جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تلاش برای برگزاری انتخابات در اتاق شیشه ای


تلاش برای برگزاری انتخابات در اتاق شیشه ای
۱) این روزها برای اصلاح طلبان یادآور خاطرات خوبی نیست. چرا که دو سال پیش و در همین ایام آنان بی آنکه متوجه شوند بازی را به رقیب جوان و تازه اما با برنامه خود باختند تا دریابند نردبان دموکراسی گاه راه را برای مخالفان دموکراسی نیز باز می کند و مدافعان دموکراسی را پایین می گذارد.
۲۷ خرداد ۱۳۸۴ دور اول انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و در آن جا اصلاح طلبان پس از زمانی بلند و در آستانه شکست دریافتند اگر خواهان کسب کرسی های قدرت هستند چاره ای جز تن دادن به ائتلاف بر مبنای حداقل ها ندارند. آنچه که در دور دوم نهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران با عنوان ائتلاف تمامی نیروهای سیاسی و فکری متعلق به روشنفکران و سیاسیون در حمایت از هاشمی شکل گرفت، شاید باید پیش از آن و بر حول شخص دیگری غیر از سه نامزد مدعی متعلق به اصلاح طلبان شکل می گرفت.
حال اما از آن روزگار دو سال گذشته است و اصلاح طلبان انتخابات شوراها را با یک برد نسبی سپری کرده اند و امید بسیار دارند تا کرسی های مجلس را به تصرف خود درآورند و یک بار دیگر مسیر اصلاح وضع موجود از کانال های رسمی قدرت را بپیمایند. اما آنچه که در این روزها برای برخی از ناظران سیاست ایران سوال شده است این واقعیت است که آیا اصلاح طلبان می توانند به آنچه که می خواهند از مسیر مجلس دست یابند.
مرتضی مردیها سال ها قبل هنگامی که اصلاح طلبان مجلس ششم را به دست گرفتند یادداشتی را منتشر کرد با عنوان سرزمین سوخته. «سرزمین سوخته» در واقع سرزمینی تهی و خالی از هر امکاناتی بود. به تعبیر وی مخالفان اصلاحات قبل از واگذاری هر یک از نهادها به اصلاح طلبان آن را به آتش می کشیدند تا دست اصلاح طلبان خالی باشد. اصلاح طلبان اما آن روزگاران در همین سرزمین های سوخته به دنبال راه حداقلی برای اصلاح وضع موجود بودند و امید بسیار داشتند تا سرانجام به آنچه که می خواهند دست یابند. حال دوباره و در آستانه انتخابات مجلس سوال این است که آیا اصلاح طلبان می خواهند به تصرف شهر سوخته بروند یا برنامه ای تازه در سر دارند؟ آیا آنها از گذشته درس گرفته اند؟
۲) به نظر می رسد برخی از جریان اصلاح طلبی همچنان بر این باور است که مسیر اصلاح طلبی را باید از نهاد قدرت پیمود. چرا که به رغم خروج چند ساله اش از قدرت گامی برای تقویت آنچه که خود جامعه مدنی و عرصه عمومی می خواند برنداشته است.
این گروه برای رسیدن به هدف خود، کسب قدرت و پیگیری برنامه ها، در گام اول پذیرفته اند که باید همه با هم بود. بر همین اساس است که اختلاف های درونی میان هاشمی، کروبی و حتی بخشی از نیروهایی که متهم به تندروی بودند به فراموشی سپرده شده است تا در مقابل رقیب یک تن واحد جلوه کنند.
نگاه اصلاح طلبان به انتخابات مجلس هشتم است البته آنان پیش از ورود به مرحله اصلی انتخابات باید تکلیف خود را با نحوه مواجهه با تعیین صلاحیت ها مشخص کنند. اذهان مردم هنوز انباشته از سوال هایی است که در مرحله شمارش آرای انتخابات خبرگان رهبری و شوراها به وجود آمد و اصلاح طلبان به رغم وعده های بسیار برای پیگیری این مساله در نهایت پذیرفتند که آرام و گوشه نشین شورا باشند.
۳) البته در میان اصلاح طلبان هستند گروهی که معتقدند اصلاح طلبی را نباید از مجرای قدرت پیگیری کرد. به اعتقاد این گروه اصلاح طلبان نباید به بازی انتخابات تن در بدهند و در مقابل خط تحریم و قهر از صندوق ها را پیگیری کنند تا با پایین آمدن مشارکت عمومی، مقبولیت سیستم کاهش یابد.
این دسته از منتقدان حضور در انتخابات بر این باورند که اصلاح طلبان چنانچه قصد ورود به انتخابات را دارند باید قبل از هر اقدامی ضمانت های لازم را برای انتخابات بگیرند و به راحتی تنور انتخاباتی را گرم نکنند که نتایج آن به سود دموکراسی و اصلاح وضع موجود نیست.به اعتقاد اینان اصولگرایان هم اکنون از یک دست شدن هراسیده است و به دنبال آن می چرخد تا راه را برای ورود بخشی از نیروهای معتدل سیاسی باز کند(محمد دادفر در گفت وگو با روزنامه الکترونیکی روز بعد از انتخابات شوراها از این استراتژی سخن گفته بود.)و چنانچه اصلاح طلبان بدون هیچ گونه ضمانتی به این بازی تن در دهند در واقع به خواست مخالفان اصلاحات جامه عمل پوشانده اند.
۴) آیا می شود از حق رای دادن گذشت؟ طبیعی است آنچه که به عنوان حق رای دادن به رسمیت شناخته می شود حاصل تلاش و فعالیت بسیاری از آزادیخواهان بوده و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.
اما نکته مهم نحوه استفاده از این حق است. اصلاح طلبان می توانند در انتخابات حاضر شوند و تنور را به اندازه کافی داغ کنند و خود هیچ ثمری نبرند و راه را برای تداوم نمایش قدرت جریان مخالف اصلاحات هموار تر کنند یا طرف مقابل را براین بدارند که چنانچه خواستار مشارکت بیشتر مردم در انتخابات است به رای ملت نیز احترام بگذارد.طبیعی است چنانچه اصلاح طلبان به سمت تلاش برای برگزاری انتخابات سالم بروند می توانند از دایره محدودیت ها بکاهند و میدان را فراخ تر نمایند.
۵) نیروهای بیرون از سیستم را چه می شود؟ اگرچه به نظر می رسد هم اکنون تاب نیاوردن منتقدان به درون خودی ها نیز رسیده است ( حذف عماد افروغ از ریاست کمیسیون فرهنگی نمونه بارز چنین رفتاری است) و مرز خودی ها و غیرخودی ها روز به روز پررنگ تر می شود اما سوال همیشگی این است که تکلیف اصلاح طلبان بیرون از حاکمیت چه می شود؟
آیا همچون گذشته اصلاح طلبان نزدیک به حکومت از کنار ردصلاحیت نامزدهای وابسته به جریان بیرون از حاکمیت عبور خواهند کرد و آنان را به رای دادن به نامزدهای مورد حمایت خود فرا خواهند خواند؟ به نظر می رسد اصلاح طلبان باید این بار و در آستانه انتخابات تکلیف خود را با این مساله نیز روشن کنند. دموکراسی خواهی و اصلاح طلبی و دفاع از آزادی های شهروندان وظیفه ای است که بر دوش اصلاح طلبانی که به قدرت نزدیک ترند سنگینی می کند و آنان باید بیش از دیگران برای دفاع از حقوق شهروندان تلاش کنند.
۶) این نیروها نیز باید دریابند که کنار گود نشستن و تن ندادن به بازی چندان فایده ای نخواهد داشت. چنانچه این جریان در فکر تقویت پایگاه خود و پیشبرد اهداف اصلاح طلبانه است باید به بازی ائتلاف ها تن در دهد. عیب جویی کردن از دیگران و دیکته ننوشتن خود نمی تواند راهکاری مثبت برای تداوم دموکراسی خواهی باشد. بازی سیاست بازی ائتلاف هاست و پیروز مجموعه ای است که تن به این واقعیت های دنیای سیاست بسپارد. منزه طلبی و دوری از میانه میدان سیاست ورزی و تنها نقد وضع موجود را به زبان آوردن بدون هیچ گونه برنامه ای برای عمل ثمری جز افزودن بر قطر دیوار ضخیم اختلافات ندارد.
۷) اصلاح طلبان می خواهند به فتح سرزمین سوخته بروند اما آنها این بار چند تفاوت عمده دارند؛ اول یاد گرفته اند سیاست بازی تنها نیست و برای پیروز شدن باید همه با هم بود و دوم هاشمی را به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ مرکز رفع اختلافات میان مجلس و شورای نگهبان همراه خود دارند.
تنها مشکل آنان این است که باید دولت را بر این دارند که انتخابات را در اتاق شیشه ای برگزار کند. آنها اگر در انتخابات شوراها کمیته سلامت انتخابات تشکیل دادند و در نهایت هیچ کاری نکردند این بار باید تمام تلاش خود را به کار ببندند تا انتخابات در پیش چشم ناظران احزاب و نمایندگان رسانه ها برگزار شود. فعال شدن میز احزاب پیشنهادی بود که اصلاح طلبان می توانند برای انتخابات مجلس بر راه اندازی آن در ستاد انتخابات کشور پافشاری کنند.
۸) فاصله دوم خرداد ۷۶ تا سوم تیر ۸۴ تنها هشت سال و چند روز بود که اقبال عمومی از اصلاح طلبان برگشت و مردم رای ندادن به اصلاح طلبان را بر اعتماد دوباره به آنها ترجیح دادند. این بار اما این اصلاح طلبان هستند که می توانند فاصله هشت ساله را کوتاه تر کنند و خود پس از تنها یک دوره کوتاه رسیدن دوباره به صندلی های قدرت را تجربه کنند. طبیعی است گذشته و وعده های عملی نشده خود می تواند راه را برای آینده نمایان کند. راهی که قرار است ما را به دموکراسی برساند.
حمید مافی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید