دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


استقلال واقعی بانک مرکزی


استقلال واقعی بانک مرکزی
مجلس شورای اسلامی طی طرحی كه یك فوریت آن به تصویب رسیده، بر این نظر است كه رییس‌كل بانك مركزی ایران باید همانند سایر نامزدان وزارتخانه‌ها توسط رییس‌جمهوری به مجلس معرفی شده و سپس مجلس به رییس‌كل بانك مركزی رای اعتماد بدهد.این طرح مجلس، «بانك مركزی» به عنوان مهم‌ترین نهاد سیاستگذار پولی كشوررا به مثابه یك دستگاه اجرایی دولتی فرض كرده است كه فرآیند انتخاب مسوول آن باید با نظارت نمایندگان باشد.این طرح مجلس از ابعاد پیامدی تخصصی، قابل بررسی است.سال‌ها است كه محافل آكادمیك و حتی برخی از مدیران ارشد بانك مركزی از نبود استقلال این نهاد و استیلای دولت بر آن و وجود یك بانك مركزی منطبق با معیارها و خواسته‌های دولت انتقاد می‌كنند. این در حالی است كه طرح مجلس به طور غیركارشناسانه‌تر به جای تامین استقلال بانك مركزی، وابستگی این نهاد را به دولت تشدید می‌كند.
بسیاری از مشكلات ساختاری اقتصاد ایران و نبود استحكام در سیاست‌های پولی كشور به دلیل نبود استقلال بانك مركزی است.
حال به نظر می‌رسد انتخاب رییس‌كل بانك مركزی توسط دولت و تایید آن از سوی مجلس سبب تشدید چسبندگی سیاست‌های پولی و مالی دولت شود.
واقعیت این است كه به دلیل نبود تجربه یك بانك مركزی مستقل در اقتصاد ایران، تاكنون آثار مثبت استقلال بانك مركزی در فرآیند تصمیم‌سازی و برآیند تصمیم‌گیری برای مجریان و قانونگذاران ملموس نبوده است. اما این آثار چیست؟
۱) استقلال بانك مركزی، باعث شفاف شدن سیاست‌های پولی كشور می‌شود.
۲) استقلال بانك مركزی، موجب استحكام سیاست‌های پولی كشور می‌شود.
۳) استقلال بانك مركزی، باعث تفكیك سیاست‌های پولی از سیاست‌های مالی می‌شود.
۴) استقلال بانك مركزی، باعث شفاف شدن وظایف پولی از وظایف غیر‌پولی می‌شود.
۵) استقلال بانك مركزی، دامنه عملیات شبه مالی را محدود می‌‌سازد.
۶) استقلال بانك مركزی، تمایل و توان این نهاد را به سوی سیاستگذاری كلان اقتصادی جلب می‌‌كند.
۷) استقلال بانك مركزی، تزلزل در تصمیم‌گیری‌ها و تداوم روش آزمون و خطا را تقلیل می‌دهد.
۸) استقلال بانك مركزی، باعث محدود شدن دامنه تاثیرگذاری سایر نهادها و شوراهای موازی در درون تشكیلاتی، بر روند تصمیم‌گیری‌های این حوزه می‌شود.۹ - استقلال بانك مركزی، سطح درگیری و خنثی‌سازی سایر سیاستگذاری‌های بازرگانی، صنعتی، مالی با سیاست‌های پولی و اعتباری كشور را از میان می‌برد.
۱۰) استقلال بانك مركزی، مسوولیت‌پذیری این نهاد در قبال تصمیمات و تدابیر پولی را افزایش می‌دهد.
۱۱) استقلال بانك مركزی، از دامنه مداخلات وزارت اقتصاد در سیاستگذاری‌های پولی و بانكی می‌كاهد.
۱۲) استقلال بانك مركزی، خواسته یا ناخواسته، وضعیت پاسخگویی وزارت اقتصاد در قبال تصمیمات اقتصادی را مشخص می‌‌كند.
۱۳) استقلال بانك مركزی، توان و شناخت ناظران و تحلیلگران و منتقدان سیاست‌های پولی در خصوص تحلیل، ارزیابی و ارزشیابی جهت‌گیری‌ها و تدابیر پولی را افزایش می‌دهد.
۱۴) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند بر آینده و سرنوشت بانكداری خصوصی ایران، تاثیر مثبت بسزایی داشته باشد.
۱۵) استقلال بانك مركزی، روابط و مناسبات میان دولت با بانك مركزی را شفاف می‌‌كند.
۱۶) استقلال بانك مركزی، درجه وابستگی دولت به این نهاد را كاهش می‌دهد.
۱۷) استقلال بانك مركزی، قدرت سایر دستگاه‌ها برای اعمال فشار بر مدیران ارشد سیستم بانكی را تقلیل می‌دهد.
۱۸) استقلال بانك مركزی، فشار برای عزل و نصب سیاسی مدیران در سیستم بانكی را از بین می‌برد.
۱۹) استقلال بانك مركزی، زمینه استقراض دولت از بانك مركزی را به جز در شرایط فورس ماژور از بین می‌برد.
۲۰) استقلال بانك مركزی، باعث تقویت دید بلند مدت و حذف دید كوتاه مدت رهبران سیاسی نسبت به سیاست‌های پولی و حتی مالی می‌شود.
۲۱) استقلال بانك مركزی، باعث واقع بینانه شدن حمایت دولت از سیستم بانكی و پایان حمایت‌های سیاسی از این سیستم می‌شود.
۲۲) استقلال بانك مركزی، سبب ساز استحكام موقعیت بانك مركزی در نظام تصمیم‌گیری كلان كشور می‌شود.
۲۳) استقلال بانك مركزی، موجب اعطای موقعیت بایسته و شایسته این نهاد در كابینه دولت می‌شود.
۲۴) استقلال بانك مركزی، در حداقل سازی بی انضباطی مالی دولت موثر است.
۲۵) استقلال بانك مركزی، باز تعریف ماموریت بسیاری از نهادها، شوراها و ستادهای اقتصادی در تشكیلات دولت را ضروری می‌‌سازد.
۲۶) استقلال بانك مركزی، زمینه برقراری شدیدترین محدودیت‌های قانونی برای تامین مالی هزینه‌های عمومی از طریق اعطای اعتبار بانك مركزی به دولت را فراهم می‌‌سازد.
۲۷) استقلال بانك مركزی این نهاد را از اجرای قوانین محدود‌كننده دولتی رها می‌‌سازد.
۲۸) استقلال بانك مركزی، باعث می‌شود كه رییس‌كل بانك مركزی از سوی رییس‌جمهور انتخاب و منصوب شود و وزیر اقتصاد به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم مجری برنامه‌های بانك مركزی باشد.
۲۹) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند زمینه توسعه بازار پول را فراهم كند.
۳۰) استقلال بانك مركزی در محدود كردن دامنه فعالیت بازارهای غیر‌متشكل پولی موثر است.
۳۱) استقلال بانك مركزی، باعث تخصیص بهینه منابع می‌شود.
۳۲) استقلال بانك مركزی، به این نهاد اختیار می‌دهد كه اهرم‌ها و ابزارهای پولی، یعنی نرخ بهره، نرخ تنزیل مجدد انتشار اوراق قرضه و تغییر مقدار ذخیره قانونی را به گونه‌ای متعارف مورد استفاده قراردهد.
۳۳) استقلال بانك مركزی، در كنترل و كاهش نرخ تورم موثر است.
۳۴) استقلال بانك مركزی در كنترل رشد نرخ نقدینگی موثر است.
۳۵) استقلال بانك مركزی (درصورت سیاستگذاری‌های منسجم) باعث حفظ ارزش پول ملی می‌شود.
۳۶) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند از نوسانات نامنظم سایر اسعار خارجی در برابر پول ملی جلوگیری كند.
۳۷) استقلال بانك مركزی، سبب ساز اتخاذ سیاست‌هایی است كه منجر به حفظ تعادل پرداخت‌های خارجی كشور می‌شود.
۳۸) استقلال بانك مركزی، به صورت كلی، اختیارات این نهاد را برای سیاستگذاری‌های ارزی توسعه می‌دهد.
۳۹) استقلال بانك مركزی، باعث می‌شود كه این نهاد با اختیارات بیشتر به تغییر و تثبیت رژیم‌های ارزی بپردازد.
۴۰) استقلال بانك مركزی، مدیریت بر تعهدات و ذخایر ارزی كشور را تسهیل می‌‌كند.
۴۱) استقلال بانك مركزی، امكان می‌دهد كه تغییر سایر نسبت‌های پولی و متغیرهای اقتصادی تحت كنترل قرار گیرد.
۴۲) استقلال بانك مركزی، در مهار بسط بی‌رویه پایه پولی موثر است.
۴۳) استقلال بانك مركزی، در مهار رشد فزاینده هزینه‌های جاری دولت هم موثرتر است.
۴۴) استقلال بانك مركزی (طبق داده‌های تحقیقات قابل دسترسی و اتكا) بر نرخ رشد اقتصادی موثر است.
۴۵) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند نرخ بیكاری را تعدیل كند.
۴۶) استقلال بانك مركزی، احساس مسوولیت این نهاد را در قبال انتشار گزارش‌های آماری و اظهارنظرها بیشتر می‌‌كند.
۴۷) استقلال بانك مركزی، مسوولیت و تعهد این نهاد را در قبال صحت اطلاعات منتشره افزایش می‌دهد.
۴۸) استقلال بانك مركزی باعث ارتقای سطح اعتبار بانك مركزی و نظام بانكداری كشور در محافل پولی و موسسات بین‌المللی می‌شود.
۴۹) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند حتی در تعدیل نرخ ریسك اعتباری كشور موثر باشد.
۵۰) استقلال بانك مركزی، در تقویت موقعیت اصلاحات راهبردی سیستم بانكی موثر است.
۵۱) استقلال بانك مركزی، اعتماد و اطمینان بین‌المللی به سیاست‌های پولی و نظام بانكی كشور را افزایش می‌دهد.
۵۲) استقلال بانك مركزی، سیستم را در برابر پذیرش و اجرای استاندارد‌های جدید بانكداری، منعطف می‌‌سازد.
۵۳) استقلال بانك مركزی، دامنه تاثیرگذاری شورای پول و اعتبار بر سیاست‌گذاری‌های پولی را معین می‌‌سازد.
۵۴) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند باعث تقویت نظارت این نهاد بر بانك‌ها شود.
۵۵) استقلال بانك مركزی، فشار پیرامونی احزاب و گروه‌های سیاسی (البته در یك اقتصاد سالم) جهت تغییر تصمیمات را تعدیل می‌‌كند.
۵۶) استقلال بانك مركزی، جایگاه این نهاد را نزد افكار عمومی شفاف تر می‌‌كند.
۵۷) استقلال بانك مركزی، می‌‌تواند به چندگانگی مقررات و قوانین بانكی در كشور پایان دهد.
۵۸) و ده‌ها علت و برهان و دلایل كارشناسی دیگر كه نمی‌تواند از نگاه بانكداران و اقتصاددانان خبره و نقاد دور بماند.حال آیا طرح مجلس شورای اسلامی استقلال واقعی بانك مركزی را تضمین می‌كند؟
محسن ایلچی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد