یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

به تو پناه می‌برم


به تو پناه می‌برم
در كتاب‌های تاریخ آمده است كه مادر امام سجاد (ع) «شهربانو» دختر آخرین پادشاه ساسانی «یزد‌گرد سوم» بوده است.
امام سجاد(ع) ۷ ساله بود كه پدربزرگش، امیرمومنان(ع) در محراب مسجد كوفه به شهادت رسید. پس از چند ماه اهل بیت به مدینه بازگشتند، جایی كه علی بی الحسین(ع) در خانه آكنده از بوی خوش پیامبر(ص) رشد كرده بود. امام ۱۷ ساله بود كه عمویش امام حسن مجتبی(ع) را با زهر به شهادت رساندند. امام سجاد(ع) در سایه پدر بزرگوارش امام حسین(ع)، نقش رهبری در رویارویی با ارتداد جاهلیت مآب اموی را تجربه می‌كرد.
بعد از وقوع حادثه خونبار كربلا در سال ۶۱ هجری، جامعه شیعه در تنگنای شدیدی قرار گرفت كه احتمال انقراض تاریخی آن را افزایش می‌داد. علاوه بر فضای اختناقی كه بر اجتماع آن زمان حاكم شده بود، تفرقه و چنددستگی نیز در میان پیروان خاندان پیامبر دیده می‌شد كه خطری به مراتب افزون‌تر از رویكرد سیاسی حكومت داشت.
برای توصیف آشكارتر فضای اجتماعی آن دوران، سخن امام سجاد(ع)، خود گویا است و آن محدود كردن دوستداران راستین خویش به بیست نفر است در مكه و مدینه! در روایتی دیگر آمده است كه در نخستین روزهای امامت آن حضرت، تنها چندین تن در كنار ایشان بودند:
«سعید بن جبیر»، «سعید بن مصیب»، «محمد بن جبیر بن مطعم»، «یحیی بن ام طویل» و «ابو خالد كابلی». در سال‌های بعد نیز انحراف‌های سرزده از دهه‌های گذشته بیش از پیش رخ می‌نمودند و جامعه اسلامی را به كژی و نادرستی بیشتری سوق می‌دادند. این سیره نامیمون تا جایی پیش رفت كه مردم یكی از مهم‌ترین شهرهای مذهبی عالم اسلام یعنی مدینه، دستور یافتند تا به عنوان برده با «یزید» بیعت كنند.
كسانی چون «ابن زیاد»، «حجاج بن یوسف» و «عبدالملك بن مروان» مجری این احكام گردیدند. در چنین شرایطی بود كه امام سجاد(ع) امامت را عهده‌دار شد وبا سیره و روش خویش، جامعه بحران زده و در معرض نابودی قرار گرفته شیعه را احیا كرد.
تاریخ خود گویای این امر است كه آن حضرت در طول زمان ۳۴ ساله امامت خویش، آن هم در وضعیتی با آن درجه از سختی كه بیست سال حكومت جابرانه «حجاج» بر عراق، نمونه بارز آن است، توانست رمقی نو به فكر تشیع داده و آن را به جریانی مطرح در جهان اسلام تبدیل كند؛ حركتی كه اوج آن را در دوران پس از وی و در زمان امامت امام باقر و امام صادق(ع) شاهدیم.
از جمله روش‌هایی كه امام سجاد (ع) برای بازگرداندن مسلمین به حقیقت اسلام مورد استفاده قرار داد، بیان عقاید در قالب «دعا» بوده است. كتاب مشهور «صحیفه سجادیه» تنها بخشی از مجموعه عظیم به یادگار مانده از راز و نیازهای آن حضرت است كه نگاهی هرچند گذرا به آن، شاهدی برای تایید این سیره اعتقادی امام(ع) به شمار می‌رود.
باید دانست كه مجموعه‌های دیگری نیز در این زمینه تنظیم شده كه با در نظر گرفتن این كتاب به ۶ عدد می‌رسند و برخی از آنها بیش از ۱۸۰ دعا را شامل می‌شود. قابل ذكر است كه برخی از دعاها، در كتاب‌های اهل سنت نیز دیده می‌شوند كه این موضوع از میزان نفوذ امام(ع) در جامعه آن روز اسلامی پس از طی شرایط محنت‌بار دهه شصت هجری حكایت دارد.
دوران امام سجاد(ع) مقارن بود با دوران زمامداری نیرومندترین خلفای اموی؛ «عبدالملك بن مروان»، «ولید بن عبدالملك» و دوران «حجاج» كه یكی از خون آشام‌ترین و ستمكارترین استانداران اموی بود. «عبدالملك»، ولایت كوفه و بصره را به «حجاج» سپرده بود و «حجاج» نیز هركسی را كه احتمال می‌داد به تشیع و اهل بیت گرایش دارد، از دم تیغ می‌گذراند.
در این زمان شیعه بخصوص از این جهت آماجگاه سركوب گردیده بود، چون به دنبال شهادت امام حسین(ع) و در نتیجه حماسۀ كربلا قیام‌ها و انقلابات متعدد شیعه صورت گرفته بود.
نخست گروه «توّابین» به رهبری «سلیمان بن صُرد خزاعی» كه در سال ۶۱ &#۶۵۲۵۹;جری بلافاصله پس از شهادت امام دست به قیام زد كه تا سال ۶۴ ادامه یافت. سپس قیام و انقلاب «مختار» صورت گرفت. این عوامل موجب شده بود كه جو خفقان و اختناق شدیدی به وجود آید و شیعه به شدت سركوب شود.
از نظر ظاهر اوضاع و احوال اجتماعی خطر نابود شدن و به فراموشی سپرده شدن نهضت اصیل اسلامی وجود داشت و راه پیامبر(ص) و امامان در خطر بود. همه دستگاه‌های تبلیغاتی و دینی و دنیوی در دست امویان بود: حكومت، محراب‌ها، منبرها، مسجدها، قضات، حكام و قشون همه در دست خلافت بود و امام سجاد(ع) یك تنه در برابر همه این قدرت، قرار داشت.
برای حفظ رهبری نهضت در آن موقعیت حساس، امام سجاد(ع) به ظاهر خود را از سیاست كنار كشید و به طور علنی از قیام‌ها پشتیبانی نكرد؛ ولی شواهد زیادی در دست است كه انقلابیون از امام سجاد(ع) الهام می‌گرفته‌اند.
امام چرا به طور علنی در جنبش‌های سیاسی شركت نكرد؟ پاسخ می‌تواند این باشد كه پس از واقعه كربلا، مهم‌ترین مسئله برای جبهه حق این بوده كه پیام‌آور خون شهیدان و رهبری نهضت از بین نرود و در آن روزهای حساس و بحرانی كه شیعه گروه‌گروه قتل‌عام می‌شدند، رهبری نهضت حفظ شود. امام حسین(ع) اقدام كرد و اینك باید كسی باشد كه پیام این امام را حمل و حفظ كند تا اینكه نوبت به امام باقر (ع) و امام صادق(ع) رسد و آنان پیام را نظام‌مند كنند. این، آن مصلحتی بود كه به خاطر بینش الهی، امام سجاد(ع) آن را درك می‌كرد درحالی كه «محمد بن حنیفه» درك نمی‌‌كرده است.
امام سجاد(ع) به ظاهر از مسائل سیاسی به دور بود، ولی نقش عظیمی در مبارزه غیر مستقیم و فكری و ایدئولوژیك با نظام حاكم داشت. امام سجاد(ع) در ایفای نقش پیام‌آوری خون شهیدان، با حضرت زینب(س) شریك بود. امام در كنار زینب كبرا(س) با خطابه‌هایی درباره كوفه و شام و گفتارها و رفتار خود، رسالت حمل پیام شهیدان را انجام داد و همانند حضرت زینب(س)، امام نیز تمام تلاش‌هایش را در این جهت به كار بست كه حماسه كربلا و خاطرات شهادت امام حسین(ع) فراموش نشود.
امام سجاد(ع) از هر فرصتی برای كوبیدن نظام باطل استفاده می‌كرد. سلاح اصلی امام برای تحقق این هدف خطبه و «دعا» بود. خطبه امام در دربار «یزید» یكی از نمونه‌های بارز آن است. وقتی حضرت زبان به بیان فضائل پیغمبر و اهل بیت گشود، هر جمله امام ضربه‌ای بود بر «یزید» و نظام اموی كه میراث‌خوار «ابوسفیان»، قطب متقابل محمد (ص) و معاویه، غاصب حقوق اهل‌بیت بودند. در نیایش و «دعا»ها نیز امام وقتی بر بیان فضائل حضرت محمد(ص) و آل‌محمد تكیه می‌كند، در واقع به طور غیر مستقیم پاسخی است بر كسانی كه حامل ارزش‌های جاهلی و دشمن اهل‌بیت‌اند.
در «دعا»ها، امام سجاد(ع) از یك‌ سو تعالیم اسلام اصیل را زنده نگه می‌دارد و از سوی دیگر نمی‌گذارد مشعل مبارزه با ظلم خاموش گردد. در دعاهای صحیفه ، امام همه اصول اعتقادی تشیع را از شناخت خداوند و توحید و نبوت و اصل امامت تا عقاید شیعه نسبت به عدل و قضا و قدر بیان می‌دارد. او هم حساسیت مسلمانان را نسبت به «ظلمه» و «حُكاّم جور» بر می‌انگیزد و نشان می‌دهد كه در هر حال اگرچه همه امكانات فكری و اجتماعی در انحصار قدرت حاكم باشد و در خدمت طاغوت و «ضد اسلام» قرار داشته باشد باز هم یك مسلمان «مسئول» است و از مسئولیت دفاع از حریم اسلام و مبارزه با ظالمان فارغ نیست.
دعاهای صحیفه سجادیه دردهای اجتماعی و سیاسی مردم را در قالب نیایش بیان می‌دارند. امام در دعاها كراراً به «نظام صالح» و «حكومت حقه» اشاره می‌كند، از «شهیدان» سخن می‌گوید و بر آنان درود می‌فرستد. از عادلان و عدالت‌خواهان سخن به میان می‌آورد ، از پاسداران سنگر حق و عدالت نام می‌برد و نظام مطلوب اسلامی را ترسیم می‌كند كه لامحاله در نظر شنوندگان مقایسه‌ای میان «مطلوب» و «موجود» پدید می‌آید و نظام خلافت اموی محكوم می‌شود.
نیایش‌های صحیفه كامله در انسان، اجتماع گریزی ایجاد نمی‌كند، بلكه عمل و حركت می‌آفریند. دعاهای صحیفه سجادیه می‌گویند: «خداوندا به ما توانایی بخش تا از سنت پیامبر نگهداری كنیم و با بدعت‌ها مبارزه بنماییم و امر به معروف و نهی از منكر را انجام دهیم ... .» از محتوای نیایش‌های صحیفه كامله كاملا پیدا است كه این آوای یك عابد گوشه‌نشین اجتماع گریز نیست بلكه فریاد «زین‌العابدین» است كه در عین حال امام مجاهدین نیز هست.
امام مستقیما در این دعاها از خلیفه و دربار اسم نمی‌برد ولی یكایك ویژگی‌های آنان را برمی‌شمرد و محكوم می‌سازد كه هدفش افشاگری نظام و رسوا ساختن آن است: «الهم انی اعوذبك من هیجان الحرص ... والحاح الشهوه و تعاطی الكلفه و ایثار الباطل علی الحق ... وسوء الولایه لمن تحت ایدینا؛ خداوندا! به تو پناه می‌برم از اینكه حرص ما فزونی گیرد و شهوت‌ها و نفس پرستی‌های ما پای فشارد و دست به تجمل‌پرستی زنیم و با وجود حق، باطل را برگزینیم و درباره كسانی كه تحت حاكمیت ما هستند رفتار بدی داشته باشیم.» یا: «او نعضد ظالماً او نخذل ملهوفاً؛ خدایا ما را از كسانی قرار مده كه به ظالم و ستمكار یاری دهیم و مظلوم و بیچاره را تنها گذاریم».
پریش كوششی
منابع:
۱. شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع)، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷.
۲. المقرم، عبدالرزاق، الامام زین العابدین (علی بن الحسین)، مطبعهٔ الغری، نجف ۱۳۹۷&#۶۵۲۵۹;.ق.
۳. شهیدی، سید جعفر، پس از پنجاه سال (قیام حسین(ع))، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۴. شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، مركز نشر دانشگاهی.
۵. جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، مطبعهٔ الهلال، قاهره ۱۹۰۲م.
۶. قمی، حاج شیخ عباس، سفینه‌البحار، انتشارات سنائی.
۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، مكتبه المفید، قم ۱۳۶۷&#۶۵۲۵۹;.ق.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید