شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


چالش طلایی


چالش طلایی
کریس وایتز پیش از این در کارنامه کارگردانی خود فیلم‌هایی چون «شیرینی آمریکایی» و «درباره یک پسر» را داشت.
«قطب‌نمای طلایی» کتاب جذاب و جنجالی فیلیپ پولمن، جدیدترین ساخته وایتز و بزرگ‌ترین چالشی است که تا امروز با آن روبه‌رو شده، تا جایی که زمانی صحبت از جدایی او از این پروژه می‌شد. «قطب‌نمای طلایی» با بازی نیکول کیدمن و دانیل کریگ داستان دختری ۱۲ ساله به نام لیرا اهل آکسفورد انگلستان و سفر او به قطب شمال و دنیایی دیگر است، جایی که در نبردی میان خیر و شر گیر می‌افتد. وایتز در گفت‌وگوی زیر از تجاربش در این فیلم می‌گوید.
▪ می‌دانم علاقه زیادی به این کار داشتید، چطور شد یک‌باره تصمیم به کناره‌گیری گرفتید؟
ـ علاقه زیادی به این کار داشتم، چون عاشق کتاب هستم. وقتی سراغ کتابی می‌روم، در درجه نخست کتاب را برای لذت بردن از خود آن می‌خوانم و نه به خاطر یافتن ایده‌ای برای فیلم.
کتاب‌های محبوب زیادی دارم و کتاب‌های فیلیپ پولمن که او را یک قهرمان ادبیات می‌دانم، نیز جزو آنها هستند. به اعتقاد من آثار پولمن از بهترین کارهای ادبی نوشته‌های ادبی اواخر قرن گذشته هستند.
به همین دلایل جذب این پروژه شدم. اما دلیل کناره‌گیری‌ام خیلی ساده و در حقیقت به خاطر سپردن کار به دست کاردان بود. پیش از آغاز تولید، به نیوزیلند رفتم تا با پیتر جکسن ملاقات کنم و با امکاناتش در آنجا آشنا شوم. پس از آن فهمیدم چقدر اطلاعاتم در این زمینه کم است و در صورت قبول مسوولیت باید سه سال آینده را در محیطی سر کنم که هیچ شناختی از آن ندارم.
به‌هرحال پایم را از این کار کنار کشیدم، اما چند ماه بعد انجام این کار دوباره به من پیشنهاد شد و قبولش کردم.
▪ و درسی که از همه این جریانات گرفتید...
ـ چیزی که بیش از همه باعث تعجبم شد این بود کارگردانانی مثل من که عادت به این ور و آن ور رفتن سر صحنه و سر و کله زدن با بازیگران دارند، چقدر نسبت به جلوه‌های ویژه بی‌توجه‌اند. همیشه فکر می‌کردم جلوه‌های ویژه یعنی مشتی کامپیوتر، انفجار، روبات‌های غول‌پیکر و چیزهایی از این دست.
حقیقت این است که برای خلق هر یک از صحنه‌ها افراد هنرمند زیادی زحمت کشیده‌اند. انیماتورها نیز درست مانند بازیگران هستند و تلاش آنان واقعا تحسین‌برانگیز است.
▪ اگر از دید یک فرد عادی، نه کارگردان فیلم، به موضوع بنگرید، کدام یک از این دو کار را چالش بزرگ‌تری می‌دانید: انجام یک اقتباس وفادارانه یا ساخت یک فیلم تماشایی.
ـ سوال خوبی است، فکر می‌کنم هر دو کار به یک اندازه دشوارند. اصل کار چالش بزرگی بود. چالش بزرگ‌تر این بود که منبع اقتباس، کتابی بود که خودم هم به آن علاقه داشتم.
چالش بزرگ‌تر اقتباس از یک کتاب خوب بود. وقتی با یک کتاب خوب سروکار داریم می‌خواهیم هرچه می‌توانیم را حفظ کنیم، اما هنگام کار با یک کتاب بد خیلی راحت‌تر حذف می‌کنیم.
با اینکه از طرفداران سرسخت کتاب هستم،واقعا برایم دشوار بود که کدام‌یک از آنها را نگه دارم و کدام‌یک را حذف کنم. از سوی دیگر نگارش یک اثر نمایشی قواعد پیچیده و خاص خود را دارد. راه حل مساله استفاده از این قواعد به بهترین نحو ممکن بود. البته در فیلم گفتار متن هم داریم، اما سعی کردیم تا جای ممکن کوتاه و برای تماشاگران ناآشنا با کتاب گویا باشد.
▪ کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی توامان چه مزایایی دارد؟
ـ رابطه میان کارگردان و فیلمنامه‌نویس، شبیه نوعی معامله است که کارگردان باید مدام سر صحنه‌های غیرقابل فیلم شدن با فیلمنامه‌نویس بحث کند. مثلا فیلمنامه‌نویس خیلی راحت می‌نویسد هزار نفر روی تپه جمع شدند، اما هر کارگردانی می‌داند صحنه‌ای با حضور هزار نفر یعنی چه.
خیلی مهم است هنگام کار روی فیلمنامه امکانات و توانایی‌هایمان را نیز در نظر داشته باشیم.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید