جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


مسلمانی با موسیقی ایرانی


مسلمانی با موسیقی ایرانی
چندی پیش در دومین ساگرد پرواز روح بی قرار زنده یاد رحیم موذن زاده اردبیلی، مطلبی با عنوان یگانه موذن تاریخ ایران نوشتم که با اقبال خوانندگان وبلاگ روبرو گردید. از جمله عزیزانی که با ایمیل و اظهار نظرهای خود، نکاتی را یادآور شدند، جناب دکتر عطاء ا... امیدوار ، معمار، نقاش و موسیقیدان ایرانی بودند که به همراه ایمیل مهربانانه خود، چند نمونه صوتی از آوازهای شان با همراهی تار استاد علی اکبر خان شهنازی را برایم فرستادند.
در بین نمونه های صوتی ایشان یک اذان منحصر به فرد هم بود که ایشان آن را در دستگاه همایون خوانده اند. با توجه به این اذان زیبا و دیگر نمونه هایی که در اختیارم بود، تصمیم گرفتم نگاهی دیگر به فرهنگ اذان گویی با موسیقی ایرانی داشته باشم که می خوانید.
پس از حمله اعراب به ایران و سقوط پادشاهی ساسانی، جدال بین اسلام و زرتشت تا سال ها ادامه داشت و اینطور نبود که در همان حمله برق آسا همه ایرانیان به دین اسلام روی آورند. مقاومت در برابر دین جدید نزدیک به دو قرن ادامه داشت تا اینکه غالب مردم به اسلام روی آوردند و اطراف و اکناف ایران تحت حاکمیت خلفای اسلامی، رنگ و بوی اسلامی گرفت.
مقاومت ایرانیان در برابر دین جدید دو صورت کلی داشت. یک دسته آنهایی بودند که اساساً با اسلام میانه ای نداشتند و می خواستند به هر طریقی شده، دین اجدادی خود را حفظ کنند که کارشان حتی به درگیری نظامی با حاکمان اسلامی کشید و در نهایت کاری از پیش نبردند. دسته دوم ایرانیانی بودند که اسلام را پذیرفتند ولی حاضر نبودند عناصر ملی و قومی خود را کنار بگذارند.
در نتیجه به مرور زمان تلفیقی از دینداری اسلامی با حفظ هویت ایرانی پدید آوردند. از نمونه های شاخص این حرکت می توان به تفسیر قرآن عتیق نیشابوری و مجموعه مناجات های خواجه عبدا... انصاری اشاره کرد که هر دو به زبان فارسی نگاشتند و این در حالی بود که ایشان کاملاً به زبان عربی مسلط بودند. در واقع آنها خیلی راحت مرز بین عرب بودن و مسلمان بودن را مشخص کردند و اجازه ندادند هویت ملی به بهانه دینداری مقهور فرهنگ عربی شود.
سایر مقوله های فرهنگی و هنری ایران نیز همانند ادبیات آن کم کم به تلفیقی از اسلام و عناصر ملی رسیدند و به عبارتی هویتی دوگانه یافتند که موسیقی ایرانی از این قاعده جدا نبود. شکل گیری اشکال مختلف موسیقی مذهبی که در غالب موارد برخاسته از عناصر ملی و یا قومی ایرانیان هستند، گواه بر این ادعاست و در این میان لحن اذان گویی بسیار بیشتر از سایر موسیقی های مذهبی مورد توجه ایرانیان قرار گرفت زیرا اذان مقوله ای فراگیر و همیشگی بود و منحصر به یک مناسبت خاص نمی شد.
نکته مهم و ارزشمند در خصوص تنوع الحان اذان ایرانی، رویکرد خودجوش مجریان موسیقی ملی و بومی به این مقوله بود. یعنی همگی بر اساس علایق درونی خود به دو موضوع دین و فرهنگ ملی دست به خلق هنری زدند و اینطور نبود که بخواهند همانند برخی مردمان ابن الوقت امروزی، جا نماز آب بکشند و با هنر فروشی از نوع دینی، دکانی برای خود دست و پا کنند.
در واقع، نمونه اذان هایی که در مطلب پیشین با عنوان یگانه موذن تاریخ ایران از حنجره جناب دماوندی، تاج اصفهانی و زنده یاد رحیم موذن زاده شنیدید، به درستی از دل بر آمدند که اینگونه بر دل نشستند.
خاندان موذن زاده اردبیلی با یکصد و پنجاه سال سابقه اذان گویی، نقش پر رنگی در تاریخ موسیقی مذهبی ما دارند. به جز زنده یاد رحیم موذن زاده که اذان بیات ترک او آویزه گوش هر ایرانی است، برادرش سلیم نیز اذان های زیبایی در کارنامه اش دارد.
در نمونه اخیر او به طرز بسیار زیبایی در نوعی از فواصل ماهور اذان می گوید که با الگوی فواصل دستگاهی کمی فاصله دارد و حتی شباهتی به ماهور لری هم ندارد. فضایی بینابینی این نوع فواصل، گاهی شنونده را به سمت شور و گاه بیات ترک منحرف می کند در حالی که این گونه نیست. این ماهور خاص که فقط در روضه خوانی شهری و مشخصاً تهران قابل ردیابی است، به سبب تحریرهای ویژه اش، نسبت به ماهور دستگاهی شیرین تر می نماید. نمونه اجرای فواصل آن را در روضه خوانی و مناجات خوانی برخی اماکن مذهبی ایران، همچنان می توان یافت.
بوشهر را غالباً به سنج و دمام می شناسند. ولی موسیقی مذهبی در این شهر به همین محدود نمی شود. نوحه خوانی بوشهری ها یک بخش مهم از موسیقی مذهبی ایرانی است که شخصیت منحصر به فردی دارد و از نظر فواصل موسیقایی هم، بسیار غنی است.
بزرگ مرد موسیقی مذهبی بوشهر در حوزه آوازی آن، زنده یاد جهانبخش کردی زاده معروف به بخشو است که خوانده هایش به نوعی مرجع آوازهای مذهبی این شهر شده اند. اذان کاملاً متمایز بخشو در نوعی از فواصل شور گردش می کند که با الگوی شهری ردیف فاصله محسوسی دارد ولی بیگانه با گوش مردمان ساحل نشین خلیج فارس و نواحی زاگرس جنوبی نیست.
البته در این اجرا به سبب همسایگی با اعراب، اشاره های بسیار کوچکی به موسیقی عربی می شود ولی کلیت کار همان فواصل شور محلی است که در دو استان بوشهر و فارس، بسیار آشناست.
http://hooshang-samani.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید