جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سپهبد ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک


سپهبد ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک
● پیشینه:
سپهبد ناصر مقدم آخرین رئیس ساواك (خرداد ۱۳۵۷ ـ بهمن ۱۳۵۷) فرزند یعقوب در سوم تیر ۱۳۰۰ درتهران متولد شد. نام خانوادگی وی در آغاز «مقدم چهارگریل‌اصل» بود كه پس از مدتی به مقدم‌راد و نهایتاً به مقدم تغییر پیدا كرد. همچنان كه از نوشته‌های خود او برمی‌آید تا سن ده سالگی تحت تكفل پدر زندگی می‌كرده و از آن پس دایی‌اش حسین مقدم عهده‌دار وظیفه نگهداری او شد و چنانكه خود او ذكر كرده است گویا تا سال ۱۳۳۴ هم هنوز در منزل دایی‌اش زندگی می‌كرد و از آن پس به منزل شخصی‌اش در زرگنده نقل مكان پیدا كرد.
مقدم تحصیلات ابتدایی و مقدماتی خود را از سال ۱۳۰۷ به ترتیب در دبستان‌های كمالیه و علامه سپری كرد و در سال ۱۳۱۳ وارد دبیرستان نظام در تهران شده و به سال ۱۳۱۹ از این دبیرستان فارغ‌التحصیل شده و دیپلم گرفت. ناصر طی سال‌های ۱۳۱۹ ـ ۱۳۲۱ در دانشكده‌ی افسری تحصیل كرد و با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل گردید. وی چند سال بعد از دانشكده حقوق دانشگاه تهران نیز لیسانس قضایی و حقوق گرفت. او كه تمام دوران تحصیل و آموزش‌های نظامی و اطلاعاتی و امنیتی‌اش را در ایران سپری كرد با زبان فرانسه و انگلیسی آشنایی یافت.
ناصر مقدم در ۱۲ شهریور ۱۳۲۹ با فرانك سلیمانی ازدواج كرد و از او دارای سه فرزند شد. اولین فرزند او خسرو و در سال ۱۳۳۲ متولد شده بود و دو فرزند دیگرش نادر و نامور به ترتیب طی سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۷ متولد شدند. چنانكه از جدول وضعیت خدمتی وی بر می‌آید او از فروردین ۱۳۲۱ كه در دانشكده افسری با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل شد تا اول شهریور۱۳۴۳ در مناصب و موقعیت‌های مختلف و در واحدهای زیر خدمت می‌كرد: لشكر ۲ مركز، اداره بازرسی ارتش، اداره موتوری ارتش، دانشكده افسری، لشكر ۱۰ خراسان، لشكر گارد شاهنشاهی، ستاد ارتش، لشكر ۵ لرستان، وزارت دفاع، دادستانی ارتش، دانشگاه نظامی، اداره دادرسی ارتش، دانشگاه جنگ، كارگزینی ارتش، گارد شاهنشاهی و آجودانی نیروهای مسلح.
هنگامی كه ارتشبد حسین فردوست در سال ۱۳۳۸ ش. دفتر ویژه اطلاعات را تأسیس كرد و در رأس آن قرار گرفت ناصر مقدم را نیز كه تا آن زمان رئیس شعبه بازرسی اداره دادرسی ارتش بود، به آن دفتر منتقل كرد و چند سال پس از انتصاب فردوست به قائم‌مقامی كل ساواك، در شامگاه روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، شاه كه از عملكرد ساواك در برخورد با مخالفان ناراضی بود، به پیشنهاد فردوست سرتیپ مصطفی امجدی را از مدیر كلی اداره كل سوم ساواك (اداره امنیت داخلی) بركنار كرده و ناصر مقدم را جایگزین او كرد. ناصر مقدم قریب ده سال در رأس مدیریت اداره كل سوم ساواك باقی ماند و چنانكه از خاطرات فردوست بر می‌آید در این دوران طولانی كه مقارن با قائم‌مقامی او بر ساواك بود، مقدم برای تجدید ساختار اداره كل سوم و كارآمد كردن آن تلاش بسیاری انجام داد. بدین ترتیب بخشی اعظمی از فعالیت‌های ساواك بر ضد مخالفان سیاسی حكومت در طی دهه ۱۳۴۰ را باید از ابتكارات و كارنامه ناصر مقدم مدیر كل اداره كل سوم این سازمان ارزیابی كنیم. از جمله مهمترین تشكیلاتی كه دردوران مدیر كلی مقدم بر اداره كل سوم ساواك به ابتكار همین اداره و با مشاركت شهربانی و ژاندارمری تأسیس شد كمیته مشترك ضد خرابكاری بود.
عملكرد مقدم در رأس اداره كل سوم ساواك كه از حمایت‌های بی‌دریغ حسین فردوست نیز برخوردار بود، تا حدود زیادی موجبات رضایت خاطر شخص شاه را فراهم می‌آورد. و اسناد و مدارك موجود نشان می‌دهد كه او طی دوران طولانی نظامی‌اش و به ویژه در دوران حضورش در رأس اداره كل سوم ساواك و پس از آن موفق به دریافت دهها نشان افتخار شد و شخص نصیری رئیس وقت ساواك نیز بارها از خدمات و عملكرد موفق مقدم در ریاست اداره كل سوم ساواك تشكر و قدردانی كرد. براساس اسناد موجود ناصر مقدم هنگامی كه در ۱۷ خرداد ۱۳۴۲ رسماً به مدیریت اداره كل سوم ساواك رسید، درجه سرهنگی داشت و از اول آبان ۱۳۴۵ به درجه سرتیپی و از اول آبان ۱۳۴۹ به درجه سرلشگری رسید. اسناد موجود نشان می‌دهد كه سرلشگر ناصر مقدم در سوم آبان ۱۳۵۰ به سمت آجودانی شخص شاه منصوب گردید و در همان حال كماكان بر اداره كل سوم ساواك مدیریت می‌كرد.
در ۲۳ فروردین ۱۳۵۲ ارتشبد نصیری رئیس وقت ساواك طی اعلامیه‌ای به سرلشكر مقدم اطلاع داد كه سمت او از مدیریت اداره كل سوم ساواك به قائم‌مقامی كل این سازمان تغییر پیدا كرده است. اما این سمت اخیر چند روزی بیش دوام نكرد و در ۳۰ فروردین ۱۳۵۲ اعلام شد كه به خدمات سرلشكر ناصر مقدم در ساواك پایان داده شد و او ضمن حفظ مقام آجودانی شاه به ریاست اداره كل دوم اطلاعات و ضد اطلاعات ارتش منصوب شد. جانشینی مقدم در پست قائم‌مقامی كل ساواك كه مدتها قبل با كناره‌گیری فردوست خالی مانده بود به سرلشكر علی معتضد سپرده شد كه این سمت را تا سقوط نهایی رژیم پهلوی حفظ كرد. آگاهان به امور در آن روزگار ناصر مقدم را افسری كاردان، باهوش، دارای اطلاعات وسیع در زمینه مسائل امنیتی و جاسوسی ارزیابی می‌كنند. از جمله اقدامات ساواك در دوره مدیریت مقدم بر اداره كل سوم ترور تیمور بختیار در عراق بود. برخی منابع همچنین ناصر مقدم را مبتكر تشكیل و راه‌اندازی خانه‌های امن ساواك در اقصی نقاط تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ كشور دانسته‌اند. در طول دوران طولانی مدیریت مقدم بر اداره كل سوم ساواك مخالفت‌های چریكی و مسلحانه با رژیم پهلوی گسترش پیدا كرد و در واپسین سال‌های حضور او در رأس اداره كل سوم ساواك به اوج خود رسید و در همان حال ساواك به ویژه از اواخر دهه ۱۳۴۰ به عنوان سازمانی تبهكار و شكنجه‌گر در محافل سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای داخلی و خارجی مشهور شد و در دستگیری، بازجویی، شكنجه، قتل و ترور و از میان برداشتن مخالفان سیاسی حكومت از اقشار و گروههای مختلف به روش‌های نوین و به اصطلاح كارآمدتری كه مهمترین مشخصه آن خشونت‌ورزی بیشتر و افسار گسیخته‌تر، بود روی آورد. در این میان البته بخت با او یار شد كه جانشین او در رأس مدیریت اداره كل سوم ساواك فرد بی‌رحم و قسی‌‌القلبی نظیر پرویز ثابتی بود كه با هدایت ساواك به سوی روش‌های بس خشن و غیر انسانی‌تر در برخورد با مخالفان حكومت موجب كم‌رنگتر كردن عملكرد مقدم در رأس اداره كل سوم ساواك (طی سالهای ۱۳۴۲ ـ ۱۳۵۲ ش) شد.
● ریاست ساواك و پایان عمر سپهبد ناصر مقدم
ناصر مقدم هنگامی كه در ۱۷ خرداد ۱۳۵۷ رسماً حكم ریاست ساواك را دریافت كرد درجه سپهبدی داشت و در آستانه ۵۷ سالگی بود. منابع موجود نشان می دهد كه مقدم در واپسین ماههای ریاست نصیری بر ساواك بر دامنه مخالفت‌های پیدا و پنهان خود با روش خلاف قاعده او در ریاست بر این سازمان افزوده بود و نصیری را متهم می‌كرد كه با در پیش گرفتن مشی سركوبگرانه و غیر منطقی از درجه كارآمدی ساواك در برخورد موفق با مخالفان حكومت به شدت كاسته است. مقدم از این هم فراتر رفته و حتی در گفت و گوی خصوصی‌اش با یكی از عوامل ساواك تصریح كرده بود كه نصیری به خاطر سوء مدیریتش در رأس ساواك باید به جوخه اعدام سپرده شود. آنچه بود باتوجه به مجموعه شرایط موجود و توصیه‌هایی كه از سوی محافل مختلف داخلی و خارجی به شاه می‌شد و ابراز علاقه‌ای كه ناصر مقدم برای ریاست بر ساواك از خود نشان می‌داد،شاه درنیمه خرداد ۱۳۵۷ او را در رأس ساواك جایگزین نصیری بدنام و منفور كرد؛ با این امید كه او بتواند آب رفته را به جوی باز گردانده برای مهار ناآرامی‌های فزاینده‌ای كه اقصی نقاط كشور را در خود فرو برده بود، چاره‌ای بیاندیشد. اما مقدم برغم تمام اقدامات و سیاست‌هائی كه به كار برد، نتوانست هیچگونه تغییری در روند حوادثی كه آشكارا و به سرعت سقوط نهایی رژیم پهلوی را نشانه رفته بود ایجاد كند. او حتی پس از انقلاب بالاخص از سوی محافل نزدیك و علاقمند به رژیم پهلوی و مدافعان سلطنت متهم شد كه به شاه و حكومت او خیانت ورزیده و با انقلابیون برای به سقوط كشانیدن رژیم پهلوی همكاری نموده است. با این احوال شواهدی وجود ندارد كه این ادعای طرفداران رژیم پهلوی و شاه را مورد تأیید قرار دهد. در واپسین روزهای عمر رژیم پهلوی مقدم برغم تمام تلاش‌هایی كه برای جلوگیری از سقوط نهایی رژیم پهلوی انجام می‌داد، به خاطر ارتباط او و تماس‌های نزدیكی كه با بازرگان و برخی از انقلابیون برقرار كرده بود احتمالاً تصور نمی‌كرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرجام بدی در انتظار او بوده باشد. ناصر مقدم در تمام دوران ریاستش بر ساواك ارتباط بسیار نزدیكی با شخص شاه داشت و هرچه از نیمه سال ۱۳۵۷ زمان بیشتری سپری می‌شد تماس‌ها، مذاكرات و رایزنی‌های او با شاه افزایش چشمگیرتری پیدا می‌كرد. وی در واپسین ماههای عمر رژیم هنوز برخود فرض می‌دید كه به مناسبت سالروز تولد شاه و فرح طی مراسلاتی به آنان تبریك عرض كرده و با آرزوی سلامت و بهروزی برای آنان، امیدوار باشد كه خاندان پهلوی سالیانی طولانی بر كشور حكمرانی نمایند و او و سازمان تحت مدیریتش (ساواك) از هیچ تلاشی در دفاع از رژیم پهلوی فروگذار نكند. با این احوال منابع موجود نشان نمی‌دهد كه مقدم تا واپسین دوران عمر به فساد مالی و اقتصادی،‌اداری و نظایر آن اشتغال داشته است. هر چند فردوست در بخش‌هایی از خاطرات خود به گرایشات مقدم به زندگی تجملاتی اشاراتی دارد، اما در دیگر منابع موجود به ندرت مطالبی پیرامون اشتهار مقدم به فساد مالی، اداری، اخلاقی و نظایر آن وجود دارد.
منابع موجود نشان می‌دهد كه مقدم در انتصاب شریف‌امامی به پست نخست‌وزیری نقش قابل توجهی داشت و ساواك تحت امر او هم در واقعه كشتار ۱۷ شهریور و حوادث پس از آن از هیچ تلاشی فروگذار نكردند. در تمام ماههای پایانی عمر رژیم پهلوی مقدم رئیس ساواك در میان دولتمردان و فرماندهان نظامی و در واقع تصمیم‌گیرندگان حكومت نقش درجه اولی داشت و به ویژه شخص شاه برای وی ارج و اعتبار قابل اعتنائی قائل بود. هنگامی كه آشكار شد شریف‌امامی در مقام نخست‌وزیری، از حل بحران پیش رو عاجز مانده است،‌ ناصر مقدم شخص شاه و نیز امریكاییان را متقاعد ساخت تا نخست‌وزیری نظامی را جایگزین او سازند. ساواك در طول دوران ریاست مقدم نقش درجه اولی در سركوب تظاهرات مردمی و كشتار انقلابیون در عرصه‌های مختلف كشور ایفا می‌كرد. هنگامی كه به سرعت آشكار شد ازهاری نخست‌وزیر نظامی هم قادر به كنترل اوضاع بحران زده كشور نیست، ناصر مقدم از سوی شاه مأمور شد تا فرد دیگری را برای بدست‌گیری این مقام و تشكیل كابینه جستجو كند. در حالی كه قراین موجود از بحرانی‌تر شدن روز افزون اوضاع حكومت حكایت می‌‌كرد، ناصر مقدم در مشورت با محافل امریكایی و برخی رجال وابسته به حكومت و با موافقت شاه درصدد برآمد فردی از مخالفان میانه‌رو شاه را برای بدست گرفتن زمام نخست‌وزیری متقاعد كند.در این راستا علی امینی كه از سالها قبل مغضوب شاه بود،‌در ملاقات با مقدم و شاه شروط دشواری را برای پذیرش این مقام پیشنهاد كرد، كه البته مورد موافقت شاه قرار نگرفت؛ و پس از آن مقدم با افرادی دیگر مانند كریم سنجابی و غلامحسین صدیقی هم در این‌باره مذاكرات متعددی به عمل آورد اما هنگامی كه این افراد هم پیشنهاد مقدم و شاه را برای قبول پست نخست‌وزیری رد كردند، مقدم به سراغ شاپور بختیار رفت و پس از چند دوره مذاكره بختیار به پیشنهاد مقدم رئیس ساواك جواب مساعد داده و به عنوان آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی از شاه حكم گرفت. در تمام دوران كوتاه نخست‌وزیری بختیار،‌ مقدم رئیس ساواك ارتباط بسیار نزدیكی با او داشت و جهت كنترل اوضاع بحرانی كشور، كه دیگر زمام آن آشكارا از اختیار رژیم رو به زوال پهلوی خارج شده بود، البته مأیوسانه از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌كرد.
ناصر مقدم تصور نمی‌كرد پس از پیروزی انقلاب آسیبی متوجه او شود و حتی امیدوار بود دولت بازرگان شغل و سمتی هم به او بدهد. از این رو از كشور خارج نشد و به انتظار حوادث آتی باقی ماند. اما روند تحولات چنانكه او انتظار داشت پیش نرفت و پس از مدتی وی دستگیر و راهی زندان شد. چنانكه منابع موجود نشان می‌دهد او در زندان هم كماكان امیدوار بود به زودی رهایی یافته و نزد دولتمردان حكومت جدید ارج و قربی پیدا كند. حتی وعده می‌داد پس از آزادی موجبات رهایی دیگر زندانیان وابسته به حكومت پهلوی كه با او هم بند بودند را نیز فراهم خواهد كرد. وی نیز مانند سایر بلندپایگان رژیم پهلوی محاكمه و به اعدام محكوم شد و در شامگاه روز ۲۱ فروردین ۱۳۵۸به همراه ده تن دیگر از كارگزاران كشوری و لشكری رژیم پهلوی كه از جمله مهمترین آنان سرلشكر حسن پاكروان دومین رئیس ساواك بود، به جوخه‌ی اعدام سپرده شد.
مظفر شاهدی
منابع و مآخذ
آرشیو مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی (اسناد ساواك).
حسین فردوست، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، تهران، مؤسسه اطلاعات، ۱۳۶۷.
رضا گلپور، شنود اشباح، چاپ اول، تهران، انتشارات كلیدر، ۱۳۸۱.
مصطفی الموتی، ایران در عصر پهلوی، جلد دهم، لندن، انتشارات بكا، مهر ۱۳۷۰/ اكتبر ۱۱۹۱.
عیسی پژمان، اثر انگشت ساواك، پاریس، ‌انتشارات ژن، ۱۳۷۲ ش/ ۱۹۹۴ م.
روزنامه كیهان،‌ش ۱۰۶۸۰، چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۵۸.
مجموعه اسناد لانه جاسوسی امریكا، جلد اول، تهران، مركز نشر اسناد لانه جاسوسی امریكا، به كوشش دانشجویان پیرو خط امام، ۱۳۶۳.
منصور رفیع‌زاده، شاهد: خاطرات منصور رفیع‌زاده، ترجمه اصغر گرشاسبی، تهران، اهل قلم، ۱۳۷۶.
اكبر خلیلی، گام به گام با انقلاب، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵.
شمس‌الدین امیرعلایی، مجاهدان و شهیدان راه‌آزادی، تهران، انتشارات دهخدا، ۱۳۵۸.
مسعود بهنود، ۲۷۵ روز بازرگان، چاپ اول، تهران، نشر علم، ۱۳۷۷.
صادق خلخالی گیوی،‌ خاطرات آیت‌الله خلخالی، جلد اول، تهران، نشر سایه، ۱۳۷۹محمود طلوعی، چهره‌ها و یادها: خاطراتی از گذشته، تهران، نشر علم، ۱۳۸۱.
محمود طلوعی، صد روز آخر، تهران، نشر علم، ۱۳۷۸.
منبع : دوران


همچنین مشاهده کنید