كه برای جبران این خسارتها كمكی ۲ میلیارد دلاری به تركیه كند با وتوی یونان مواجه شد. حادثه دیگر، كوشش كشورهای شرق اروپا كه به تازگی از زیر سیطره شوروی آزاد شده بودند، برای پیوستن به سازمان وحدت اروپا بود. در دسامبر ۱۹۹۸ ، ۱۱ كشور شرق اروپا درخواست عضویت در سازمان اتحادیه اروپا را تقدیم كردند كه در دو مقطع زمانی مورد موافقت قرار گرفت. این درحالی بود كه نام تركیه حتی برای بررسی عضویت در فهرست قرار نداشت. این برخورد غیر منصفانه و تبعیض آمیز كه اروپا در حق تركیه روا داشت، مقامات تركیه را به اتخاذ تصمیمهای انتقامجویانه متفاوتی واداشت؛ از جمله عدم حضور در جلسات جامعه اروپا و همچنین تصمیم اعلام انضمام قبرس شمالی به خاك تركیه. این اقدام اروپا نسبت به تركیه نشان داد كه راه دستیابی تركیه به اروپا آنگونه كه آتاتورك گمان می كرد، باز نیست.از سال ۱۹۹۸ تا كنون تحولاتی در زمینه پذیرش تركیه رخ داده است كه منتهی به قبول بررسی عضویت تركیه در اتحادیه اروپا شده اند. به علاوه در این فاصله و از زمان آقای اجویت نخست وزیر سابق تاكنون اقداماتی در جهت تعدیل برخی قوانین و بندهای قانون اساسی تركیه و اصلاحات ساختاری صورت گرفته است كه همگی مورد قبول اروپا واقع شده است.
موانع پیوستن تركیه به اتحاد اروپا
از امضای پروتكل آنكارا در سال ۱۹۶۳ كه بررسی عضویت كامل تركیه پذیرفته شد تا كنون ۴۲ سال می گذرد و باتوجه به بهانه هایی كه توسط اروپا تراشیده شد، نشان داده شده است كه اروپا در پذیرفتن تركیه رفتاری همانند دیگر كشورهای متقاضی عضویت ندارد و با بهانه تراشی های مختلف سعی می كند تحقق این خواسته را به تعویق اندازد. بعد از امضای پروتكل آنكارا تا اواخر دهه ۷۰ و مشخصاً تا سال ۱۹۷۸ عضویت در بازار مشترك اروپا مبتنی بر توانمندی اقتصادی كشور متقاضی بود كه محدود به عضویت در اتحادیه گمركی اروپا می شد. در این سال با درخواست آقای بلنت اجویت نخست وزیر وقت تركیه، بررسی عضویت تركیه ۵ سال به تعویق افتاد كه این امر همزمان شد با برخی تحولات مهم در داخل تركیه كه مهمترین آنها كودتای ۱۹۸۰ و برخوردهای دولت با گروههای چپ و نیروهای جدایی طلب كرد بود كه راه پیوستن تركیه به اروپا را سخت كرد. این در حالی است كه در گذشته تنها صلاحیت اقتصادی مورد نیاز بود اما بعد از آن تاریخ عوامل دیگری همانند دمكراسی، آزادی، حقوق بشر، مسئله كردها كه از دید اروپا اقلیتی بودند كه حقوقشان در تركیه تضییع شده بود و بالاخره مسئله قبرس نیز اضافه شده بود.
نكات مهمی كه برای عضویت تركیه مد نظر هستند، به صورت خلاصه عبارتند از:
عدم ثبات اقتصادی
تا دوره قبل از آقای اوزال اقتصاد تركیه بیشتر دولتی و كمتر در اختیار بخش خصوصی بود ولی بعد از این دوره اقتصاد تركیه شكوفایی بالایی پیدا كرد و ارتباطات اقتصادی بین المللی و به خصوص با اروپا به صورت چشمگیری افزایش یافت و توازن نسبی بین صادرات و واردات كشور به وجود آمد. علی رغم این تغییرات مسئله تورم همچنان بالا و بعضاً به ارقامی بالای ۱۰۰ درصد هم می رسید و میزان بیكاری بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بود كه قبول این ارقام برای اروپا به مفهوم هزینه كردن میلیاردها دلار بود تا این كه بتوان جایگاه اقتصادی تركیه را بهبود بخشید. البته در سالهای اخیر و بعد از برطرف شدن بحرانهای اقتصادی سالهای اخیر كه دولت توانست به خوبی از آنها بگذرد، شرایط بهبود نسبی یافت. خروج از بحرانها خود نشان از توانایی دولت برای مقابله با ناسازگاریهای اقتصادی بوده است.
نسبت بالای جمعیت
جمعیت بالای تركیه نكته ای است كه اروپا را نگران می كند. بر اساس آمار چنانچه رشد جمعیت تركیه به صورت فعلی بوده باشد، در خلال سالهای قرن ۲۱ تعداد سكنه تركیه ۱۵۰ الی ۲۰۰ میلیون نفر خواهد بود كه این ارقام بیشترین رشد جمعیت را نشان می دهد و تركیه كشوری با بیشترین جمعیت در اروپا خواهد بود به گونه ای كه جمعیت تركیه به تنهایی بیش از جمعیت آلمان و فرانسه خواهد شد. به علاوه آزادی تحرك نیروی كار تركیه از كشوری به كشور دیگر، موجب نگرانی دولتهایی خواهد شد كه نسبت بیكاری بالا و عدد بیكاران زیادی دارند.
دمكراسی، آزادی و حقوق بشر
بعد از كودتای ،۱۹۸۰سختگیری هایی كه دولت نظامی تركیه نسبت به آزادیهای فردی و تشكیل احزاب و دمكراسی اعمال می كرد، موجب نگرانی اروپا شده بود. تشكیل شورای امنیت ملی و عضویت ارتش در این شورا و نظارت نظامیانی كه در شورای امنیت ملی تركیه حضور داشتند، بر امور داخلی و خارجی تركیه و همچنین مسئله كردها كه بعد از دستگیری اوجلان ابعاد گسترده تری پیدا كرده بود، موجبات توجه اروپا را فراهم كرده بود. تركیه موضوع حقوق بشر را دخالت در امور داخلی كشورها قلمداد می كرد و موضوع كردها را نیز یك امر ملی و داخلی می دانست و احتمال می داد كه حامیان طرح موضوع كردها قصد لطمه زدن به تمامیت ارضی تركیه را دارند، لذا نسبت به هر دو موضوع ملاحظات بجایی داشت. البته تركیه در زمینه حقوق بشر و مسئله زندانیان و عدم اجرای اعدام، گامهای مهمی برداشت كه مقبولیت خوبی در اروپا به وجود آورد.
موضوع قبرس و رابطه با یونان
رابطه با یونان بعد از وقوع زلزله دریای مرمره و خسارت مالی و انسانی كه به تركیه وارد شد، سبب به وجود آمدن زمینه عاطفی بین تركیه و یونان شد و كمكهای انسان دوستانه ای كه یونان به تركیه كرد مقدمه ای برای برقراری ارتباط بهتر بین دو همسایه شد و بهانه ای شد برای تغییر نوع نگرش دو كشور همسایه كه مدت ۳۰ سال دشمنی یكدیگر را در بین مردم ترویج كرده بودند. اختلافات تركیه با یونان در زمینه تعیین حدود مرز آبی در دریای اژه، حدود هوایی در مرزهای دریایی، مسئله حضور تركیه در شمال جزیره قبرس به عنوان دفاع از تركهای این جزیره و بالاخره موضوع اقلیت تركهای شمال شرق یونان و موضوع ارتدوكس های یونانی در استانبول از مسائل فی مابین دو كشور بود كه مقرر شد در كمیته هایی كه به همین منظور به وجود آمدند به تدریج مورد بررسی قرار گیرند. اتفاق مهمی كه در این موقعیت به وقوع پیوست این بود كه یونان دست از «وتو» كردن عضویت تركیه برداشت و موضوع عضویت تركیه را به خود جامعه اروپا واگذار كرد كه متناسب با صلاحیت تركیه و ضوابط اروپا نسبت به آن اتخاذ تصمیم شود. این امر تحول مهمی بود كه در روابط دو كشور به وقوع پیوست.مسئله قبرس و به خصوص بعد از این كه قبرس یونانی به عضویت اتحادیه اروپا درآمد، پیچیدگی بیشتری پیدا كرد و همچنان از مسائل مهم و مورد توجه تركیه باقی مانده است. تركیه به آسانی حاضر نیست كه دست از قبرس شمالی بردارد و این موضوع همچنان مورد بحث اروپا و تركیه است.
اختلافات فرهنگی
آقای اردوغان نخست وزیر تركیه اخیراً گفت كه اگر تركیه در اتحادیه اروپا پذیرفته نشود، نشان از آن است كه اتحادیه یك باشگاه مسیحی است. از طرف دیگر ۷ تن از رؤسای احزاب دمكرات مسیحی اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۷ طی بیانیه ای اعلام كردند كه پیوستن تركیه به اتحادیه اروپا نه در كوتاه مدت و نه در بلند مدت ممكن نیست؛ برای این كه اروپا در حال «دگرگون كردن برنامه فرهنگی» خود است.
با این دیدی كه از اروپا نسبت به تركیه مسلمان وجود دارد و با نگرش به سابقه ۴۲ ساله ای كه از اولین درخواست عضویت تركیه می گذرد، می توان با حدس قریب به یقین گفت كه راه رسیدن به این هدف كوتاه مدت و آسان نیست. فهرست خواسته های اروپا از تركیه روزبه روز بلند بالاتر می شود و شرایط عضویت برای تركیه مرحله به مرحله سخت تر می شود. نباید دور از ذهن داشت كه مانع اصلی عضویت تركیه كه در نهایت علنی خواهد شد، همان است كه آقای اردوغان بر زبان آورد و رؤسای ۷ حزب دمكرات مسیحی گفتند: مانع اصلی عضویت تركیه، مشكل فرهنگی است. شرایط اقتصادی و مسائل اجتماعی دولتهای اروپایی یونان، اسپانیا و پرتغال كه در گذشته به عضویت اتحادیه درآمدند و یا شرایط اقتصادی، دمكراسی و رعایت حقوق بشر در ۱۱ كشوری كه در سالهای اخیر به اتحادیه پیوستند به یقین بهتر از تركیه نبوده است، بلكه شرایط تركیه در برخی زمینه ها و به خصوص در زمینه اقتصادی در حال حاضر بهتر از وضعیت اقتصادی و اجتماعی این كشورها به هنگام پیوستن به اتحادیه بوده است. ولی مشاهده می شود كه آنان به آسانی پیوستند اما تركیه همچنان باید پاسخگوی لیست بلند بالای خواسته های اروپا بوده باشد. به عنوان مثال از تركیه خواسته می شود كه مشكل قبرس را حل كند ولی از یونان و یا قبرس به هنگام درخواست عضویت خواسته نشده بود كه مشكلشان را با تركیه كه عضو ناتو است و در بسیاری از كمیسیونهای اروپایی و غربی حضور دارد، حل كنند.
موضوع كردی
در چند دهه قبل موضوع كردها از مسائل مهم و پیچیده منطقه به نظر می آمد و هریك از كشورهای منطقه به گونه ای كه با سیستم های منطقه ای خودشان مناسب تشخیص می دادند با كردها برخورد می كردند. در بین كشورهای منطقه ایران بهترین رابطه را با كردهای ایرانی و با كردهای عراقی برقرار كرده بود. از آن هنگام كه اوجلان با كمك جاسوسهای غربی و اسرائیلی به دام امنیتی های تركیه افتاد و از دید آنان موهبت بزرگی نصیب تركیه شد، مشكلات تركیه با كردها اوج گرفت و كرد جماعت كرد در دنیا قومیت شناخته ای شد. اوج گیری موضوع كردها خیانتی بود كه اسرائیل به عنوان دوستی در حق تركیه مرتكب شد. اسرائیل برای ایجاد كردستان بزرگ گام برمی دارد و نیك می داند اگر این امر تحقق یابد هم كشورهای منطقه درگیری جدیدی خواهند یافت و هم این كه این كردستان نیاز به طرفهای تندرو غیر عرب و عجمی همانند اسرائیل خواهد داشت.علی رغم دستگیری اوجلان كه مزاحمتی دوچندان برای تركیه به وجود آورد، تركیه حاضر نبود با كردهای جدایی طلب سر آشتی نشان دهد ولی اكنون با قوت گرفتن موضوع پیوستن تركیه به اروپا، فشار غرب بر تركیه افزایش یافته و طرح راه حلی مقبول برای پاسخگویی به اروپا درباره موضوع منطقه كردنشین، الزام آور شده است. یك دهه قبل حتی بردن نام كرد و كردستان و پذیرش حقوق قوم كرد در این كشور ممكن نبود ولی اكنون تغییرات اساسی به وجود آمده است.تركیه و هر كشور دیگر منطقه نسبت به موضوع استقلال كردها و به وجود آمدن كردستان بزرگ كه هدف اسرائیل است حساسیت بالایی دارند و تن به قبول این موضوع نخواهند داد ولی با توجه به سختگیری هایی كه برخی كشورهای همسایه درباره كردها اعمال می كردند، اكنون تغییر رویه آسان به نظر نمی آید. البته اروپا نیز در جهت استقلال كردها و به وجود آمدن منطقه كردی مستقل گام برنمی دارد.
موضوع حضور ارتش در عرصه سیاسی كشور
ارتش در تركیه مورد احترام عموم است. در بسیاری از كشورهای جهان سوم ارتش یكی از اركان تشكیل دهنده دولتها و یا حامی آنها است. در برخی كشورها ارتش هیمنه خود را از ماورای پرده و از طریق برخی احزاب حاكم اعمال می كند. در تركیه ارتش جایگاه حكومتی و حضوری قدرتمندانه دارد به دلیل این كه به مردم باورانده شده است كه حامی نظام است و بقای نظام بستگی به قدرت و قوت ارتش دارد. ارتش كودتاهای ،۱۹۶۰ ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰ را در تركیه رهبری و در ۱۹۹۷ نیز شبه كودتایی را علیه اربكان اعمال كرد. بنا به شهادت برخی آمار از سال ۱۹۳۲ (سال تأسیس جمهوری جدید) تا سال ،۱۹۸۷ به مدت ۲۵ سال و ۹ ماه و ۱۸ روز یعنی نیمی از مدت ۵۵ سال حكومت جدید در تركیه ارتش نقش حكومتی داشته و حضوری تأثیرگذار اعمال كرده است. حضور قدرتمند ارتش در شورای امنیت ملی كه از اركان تصمیم گیر سیاستهای كلان اقتصادی و سیاست خارجی و داخلی تركیه است، نشانه بارز این امر است. بهانه نقش ارتش در حكومت درگیریهای حزبی و بی اعتمادی به ایفای نقش سازنده نیروهای سیاسی و مدنی در تركیه در جهت اجرای سیاستهای آتاتورك است. رابطه خوب تركیه با اسرائیل نتیجه سیاست ارتش و با توجیه تنهایی تركیه در بین عربهای منطقه است. اروپا خواستار كاهش نقش ارتش در تصمیم گیریهای سیاسی داخلی و خارجی و عدم عضویت علنی در شورای امنیت ملی تركیه به عنوان عضو مؤثر است. با این تحلیل برخی از رسانه های تركیه باور ندارند كه ارتش تركیه از پیوستن این كشور به اتحادیه اروپا نظری مثبت دارد ولی ارتش بارها بر حمایت خود از پیوستن تركیه به اتحادیه را تأكید كرده است.
زمینه هایی كه تركیه برای پذیرش پیوستن به اتحادیه، از آنها استفاده كرد
برای پیوستن به اتحادیه اروپا تركیه علاوه بر برآورده كردن نیازهای مورد توجه اروپا از برخی امتیازاتی كه در عرصه منطقه ای و بین المللی دارد استفاده كرده است. برخی از این امتیازات دائمی و ذاتی است و برخی دیگر عرضی هستند ولی در هر حال هر دو بعد آن قابل طرح شدن هستند. این زمینه شامل موارد زیر هستند:
۱) عضویت در ناتو
تركیه از دیرباز عضو ناتو است و یكی از دلایلی كه برای اثبات حقانیت خود جهت پیوستن به اتحادیه ارائه می كند، همین عضویت در ناتو است این موضوع كه چرا از ارتش پرشمار تركیه به عنوان نمونه مثبت نام برده می شود ولی از جمعیت زیاد تركیه به عنوان تهدید و به صورت منفی یاد می شود، از موادی است كه تركها به اروپایی ها خرده می گیرند.
۲) داشتن دبیركلی كنفرانس اسلامی
با این پوشش تركیه توانست از موضع گیریهای احتمالاً تندی كه ممكن بود برضد اروپا، آمریكا و غرب توسط كشورهای اسلامی در زمینه مسئله فلسطین و جنگ آمریكا در عراق اتخاذ شود، جلوگیری كند. تركیه از مقبولیت خود در جهان اسلام كه توانسته بود دبیركلی كنفرانس را به دست آورد باید بیشترین استفاده را برای پذیرش خود در اتحادیه اروپا به كار برد. این جایگاه به تركیه پرستیژ می دهد و در عین حال مقبولیت در جهان اسلام را كه یكی از طرفهای غرب است نیز به همراه دارد.
۳) داشتن حمایت آمریكا
آمریكا برخلاف اروپا كه از پیوستن تركیه تظاهر به داشتن وحشت می كند، از تركیه برای نیل به عضویت حمایت می كند. شاید دلیل آن تأثیرات مثبتی است كه تركیه می تواند بر جهان اسلام از این رهگذر داشته باشد.
۴) همسایگی با ایران، عراق و خاورمیانه
علی رغم این كه تركیه در مسائل خاورمیانه تأثیر زیادی به نفع اعراب ندارد ولی می تواند مایه تسكین هر دو طرف فلسطینی و اسرائیلی باشد و این خود امتیازی است كه بعضاً از آن بهره می برد.
۵) حاكم بودن حزب اسلامی در تركیه در وقتی كه موضوع پیوستن تركیه جدی تر می شود
اروپا قاره ای است كه درصد قابل توجهی از مسلمانان در آن اقامت دارند و یا مسلمانان از اركان تشكیل دهنده آن شده اند. بر این اساس وقتی كه اروپا می خواهد یك كشور اسلامی را به درون خود بپذیرد، این پذیرش را از چند بعد از جمله تأثیرگذاری بر مسلمانان مقیم در اروپا انجام می دهد. پذیرش تركیه می تواند شایعه باشگاه مسیحی بودن جامعه اروپا را كم اثر سازد و در بین جامعه اسلامی اروپا اثر مثبتی داشته باشد.استفاده تدریجی اروپا از پیوستن تركیه به اتحادیه
اتحادیه اروپا برای بررسی عضویت هر كشور شرایطی قائل شده است كه به مرور ایام سخت تر می شود. تحقق این شروط كه بعضاً مستلزم اقدامات متمادی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، به آسانی به دست نخواهد آمد ولی اروپا در برآورده شدن آنها به ظاهر اصرار دارد. البته باید اذعان كرد كه نگاه یكسانی نسبت به كشورهای متقاضی عضویت وجود ندارد و نسبت به تركیه سختگیریها بیشتر است. این خواسته سبب می شود كه كشورها دست از عادات و سنتهای ملی خود بردارند و به سیاستهای دیكته شده جدید تن در دهند، البته اروپا معتقد است كه این امر به نفع خود كشورها نیز هست.
تغییرات تدریجی در قوانین داخلی و قانون اساسی تركیه می تواند تأثیرات فرهنگی تدریجی بر فرهنگ اسلامی آن داشته باشد.
اروپا به یقین تركیه مسلمان را با همین تعریفی كه اكنون از تركیه می شود نخواهد پذیرفت، بلكه تركیه استحاله شده را می پذیرد. تغییرات فرهنگی در تركیه به دست حزب اسلام گرای حاكم آسانتر انجام می شود تا به دست احزاب لائیك. باید قبول كرد كه اگر احزاب لائیك می خواستند تغییراتی را كه در قانون اساسی بوجود آمده است اعمال كنند، به یقین با مشكلات بیشتری مواجه می شدند.
با وجود اینكه تركیه همچنان بر موضع خود نسبت به قبرس شمالی اصرار دارد ولی اروپا به تركیه فهمانده است كه اولا نمیتواند دو قبرس را در اتحادیه بپذیرد و ثانیا تركیه فهمیده است كه با قبرس یونانی باید بیشتر مداراكند، اگر می خواهد عضو مسلمان اتحادیه اروپا باشد.اروپا توانسته و بیش از این خواهد توانست نظر مثبت تركیه را نسبت به كردهای این كشور جلب كند. تغییراتی كه در عراق رخ داده است و یك دهه ای را كه كردهای این كشور در سایه آمریكا به خود مختاری مطلق رسیده بودند و اكنون نیز در قانون اساسی عراق جایگاهی تقریبا برابر با عربهای عراق اعم از شیعه و یا سنی به آنها داده شده است، خود بخود روی دید تركیه نسبت به كردها اثر گذارده است و به علاوه به جهت تسهیل پیوستن تركیه به اروپا باید تغییراتی بیش از این نسبت به مسئله كردها در تركیه دیده شود.تركیه برخی قوانین قضائی و جزایی خود را تاكنون تغییر داده و سیاستهای اقتصادی متفاوتی را در پیش گرفته است كه لاجرم تغییرات اجتماعی در تركیه نیز بوجود خواهد آمد. بخشی از مردم نه فقط ظاهرا تغییر خواهند كرد بلكه تغییرات اساسی تر تأثیرات عمیقی بر نسل دوم تركیه نیز برجای خواهد گذاشت. دستیابی به كار در اروپا برای یك نفر ترك اهمیت بسزایی دارد كه بعد از پیوستن به اروپا دستیابی به كار برای جوانان ترك آسان تر خواهد شد و یك جوان ترك با این امید به آینده نگاه می كند كه بعد از این می تواند از اروپا به كانادا و آمریكا جابجا شود.
اروپا با شگرد پذیرش تركیه به عنوان عضو جدید توانسته است چند اثر فوری بگذارد:
اول _ قانون اساسی تركیه را به نحوی كه خود طالب آن بود تغییر داد و بندهای تأثیر گذاری را به تركیه قبولاند.
دوم _ موضع تركیه را در قبال مسئله كردها با اعمال فشار تغییر اساسی دادند. البته موضوع كردهای تركیه تحولات بسیار زیادی در سالهای اخیر پیدا كرد. كردها از خود هویت اجتماعی نداشتند و حتی نام كرد در تركیه برده نمی شد و هواپیمای ایرانی را كه بنام كردستان بود، در استانبول نپذیرفتند و كردها را به نام تركهای كوهی می شناختند ولی بعد از دستگیری اوجالان تغییرات عمده ای در سیاست تركیه نسبت به كردها بوجود آمد و بتدریج با جدی تر شدن موضوع پیوستن تركیه به اروپا مجبور شدند در مسیر پذیرفتن حقوق بشر اروپا تغییرات زیادی در رفتار اجتماعی و مدنیشان نسبت به كردها اعمال كنند.
سوم- مسئله قبرس را كه سالهای طولانی دستاویز یونان برای وتو كردن عضویت تركیه بود با زیركی و با استفاده از شگردهای دیپلماتیك و بتدریج به سوی حل شدن سوق دهد. تركیه می داند با تحولاتی كه در زمینه قبرس اتفاق افتاده است نمی تواند همانند گذشته موضع سخت اتخاذ كند و لذا بتدریج و با نرمی می كوشد از موضع ملی گراها برای اعمال فشار بر اروپا جهت امتیاز گیری بیشتر استفاده كند. تركیه می داند كه نمی تواند همه عوامل متضاد را با یكدیگر جمع كند و لذا همانگونه كه برخی بندهای قانون اساسی كشور را به نفع مردم و در جهت مصالح مملكت تغییر داد، خواهد كوشید تفاوت هایی را كه در باره موضوع قبرس بین ملیون و كشورهای اروپایی كه خواستار موضع جدیدی نسبت به قبرس هستند، كاهش دهد. تركیه می داند كه نباید اعتمادی چشم بسته به اروپا داشته باشد و از هم اكنون تمام برگهای برنده خود را در اختیار اروپا قرار دهد و اروپا نیز نیك می داند كه نمی تواند تنها تركیه را با وعده غیر جدی پذیرش، بدون این كه در این مسیر گامهای عملی بردارد و در جهت قبولاندن تمام شرایط خود، امیدوار باشد.
تأثیرات پیوستن تركیه به اتحادیه اروپا بر ایران
خط لوله گاز ایران به تركیه اولین و تاكنون تنها خطی است كه گاز ایران را به خارج از مرزها منتقل می كند. به رغم اینكه تركیه از روسیه گاز مورد نیاز را به نسبت خوبی دریافت می كند و با اینكه آمریكا با برقراری خط انتقال گاز ایران به تركیه موافقت نداشت ولی تركیه با توجه به زمینه های سیاسی مثبتی كه بین دو كشور بوجود آورده شده بود، با فعال شدن انتقال گاز از ایران به تركیه و چه بسا به اروپا موافقت كرد. قوت این خط در بعد سیاسی آن بیش از قدرت اقتصادی آن است. دو كشور ایران و تركیه عقد اخوت بین خود را حداقل برای ۲۰ سال آینده بسته اند.
گمرك بازرگان كه چند سال قبل به زیبایی بازسازی شد، سالیانه تعداد فراوانی وسیله نقلیه عبوری از اروپا به ایران و بالعكس را میزبانی می كند و هزاران مسافر زمینی بین دو كشور را پذیرایی می كند. گمرك بازرگان از نقاط مرزی فعال ایران با همسایگان است و اخیرا نیز تركیه اقدام به ساختن گمرك مشابهی در مرز دو كشور كرده است ولذا بعد از قرنها مراوده بین دو كشور اكنون ایران و تركیه گمركهای مجهزی دارند كه درخور شهروندان دو كشور است.
ما در ایران خواستار آن چیزی هستیم كه مردم و دولت تركیه برای آینده خود تصمیم می گیرند و امید داریم كه در جهت تحقق این خواسته نیز موفق بوده باشند. با این توجه باور داریم كه عضویت تركیه در اتحادیه اروپا همانگونه كه مردم طالب آن هستند برای آنان و برای مردم منطقه فوایدی به همراه داشته باشد.
احتمال داده می شود كه روابط تركیه با همسایگان تعریف جدید ولی بهتری پیدا كند. گمان نمی رود كه تركیه تحت تأثیر سیاستهای برخی كشورهای اروپایی نسبت به ایران قرارگیرد.
عضویت تركیه بر مسئله حقوق بشر ایران تأثیر زیادی نخواهد گذاشت. درحال حاضر تركیه در رأی گیری حضور پیدا نمی كند و تنها یك بار به نفع ایران رأی داده است.
احتمال می رود كه برخی محدودیتهای انتقال كالا با استفاده از خاك تركیه بوجود آید. البته این امر خیلی محتمل نیست چون در حال حاضر تركیه عضو اتحادیه گمرك اروپایی نیز هست و ضابطه آنان را رعایت می كند. برداشته شدن لغو روادید بین ایران و تركیه احتمالا تحت تأثیر عضویت قرار خواهد گرفت. البته تركیه تا آنجا كه ممكن است نسبت به این امر مقاومت خواهد كرد برای اینكه درحال حاضر و براساس آمار رسمی خودشان، توریستهای ایرانی بیشترین مبلغ را در تركیه هزینه می كنند و تعداد توریستهای ایران در سطح بالایی است و در نتیجه توریست ایرانی برای تركیه درآمد زا است.
مجاورت و همسایگی با غرب برای برخی گرایشهای فكری در ایران، نكته مثبتی نیست، بلكه به همراه آن رنگ و بوی غرب را به همراه خواهد آورد كه بسیاری از آن مطلوب ذائقه ایرانی ها نیست.
تركیه به عنوان یك كشور اسلامی مدرن، در غرب مثال زده می شود. اگر این پیوند تركیه با اروپا صورت گیرد و گرایشهای غربی تركیه به تبع آن افزایش یابد، مثال واضح تری برای آنان كه می خواهند اسلام غربی را به رخ بكشند خواهد شد. آیا اسلامی كه در دهه های بعد بر تركیه حاكم خواهد بود، با اسلام فعلی آقای طیب اردوغان متفاوت است؟
جناح های مخالف عضویت در تركیه
عموم مردم تركیه اعم از مسلمان و لائیك نسبت به پیوستن به جامعه اروپا نظر مثبتی دارند چون این پیوند را مبارك و مؤثر در زندگی اجتماعی و جایگاه بین المللی خود می دانند. برخی گروهها و احزاب هستند كه مخالف این پیوستن هستند. كه شامل گروه ملی گراها و پان تركیستها می شوند. ملی گراها نگران این هستند كه پیوستن تركیه به اروپا منتهی به از دست دادن سلطه بر قبرس شمالی شود. ارتش تركیه علاوه بر مسئله كردها، نسبت به از دست رفتن سلطه تركیه بر قبرس نیز نگران است و حتی معروف بود كه به این قضیه نظر مثبتی ندارد ولی برزبان نمی آورد. پان تركیستها، معتقد به وحدت و یكپارچگی تركهای منطقه و آسیای میانه و علاقه مند به پیوند با آذربایجان و تركمنستان و دیگر جمهوری های سابق شوروی هستند. نكته جالب این است كه این علاقه مندی یك سویه است و علاقه مشابهی در طرفهای مقابل دیده نمی شود. این جمهوری ها سر به دنبال آن دارند كه خود را به غرب و آمریكا مرتبط كنند ولذا اگر با تركیه مرتبط هستند به دلیل گرایشهای غربی تركیه است و نه بدلیل قومیت گرایی برخی تركها است. بجز این دو گروه دیگران مشتاقانه در انتظار روزی هستند كه موضوع پیوستن تركیه به اروپا تحقق پیدا كند.
(كلیه مطالب بیان شده نظر شخصی است و ارتباطی به جایگاه اجتماعی نویسنده ندارد)
* سفیر سابق ایران در تركیه
و مؤسس انجمن دوستی ایران و تركیه
سید محمد حسین لواسانی*
منبع : روزنامه همشهری