شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


زنان شاعر پارسی گوی گرد هم آمدند


زنان شاعر پارسی گوی گرد هم آمدند
از«مهری شاه حسینی» تاكنون چهار اثر در زمینه ادبیات منتشر شده است كه عبارتنداز: «عشق بازی می كنم با نام او» مجموعه شعر، «طبیعت و شعر» مجموعه گفت وگو با شاعران معاصر در مورد طبیعت در شعر، «زنان شاعر ایران» و «زنان شاعر پارسی گوی هفت شهر عشق» . دو اثر آخر منتشر شده از وی كه به شعر زنان می پردازد آثاری هستند كه از كتاب های مرجع برای محققان در مورد شعر زنان فارسی گو محسوب می شود. به بهانه انتشار كتاب «زنان شاعر پارسی گوی هفت شهر عشق» با وی گفت وگویی انجام داده ایم كه می خوانید.
● چه شد كه به فكر شعر زنان فارسی گو افتادید؟
▪ امروز كه زنان شاعر، به دور از قید و بندهای نابجا و غیرمنصفانه قرن های گذشته به عنوان یك انسان خلاق نه مثل عروسك پشت پرده می توانند قدم به عرصه اجتماع بگذارند و آثار و اشعار خود را مطرح كنند، بی انصافی است كه هم چنان زنان شاعر، مورد بی توجهی و بی اعتنایی باشند و كسی در فكر جمع آوری و تنظیم و تدوین آثار آنها در یك كتاب بزرگ و مجموعه منسجم و ماندنی و ارایه و عرضه آن به جامعه به ویژه جامعه ادب دوست و شعرشناس نباشد. با توجه به علاقه ای كه به شعر داشتم و بخشی از عشق و شور زندگی ام پرداختن به شعر و به قلم آوردن حاصل حسی عاطفی و عاطفه و بینش و نگرش و رنج زمان و زمانه ام از دیدگاه زن شاعر بوده، طبیعی است كه در این زمینه شور و علاقه و جدیت بیشتری نشان دهم و برای تهیه و تدوین كتاب هایی در زمینه شعر زنان فارسی گو تلاش كنم.
● در این كتاب با زنانی روبه رو می شویم كه هنوز كتابی از آنها منتشر نشده و برای جامعه ادبی شناخته شده نیستند. شما براساس چه ملاك هایی افراد را انتخاب كردید و ملاك های انتخاب زنان شاعر برای قرار گرفتن در كتاب چه بود؟
▪ ملاك انتخاب من در این كتاب ذكر نام شاعرانی بود كه به زبان فارسی شعر گفته اند و شعر آنها تا حدودی قابل ارایه است؛ چه آنها كه مجموعه شعرشان منتشر شده و چه آنهایی كه به علل مختلف نتوانسته اند اشعارشان را چاپ كنند. به هرحال همان اندازه كه زنی در كشور ازبكستان و یا هندوستان كه امروز زبان اصلی آنها فارسی نیست، زبان فارسی را انتخاب كرده و علاقه به یادگیری آن نشان داده و به مرحله سرودن شعر رسیده، قابل ستایش و ارزشگزاری است. یادمان باشد نباید شاعران كشورهای همسایه را با شاعران ایرانی مقایسه كنیم و اگر در سطح شاعران ما نبودند آنها را فراموش كنیم. آنها با كمترین امكانات به زبان فارسی پایبند مانده و وظیفه ماست كه به عنوان یك فارسی زبان با حمایت از آنها زبان فارسی را در این سرزمین ها دوباره زنده كنیم.
● فكر نمی كنید انتخاب شاعرانی كه هنوز اثری از آنها منتشر نشده و اكتفا به چند شعر منتشر شده در روزنامه ها و مجله كتاب را حجیم كرده است؟ چه ضرورتی داشت كه همه آنها آورده شود؟
▪ حجیم بودن كتاب از ارزش كتاب كم نمی كند و از طرفی به ارزش كتاب هم نمی افزاید. دوباره تكرار می كنم كه همین اندازه كه زنی در كشور ازبكستان و یا هندوستان كه امروز زبان اصلی آنها فارسی نیست، زبان فارسی را انتخاب كرده و علاقه به یادگیری آن نشان داده و به مرحله سرودن شعر رسیده قابل ستایش است باید به عنوان یك زن شاعر و فارسی زبان كه دارد برای حفظ زبان فارسی با انواع سختی های زمان می جنگد نامش در ادبیات ما ثبت شود. شاید خیلی از همین شاعران بزرگ ما اگر در چنین شرایطی قرار می گرفتند زبان فارسی را به فراموشی می سپردند و به زبان دیگری شعر می گفتند. همان طور كه در طول تاریخ این اتفاق در ایران افتاده و امروز هم بعضی از نویسندگان و شاعران فارسی زبان در اروپا و آمریكا به زبان فارسی نمی نویسند.
●یك نكته تازه در كتاب شما معرفی «دارایدخت» به عنوان یكی از نخستین زنان شاعر ایرانی است كه اشعار او به زبان ژاپنی باقی مانده است! چه طور به این نكته پی بردید؟
▪ این نكته را بنابه توصیه آقای دكتر «رها اشه» و دكتر «مسعود میرشاهی» در مجله اورینت سال ۱۹۸۶ چاپ توكیو خواندم و همان طور كه در مقدمه كتاب زنان شاعر فارسی گوی هفت شهر عشق نوشته شده، گی كیو ائی تو (Gi kyo ito) ایرانشناس ژاپنی معتقد است پس از حمله اعراب به ایران در سال ۶۵۴ میلادی «دارای» پادشاه تخارستان همراه خانواده اش از كندوز تخارستان به ژاپن پناهنده شد و فرزندش «دارایدخت» شاهزاده ایرانی در آنجا متولد شد و به زبان ژاپنی شعر می سرود كه باید او را از جمله نخستین زنان ایرانی شاعر به حساب آورد. از او دو شعر در كتاب مانی یوشو (Manyoshu) كه از كهن ترین مجموعه شعرهای ژاپنی است آمده كه ترجمه آن همان طور كه در كتاب نیز به آن اشاره كرده ام، این طور است:
حتی آتش فروزان
پیام اندیشه انگیز نیكان را
رباید و پنهان كند در انبان
آیا چنین نگویند؟
□□□
ابر آبی رنگ
شاید بالاتر رنگ
شاید بالاتر رود
همان ابری كه
بر فراز كوه شمال
گسترده است
از ستارگان گذر كند، از ماه بگذرد
تا بالاترین آسمان.
● بدون شك گردآوری و تألیف این همه شعر و نام كارآسانی نیست، به خصوص كه بعضی شاعران زن در كشورهای تاجیكستان و ازبكستان اگرچه زبان آنها فارسی است ولی خط آنها «سرلیك» است. از طرفی منابع ادبی درباره آنها كه در قید حیات نیستند كمتر است.
▪ پژوهش در زمینه آثار زنان شاعر به خصوص شاعران سده های پیش، كاری سخت و پر از موانع و مشكلات گوناگون است. من برای به دست آوردن زندگی نامه و آثار زنان شاعر پارسی گو در كشورهای آسیایی بیش از چهار سال وقت صرف كردم و حقیقتاً تلاش زیادی كردم تا این پژوهش به ثمر برسد. در كتاب زنان شاعر ایران بسیاری از معاصران و همین طور پیشینیان را برای نخستین بار معرفی كردم، اما در باره زنان شاعر پارسی گو كه خاستگاه آن ها در سرزمین و كشورهای همسایه ایران است یا به نوعی در گذشته در قلمرو امپراتوری ایران قرار داشته اند، مجالی شد تا سخن بگویم، چون دیگران در این باره كمتر سخن گفته اند. یا به هرحال در یك مجموعه به گونه ای جامع معرفی نشده اند. از این رو تصمیم گرفتم در ادامه كتاب (زنان شاعر ایران) كه در سال ۱۳۷۴ خورشیدی منتشر شد به زنان پارسی گوی قاره آسیا بپردازم. طبیعی است كاوش و پژوهش در چنین حوزه گسترده ای نیازمند زمان كافی و دسترسی به مراكز فرهنگی، كتاب خانه ها و منابع معتبر است. آشنایی من با زنده یاد دكتر «نساء جریوا» از شاعران تاجیك، دستیابی به شرح حال و آثار زنان شاعر تاجیكستانی را سرعت بخشید. در پی این آشنایی و در سفرم به تاجیكستان، با مساعدت پروفسور «میرزا ملا احمد» نویسنده و محقق ارجمند تاجیك، امكان دیدار و گفت وگو با زنان شاعر این كشور فراهم شد. در طول یك هفته اقامتم در تاجیكستان با كمك «زلفیه عطایی» شاعر و سردبیر «مجله فیروزه» و «نظام قاسم» شاعر ارزشمند تاجیك و همچنین لطف «گلرخسار» شاعر نامدار آنجا به كتابخانه فردوسی دسترسی پیدا كردم و تذكره نامه شماری از زنان شاعر تاجیك را از این طریق بدست آوردم. مطالعه و استفاده از این متون مستلزم آشنایی با خط سیرلیك بود كه خواندن و نوشتن این خط را یاد گرفتم و به این ترتیب موفق شدم قسمتی از اشعار و زندگی نامه شاعران تاجیك را به فارسی امروز برگردانم. اما بخش عمده برگردان این كتاب در سایه مساعدت و همكاری «میرزا شكورزاده» پژوهشگر و شاعر تاجیك به انجام رسید.
●در پایان نظرتان در مورد وضعیت فعالیت های ادبی زنان شاعر در ایران و كشورهای فارسی زبان چیست و آن را چه طور می بینید؟
▪ در گذشته به سبب وجود نوع حكومت شوروی كه تاجیكستان نیز بخشی از آن بود، مانع می شد كه شاعران تاجیكی و همچنین زنان شاعران آن دیار بتوانند به طور جدی ادبیات فارسی را دنبال كنند. آنها امكان دسترسی به كتاب های مختلف را نداشتند و از طرفی خواندن و نوشتن به زبان روسی این فرصت را از آنها گرفته بود تا بتوانند با ویژگی ها و رمز و رازهای شعر فارسی پیوند عمیق و دیرینه پیدا كنند. ناگفته نماند كه با سعی خود به ادبیات كهن ایران آشنایی دارند و اغلب به شیوه موزون و بعضی هم با اوزان جدید شعر می گویند. در چنان فضایی كه زن شاعر تاجیك با آن روبه رو بوده كمتر به سخن تازه و ساختار و رخداد شاعرانه كه بازتابی غافل گیركننده داشته باشد، می توان رسید. اما در افغانستان؛ جنگ ها، خون ریزی ها، برادركشی ها و نابسامانی ها باعث كوچ نویسندگان و شاعران به كشورهای مختلف دنیا شد و این مهاجرت انگیزه تحول و تأثیر بسزایی در آثار شان شد. در میان زنان شاعر افغانستانی كه در كشور ما میهمان هستند و در كنار هم زندگی می كنیم، هستند شاعرانی ارزشمند با تجربه ها و بیانی دلپسند و ابتكارهای چشم گیر و قابل ستایش كه اغلب از درد مشتركی حكایت می كنند، نمی دانم این داوری صحیح است یا نه كه شعر شاعران بزرگی چون پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی بر شعر زنان افغانستان نیز بی تاثیر نبوده است. البته با ویژگی های خاص خود و با سوز و ساز و تلخ كامی های زن افغانستانی و به دور از تكلف و تصنع.
پوریا گل محمدی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید