جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت


حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت
سخن از خدیجه سلام الله علیها ، سخن از یك دنیا عظمت و پایداری و استقامت درراه هدف است . به حق قلمفرسایی در باره كسی كه خداوند بر اوسلام و درود فرستاد ، بسی مشكل است . اما به مصداق «مالا یدرك‏كله لا یترك كله» به بررسی گوشه‏هایی از شخصیت و زندگی این‏بزرگ بانو می‏پردازیم :
● ولادت و خانواده
خدیجه (سلام الله علیها) ۶۸ سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده‏ای كه‏خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏خانوادگی و نسبت‏های‏خویشاوندی ، در شمار بزرگترین قبیله‏های عرب جای داشت . این‏خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگی و نجابت و شرافت ازكردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش‏بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشی نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .
● اخلاق خدیجه (سلام الله علیها)
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران كم نظیربود . او به فضیلت اخلاقی و پذیرایی‏های شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مكه به وی حسد می‏ورزیدند .
دخترت خویلد در سجایا و كمالات اخلاقی زبانزد و نمونه بود و به‏حق ایشان كفو خوبی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود . بی‏تردید می‏توان گفت‏كه این سجایا و فضایل اخلاقی سبب شد تا خدیجه برای همسری پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او برای پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یاوری صادق بود .
● آیا خدیجه (سلام الله علیها) قبل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ازدواج كرده بود ؟
معروف است اولین كسی كه به خواستگاری خدیجه آمد یكی ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومی‏» بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانی در گذشت و اموال بسیاری برای خدیجه‏ارث گذاشت . پس از او «ابی‏هاله بن المنذر الاسدی‏» كه یكی ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وی ازدواج كرد . ثمره این پیوندفرزندی به نام «هند» بود كه در كودكی در گذشت . ابی‏هاله‏نیز پس از چندی ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جای نهاد.
هرچند این مطلب كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه‏ای ازدواج نكرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولی مورد تایید همگان نیست . جمعی از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; برای مثال «ابوالقاسم كوفی‏» ، «احمد بلاذری‏» ، «علم الهدی‏» ، (سیدمرتضی) در كتاب «شافی‏» و «شیخ طوسی‏» در «تلخیص شافی‏» آشكارا می‏گویند كه خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه‏مجلسی نیز تایید كرده است . او می‏نویسد : «صاحب كتاب انوارو البدء» گفته است كه زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه‏بودند .
برخی از معاصران نیز چنین ادعا كرده‏اند و برای اثبات ادعای‏خود كتابهایی نوشته‏اند .
● آشنایی با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)
فضایل اخلاقی خدیجه ، بسیاری از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فكر ازدواج با وی می‏انداخت . ولی خاطرات همسر پیشین به وی‏اجازه نمی‏داد شوهری دیگر انتخاب كند . تا اینكه با مقامات‏معنوی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آشنا شد و آن دو غلامی كه برای تجارت‏همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتی كه از وی‏دیده بودند ، برای خدیجه نقل كردند . خدیجه فریفته اخلاق و كمال‏و مقامات معنوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شد . البته او از یكی ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، كه از علمای بزرگ عرب وخویشان نزدیك خدیجه به شمار می‏رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) مطالبی شنیده بود . همه این‏عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به همسری خودانتخاب كند .
● ازدواج خدیجه[سلام الله علیها]
زفاف خدیجه با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ۲ ماه و ۷۵ روز پس از بازگشت‏از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت‏محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ۲۵سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را ۲۸ سال‏نقل می‏كند . هرچند بعضی از مورخان اهل‏سنت‏سعی می‏كنند این سخن‏را رد كنند ; چون راوی آن محمد بن صائب كلبی از شیعیان است وآنها او را ضعیف می‏دانند .
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و مقام معنوی او بارسول خدا ازدواج كرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خودرا فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .
در عقد ازدواج حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به‏آنها چنین تبریك گفت :
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لك الطیرفیما كان منك باسعد
تزوجت‏خیر البریه كلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد ؟
و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الكتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد
گوارا باد بر تو ای خدیجه كه طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج كردی . چه كسی در میان مردم همانند محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است . محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) كسی است كه حضرت عیسی و موسی به آمدنش‏بشارت داده‏اند و كتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند .
رسولی كه سر از بطحاء (مكه) در می‏آورد و او هدایت كننده وهدایت‏شونده است .
● احترام پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به خدیجه
احترام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .
● خصال خدیجه (سلام الله علیها)
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می‏رود . او اولین زنی‏بود كه به اسلام گروید ; چنان كه علی‏بن ابی‏طالب (علیه السلام) اولین‏مردی بود كه اسلام آورد . اولین زنی كه نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانی روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه‏مند به‏معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به‏اخبار آسمانی بود . همین شرافت‏برای او بس كه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و گسترش اسلام به كمك مال و ثروت او تحقق یافت .
خدیجه از كتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر كثرت اموال و املاك، او را «ملكه بطحاء» می‏گفتند . از نظر عقل و زیركی نیزبرتری فوق العاده‏ای داشت و مهمتر اینكه حتی قبل از اسلام وی را«طاهره‏» و «مباركه‏» و «سیده زنان‏» می‏خواندند .
جالب این است او از كسانی بود كه انتظار ظهور پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏كشید و همیشه از ورقه‏بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه‏های‏نبوت می‏شد . اشعار فصیح و پر معنای وی در شان پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از علم و ادب و كمال و محبت او به آن بزرگوار حكایت می‏كند .
● نمونه‏ای از اشعار خدیجه در باره پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین است :
فلواننی امسیت فی كل نعمه و دامت لی الدنیا و تملك الاكاسره
فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یكن عینی لعینك ناظره
اگر تمام نعمتهای دنیا از آن من باشد و ملك و مملكت كسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی كه چشم‏به چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیت‏خدیجه این است كه او دارای شم اقتصادی و روح‏بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است كه قلم از بیان‏آن ناتوان است . پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»
چه می‏توان گفت در شان كسی كه مایه آرامش و تسلای خاطر رسول‏خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود ؟ ! در تاریخ می‏خوانیم : «حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هر وقت از تكذیب قریش و اذیت‏های ایشان‏محزون و آزرده می‏شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‏كرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را می‏دید مسرور می‏شد»
ذهبی می‏گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله‏زنان كامل ، عاقل ، والا ، پای‏بند به دیانت و عفیف و كریم و ازاهل بهشت‏بود . پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) كرارا او را مدح و ثنا می‏گفت‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‏داد و از او بسیار تجلیل می‏كرد. به حدی كه عایشه می‏گفت : بر هیچ یك از زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به‏اندازه خدیجه رشك نورزیدم و این بدان سبب بود كه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)بسیار او را یاد كرد .
● درود خدا بر خدیجه [سلام الله علیها]
خدیجه كبربی چنان مقام والایی داشت كه خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتی از حضرت امام محمد باقر (صلی الله علیه و آله و سلم) : پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل‏فرمود : «آیا حاجتی داری ؟»
جبرئیل عرض كرد : «خواسته‏ام این است كه از طرف خدا و من به‏خدیجه سلام برسانی‏»
در روایتی دیگر می‏خوانیم : روزی خدیجه به طلب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیرون آمد . جبرئیل به‏صورت مردی با وی رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول‏خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)را پرسید . خدیجه نمی‏توانست‏بگوید رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در كجا به سرمی‏برد . او می‏ترسید این مرد از كسانی باشد كه قصد كشتن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را دارد . وقتی كه خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر كرد كه از خداتو را سلام برسانم .»
● نقش خدیجه در پیشبرد اسلام
وقتی حضرت خدیجه دریافت كه سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه‏پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) انفاق كرد . او تمام اموال‏خویش را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف‏رساند . تا جایی كه هنگام ارتحال ، پارچه‏ای برای كفن نداشت .
ابن اسحاق جمله‏ای در شان خدیجه دارد كه گویای همكاری وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او می‏گوید : «خدیجه یاور صادق‏و با وفایی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و مصیبت‏ها در پی رحلت‏خدیجه‏و ابوطالب بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سرازیر شد .»
گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، سدی بلند و مستحكم بودند .
این جمله ، معروف كه اسلام رهین اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، شمشیرعلی (علیه السلام) ، و اموال خدیجه است از نهایت همكاری و صداقت‏خدیجه‏پرده بر می‏دارد .
● فرزندان خدیجه [سلام الله علیها]
در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به‏گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .
۱) هاشم .
۲) عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب‏»می‏گفتند . .
۳) رقیه .
۴) زینب
۵) ام كلثوم .
۶) فاطمه .
رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام كلثوم و فاطمه به‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، بدرود زندگی گفتند . ولی دخترانش ، نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را درك كردند .
گروهی از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)پس از بعثت‏به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به‏مدینه هجرت كردند .
● وصیت‏خدیجه [سلام الله علیها]
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به عیادت وی رفت و فرمود : ای خدیجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنی معك فی الجنه‏» ; آیا می‏دانی كه خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد كرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شكرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیماری خدیجه شدت یافت ، عرض كرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو كوتاهی كردم ، مرا عفو كن .
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به كار بردی . در خانه‏ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف كردی .
عرض كرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است كه مواظب این‏دختر باشید . و به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اشاره كرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا كسی از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا كسی به صورتش سیلی بزند . مبادا كسی بر اوفریاد بكشد . مبادا كسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‏ای داشته‏باشد .
اما وصیت‏سوم را شرم می‏كنم برایت‏بگویم . آن را به‏فاطمه عرض می‏كنم تا او برایت‏بازگو كند . سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم می‏گوید : من از قبر در هراسم ; از تو می‏خواهم مرا درلباسی كه هنگام نزول وحی به تن داشتی ، كفن كنی .»
پس فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) عرض كرد . پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آن پیراهن را برای خدیجه‏فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) غسل و كفن وی را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالی كه كفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض كرد : یا رسول‏الله ، خداوند به تو سلام می‏رساند و می‏فرماید : «ایشان اموالش‏را در راه ما صرف كرد و ما سزاوارتریم كه كفنش را به عهده‏بگیریم .»
● وفات خدیجه (سلام الله علیها)
خدیجه در سن ۶۵ سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم كرد . پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط كرد و با همان پارچه‏ای كه جبرئیل‏از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود ، كفن كرد . رسول‏خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاك نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشك‏می‏ریخت ، دعا می‏كرد و برایش آمرزش می‏طلبید .
آرامگاه خدیجه درگورستان مكه در «حجون‏» واقع است . رحلت‏خدیجه برای پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مصیبتی بزرگ بود ; زیرا خدیجه‏یاور پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) احترام می‏گذاشتند و از آزار وی خودداری می‏كردند .
● یاد خدیجه[سلام الله علیها]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با این كه بعد از رحلت‏حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بازنانی چند ازدواج كرد ; ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه‏می‏گوید : هر وقت پیغمبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یاد خدیجه می‏افتاد ، ملول وگرفته می‏شد و برای او آمرزش می‏طلبید . روزی من رشك ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جای آن پیرزن ، زنی جوان وزیبا به تو داد .
پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست‏بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است‏خدیجه زنی بود كه چون همه از من رومی‏گردانیدند ، او به من روی می‏كرد ; و چون همه از من می‏گریختند، به من محبت و مهربانی می‏كرد ; و چون همه دعوت مرا تكذیب‏می‏كردند ، به من ایمان می‏آورد و مرا تصدیق می‏كرد . در مشكلات‏زندگی مرا یاری می‏داد و با مال خود كمك می‏كرد و غم از دلم‏می‏زدود .
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود : «وقتی خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه كودكی خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله‏امی‏» ; مادرم كجاست ؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سكوت كرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت‏سلام‏می‏رساند و می‏فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در كاخ‏طلایی كه ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جای دارد .
محمد محسن طبسی
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس


همچنین مشاهده کنید