جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

وضعیت مبهم در برابر احزاب


وضعیت مبهم در برابر احزاب
این مشروعیت بخشی از سوی سران مذهبی و یا سایر قبایل صورت می گرفت.در نظام های مدرن، مسئله حكومت مردم یا دموكراسی پیش آمده است؛ مسئله ای كه تایید حكومت از سوی اكثریت قریب به اتفاق مردم را به بحث گذاشته است. حاكمیت مردم در كشورهای مدرن به دو صورت تبلور پیدا می كند؛ در حالت اول یك گروه و یا فرد در راس هرم قدرت قرار می گیرد و مردم به صورت توده وار در سلسله مراتب بعدی قدرت جای دارند. این شیوه پوپولیستی (توده گرایی) است و هرچند كه از نوعی مشروعیت زیاد برخوردار است ولی پشتوانه نظری آن توده مردم هستند كه با احساسات تصمیم گرفته و بعضا ً ناآگاهانه عمل می كنند. این نوع حكومت داری در چارچوب دموكراسی قرار می گیرد. اما دموكراسی كه به معنای دخالت مستقیم مردم با آزادی كم و بیش كامل است، علاوه بر یك راس (گروه یا فرد) و مردم، گروه های میانجی را نیز شامل می شود كه مردم را سازمان می دهند و برنامه كاری و حق انتقاد دارند.در اینجا به ناچار بحث احزاب پیش می آید، گروه های سیاسی با اساسنامه معین و هدف های مشخص كه با شركت داوطلبانه اعضا شكل می گیرند. قدرت احزاب بسته به مردم است و تعدد و تكثر آنها بستگی به اهداف و ایده آل های جامعه دارد. احزاب فرآورده زندگی مدرن هستند. مجموعه های شناسنامه د اری كه با حفظ آزادی و حق شهروندی مردم، آنها را به راس قدرت متصل می كنند و بر اساس حق حاكمیت مردم، برنامه های كلان خود را تنظیم می كنند.
• احزاب مجاز به محدود كردن یكدیگر نیستند
احزاب ویژگی هایی نیز دارند از جمله اینكه مجاز به محدود كردن یكدیگر نیستند و حق انحصاری در انجام فعالیت ها ندارند. از ضروریات ایجاد احزاب در یك حكومت، پذیرفتن نظام سیاسی پلورالیستی است، به این معنا كه یك فرد و یا یك حزب خاص وجود ندارد بلكه عقاید و شیوه های رفتار سیاسی متعدد است. با وجود نظام پلورالیستی، احزاب بر روی یك طیف كه بین چپ و راست است قرار می گیرند و در واقع تمام افكار موجود در جامعه را پوشش می دهند. بعد از هر انقلابی گروه های زیادی می خواهند كه حكومت را در دست بگیرند، ولی بر اساس ایدئولوژی كه به وجود می آید، یك گروه خاص به قدرت می رسد كه اگر حقوق مردم را رعایت كند ناخودآگاه وضعیت پلورالیستی به وجود می آید و آزادی و اختیار در دست مردم قرار می گیرد.
• تجربه ایران
توسلی در مورد تاریخچه احزاب در ایران نیز یادآور شد: «سابقه احزاب در ایران به كمی قبل از مشروطیت بازمی گردد. حتی در مجلس شورای ملی اول و دوم و سوم، احزاب مختلفی داشتیم. ولی با به قدرت رسیدن رضاخان و اداره حكومت از بالا، احزاب رفته رفته حذف شدند. از شهریور ۱۳۲۰ یعنی زمان بركناری رضاشاه تا كودتای ۲۸ مرداد ،۱۳۳۲ احزاب دوباره اوج می گیرند. من این دوره را الگوی مناسب پیشرفت از هرج و مرج به سوی منافع ملی می دانم. دورانی كه احزاب با فعالیت هایشان به اهداف بزرگی از جمله ملی شدن صنعت نفت رسیده اند. از آن به بعد دوباره شاهد ركود فعالیت احزاب بودیم. پس از آن با انقلاب اسلامی مواجه می شویم كه از حیث مردمی بودن كم نظیر است. فعالیت احزاب دو سال پس از انقلاب فروكش می كند و با وقوع جنگ و تسخیر سفارت آمریكا،این وضع تداوم می یابد.» این وضعیت ادامه داشت تا دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی كه بحث حقوق شهروندی و ایجاد احزاب و روزنامه های جدید پیش آمد. در دوران اول ریاست جمهوری ایشان احزاب دوباره پا گرفتند ولی این مسئله فراگیر نبود.در كشورهایی مثل ایران كه دموكراسی هنوز جایگاه خود را پیدا نكرده است، احزاب با نوسانات زیادی روبه رو می شوند. اصل مسئله این است كه ما بتوانیم اركان دموكراسی را پیدا كنیم و مردم را برای درك جایگاهشان آموزش دهیم. مردم كشور ما به خاطر شرایطی كه در ادوار مختلف وجود داشته است از احزاب گریزانند و وابسته نبودن به احزاب را افتخار می دانند. هرچه رویگردانی مردم از احزاب بیشتر باشد مشاركت آنها كاهش می یابد.
• شرایط موجود
در حال حاضر، جامعه خالی از احزاب و جبهه هایی است كه به صورت نظام مند بتواند مسائل كشور را سامان دهد. البته فضای چند سال پیش امیدواركننده و مشاركت مردم بالا بود ولی تحت تاثیر فضای سیاسی، روزنامه ها نقش حزبی و انتقادی خود را از دست دادند. در دوران كوتاهی بعد از انقلاب، احزاب دوباره زنده شدند و فعالیتشان را شروع كردند و احزابی كه خارج از كشور بودند نیز بازگشتند؛ چون می خواستند كه درون نظام جایگاهی پیدا كنند. تعدادی حزب جدید هم به وجود آمد. فضای سیاسی باز ولی خاص بود. از سال اول جنگ نیز احزابی كه مانده بودند نتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند و به دلیل مشكلات داخلی منحل شدند. نمونه این احزاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری است. احزابی هم كه باقی ماندند گاهی بیانیه ای صادر می كردند ولی عملاً فعالیت حزبی نداشتند. احزاب قدیمی هم كه آرزوهایی برای دموكراسی و آزادی داشتند در صحنه ماندند. جامعه مدنی هنوز شكل نگرفته بود تا احزاب به صورت آزادانه فعالیت كنند ولی تشكیلات غیرحزبی و مقتدر مانند جامعه روحانیت مبارز و دفتر تحكیم وحدت مشغول فعالیت بودند. در زمان آقای خاتمی هم مشكلات زیادی بود. احزاب تحت فشار جریان اقتدارگرا قرار داشتند و خاتمی نیز بیان كرد كه بسیاری از وعده های داده شده محقق نشد.اصولاً می توان گفت كه بعد از خاتمی در حوزه فعالیت احزاب دچار ركود شدیم. تنها گروه هایی كه از درون نظام شكل گرفته اند قادر به فعالیت هستند. افراد قدیمی احزاب از صحنه خارج می شوند و افراد جدید هم فرصت ندارند كه جایی برای خود باز كنند. احزاب از لحاظ قوانین و مقررات هم تحت فشار و محدودیت هستند. اگر احزاب در یك كشور دموكراتیك آزاد نباشند، فعالیتشان صوری می شود و نمی توانند برای درازمدت برنامه ریزی كنند. از سوی دیگر هم از احزاب انتظاراتی دارند كه به دلیل محدودیت نمی توانند به آنها عمل كنند. نزدیك شدن به احزاب نیز برای مردم هزینه دارد.وجود احزاب اپوزیسیون لازمه كشور دموكراتیك است. این كار خلاف قوانین نیست كه گروهی بخواهد نقد و نظر مخالف خود را بیان كند. آنها هم باید زمینه كار و ایجاد تشكل داشته باشند و برای نزدیك شدن به مردم از یك روزنامه رسمی استفاده كنند. باید روی موضوعات كار شود و به صورت معقول مانند همه جمهوری ها جایگاه احزاب مشخص شود. در حال حاضر در شرایط مبهمی نسبت به احزاب قرار داریم. البته سایت های خبری تا حدود كمی اخبار احزاب را پوشش می دهند ولی این یك برخورد مجازی با مردم است و ارتباط بدون واسطه با آنها بسیار محدود است. در شرایط فعلی هم به احزاب توده گرا و هم به احزاب نخبه گرا نیازمندیم. در بسیاری از نقاط كشور ضرورت وجود حزب آنطور كه باید ایجاد نشده است. احزاب برای گسترش بیشتر به افزایش كمی و كیفی نیاز دارند.بر این اساس می توان گفت كه باید یك بار برای همیشه به صورت شفاف و روشن مسئله احزاب حل شود. در شرایط افت كاری احزاب، آن دسته از گروه هایی كه تا حدودی عقاید مشترك دارند و یا در موارد خاصی می توانند به صورت مشترك فعالیت كنند، بهتر است كه ائتلاف كنند تا بازده كاری آنها افزایش پیدا كند. ما نیاز به احزاب ریشه دار با برنامه صحیح اصلاحات و توسعه اجتماعی و اقتصادی داریم. احزابی كه در حد بین المللی به عنوان یك حزب شناخته شوند و حداقل اینكه منافع ملی را تشخیص دهند. این احزاب می توانند جایگاه خود را در جامعه و در روند اصلاحات پیدا كنند.

غلامعباس توسلی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران / منبع: ایسنا
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید