سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

رفتار انتخاباتی ایرانیان


رفتار انتخاباتی ایرانیان
دستیابی به پاسخ این پرسش که مردم چگونه و چرا رای می‌دهند بیش از نیم قرن است که در کشورهای غربی پژوهش درباره آن به‌طور مستمر صورت گرفته است و به نتایجی دست یافته‌اند که در مجموع همه اندیشمندان و صاحبنظران بنام بر این باورند که چرایی و نحوه رای دهی مردم متاثر از عوامل اقتصادی، جامعه‌شناختی، سیاسی و روانشناسی است که تحلیل و پردازش هر یک از عوامل و نحوه تاثیرگذاری آنها به مجال و فرصت مستوفی نیاز دارد.
در ایران به‌رغم آن‌که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به‌طور متوسط سالانه یک انتخابات آزاد برگزار می‌شود و در برخی از این انتخابات دامنه رقابت به گونه‌ای بالا می‌گیرد که علاوه بر رقابت میان نسلی و میان جناحی شاهد بعضا رقابت‌های نفسگیر در درون یک جناح سیاسی می‌باشیم. افزون بر این فراز و فرود جریانات سیاسی، آمد و شد قدرت‌های سیاسی و چرخش قدرت گاهی آنقدر قلمرو و در برگیری آن از حد متعارف نیز خارج می‌شود که قاعده بازی سیاسی را بر هم می‌زند، اما با این همه چرا مطالعه رفتار انتخاباتی در ایران آن‌گونه که باید در حوزه‌های آکادمیک و نیز نزد فعالان سیاسی مورد پژوهش و بررسی قرار نگرفته است که جای تعجب دارد و این قضیه و چرایی آن را باید در فرصت مناسبی به واکاوی پرداخت. در یک مطالعه جامع و فراگیر که نگارنده پیرامون رفتار انتخاباتی شهروندان ایرانی انجام داده‌ام که کتاب آن بزودی به چاپ خواهد رسید برخی رهیافت‌ها از حیث علمی تجربی به خصوص برای کاندیداها و ستادهای انتخاباتی آنها و مردم قابل توجه است:
۱) رفتار انتخاباتی پدیده‌ای عام و فراگیر و به عبارتی تک نسخه‌ای نیست رفتار انتخاباتی چون زمینه پرورده، زمان پرورده، و مکان پرورده است، لذا چرایی رای‌دهی و نحوه رای‌دهی مردم هر جامعه را باید مبتنی بر این ۳ اصل مورد پژوهش و بررسی قرار داد و لذا یک نسخه جهانی یا عمومی برای آن نمی‌توان تجویز کرد.
۲) خلقیات ما ایرانیان در رای‌دهی بسیار تاثیرگذار است. در فرهنگ ما روحیه فردگرایی بر جمع‌گرایی غالب است. برای همین است که احزاب سیاسی پایدار و ریشه‌داری در کشور نداریم و اصولا نوعی رویکرد ضد تحزب در کشور وجود دارد و به همین دلیل است که غالبا احزاب سیاسی نمی‌توانند برنامه‌ای جامع برای اداره کشور و پیروزی نامزد خود ارائه کنند. هرچند در سالیان اخیر این تفکر اندکی بهبود یافته است.
۳) زبان مردم همواره بر زبان قدرت غلبه داشته است. استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نوعی سیاست‌گریزی و قدرت‌زدگی را در جامعه ایران به‌دنبال داشته است. انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی(ره) و حاکمیت نظام اسلامی پیوندی جدی میان مسوولان و مردم ایجاد کرده است، اما با این همه مردم در رای‌دهی غالبا به کاندیداهایی که از جنس خودشان هستند و به زبان مردم سخن می‌گویند رای می‌دهند تا آنانی که از موضع برتر و قدرت با مردم مواجه می‌شوند.
۴) اخلاق و ادب انتخاباتی برای مردم ما مهم است. تجربه نشان داده است تخریب نامزدها توهین و استهزاء آنان نتیجه عکس داده است. مردم دوست دارند کاندیداها با نهایت ادب و اخلاق اسلامی و تواضع و فروتنی برای پذیرش بار امانت وارد عرصه شوند. نه این‌که انتخابات را به کارزار جنگ روانی تبدیل کنند.
۵) ریخت و پاش و اسراف‌های تبلیغاتی با پاسخ منفی روبه‌رو می‌شود. اگر چه امر تبلیغات و اطلاع‌رسانی از سوی نامزدها برای مردم مهم است، اما مردم سره از ناسره را تشخیص می‌دهند و کاندیداها و ستادهایی که بیش از اندازه در چاپ اوراق تبلیغاتی، منشورات اطلاع‌رسانی خرج می‌کنند و بدتر از آنها پدیده شوم شام و ناهار انتخاباتی که در برخی نقاط کشور مشاهده می‌شود عکس‌العمل نشان می‌دهند. مردم همواره در برابر این نوع رفتارهای اسراف‌گونه می‌پرسند براستی این پول‌ها از کجا می‌آید؟!
برنامه‌محوری، اطلاع‌رسانی مناسب و صحیح، تیم و کابینه توانا و کارآمد، حمایت‌های واقعی گسترده از کاندیداها نیز از جمله عوامل موثر در رای‌دهی مردم به کاندیداها می‌باشد که نیاز به بررسی جداگانه‌ای دارد.
علی دارابی
منبع : پایگاه خبری دیلم


همچنین مشاهده کنید