شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

جوزف لیبرمن، دموکرات سنت‌شکن آمریکایی


هفته‌نامه‌ی اكونومیست در گزارشی آورده است: «رویدادهای هفته‌های گذشته به كام جوزف لیبرمن سناتور ایالت كنتیكات چندان خوشایند نبود. نانسی پلوسی، رهبر دموكرات‌های مجلس نمایندگان در واكنش به دیدگاه‌های حمایت جویانه‌ی لیبرمن در خصوص جنگ در عراق گفت: "من با عقاید وی كاملا مخالفم." این در حالیست كه جیم دین، برادر هاوارد دین، سناتور دموكرات مجلس نمایندگان درحال تهیه طوماری بر ضد لیبرمن است و فعالان پایگاه اینترنتی MovenOn.Org نیز وی را به دلیل خیانت به حزب متبوعش متهم ساخته‌اند و بدین ترتیب راه‌های به چالش كشیدن كاندیداتوری وی در انتخابات آینده‌ی حزب دموكرات را بررسی می‌كنند. موج جدید انتقادات از لیبرمن به خاطر دفاع مجدد وی از جنگ در عراق از آنجا آغاز شد كه سناتور ایالت كنتیكات هنگام بازگشتش از عراق طی مقاله‌ای در روزنامه‌ی وال استریت ژورنال دیدگاه‌های جمعی دموكرات‌ها با این مضمون كه آمریكا عنان جنگ را از دست داده است را به چالش جدی طلبید و از طرح‌های نوین خود خبر داد. آقای لیبرمن یك هفته بعد با اعلام هشدار به همقطاران خود در خصوص اینكه در مورد جنگ عراق سیاسی بازی نكنند، به نوعی آتش انتقادات را گداخته‌تر ساخت. وی به نقل از آرتور وندنبرگ نماینده‌ی جمهوری‌خواه ایالت میشیگان كه به دلیل عدم حمایت از "سیاست‌ مهار" هری ترومن (۱) به حزبش پشت كرده بود بیان داشت كه در وضعیت بحرانی از سیاسی بازی بپرهیزند. لیبرمن همچنین به همكاران دموكرات خود یادآور شد كه جورج بوش تا سه سال دیگر نیز رییس كل قوای آمریكا خواهد بود مضاف بر اینكه تصریح كرد: ما در مواقع جنگ، با مسوولیت خود اعتبار رییس جمهور را زیر سوال می‌بریم.»
اكونومیست در ادامه می افزاید: «اینكه چرا بسیاری از دموكرات‌ها چنین عقایدی را به مثابه‌ی خیانت می‌دانند به آسانی قابل حدس است، لیبرمن با اظهارنظرهایش در حقیقت تلاش‌های حزب دموكرات در ارایه‌ی موضعی واحد و یكپارچه در قبال عراق را بی‌ثمر باقی گذاشته و با ایجاد جوی حاكی از جانبداری حزبی از برنامه‌های جنگی بوش، ‌بر گله‌مندی جمهوری‌خواهان كه معتقدند زیر سوال بردن جنگ مبین رویكردی غیر میهن پرستانه است مهر تایید می‌زند.
در همین گیرو دار بود كه بوش و معاونش دیك چنی بدون لحظه‌ی اتلاف وقت به تمجید و ستایش از لیبرمن پرداختند، حتی دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریكا نیز وی را برای صرف صبحانه به پنتاگون دعوت كرد. اكنون در گوشه و كنار محافل سیاسی شایعه شده كه بوش درصدد است در سال جدید لیبرمن را جانشین رامسفلد در پنتاگون كند. حال این سوال در ذهن نقش می‌بندد كه آیا وی به راستی كاندیدای اصلح و جدی احراز این پست مهم خواهد بود؟ شكی نیست كه رامسفلد كارآزموده در منصب خود كاملا جا افتاده است، وی اگرچه به خاطر یكسری بی‌كفایتی‌ها از جایگاه قرص و محكم خود اندك اندك فاصله می‌گیرد اما نشاندن لیبرمن در كرسی ریاست وزارت دفاع برای شخص رییس‌جمهور و حتی خود لیبرمن ریسك بزرگی به شمار می‌آید. سناتور دموكرات ایالت كنتیكات یقینا در راستای دفاع جانانه از جنگ نشانه‌های مثبتی از شور را از خود بروز خواهد داد و به عنوان یك دموكرات به سوی كسانی كه به دیده‌ی ظن به رامسفلد می‌نگرند دست نیاز دراز خواهد كرد، اما انتصاب یك تازه وارد در پنتاگون آن هم در بحبوحه‌ی مشكلات جنگ طاقت فرسا برای بوش ریسك خطرناكی است، این گونه نیز می‌توان تعبیر كرد كه قبول چنین مسوولیت خطیری از سوی لیبرمن در واقع حكم پایان كار وی در نقش یك دموكرات خواهد بود.
همچنین این مساله كه جانشین وی توسط فرماندار جمهوری خواه ایالت كنتیكات معرفی خواهد شد موقعیت دشوار و پیچیده‌ای را فراهم خواهد آورد. حتی اگر بتوان در این باره به مصالحه و توافق نظر نیز دست یافت پیوستن لیبرمن به دولت منفور بوش توانایی‌های وی جهت تاثیرگذاری مجدد بر حزبش را به كل از بین خواهد برد. به علاوه شما حتما نباید با مقامات پنتاگون حشر و نشر داشته باشید تا از كلیه اعتقادات لیبرمن و حمایتش از جنگ مطلع شوید شاید این امر در ایالتی كه به بوسیله‌ی تعقیب منافع شخصی و حزبی تعریف شده است نوعی سنت‌شكنی باشد اما وی علنا زبان به حمایت گشوده چرا كه معتقد است كار درستی را در پیش گرفته است. او شاید در مورد عراق دچار اشتباه باشد اما دمدمی‌ مزاج و خیانت‌پیشه نیست. وی از جمله حامیان این عقیده بود كه تنها راهی كه به واسطه‌ی آن بتوان میل مفرط خاورمیانه در بیرون راندن عناصر تروریستی را اقناع كرد، نهادینه ساختن دموكراسی است وی با هدف عینیت بخشیدن به باورهای خود در مورد تصویب قطعنامه‌ی جنگ در خلیج فارس در ژانویه سال ۱۹۹۱ همچون دیگر اعضای كنگره تمام تلاش خود رابه كار بست. وی به همراه جان مك كین ، سناتور جمهوریخواه سنای آمریكا به منظور جلب حمایت از "قانون آزادی عراق" پیش قدم شد، لیبرمن از جمله ۱۰ قانوگذاری بود كه پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ضمن ارسال نامه‌ای امضا شده به بوش از وی خواست تا فرصت را غنیمت شمرده و دستور حمله به عراق را صادر كند. به هر جهت دفاع قاطعانه‌ی لیبرمن از جنگ طی مبارزات انتخاباتی‌اش در سال ۲۰۰۴ شرایط را به گونه‌ای رقم زد كه از كورس رقابت با بوش عقب ماند و آن چنان كه باید از اقبال عمومی برخوردار نشد. مواضع جنگ طلبانه‌ی لیبرمن در قبال عراق همگن با سیاست‌های میانه رویانه اما قاطع اوست. وی به عنوان یهودی ارتدوكس از مدافعان نقش مذهب در عرصه‌ی سیاست جهانی محسوب می‌شود. لیبرمن از نخستین دموكرات‌هایی بود كه به صف منتقدان بیل كلینتون پیوست و وی را به خاطر روابط نامشروعش با مونیكا لوینسكی سرزنش كرد. وی همچنین بلای جان كسانی شد كه به خرید و فروش فیلم‌ها و بازی‌های كامپیوتری خشن می‌پرداختند.او از سیاست‌های بازار و تجارت آزاد حمایت می‌كرد چرا كه به گفته‌ی خود نمی‌توان حامی ایجاد مشاغل بود اما در عین حال با تجرات آزاد مخالفت كرد. این سناتور ایالت كنتیكات به عنوان یكی از طلایه‌داران اصلاحات نظام رفاه اجتماعی نیز مطرح است.
- كلینتون كاملا آگاه
نگرش‌ها و دیدگاه‌های لیبرمن دیگر جای هیچ شك و تردیدی را برای دموكرات‌های تندرو باقی نگذاشته كه وی یك خیانتكار تمام عیار است و گرایشات جمهوریخواهانه‌اش جماعت دموكرات را به سوی فاجعه‌ای بزرگ سوق خواهد داد ، اما با نگاهی نافذتر در خواهیم یافت كه با این اوصاف وی از جمهوری‌خواهان انتقاداتی هم كرده است. لیبرمن با مواضع جمهوری‌خواهان در رابطه با كنترل اسلحه و محیط زیست به طور مداوم مخالفت كرده و افزایش مالیات برای طبقه‌ی ثروتمند و كاهش آن برای قشر كم درآمدتر را خواستار شده است. رویهم رفته سیاست‌های وی به مذاق دموكرات‌ها خوش‌تر خواهد آمد تا اینكه به راحتی مورد استقبال همه جانبه‌ی جناح چپ این حزب قرار گیرد، لیبرمن همانند كلینتون دهه‌ی ۱۹۹۰ به خوبی واقف است تا زمانی كه تعداد محافظه‌كاران در قیاس با لیبرال‌ها به سختی به دو برابر می‌رسد، دموكرات‌ها دیگر امیدی به تسلط اوضاع نخواهند داشت و چنانچه با تصویر كردن خود در زمره‌ی جماعتی مصالحه‌گر و زبان بسته به بد گمانی افكار عمومی نسبت به خودشان دامن زنند آرزوی موفقیت را باید برای همیشه به لقایش بخشند. لیبرمن بی‌تردید آخرین بازمانده‌ی گونه‌های خاصی از سیاستمداران واشنگتن به شمار می آید، فردی باهوش كه با مطرح شدن مباحث مهمی چون سیاست خارجی بیعت‌های حزبی را نادیده می گیرد.
مشابه شخصیت‌های برجسته‌ای چون وندنبرگ، هنری لوئیس استیمسون (۲)، كه در سخنرانی‌های لیبرمن به نام آن‌ها اشاره شده است در جریان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد دیده شدند، همچنین پت موینیهان (۳)، سام نون (۴) و هنری جكسون(۵) همه و همه افرادی باهوش اما سنتی در قالب حزب دموكرات بودند ولی لیبرمن امروز نمونه‌ای نادر به شمار می آید، وی در تشخیص اینكه جنگ عراق مقدم بر منافع حزبی و شخصی در جریان انتخابات ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ آمریكا است، همتا ندارد.»

پی نوشت :
۱) هری ترومن: سی و سومین رییس جمهور آمریكا در سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۳ از حزب دموكرات، وی طی دوره‌ی تصدی‌اش بمباران اتمی هیروشیما و ناكازاكی را باعث شد. ترومن ۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۲ در گذشت.
۲) هنری لوئیس استیمسون: وزیر جنگ آمریكا در دوره‌ی ریاست جمهوری فرانكلین روزولت بود كه بارها به ترومن و روزولت پیشنهاد می‌كرد كه دستور حمله‌ی اتمی به هیروشیما و ناكازاكی را صادر كنند. وی در ۲۰ اكتبر سال ۱۹۵۰ در سن ۸۳ سالگی در گذشت.
۳) پت موینیهان: سفیر دموكرات آمریكا در سازمان ملل متحد طی سالهای ۱۹۷۵–۱۹۷۶.
۴) سام نون : عضو سنای آمریكا از حزب دموكرات در سال‌های ۱۹۷۲-۱۹۹۶
۵) هنری جكسون: سناتور دموكرات سنای آمریكا از ایالت واشنگتن طی سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۸۳. وی به عنوان یك ضد كمونیست از طلایه داران اندیشه های نئو محافظه كارانه بود.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید