سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


عبرت‌ها و پندهای تاریخی تهران


عبرت‌ها و پندهای تاریخی تهران
به نظر می‌رسد كه دیگر نمی‌توان در تهران به راحتی نفس كشید. ترافیك و زمان طولانی رفت و آمد همه ساكنان شهر را به ستوه آورده است.
این در حالی است كه هزینه‌های زندگی به ویژه هزینه تأمین مسكن در شهر تهران طی یك دهه اخیر رشد سرسام‌آور داشته، بهای اجاره مسكن سالانه ۳۰ درصد و بیشتر افزایش یافته و قیمت یك واحد مسكونی به طور میانگین ۴ تا ۵ برابر شده است.
بحران مسكن در تهران درست همزمان با اوج رونق ساخت و ساز در شهر بروز كرده است، در زمینه فروش تراكم، تخریب و نوسازی ساختمان‌ها در مناطق مركزی و جنوبی شهر شدت گرفته و سوداگری مسكن در مناطق شمالی پررونق است. هر سال برای ساخت بیش از صدهزار واحد مسكونی در تهران مجوز صادر شده است و این امر نشانه تمام و كمال رونق ساخت و ساز است زیرا صدور مجوز در ده سال قبل از این ۳۰ درصد این میزان بوده است.
ظرفیت سكونت در شهر تهران طی ده سال گذشته ۴۰ درصد افزایش یافته است. این با احتساب تخریب واحدهای مسكونی در مناطق قدیمی شهر و ساختمان‌هایی است كه برای استفاده اداری و خدماتی تغییر كاربری یافته‌اند. آیا شهر متناسب با اضافه شدن ظرفیت مسكونی آن، امكان افزایش سطوح خدماتی، معابر و فضاهای عمومی را داشته و نظام حمل و نقل، تجهیزات و ظرفیت‌های مدیریت شهری آن متناسب با این اضافه جمعیت رشد كرده است؟
كیفیت زندگی در شهر تهران طی ده سال گذشته صرفاً بر پایه سرانه‌های خدماتی چه قدر كاهش یافته است؟ آیا تهران می‌تواند طی ده سال آینده فضاها و زیرساخت‌های مورد نیاز این اضافه جمعیت را تأمین كند؟ این جمعیت جدید چه كسانی هستند و ممكن بود به جز اقامت در تهران و سهیم شدن و افزودن بر مصائب این شهر چه گزینه دیگری پیش رو داشته باشند؟ آیا تهران ناگزیر از ادامه این روند است و سرانجام اراده مسئولان و برنامه‌ریزان تهران چیست؟
ادامه فروش تراكم سیاست و برنامه است یا سیاسی‌كاری و غفلت از فاجعه به هزاران دلیل معلوم و نامعلوم. اینها سؤالاتی است كه می‌توان و باید از طرح جامع جدید شهر پرسید و اصولاً وظیفه اصلی طرح جامع را روشن كردن همین موارد یافت!
تهران ده‌ها مسئله مهم و عمده دارد، كه قبل از اضافه جمعیت اخیر هم با آنها مواجه بوده است. از سویی دیگر می‌دانیم كه نظام برنامه‌ریزی شهری و ابزارهای كالبدی آن با توجه به نظام اجرایی متمركز و بخشی در كشور، حتی برای هدایت توسعه یك شهر كوچك ناكارآمد است چه رسد به تهران.
اما آنچه امروز بر ابعاد مصائب تهران می‌افزاید آن است كه طی ده‌سال گذشته به جای توسعه و ارتقای فرآیندهای برنامه‌ریزی شهر تهران، ابزارهای موجود هدایت توسعه شهر مثل ضوابط و مقررات شهری هم یا رها شده یا در جهت نیازهای روزمره شهر ( تأمین درآمد برای هزینه‌های اداره شهر) تغییر ماهیت یافته است.
وظیفه طرح جامع در گام اول كارآمد سازی دوباره این ابزارهای حداقلی، در راستای تحقق چشم‌اندازی است كه بستر تعامل‌های موجود امروزه برای تهران قابل ترسیم است، حتی اگر درباره ارائه تحقق آن دل نگرانی‌های زیادی در میان باشد.
رسیدن به چشم‌انداز روشنی از آینده تهران جز با تحلیل روندهای گذشته ممكن نیست. در این تحلیل باید جایگاه و نقش سیاست‌های هدایت‌كننده در كنار عوامل ساختاری و گرایش‌های اقتصادی- اجتماعی كلان مؤثر بر رشد شهر مشخص شود. طی ده سال گذشته رشد طبیعی (ناشی از زاد و ولد) جمعیت شهر تهران به حدود ۱/۱ درصد كاهش یافته در حالی كه مهاجرپذیری و جابه‌جایی جمعیت از منطقه پیرامون به داخل شهر افزایش یافته است.
دو روند موازی تمركزگرایی هم در سطح استان هم در سطح شهر طی دهه گذشته صورت گرفته كه هر كدام از عوامل متفاوتی تبعیت می‌كند. روند تمركز فعالیت‌های اقتصادی و اثرات افزایش درآمد نفت بر رشد این فعالیت‌ها در تهران كه بخش ساختمان یكی از جلوه‌های آن است موجب شد سهم جمعیت استان از جمعیت كشور از ۲/۱۷ به بیش از ۹/۱۷ درصد طی ده سال افزایش یابد.
در سطح منطقه شهری تهران نیز به رغم سیاست احداث شهرهای جدید در هشتگرد، پردیس، پرند و اندیشه و سیاست احداث شهرك‌های صنعتی بیرون و در مرز محدوده ۱۲۰ كیلومتری تهران (مجاور و بیرون از مرز استان) به دلیل سیاست‌های متعارض (افزایش ظرفیت سكونت در تهران) و ضعف شدید زیرساخت‌ها، خدمات و نظام حمل و نقل در منطقه، روند جابه‌جایی جمعیت از تهران به پیرامون و كاهش سهم آن از جمعیت استان برعكس شده است. به عبارت دیگر در حالی كه طی دوره قبل‌تر سهم تهران از جمعیت استان از حدود ۷۵ به ۶۵ درصد كاهش یافته بود در این دهه نه تنها كاهش نیافته كه به بیش از ۶۶ درصد افزایش یافته است.
مطالعات مختلف وضعیت نامطلوب سكونت‌گاه‌های پیرامون تهران به ویژه سكونت‌گاه‌های غیررسمی كه در نتیجه ساخت و ساز غیرمجاز یك شبه‌ای از گوشه و كنار منطقه سر بر آورده نشان می‌دهد گروه‌های كم درآمد، كه حتی سابقه یك نسل سكونت و اقامت در تهران داشته‌اند و به دلیل گرانی هزینه اسكان در تهران به حاشیه آن پناه آورده‌اند، سكونت‌گاه‌های فاقد خدمات و زیرساخت‌های شهری را برپا كرده‌اند بدیهی است این شهرك‌ها جاذبه‌ای برای جذب جمعیت به جز فقیرترین گروه‌ها نخواهند داشت.
از سوی دیگر حتی شهرهای جدیدی كه با برنامه و سرمایه‌گذاری وزارت مسكن و شهرسازی احداث شده‌اند ظرف ده سال گذشته كه جمعیت استان حدود ۲ میلیون نفر اضافه شده، ده درصد این جمعیت را هم در خود جای نداده‌اند.
بنابراین مهم‌ترین گزینه‌ای كه در جهان در برابر ازدحام جمعیت كلان شهرها ارائه شده و آن سامان‌دهی شهرهای پیرامون برای جذب اضافه جمعیت شهر اصلی است، در تهران به دلیل سیاست‌های متناقض، عدم توجه به یكپارچگی شهر و منطقه تهران و كم توجهی به جذب و اسكان گروه‌های كم‌درآمد، عدم سرمایه‌گذاری مالی در پیرامون به ویژه در نظام حمل و نقل عمومی و منطقه‌ای كارآیی لازم را نداشته است.
بررسی ساختار قشربندی اجتماعی جمعیت تهران و مناطق پیرامون آن به خوبی رانش گروه‌های كم‌درآمد به حاشیه و تمركز فقر در پیرامون تهران را نشان می‌دهد. با این فاصله و جدایی اجتماعی، پیرامون تهران نمی‌تواند، محیطی متعارف و با منزلت برای اسكان طبقه متوسط تلقی شود و هجوم اقشار متوسط جمعیت به اسكان در تهران تداوم خواهد داشت.
طرح جامع جدید تهران ممكن است مسائل متعددی را پیش روی خود گذاشته باشد و صاحب‌نظران و كارشناسان تكالیف بسیار وسیعی برای آن قائل باشند. در این تردیدی نیست كه تهران به طرح‌های متعدد كالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و... نیازمند است اما نقش طرح جامع كنونی ایفای وظیفه به جای همه طرح‌های مذكور نیست.
طرح جامع دو وظیفه كلیدی در شرایط كنونی برعهده دارد: اول باید نقش یك چشم‌انداز و برنامه راهبردی را برای هماهنگی همه طرح‌های مورد نیاز شهر برعهده گیرد. و دوم باید با احیای ابزارهای موجود هدایت كالبدی شهر، نقش خود را در تحقق همان برنامه راهبردی ایفا كند. طرح جامع ناگزیر است درباره ظرفیت سكونت در شهر و نحوه هدایت آن و همچنین سرانه‌های خدمات شهری به ویژه خدماتی كه كاملاً وابسته به زمین است (نظیر فضای سبز، مدارس، فضاهای عمومی، درمانی و...) تصمیم بگیرد.
كیفیت زندگی در شهر تهران در نتیجه كاهش شدید سرانه خدماتی و تشدید كمبودهایی كه برای رفع آنها به مساحتی در حدود ۲ تا ۳ منطقه شهری آن نیاز است، در خطر است. برای مواجهه با دیگر بحران‌های شهر تهران نظیر ضعف نظام حمل و نقل عمومی، مخاطره زلزله و ناامنی ساختمان‌ها و محلات، بحران آلودگی هوا و... در گام نخست بهتر است مجاری تشدید این بحران‌ها از طریق رشد جمعیت شهر هدایت و برنامه‌ریزی شود.
شهردار منطقه یك تهران (اصغر نصیری)
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید