جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عبادت مصلحتی


عبادت مصلحتی
« و من الناس من یعبد الله علی حرف فإن أصابه خیرٌ اطمأنّ به و إن أصابته فتنهٌٔ انقلب علی وجهه خسر الدنیا و آلاخرهٔ ذلك هو الخسران المبین» (سوره حج - آیه ۱۱)
برخی از مردم كسی است كه خدا را به ظاهر و از روی مصلحت عبادت می‏كند پس اگر خیری به او رسید مطمئن می‏شود و ثابت‏ماند ولی اگر به او بلائی وضرری رسید از خدا روی بر می‏گرداند ، همانا چنین كسی دنیا و آخرتش را از دست داده و این زیانی است واضح و آشكار.
در شأن نزول آیه روایت شده است كه فردی از یهودیان ایمان آورد. اتفاقاً چشم دردی بر او عارض شد و او را بكلی نابینا كرد. پس از آن أموالش را نیز از دست داد و بلاهای دیگری پی در پی براو نازل شد. نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: من از اسلام شومی گرفتم، پس از مسلمانی هرچه داشتم از بین رفت.
پیامبر به او فرمود: اسلام، انسان را آزمایش می‏كند چنانكه آتش زر و سیم را. ولی او قانع نشد و از اسلام دست كشید و مرتد شد.
علی حرف: یعنی بر یك طرف و یك جهت . و معنایش این است كه در خوشیها و شادیها اسلام را می‏پذیرد ولی در سختیها و مشقت‏ها و حوادث ناگوار از اسلام كناره گیری می‏كند و برخی گفته اند یعنی به شرط. پس این همان اسلام مصلحتی است.
خیر: خیر یعنی آنچه انسان را خوش آید و او را خوشبخت كند.
اطمأن به: یعنی آرامش داشت و ثابت ماند.
فتنهٔ: فتنه در اصل فتن است بمعنی گداختن بوسیله آتش یعنی طلا یا نقره را در محك آزمایش قرار دادن. در این حالت بوسیله سوزاندن معلوم می‏شود كه طلا خالص است و غش ندارد. از این روی آزمایش انسانها را نیز فتنه می‏گویند زیرا در فتنه - كه عبارت است از بلاهای گوناگون - خوب و بد انسانها مشخص می‏گردد.
انقلب علی وجهه: یعنی به رو برگشت. كنایه است از بازگشت به حالت قبل یعنی مرتد شدن.
الخسران المبین: زیان بیّن و آشكار و راستی چه زیانی بالاتر از اینكه انسان نه دنیا داشته باشد و نه آخرت.
و چه زیبا گفته است شاعر:
نه مال و نه اعمال و نه دنیا و نه دین
نه لامعه صدق و نه انواع یقین
در هر دو جهان منفعل و خوار و حزین
البته زیانی نبود بدتر از این
به هر حال این آیه می‏رساند كه برخی از مردم از روی حقیقت ایمان نیاورده‏اند و عبادتشان مجازی است نه حقیقی. نشانه چنین اشخاصی این است كه اگر فیضی و سودی طبق دلخواهشان رسید مطمئن به ایمانشان می‏شوند و استقرار پیدا می‏كنند ولی اگر حادثه ای تلخ مانند فقر و پریشانی به آنها برسد آن را به فال بد می‏گیرند و از اسلام روی بر می‏گردانند و چنین می‏پندارند كه در اثر شومی اسلام ـ و العیاذ بالله ـ به آنان محنت و سختی رسیده و آنها را مبتلا ساخته است در صورتی كه خداوند مؤمنین را بیش از دیگران می‏آزماید و به بلا یا حتی به نعمت فراوان امتحان می‏كند تا خوب و بد از هم جدا شود.
خوش بود گر محك تجربه آبد به میان تا سیه روی شود آنكه در او غش باشد
اینچنین افرادی مصداق تقسیم سوم حضرت امیر المؤمنین سلام الله علیه هستند كه فرمود: « و همج رعاع اتباع كل ناعق یمیلون مع كل ریح اتباع كل ناعق » و چقدر دردناك است كه مانند چنین خاشاكهائی زیادند كه با هر بادی بوزد با آن حركت می‏كنند و هر پرچمی برافراشته شود نسنجیده زیر آن قرار می‏گیرند و هر صدائی از گوشه ای بلند شود هورا می‏كشند و صحیح است می‏گویند. چنین كسانی بر هیچ امری ثابت قدم نیستند و ایمانشان بسیار متزلزل و پا در هواست كه با هزار تأسف در تمام جوامع بشری دیده می‏شوند و جامعه اسلامی ما نیز گرفتار چنین افرادی است.
زیاد دیده شده است كه به محض فرو آمدن بلائی بر بعضی از مردم، از دین خدا حتی به صورت ظاهر هم خارج می‏شوند. من خودم یكی ازافراد را دیدم كه گرفتاری داشت و بسیار تلاش كرد كه رفع شود ولی همچنان گرفتار بود. روزی با عصبانیت گفت: چرا خدا مرا اذیت!! می‏كند مگر من چه كرده‏ام ؟ به او گفتم: زود توبه كن و از این بی ادبی كه به ساحت معبود روا داشتی پوزش تقصیر بخواه و گرنه اگر الآن از دنیا بروی به جهنم خواهی رفت. البته مقداری متأثر شد ولی آنچنان كه یك انسان مؤمن با بلاها و حوادث شكرگزار است هرگز نبود.
سالهائی پیش دوستی داشتم كه پس از مدتی فهمیدم نماز نمی خواند، به او گفتم حداقل باید انسان در مقابل آن همه نعمت كه خدا به او داد و خود فرموده كه از شمارشش ناتوانید، و به عنوان شكر منعم نمازهای واجب پنجگانه اش را بخواند و اگر دقت كنی در طول بیست و چهار ساعت بیش از سه دقیقه برای هر نمازی وقت گرفته نمی شود كه تمام فرائض پنجگانه ربع ساعت وقت می‏خواهد. آیا احتمال نمی‏دهی كه این همه سخنان هشدار دهنده قرآن و پیامبر راست باشد و به خاطر ربع ساعت در طول شبانه روز وقت خود را صرف نمی كنی كه از یك خطر جدی رهائی یابی؟
به من جواب داد: راستی اولین روزی كه بنا شد نماز بخوانم، در وسط نماز افتادم و پایم شكست!! آن را به فال بد گرفتم و نماز را ترك كردم تا اینكه ماه رمضان فرا رسید گفتم خوب است توبه كنم و به خدا بازگردم و روزه بگیرم، روز اول ماه، پیش از مغرب دل درد شدیدی گرفتم كه ناچارروزه ام را خوردم و به بیمارستان رفتم یك هفته مرا بستری كردند!! از روزه هم دست شستم. الآن چندین سال می گذرد و چون نه نماز می‏خوانم و نه روزه می‏گیرم وضع زندگیم هر روز بهتر می‏شود!!
گفتم: آری ممكن است وضعت از این هم بهتر شود چون تو آخرتت را به همین مادیات فروختی و الآن خداوند تورا استدراج كرده است و روزی خواهی فهمید كه چه خاكی به سرت ریخته ای و دیگر پشیمانی سودی نخواهد داشت.
عزیزانم! اكنون دنیا به طور دلخواه ما حركت نمی كند و هر روز استكبار جهانی در گوشه ای از جهان مشكلی می‏آفریند و باید بگویم كه از هر سوی در محاصره دشمن غدّار قرار داریم، البته اگر صبر و تحمل داشته باشیم ان‏شاء الله مشكل چندان سختی نخواهیم داشت واگر به فرض هم مشكلی پیش آمد ملت ما كه در جنگ هشت ساله با تمام دنیا ثابت قدم و پابرجا ماند امید است كه همچنان استوار و محكم بر ایمان خود ثابت بماند و خم به ابرو نیاورد و مطمئن باشید كه با صبر، پیروزی آمیخته است.
خدایا ما را در آزمایشها سربلند قرار ده آمین رب العالمین.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید