جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

علم جدا از فناوری نیست


علم جدا از فناوری نیست
به دلایلی كه در زیر مشخص خواهد شد فناوری مدرن از علم جدا شدنی نیست. لذا تعاریف این دو واژه كنار هم آورده می شوند. این تفكیك ناپذیری همیشه این طور نبوده است. ساخت ابزار سنگی در عصر حجر مسلماً فقط فناوری بوده كه انسان سازنده آن هیچ اطلاعی از اجزای تشكیل دهنده سنگ نداشته است. همین طور اختراع چرخ نیازی به درك مسائل اصطكاك و دانستن معادلات مربوطه نداشته است. نیاز به انتقال بار و عدم توان حیوانات موجود برای حمل آن به اختراع آن انجامید. وجود شتر و شرایط خاص اقلیمی و استفاده از آنچه كه شناخته شده بود، قومی را بی نیاز از چرخ می كند و نه تنها از آن، بلكه همین طور از رسیدن به دانش پیشرفته ساختن جاده ها و پل ها. قومی دیگر كه شتر نداشت مجبور شد برای استفاده بهینه از اسب برای حمل بارهای خود فناوری جاده و پل سازی را به تكامل رساند.
بومی آمریكا تا قبل از ورود اسپانیایی ها حتی چرخ را نمی شناختند. آنها كه در شمال این قاره بودند هیچ حیوانی در اختیار نداشتند و بالاجبار خود بار می كشیدند و آنهایی كه در كوه های جنوب قاره سكونت كرده و به تمدن های بسیار پیشرفته رسیدند از لامای شترمانند استفاده می كردند. پس می توان گفت كه نیازها انسان هوشمند را به استفاده بهینه از امكانات محیط اش رهنمون بوده اند. در جهتی دیگر، با شروع تمدن های دره نیل و بین النهرین و نهایتاً یونان، انسان های پرسشگری پیدا شدند كه با تمركز روی مشاهدات خود، و یافتن نكات مشترك پرداختند. آنها با تشریح این نكات مشترك به یافتن راه های مثبت و انتقال آنها به نسل های بعد، دانش یاscience عصر عتیق را بوجود آوردند. اینگونه دانش قدیم به پیشرفت كشاورزی، ساختمان، راه و كشتی سازی، در ساخت و تبدیل فلزات، دسترسی به ابزار جنگ، چینی آلات، رنگ و لعاب، عطریجات و زینت آلات و خلاصه، برآوری بسیاری از نیاز های آن زمان كمك چندانی یاری نكرد. حتی بعد ها برای ساخت باروت و یا سوزن مغناطیس، ساخت شیشه، تولید كاغذ و مركب نوشتن و غیره و باز هم خیلی جدیدتر و نزدیكتر به عصر ما، برای ساختن بناهای عظیمی مانند مساجد، كاتیدرال های مسیحیان، قصر های شكوهمند، حتی تبدیل شیشه به دوربین برای تماشای ستارگان و یا كشتی های دشمن و... تنها از تجربیات استادكارانی استفاده شد كه هیچكدام از رموز ریاضیات، شیمی، متالورژی، نحوه انتشار پرتو نور، مقاومت مصالح و... اطلاعی نداشتند در بسیاری از ادواری كه استادكاران این فنون را كشف كرده و به تكامل آنها می پرداختند متفكرین جوامع پرتحرك آرام ننشسته بودند. آنها (از شرق خودی كه بگذریم) برای خود دانش موجود پیشینیان را از همه جا جمع آوری كردند، درباره آنها براساس مشاهدات جدید خود رساله هایی نوشتند، آنها را بین همطرازان توزیع و با تعامل با آنان با قدم هایی بطئی به دانش هایی همواره نوین دست یافتند.
اما در آن زمان این درك ها به ندرت مستقیماً راهگشای فنون جدید شدند. برای مثال می توان به قوانین سه گانه راهگشا و پراهمیت و هنوز هم كاملاً مطرح نیوتن اشاره كرد كه هیچكدام از آنها به تولید ماشین بخار و یا در آن زمان فناوری های جدید منجر نشدند. در طول این قرن ها، این متفكرین توانستند از میان مجموع دانش هایی كه از ارسطو و دیگران به آنها رسیده بود جنبه های تخیلی و فرضیات غیرقابل اثبات (یا در زمان خود هنوز غیرقابل اثبات) را جدا كرده و دانش جدید و دقیقی كه براساس تنظیم مشاهدات پدیده های زیبا و قانونمند طبیعت پی ریزی شده بود را با لغت لاتینی ساینس یا علم از مفهومی عامی كه تحت عنوان دانش یا knowledge رواج دارد تفكیك نمایند.
حتی تا اواخر قرن ۱۹ میلادی، نه تنها دانش دانشگر ها به تولید فنون كمك شایانی نكرد، بلكه بالعكس پیشرفت دانش همیشه مدیون فناوری بوده است. در این مورد باز هم به عنوان مثال، اگر آن استادكار گمنام عینك ساز هلندی اساس دوربین سازی را گزارش نكرده بود گالیله هیچ وقت به اثبات فرضیات كوپرنیك و قراردادن خورشید در مركز «جهان» بر اساس مشاهده ماه های مشتری دست نمی یافت. ولی گذشته های بسیار دور به كنار، در همین دوران معاصر هم كراراً شاهد كمك رسانی فناوری به تولید علم بوده ایم. اگرچه بسیاری از دستگاه ها و ابزار اندازه گیری آزمایشگاهی بر اساس كشفیاتی علمی ساخته شده اند ولی برای تولید انبوه آنها علم اغلب كاربردی نداشته است، اگرچه تحقیقات صنعتی همیشه اهمیت ویژه ای داشته است. یك مثال از اینگونه، دستیابی به تكنولوژی دستگاه های مدرن NMR است كه با كمك هلیوم مایع مغناطیس های فوق هادی ساخته می شود كه كاربرد وسیع خود را هم اكنون در تشخیص پزشكی نیز یافته است و همین طور نیز در اندازه گیری ها و تشخیص های صرفاً علمی در آزمایشگاه های شیمی، دارویی و بسیاری از رشته های علمی و عملی دیگر.
آنچه كه بخصوص در این مورد جالب است شروع ساخت و كاربرد بسیاری از جنبه های مختلف ساخت و كاربرد ابزار های رسیدن به دانش جدید در دانشكده های فیزیك، شیمی و پزشكی و... است. دانش آنها بعدها برای تكامل به بیرون از دانشگاه ها انتقال داده شده و بالاخره با بازگشت دادن محصول صنعتی آنها به دانشگاه تحقیقات جدید پیش می رود.
در گذشته راه یافتن نتایج تحقیقات دانشگاهی به صنعت گاه ده ها سال گذر زمان لازم داشت و اغلب خود محقق دانشگاهی در طول عمر خود هیچ وقت كاربرد كشف خود را در محصولی صنعتی نمی دید. امروزه اما، اغلب محققین موفق، همراه با نتایج خود برای تكامل و تولید یا كلاً به بیرون از دانشگاه می روند و یا اینكه با حفظ شغل دانشگاهی، بین صنعت و دانشگاه دانش كسب شده را رد و بدل و بهینه می نمایند. اگر تا اواخر قرن گذشته میلادی محققین دانشگاهی هنوز هم می توانستند تحقیقات خود را بدون تعامل با كاربرد آن دنبال كنند، امروزه نتایج مادی تحقیقات آنچنان برای همگان عیان، جذاب و پرسود شده است كه چه تامین كنندگان اعتبارات تحقیقاتی (بخش دولتی و یا خصوصی) و چه خود محقق دیگر بین تحقیقات محض دانشگاهی و تحقیقات كاربردی مرزی نمی بیند.
● نتیجه
در جوامع پیشرفته امروزی مرز های كشف علم و كاربرد آن برای نفع جامعه آنقدر به هم نزدیك شده اند كه دیگر سازمانی پیدا نمی شود اعتباری را برای تحقیقات در اختیار پروژه ای بگذارد كه به میزان معقولی امید بازدهی اقتصادی در بر نداشته باشد. جالب نیز اینكه اعطای جایزه نوبل شیمی سال ۲۰۰۲ به كویچی تاناكا Koichi Tanaka محقق لیسانسه شركت تجاری شیماتسو ژاپن بار دیگر نشان داد كه كاشف دانش های نوین علمی نه تنها به داشتن مدارك علمی و مدارج دانشگاهی نیاز ندارد، بلكه دیگر كار علمی محدود و در انحصار دانشگاه ها و مراكز تحقیقات ملی كشور ها نیست. در صورت صحت برداشت های ارائه شده در این نوشته، از آنچه كه در كانون های علم ممالك پیشرفته می گذرد، مشخص است كه تعاریف جاری در كشورمان برای دانشمند، علم، فناوری و تحقیقات، آن طور كه از قلم همكار محترم برداشت می شود اگرچه مسلماً مشروعیت خاص خود را دارد ولی با آنچه كه زیربنای تحقیقات علمی و یا فنی غرب را تشكیل می دهد فرق اساسی دارد. حال آیا اینكه می توانیم با مفاهیم بومی خود به پیشرفت مورد نیاز برای بقا در جهان امروزی برسیم بحثی است جداگانه كه جای خود را خواهد داشت.
نوشته شده توسط:محمد یلپانی


همچنین مشاهده کنید