جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات بوسنی ؛ یک گام به جلو


انتخابات بوسنی ؛ یک گام به جلو
بوسنی و هرزگوین بطور جدی خواهان پیوستن به اتحادیه اروپایی می باشد و رعایت استانداردهای اروپایی جزو شرایط اتحادیه برای پیوستن بوسنی به اتحادیه اروپایی محسوب می گردد.
حزب اقدام دمكراتیك (SDA) كه به حزب سنتی مسلمانان مشهور است و نام مرحوم علی عزت بگویچ را با خود دارد در جریان انتخابات سال ۲۰۰۲ موفق شد نامزد خود آقای سلیمان تیهیچ را به عنوان عضو مسلمان شورای ریاست جمهوری معرفی كند و حزب SDA در سطح پارلمان كشوری و فدراسیون با اكثریت نسبی و در ائتلاف با احزابی چون حزب دمكراتیك كروات (HDZ) توانست دولتی ائتلافی را تشكیل دهد.
حزب SDA در راستای اراده جامعه جهانی از اصلاحات قانون اساسی بوسنی دفاع و آن را به جلو هدایت كرد ولی انتخابات اول اكتبر ۲۰۰۶ نشان داد كه واقعیات دیگری در درون جامعه بوسنی وجود دارد كه نه فقط حزب SDA بلكه غرب نیز آنرا نادیده گرفته بود.
نتایج اخذشده از انتخابات نشان داد كه جامعه بوسنی همچنان جامعه ای شدیدا قومی است و قوم گرایی همچنان جامعه بوسنی را از درون رنج می دهد.
حزب حاكم SDA كه شعارهای اصلاح طلبانه، معیشت و پیوستن به نهادهای اروپایی را به عنوان اولویت ها و شعارهای انتخاباتی خود انتخاب كرده بود در مقابل حزب برای بوسنی Sbih در مجموع نتوانست موفق تر باشد.
حزب Sbih كه در گذشته به حزبی لیبرال مشهور بود با شناخت نیازهای جامعه تمركز خود را بر شعارهای قومی و لزوم یكپارچگی كشور و هضم جمهوری صرب در درون كشور قرار داد. (در مقابل تفكر جدایی صربكا)همین رویكرد حزب Sbih و شخص حارث سیلاجیچ باعث شد كه وی با كسب اكثریت آراء و با اخذ بیش از ۴۱درصد آرا به عنوان عضو بوشنیاك (مسلمان) ریاست جمهوری برگزیده شود.
این انتخاب مردمی در حالی بود كه جامعه بوسنی با چالش های جدی همچون فقر، نرخ بالای بیكاری و فرار مغزها روبرو است اما مردم شعارهای قومی را ترجیح دادند!!
نقطه عطف پیروزی حارث سیلاجیچ را می توان در مخالفت جدی وی در روند اصلاحات قانون اساسی بوسنی كه مورد نظر آمریكا و اروپا بود دانست. وی در پارلمان با رای منفی خود و همسوكردن چند حزب كوچك مانع از تصویب آن در پارلمان كشوری بوسنی و هرزگوین شد و در واقع روبروی جریانی قرار گرفت كه احزابی چون HDZ,SDP,SDA و قدرتهای همچون ایالات متحده در آن ایفای نقش داشتند.
با این حركت حارث سیلاجیچ خود را قهرمان قومی و ملی برای مسلمانان بوشنیاك معرفی كرد و از آن سو عصبانیت غرب بخصوص كاخ سفید را با خود به همراه داشت.
در این سو حزب SDA نیز دارای اختلافات و دسته بندی های داخلی شده بود و انتقادات زیادی از درون و بیرون حزب متوجه رهبر حزب آقای سیلمان تیهیچ گردید و وجود برخی اخبار در بعضی از روزنامه ها مبنی بر نزدیكی سلیمان به احزابی كه بوشنیاك ها دیدگاه بدی به آنها داشتند شرایط رهبر حزب SDA را برای پیروزی دشوارتر كرد و شاید مهمتر از آن بتوان فاصله وی از مسلمانان سنتی و سازمان های مرتبط با جامعه اسلامی قلمداد كرد.
اما فضای احزاب انتخاب شده در سطح پارلمان كشوری و فدراسیون متفاوت از شرایط حاكم بر شورای ریاست جمهوری می باشد.
اگر چه حزب SDA نتوانست نامزد خود را وارد شورای ریاست جمهوری كند اما در سطح پارلمان كشوری و فدراسیون غرب SDA اگرچه با ریزش آراء در مقایسه با سال ۲۰۰۲ میلادی روبرو شد اما در فدراسیون همچنان جایگاه نخست را با بیش از ۲۵درصد آراء به خود اختصاص داده و پس از آن حزب SBih با حدود ۴ درصد كمتر در جایگاه دوم قرار داد و در سطح پارلمان كشوری در میان احزاب بوشنیاك مقام اول را با ۲۸درصد آراء و در كل احزاب جایگاه دوم را پس از حزب SNSD صرب بدست آورد مقایسه نتایج اخذشده در میان شورای ریاست جمهوری و پارلمانی موید این نكته است كه حزب SDA سر خود را در شورای ریاست جمهوری از دست داده اما بدن خود را در پارلمان همچنان حفظ كرده است.
از سویی دیگر حزب SBiH سر خود را در شورای ریاست جمهوری حفظ كرده اما برای حفظ بدن خویش در پارلمان مجبور است با حزب رقیب خود علیرغم تمایلش ائتلاف نماید (حزب SBiH منشعب شده از حزب SDAاست) و بدینوسیله سر و بدنی رقیب بر ر وی هم قرار گیرد!
جهت كالبد شكافی چرایی نوع انتخاب رأی دهندگان در اتخاذ دو نوع رفتار متفاوت مردم بوسنی می توان به این مهم اشاره كرد كه مردم بوسنی قبل از آنكه ملتی حزبی باشند همانطور كه پیش تر اشاره شد مردمی به شدت قومی می باشند و كاركردهای حزبی خود را در قالب قوم گرایی انجام می دهند.
از این جهت است كه مردم بوسنی در سطوح بالا و تاثیرگذار رفتار قوم گرایی از خود نشان می دهند و در سطوح پایین تر و بدنه جامعه كاركردی حزبی را از خود بروز می دهند.
برای پردازش به چرایی بیشتر این رفتار می بایست این نكته را اضافه كرد كه از آنجا كه حزب SBiH حزبی ضعیف محسوب می شود و مردم این نكته را بخوبی درك كرده اند لذا در سطح پارلمانی حزب SDA را ترجیح داده و آراء بیشتری را متوجه این حزب كرده اند.
آراء كمتر حزب SDA در سطح پارلمانی قبل از آنكه به خود حزب بازگردد به رهبر آن بازمی گردد كه نه تنها دبیر كل خود را از دست داد بلكه به خود بدنه حزب نیز آسیب رسانید.
●قومیت كروات
یكی از شگفتی های این دوره كه یقیناً جزو چالش های مهم پیش رو خواهد بود نوع و نحوه انتخاب عضو كروات شورای ریاست جمهوری می باشد نحوه انتخابی كه كرواتها از آن با عنوان فاجعه یاد كرده و تهدید به خروج از حاكمیت كرده اند. یكی از احزاب عمده جامعه مسلمانان حزب SDPمی باشد. این حزب كه از احتمال پیروزی نامزد مسلمان شورای ریاست جمهوری در حزب خود ناامید بود در یك ترفند سیاسی مبادرت به معرفی كاندید كروات به جای معرفی كاندید مسلمان نمود و باعث گردید كه تمام طرفداران حزب SDP به نامزد معرفی شده حزب جهت كسب كرسی عضو كروات ریاست جمهوری رأی بدهند و علیرغم آنكه بیش از ۹۵درصد كرواتها به كاندید حزب دمكراتیك كرواتها HDZ رأی داده بودند اما به دلیل جمعیت كمتر كاندید كروات حزب SDP موفق به ورود به شورای ریاست جمهوری شد!
از اینرو ژیلكو كوشیچ با كسب آراء ضعیف ۸۵/۱۳ از حزب SDP به عنوان عضو كروات شورای ریاست جمهوری انتخاب گردید و این در حالی است كه در انتخابات سال ۲۰۰۲ م حزب كروات دمكراتیك HD۲ توانسته بود نامزد خود دراگان چویچ را با رأی بالای ۸۳/۶۱ به عنوان عضو كروات شورای ریاست جمهوری معرفی نماید. غافلگیری احزاب كروات در شرایطی رخ داد كه كرواتهای بوسنی كه كمترین میزان عددی یعنی ۱۷ را دارند بدنبال القاء و ایجاد رسمی موجودیت سوم در كنار دو قوم بوشنیاك (مسلمان) و صرب در نزد مجامع رسمی بودند.
كرواتها كه با جایگزینی نماینده عالی جامعه جهانی یعنی شیلینگ آلمانی به آینده امیدوارتر بودند تمامی پیش بینی های خود را نابود شده دیده و رسما اعلام كرده اند كه عضو كروات شورا را به رسمیت نخواهند شناخت.از اینرو می توان اذعان داشت كه بازنده اصلی انتخابات كرواتها می باشند كه بیش از پیش به حاشیه رانده خواهند شد و البته مطالبات خود را شاید با احساسات قومی طلب كنند.
●قومیت صرب
شرایط مشابهی كه در میان بوشنیاك های مسلمان بوجود آمد در میان قومیت صرب ظهور پیدا كرد به این معنی كه آراء مردمی در صربكا به سمت حزبی تمایل یافت كه شعارهای قومی و آرمانی بیشتری داشت. حزب SMSD صرب به رهبری دودیك كه به عنوان حزب دوم جمهوری صربكا قلمداد می شود با شعارهای انتخاباتی همچون برگزاری رفراندم جهت استقلال توانست بطور چشم گیری نگاه مردمی را به سوی خود معطوف دارد.
شعارهای انتخاباتی تند و رادیكالی حزب SMSD صرب همچون حزب SBiH توسط حزبی بود كه تا پیش از آن به حزبی لیبرال معروف بود.
رفتارهای مشابه قومی دو قوم بوشنیاك و صرب علیرغم تشابهات، جنس متفاوتی داشت به این معنی كه رأی دهندگان فدراسیون خواهان یكپارچگی بوسنی در قالب یك جمهوری (و نه دو جمهوری كه هم اكنون می باشد) می باشند. اما اكثریت بیشتری در جمهوری صرب خلاف چنین تفكری دارند و از ایده همگرائی دفاع نكرده و خواهان رفراندمی هستند كه بتواند تجزیه و جدائی صربكا و حتی الحاق به كشور صربستان را با خود داشته باشند.
●احزاب پیروز بر سر دوراهی
شرایط آینده تا حدودی پیچیده به نظر می رسد دو حزب پیروز SBiH و SNSD در صورتی كه بخواهند به ماهیت لیبرالی خود باز گردند جامعه بوسنی به سمت یكپارچگی و وحدت و نیز اروپائی شدن حركت خواهد كرد و این به این معنی خواهد بود كه شعارهای قومی دو حزب صرفا شعارهای انتخاباتی بوده و لذا منجر به از دست دادن بخش عمده ای از هواداران خواهد بود و بی اعتمادی را از احزاب افزایش خواهد داد. ولی اگر آن روی سكه به وقوع بپیوندد و دو حزب همچنان بر همان شعارهای قومی پافشاری بكنند كه آقای حارث در اولین اظهارات خود مجددا آنها را تكرار كرد علاوه بر آنكه می تواند مؤید چرخش كاركرد احزاب از رفتار لیبرالی به رادیكالی باشد شكاف نژادی را به كشور تحمیل خواهد كرد. احتمال تداوم شعارهای، قومی زمانی قوی تر می شود كه به سخنان حارث سیلاجیچ بعد از پیروزی در انتخابات توجه كنیم. وی می گوید: برای تقویت دولت مركزی بوسنی هرزگوین می بایست تقسیم نژادی این كشور به دو بخش صربكا و فدراسیون مسلمان – كروات ملغی شود. و در پاسخ، عضو منتخب صرب شورای ریاست جمهوری نبوشاراد مانوویچ وعده طرح همه پرسی استقلال صربكا را مجددا مطرح كرد!
●تأثیر قدرت های پیرامونی و فراملی
نه تنها فرایندهای متضاد در درون جامعه چند قومی بوسنی بوجود آمده است بلكه همین شرایط متضاد از خارج از مرزها بشدت جامعه بوسنی را متأثر از خود ساخته است.
در صورتی كه صربهای پیروز در صربكا بخواهند اهداف قومی خود را جهت جدائی و رفراندم دنبال كنند صربستان خواهد توانست موتور محركه چنین روندی باشد. بدنبال جدائی مونته نگرو از كشور صربستان، بلگراد توجه و علاقه بیشتری را متوجه صربكا و كوزوو نموده است.
این مهم تا جایی است كه اخیرا كوشتونیتسا نخست وزیر صربستان طی سفر به صربكا چندین معاهده اقتصادی دوجانبه را به امضاء رسانید و با توجه به ارتباط موضوع صربكا به كوزوو می تواند آلبانیایی ها را جهت اخذ مطالباتشان تحریك كند. از سویی دیگر، شرایط دشوار كرواتهای بوسنی می تواند نقش كرواسی را برای ایفای نقشی موثر در معادلات بازی بازیگران بوسنی فراهم سازد.
شرایط داخل سرزمین بوسنی و مناطق پیرامونی آن بیانگر شكل گیری احساسات قومی در داخل و خارج می باشد و این روند با اراده غرب و بخصوص آمریكا كاملاً در تضاد است. واشنگتن پس از امضاء قرارداد دیتون، تمامی تلاش خود را معطوف به ایجاد بلوغ سیاسی و ایجاد تمركز در سازمان ها و نهادهائی چون وزارت دفاع – ارتش – پلیس و سازمان امنیت داشت و از سوئی دیگر از آنجا كه قانون اساسی بوسنی ساختار پیچیده سیاسی را به بوسنی تحمیل كرده لذا از مرحله اصلاحات قانون اساسی دفاع، پشتیبانی و آنرا هدایت نمود و اجلاس های متعدد احزاب بوسنی و اجلاس بروكسل و اجلاس واشنگتن را رهبری كرد.
واشنگتن از تداوم روند فوق در مجموع راضی بوده و با بروز بحران در خاورمیانه اداره بسیاری از امور را به اروپایی ها و نیز نیروهای UFore واگذار كرد.
اما انتخابات اخیر نشان داد كه یكی دیگر از بازندگان فرامنطقه ای كاخ سفید است كه شاید واشنگتن را به این نتیجه برساند كه شیلینگ آخرین نماینده عالی جامعه جهانی نباشد و از ادامه حضور نماینده جامعه جهانی دفاع كند و شاید آمریكا به این نتیجه برسد كه حضور خود را در بالكان بار دیگر افزایش دهد. البته اگر جنگهای فرامنطقه ای آمریكا در عراق و افغانستان چنین مجالی را بدهد.
علیرضا امین زاده
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید