جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


راه‌ رهایی‌ از جیغ‌ های‌ امروز بازگشت‌ به‌ دوران‌ طلایی‌ است‌


راه‌ رهایی‌ از جیغ‌ های‌ امروز بازگشت‌ به‌ دوران‌ طلایی‌ است‌
برای‌ گفت‌وگو و شنیدن‌ ویژگی‌های‌ هنری‌ بنان‌، شخصیت‌ اجتماعی‌ او و خاطراتی‌ كه‌ بعضاً هنرمندان‌ قدیمی‌ ما از او به‌ یاد داشته‌اند، با آنها تماس‌ می‌گیرم‌. یكی‌ وقت‌ دارد، مصاحبه‌ نمی‌كند، یكی‌ تا تكلیفش‌ با ارشاد مشخص نشود، حرفی‌ نمی‌زند، یكی‌ دو نفر هم‌ به‌ جای‌ پاسخ‌، گفت‌وگو با هنرمند دیگری‌ را به‌ من‌ پیشنهاد می‌دهند!
دست‌ آخر بهانه‌یی‌ مرا به‌ گفت‌وگو با هنرمندی‌ جوان‌ ترغیب‌ می‌كند. تا همین‌ یكی‌ دو سال‌ پیش‌ او به‌ اتفاق‌ همسرش‌ با اجرای‌ كنسرتی‌ در ایام‌ سالروز مرگ‌ بنان‌، یاد و خاطره‌اش‌ را زنده‌ نگه‌ می‌داشت‌، اما این‌ اتفاق‌ در سال‌های‌ اخیر تكرار نمی‌شود.
سالار عقیلی‌ از آن‌ دسته‌ از خوانندگانی‌ است‌ كه‌ به‌ همراه‌ خوانندگان‌ جوان‌ موسیقی‌ سنتی‌ ایران‌ با فعالیت‌ مستمر خود، آغازگر چالشی‌ نو در آواز ایران‌ بوده‌ است‌. او خودش‌ را پیرو سبك‌ و سیاق‌ خوانندگی‌ بنان‌ می‌داند و تلاش‌ دارد هرچه‌ بیشتر در هنرش‌ اندیشه‌ و افكار بنان‌ را به‌ اجرا در آورد.عقیلی‌ با اشاره‌ به‌ اهمیت‌ این‌ موضوع‌ با حوصله‌ بسیار به‌ سوالات‌ پاسخ‌ می‌گوید.
چند سالی‌ به‌ یاد بنان‌ كنسرت‌هایی‌ به‌ اتفاق‌ همسرتان‌ برگزار می‌كردید، چرا این‌ یكی‌ دو ساله‌ خبری‌ از بزرگداشت‌ و اجرای‌ كنسرت‌ نیست‌؟
من‌ هر سال‌ به‌ یاد بنان‌ به‌ همراه‌ همسرم‌ حریر شریعت‌زاده‌ كنسرتی‌ اجرا می‌كردیم‌، اما متاسفانه‌ در سال‌های‌ اخیر یكسری‌ مشكلات‌ و نیز عدم‌ حضور در ایران‌ باعث‌ شد موفق‌ به‌ انجام‌ چنین‌ كاری‌ نشوم‌.ضمن‌ اینكه‌ در طول‌ این‌ سال‌ها همكاری‌ در خور توجه‌ و جالبی‌ با ما نمی‌شود و وزارت‌ ارشاد در این‌ خصوص‌ تا حدودی‌ كم‌ لطفی‌ می‌كند. این‌ موضوعات‌ باعث‌ شد كه‌ بزرگداشت‌ نگیریم‌. امسال‌ هم‌ بخاطر كنسرتی‌ كه‌ در اروپا دارم‌، درگیری‌های‌ مربوط‌ به‌ این‌ كنسرت‌ مانع‌ شد.
اگر بخواهیم‌ درخصوص‌ ویژگی‌های‌ صدای‌ بنان‌ اشاره‌یی‌ داشته‌ باشیم‌، آن‌ ویژگی‌ها كدامند؟
ویژگی‌های‌ صدای‌ بنان‌ برهمه‌ آشكار است‌. مخملی‌ بودن‌ صدا، تحریرهای‌ نرم‌ و لطیف‌ كه‌ در آثارش‌ دیده‌ می‌شود جزو ویژگی‌های‌ هنری‌ بنان‌ محسوب‌ می‌شود.
متاسفانه‌ نسل‌ ما، نسلی‌ است‌ كه‌ دوره‌ طلایی‌ موسیقی‌ ایران‌ را درك‌ نكرده‌ایم‌ و هیچ‌كدام‌ از بزرگان‌ نام‌آور و استادان‌ موسیقی‌ اصیل‌ ایرانی‌ را ندیده‌ایم‌. از این‌ رو بهتر است‌ برای‌ این‌ سوال‌ به‌ نقل‌ قولی‌ از استاد محمد موسوی‌ (نوازنده‌ نی) كه‌ در محضر بنان‌ بهره‌ها برده‌ است‌ اكتفا كنم‌. موسوی‌ از زبان‌ بنان‌ موضوعی‌ را عنوان‌ می‌كرد كه‌ شاید ویژگی‌ اصلی‌ و خاص‌ صدای‌ بنان‌ محسوب‌ شود.مرحوم‌ بنان‌ گفته‌ بود: صدایی‌ كه‌ از من‌ می‌شنوید صدایی‌ است‌ كه‌ من‌ در دهانم‌ می‌سازم‌ و بعد بیرون‌ می‌دهم‌. او می‌گفت‌: اگر من‌ صدای‌ طبیعی‌ام‌ را برای‌ آواز خواندن‌ بیرون‌ بدهم‌ ممكن‌ است‌ گوش‌ خراش‌ باشد.
در واقع‌ یكی‌ از تكنیك‌هایی‌ كه‌ استاد بنان‌ از آن‌ استفاده‌ می‌كرد صداسازی‌ بود. در این‌ تكنیك‌ چند حسن‌ دیده‌ می‌شود از آن‌ جمله‌ یكی‌ اینكه‌ آواز با فكر و اندیشه‌ همراه‌ خواهد بود و متناسب‌ با شعر و معنی‌ و مفهوم‌ شعر خوانده‌ می‌شود.
بنان‌ همیشه‌ تاكید داشت‌ كه‌ اگر شعری‌ جلوی‌ خواننده‌ گذاشتند و گفتند در جا و بداهه‌ آن‌ را بخوان‌، او نباید این‌ را بپذیرد و حتماص قبل‌ از خواندن‌ شعر، با مطالعه‌ و تامل‌، شعر و صدا را با هم‌ همخوان‌ كند و آنگاه‌ كه‌ به‌ شناخت‌ و درك‌ كاملی‌ از شعر رسید آن‌ را بخواند.
بیراه‌ نیست‌ اگر بنان‌ را یكی‌ از اولین‌ كسانی‌ معرفی‌ كنیم‌ كه‌ در تلفیق‌ شعر و موسیقی‌، موفقیت‌ بسیاری‌ به‌ دست‌ آورده‌. اینجا یك‌ مساله‌ مهم‌ هم‌ مطرح‌ است؛ همانطور كه‌ می‌دانید خواننده‌ در ارایه‌ تصنیف‌ چندان‌ نمی‌تواند براحتی‌ عمل‌ كند و دایره‌ اختیاراتش‌ محدود است‌، چراكه‌ آهنگ‌ و ملودی‌ تصنیف‌ حاصل‌ ذوق‌ و احساس‌ آهنگساز است‌ و خواننده‌ باید به‌ این‌ احساس‌ احترام‌ بگذارد و آنچه‌ مصنف‌ می‌خواهد بخواند و صدایش‌ را با ملودی‌ هماهنگ‌ و همراه‌ كند، اما در آواز كمی‌ دایره‌ عمل‌ وسیع‌تر خواهد شد و خواننده‌ مختار است‌ تا لحن‌ آواز را خود مشخص و معین‌ كند. بنان‌ هم‌ در آواز بسیار عالی‌ كار كرد و با تامل‌ نسبت‌ به‌ معنی‌ شعر، انتخاب‌ دستگاه‌ می‌كرد و در نهایت‌ به‌ ارایه‌ اثر می‌پرداخت‌.
برای‌ همین‌ هم‌ اغلب‌ آوازهای‌ بنان‌ جاودانه‌ شد و از تاثیرگذاری‌ بسیاری‌ برخوردار شد.
به‌ عنوان‌ مثال‌ می‌توانم‌ به‌ آوازهایی‌ چون‌:
«گدای‌ عشقم‌ و سلطان‌ حس‌سن‌ شاه‌ منست‌/ به‌ حسن‌ نیت‌ عشقم‌ خدا گواه‌ منست‌» و «كنون‌ كه‌ صاحب‌ مژگان‌ شوخ‌ و چشم‌ سیاهی‌/ نگاه‌ دار دلی‌ را كه‌ برده‌یی‌ به‌ نگاهی‌» اشاره‌ داشته‌ باشم‌ كه‌ اینها در واقع‌ شاهكارهای‌ آوازی‌ بنان‌ است‌ كه‌ در دستگاه‌ شور خوانده‌ شده‌اند و دقیقا برای‌ شنونده‌ حسی‌ كه‌ خود شعر و معنی‌ آن‌ دارد، القا می‌كند.
با این‌ وجود چرا هنرمندان‌ چندان‌ به‌ سبك‌ و سیاق‌ بنان‌ علاقه‌یی‌ نشان‌ نمی‌دهند؟
خواندن‌ به‌ سبك‌ مرحوم‌ بنان‌ توانایی‌ خاصی‌ می‌طلبد و هر كسی‌ نمی‌تواند چنین‌ كاری‌ كند. خیلی‌ها در طول‌ این‌ سال‌ها آمدند و به‌ تقلید از بنان‌ آثاری‌ ارایه‌ كردند، اما چون‌ به‌ باطن‌ خواندن‌ بنان‌ توجهی‌ نكرده‌ بودند، هرگز موفق‌ نشدند و تنها به‌ ادا درآوردن‌ بسنده‌ كردند.
به‌ هر حال‌ من‌ از ابتدای‌ خوانندگی‌ام‌ یكی‌ از سبك‌های‌ تاثیرگذاری‌ كه‌ دنبال‌ كرده‌ام‌، سبك‌ غلامحسین‌ بنان‌ بوده‌ و دنباله‌روی‌ نسبت‌ به‌ این‌ سبك‌ در كارهای‌ من‌ همواره‌ بوده‌ و هست‌.
امروزه‌ جوان‌هایی‌ كه‌ می‌آیند به‌ دنبال‌ آواز، از همان‌ ابتدا به‌ این‌ فكر می‌كنند كه‌ اوج‌ بخوانند، در حالی‌ كه‌ درك‌ و فهم‌ از موسیقی‌، خیلی‌ مهم‌ تر از بالا خواندن‌ و در اوج‌ خواندن‌ است‌.
نكته‌یی‌ كه‌ در هنر بنان‌ به‌ وضوح‌ دیده‌ می‌شود اینكه‌ همواره‌ با فكر آواز می‌خواند. به‌ شعر و تلفیق‌ آن‌ فكر می‌كرد.
الان‌ در كلاس‌های‌ ما هركسی‌ می‌آید بسرعت‌ می‌خواهد اوج‌ بخواند و جیغ‌ بزند ضمن‌ اینكه‌ در جامعه‌ ما اتفاقاتی‌ ناخوشایند در حال‌ وقوع‌ است‌ و در آن‌ به‌ رشد و اعتلای‌ موسیقی‌ توجه‌ نمی‌شود، بلكه‌ از مقام‌ و منزلت‌ آن‌ می‌كاهد و نگاه‌ها را به‌ سمت‌ سطحی‌نگری‌ در این‌ خصوص‌ می‌برد. در خوانندگی‌ درست‌ خواندن‌ در درجه‌ اول‌ اهمیت‌ قرار دارد و اوج‌ خواندن‌ اهمیت‌ چندانی‌ ندارد.
كارهایی‌ كه‌ در این‌ سال‌ها شاهد آن‌ بودیم‌، همگی‌ باعث‌ شده‌ تا افكار جوان‌ها راجع‌ به‌ موسیقی‌ تغییر كند.شاگردهای‌ هفت‌ هشت‌ سال‌ گذشته‌ با شاگردان‌ تازه‌ زمین‌ تا آسمان‌ تفاوت‌ دارند. هر چقدر كاركردن‌ با آنها راحت‌ بوده‌، به‌ همان‌ میزان‌ كار با اینها دشوار است‌.
فكر می‌كنید علت‌ چیست؟
تغییر نگرش‌ به‌ موسیقی‌، از ارایه‌ آثار غیرحرفه‌یی‌ و نامطلوب‌ و در سطح‌ پایین‌ نشات‌ می‌گیرد. بدتر از آن‌ اینكه‌ متاسفانه‌ امروزه‌ آنقدر این‌ آثار را در شبكه‌های‌ مختلف‌ تلویزیونی‌ و ماهواره‌یی‌ پخش‌ می‌كنند كه‌ فرهنگ‌ ایرانی‌ را هم‌ از ما گرفته‌ و فرهنگ‌ غربی‌ حتی‌ در اتاق‌های‌ ما هم‌ رخنه‌ كرده‌. با این‌ اوصاف‌ چه‌ توقعی‌ می‌توان‌ از فكر و اندیشه‌ جوان‌ امروزی‌ داشت‌؟! وقتی‌ آثار موسیقی‌ كه‌ پخش‌ می‌شود، ارزش‌ موسیقایی‌ ندارند، نمی‌توان‌ انتظار این‌ را داشت‌ كه‌ جوان‌ ما به‌ موسیقی‌ نگاهی‌ صحیح‌ و اصولی‌ داشته‌ باشد.
در گذشته‌ چنین‌ نبود. به‌ موسیقی‌ ایرانی‌ نگاهی‌ جدی‌ می‌شد. برای‌ همین‌ هم‌ همواره‌ فرق‌ بسیاری‌ بین‌ كار جدی‌ و غیرجدی‌ بود. بیشتر هنرمندانی‌ كه‌ در گذشته‌ بخصوص‌ دوره‌ طلایی‌ موسیقی‌ در ایران‌ مشغول‌ فعالیت‌ بودند موسیقی‌ جدی‌ را دنبال‌ می‌كردند. موسیقی‌ جدی‌ موسیقی‌ بود كه‌ انسان‌ را به‌ تفكر وا دارد.
در حالی‌ كه‌ ما در این‌ روزگار شاهد آن‌ هستیم‌ كه‌ بهای‌ بیشتری‌ به‌ موسیقی‌ غیرجدی‌ داده‌ می‌شود و موسیقی‌ جدی‌ مهجور می‌افتد. حتی‌ در موسیقی‌ پاپ‌ هم‌ اكثرا موسیقی‌ غیرجدی‌ را در دستور كار خود قرار می‌دهند و مثل‌ محمد نوری‌ كه‌ موسیقی‌ پاپ‌ را جدی‌ دنبال‌ می‌كند كمتر كسی‌ پیدا می‌كنید.
در موسیقی‌ اصیل‌ و جدی‌ ایرانی‌ هم‌ همیشه‌ كسانی‌ مثل‌ بنان‌، طاهرزاده‌، اقبال‌ السلطان‌، ادیب‌خوانساری‌، قوامی‌ و شجریان‌ و... بوده‌اند كه‌ فكر و اندیشه‌ در كارشان‌ به‌ چشم‌ می‌آید.
من‌ و دیگر دوستان‌ هم‌ بسته‌ به‌ توان‌ و وقتی‌ كه‌ می‌گذاریم‌ همواره‌ در تلاش‌ هستیم‌ كه‌ خدمتی‌ به‌ موسیقی‌ كنیم‌ و هنرجویان‌ و مردم‌ را به‌ سمت‌ موسیقی‌ جدی‌ بكشانیم‌.اما مشكلی‌ كه‌ ما در حال‌ حاضر با آن‌ روبرو هستیم‌ همین‌ تغییر نگرش‌ و طرز فكر علاقه‌مندان‌ به‌ موسیقی‌ است‌ و تلاش‌ در خصوص‌ بازگرداندن‌ ذایقه‌ مردم‌ راه‌ برگشتن‌ به‌ دوران‌ طلایی‌ گذشته‌ در موسیقی‌ را هموار می‌كند.
همواره‌ حسرت‌ تكرار نشدن‌ دورانی‌ كه‌ اساتید بسیاری‌ ظهور كردند وجود دارد، اما این‌ تكرار مستلزم‌ كار خوب‌ و با مطالعه‌ بر روی‌ موسیقی‌ اصیل‌ و جدی‌ است‌.
شاید یكی‌ از علت‌های‌ پیروی‌ نكردن‌ از شیوه‌ خوانندگی‌ بنان‌، ریزه‌كاری‌های‌ موجود در اجراهای‌ او است‌؟
چندی‌ پیش‌ در برنامه‌یی‌ قصد داشتم‌ آوازی‌ از بنان‌ بخوانم‌. این‌ كار به‌ قدری‌ از نظر تكنیكی‌ مشكل‌ بود كه‌ قریب‌ به‌ ۸ ماه‌ طول‌ كشید كه‌ بتوانم‌ دقیقا حالت‌ آوازی‌ او را در بیاورم‌. همسرم‌ هم‌ كه‌ در برنامه‌ همراه‌ من‌ بود، تمرین‌ بسیاری‌ انجام‌ داد تا جمله‌ جمله‌ مرتضی‌ محجوبی‌ را با پیانو بنوازد.
حتی‌ همسر بنان‌ هم‌ كه‌ در كنسرت‌ حاضر بود، بسیار متعجب‌ شد كه‌ چطور توانسته‌ام‌ مثل‌ خود بنان‌ بخوانم‌.
در حال‌ حاضر به‌ یاد بنان‌ برنامه‌ خاصی‌ در دست‌ تهیه‌ ندارید؟
امسال‌ هم‌ متاسفانه‌ همانطور كه‌ گفتم‌ نمی‌توانم‌ در ایران‌ به‌ یاد بنان‌ كنسرتی‌ داشته‌ باشم‌ اما مشغول‌ تهیه‌ نواری‌ به‌ نام‌ «مایه‌ ناز» هستم‌ كه‌ یك‌ طرفش‌ به‌ یاد بنان‌ است‌ و در سال‌۸۵ به‌ بازار می‌آید.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید