جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


مرارت های یک فیلمسازحرفه ای


مرارت های یک فیلمسازحرفه ای
مسعود جعفری‌جوزانی از فیلمسازان خوب سینمای ایران است که کارنامه مختصر و جمع و جور و در عین حال آبرومندی دارد.
تجلیل از وی در این دوره از جشنواره تجلیل تعهد حرفه‌ای در عرصه کارگردانی است؛ تجلیل از سینماگری که هرگز تن به سینمای سخیف و مبتذل نداده است. به همین دلیل همواره می‌توان انتظار فیلم‌های درخشان از این فیلمساز داشت؛ فیلم‌هایی که بتوانند نشان‌دهنده توانایی‌های واقعی و گسترده وی باشند.
مسعود جعفری‌جوزانی در سال ۱۳۲۷ به‌دنیا آمد. او پس از تحصیلات دوره متوسطه به آمریکا رفت و از دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو در رشته کارگردانی فوق‌لیسانس گرفت. آنگاه چند فیلم کوتاه، از جمله «پرواز را فراموش نکن» (۱۳۵۲)، «در قفس» (۱۳۵۳) و «آغاز» (۱۳۵۴) را در آمریکا کارگردانی کرد.
مسعود جعفری‌جوزانی در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و یک سال بعد فیلم کوتاه «به‌سوی آزادی» را برای سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخت. او سپس دو فیلم کوتاه انیمیشن کار کرد. «جاده‌های سرد» (۱۳۶۴) نخستین فیلم بلند سینمایی جوزانی بود که در زمان خود بسیار مورد توجه قرار گرفت. جعفری‌جوزانی از یک طرف با فروش غیرمنتظره فیلم همه را غافلگیر کرد و از سویی دیگر با سادگی دلنشینی که در فیلم خلق کرد، همه را تحت تاثیر قرار داد.
جوزانی موفق شده بود که سادگی فطری و غریب شخصیت‌های روستای پرت‌افتاده‌ای را به حال‌وهوای فیلم منتقل کند. فیلم در زمان ساختش یکی از چند فیلم ایرانی بود که رکورددار حضور در جشنواره‌ها و هفته‌های فیلم ایران در ممالک مختلف شد. نخستین جشنواره‌ای که فیلم در آن شرکت کرد، بخش پانورامای جشنواره برلین در سال ۱۹۷۸ بود. بعد در جشنواره مونترال در همان سال و دو جشنواره هنگ‌کنگ و هاوایی در سال ۱۹۸۸ و جشنواره تایپه (تایوان) در سال ۱۹۸۹.
همچنین فیلم در هفته فیلم ایران در شهرهای داکا (بنگلادش)، اسلام‌آباد لاهور (پاکستان) و دمشق (سوریه) و در جشنواره سینمای ایران که از ۱۹ مهرماه ۱۳۶۸ در سینما اتوپیای پاریس برگزار شد نیز به نمایش درآمد.
آنچه «جاده‌های سرد» را برای تماشاگران ایرانی و خارجی جذاب کرد، موضوع آن بود. فیلم «جاده‌های سرد» از روی فیلمنامه‌ای نوشته سیامک تقی‌پور بر اساس داستان «اگه بابا بمیره» نوشته رضا رهگذر ساخته شده است ولی به‌هرحال انتخاب این فیلمنامه از سوی جوزانی انتخاب جسورانه‌ای بود. جوزانی با پرداخت شاعرانه فیلم به زیبایی روح زندگی را در جای‌جای مکان‌هایش می‌دمد و موفق می‌شود از لحاظ فضاسازی و پرورش شخصیت‌ها، یکی از نخستین فیلم‌های خوب پس از انقلاب را خلق کند.
«شیر سنگی» (۱۳۶۶) فیلم بعدی جوزانی بود که با مایه فروپاشی نظام ایلی ایران ساخته شد. جوزانی رویارویی مردانی را تصور می‌کند که روزگاری در یک سنگر و به‌سوی یک دشمن تیر انداخته‌اند و رابطه‌شان با هم در یک پیوند عمیق تاریخی است.
نگاه فرهنگی و فولکلوریک مسعود جعفری‌جوزانی در فیلم «شیر سنگی» به ایل بختیاری ارزشمند و هنرمندانه است. جوزانی‌ نوعی حس‌ غربت را هم در فیلم القا می‌کند به‌خصوص می‌توان به غم علی‌یار با بازی زیبای علی نصیریان و سوز دل پیرمردی که عمری دل را به ساختن شیر سنگی خوش داشته اشاره کرد. این مضامین موثر همه در ساختاری ساده و دلنشین که حاصل تلاش جوزانی است به تماشاگر منتقل می‌شوند.
مسعود جعفری‌جوزانی به غیر از شخصیت علی‌یار (با بازی نصیریان) از نظر پرداخت شخصیت، کاراکترهای نامدار (با بازی عزت‌الله انتظامی) و اسفندیار (با بازی جبلی) را به صورتی تماشایی جان بخشیده است. جوزانی نامدار را به عنوان نماینده ایلاتی خود باخته و هویت از دست داده به تماشاگر معرفی می‌کند البته از سویی دیگر نامدار نقش نوعی میاندار در بین شخصیت‌ها را هم دارد و در خلا بین دو قطب متخاصم داستان سرگردان است.
جوزانی ضعف شخصیت نامدار را در وجود پسرش اسفندیار جبران می‌کند که با کشتن عامل اصلی فتنه، عشق و غرور ایلاتی را به نمایش می‌گذارد. جوزانی اسفندیار را غافلگیرکننده تصویر کرده است. چرا که اسفندیار ریز نقش و عاشق‌پیشه در پایان سر از خون و حماسه در می‌آورد. مسعود جعفری‌جوزانی در برخورد با تعرض سنت و تجدد نگاه بی‌طرفانه و عادلانه‌ای دارد، او در ساخت و پرداخت فیلم نیز دقت زیادی به کار بسته، کیفیت تکنیکی «شیر سنگی»
حرفه‌ای تر از «جاده‌های سرد» بود. مسعود جعفری‌جوزانی برای «شیر سنگی» جایزه بهترین فیلمنامه را از پنجمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۶۵) به دست‌ آورد.جوزانی در فیلم «در مسیر تندباد» (۱۳۶۸) با پرداختن به تاریخ اجتماعی ایران در نیم قرن پیش و روابط و مناسبات ایلی و عشایری مانوری سینمایی برای بخش خصوصی انجام داد.
«در مسیر تندباد» فیلم پر حادثه و پرخرجی است که تا حدود زیادی تماشاگران را سرگرم می‌کند، فیلم دارای صحنه‌های عظیمی پر از سیاهی لشکر و دکور است. مسعود جعفری‌جوزانی با فیلم «در مسیر تندباد» نشان داد که از عهده پروژه‌های عظیم و به اصطلاح سوپر پروداکشن هم برمی‌آید.
«در مسیر تندباد» با حدود بیست شخصیت اصلی برای جوزانی یک زورآزمایی بود که بتواند فیلمنامه‌ای با این همه شخصیت اصلی و نیز شخصیت‌های متعدد فرعی را به سامان برساند و موفق شود که رکورد نامزدی دریافت سیمرغ بلورین را در جشنواره فجر آن سال بشکند.
«در مسیر تندباد» بازی‌های خوبی از بازیگران برجسته سینمای ایران دارد و این نشان از کارگردانی پرقدرت جوزانی دارد. «در مسیر تندباد» در هفتمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۶۷) جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد. «یک مرد، یک خرس» (۱۳۷۲) و «دل و دشنه» (۱۳۷۴) فیلم‌های بعدی مسعود جعفری‌جوزانی بودند. در «یک مرد، یک خرس» جوزانی کاراکتر جالبی با نام لم‌لعلی را خلق کرد که نقش اصلی در جذابیت فیلم دارد. طنز فیلم یک طنز تاثیرگذار است که بازی خوب حمید جبلی یکی از ارکان اصلی طنز گیرای فیلم است.
«دل و دشنه» فیلمی از سینمای بدنه بود. جوزانی بار دیگر در «دل و دشنه» نشان می‌دهد که از پس صحنه‌های اکشن و پرتحرک به‌خوبی برمی‌آید. جوزانی در «دل و دشنه» جلوه‌های ویژه‌ای چون انفجار، تیراندازی را به گونه‌ای موثر به کار می‌گیرد و نشان می‌دهد که می‌توان جلوه‌های ویژه را در سینمای ایران به گونه‌ای استاندارد و قابل قبول استفاده کرد.
«بلوغ» (۱۳۷۹) فیلم خوب دیگری از مسعود جعفری‌جوزانی بود. جوزانی در فیلم «بلوغ» در رویکردش به موضوع و مضمون بلوغ و جوانی به سوی یک ملودرام رایج و ارزان و همیشگی جوان‌پسندانه به رسم رایج روز نرفت.جوزانی مضمون دردمندانه‌اش را درباره جوانان در فیلم «بلوغ» را در قالب داستانی جذاب روایت می‌کند و از سیاه‌نمایی در مشکلات جوانان دوری می‌گزیند. «بلوغ» نشان از تلاش و وسواس و وقت‌گذاشتن فراوان جوزانی روی فیلم دارد.
مسعود جعفری‌جوزانی این روزها در حال ساخت مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» است که از شروع ساخت آن حدود ۴ سال می‌گذرد. می‌توان با توجه به زمان صرف شده برای سریال و وسواس جوزانی منتظر دیدن یک مجموعه جذاب بود.
حسین آریانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید