جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


کاستی های خطوط «اتوبوس تندرو»


کاستی های خطوط «اتوبوس تندرو»
هر فعالیت اجتماعی، نظمی را با خود به همراه دارد که رفتار گروه های هدف و مردم را در چارچوبی تعریف شده (نوشته و یا نانوشته) قرار می دهد و رفته رفته به نظم مستقر در نهاد، سازمان و یا فعالیت خاص بدل می شود. هیچ نظم مستقری را نمی توان سراغ گرفت که خالی از اشکال و یا مساله زا نباشد. به همین جهت جوامع تلاش می کنند در فرآیند زندگی اجتماعی، نظم های مستقر را بهبود و اصلاح بخشند. قطعا هزینه ای که جامعه به این طریق می پردازد، بسیار کم تر از هزینه ای خواهد بود که نظم مستقر را حذف و نظمی دیگر بنیان می نهد، زیرا فقدان تجربه اجتماعی، ناتوانی از احصای عوامل مرتبط و اثرگذار بر آن و عواقب ناخواسته موجب می شود که نظم جدید مسایلی را به همراه آورد که در نظم پیشین وجود نداشته است و حتی نظم جدید را از رسیدن به اهداف اصلی باز دارد. به طور خلاصه، وضعیت خط BRT چنین است.
به نظر می رسد، شهرداری تهران، بدون مطالعه و توجیه اجتماعی کافی و صرفا با نگاهی از بالا، نظم پیشین حمل و نقل مسافر در مسیر میدان آزادی - دپوی شرق را که به لحاظ سرعت نسبتا خوب عمل می کرد و نیازمند شناسایی نقاط ضعف و گره گاه های آن- به ویژه از دیدگاه رانندگان و مسافران و رفع و بهبود آن ها- بود حذف کرد و نظمی را با عنوان پرطمطراق «حمل و نقل سریع اتوبوسی» با کپی برداری از نمونه های خارجی (به طوری که مخفف انگلیسی اش را نیز رواج داد) مستقر کرد. ظاهرا در چنین طرح هایی گروه هایی که فراموش می شوند و جایگاه اجتماعی آنان در طرح ها لحاظ نمی شود و آرا و نظرات آنان جمع آوری و مداخله داده نمی شود، مسافران و رانندگان یعنی گروه های هدف هستند.
به هر صورت، به نظر می رسد محور نظم فعلی با وجود شعارهایش، تکنولوژی است نه انسان. به همین جهت، در آن، سازوکارهای تکنولوژیکی از قبیل اتوبوس، ایستگاه، المان های داخل ایستگاه، دوربین ها و LCDها اصالت یافته اند و چیزی که فراموش شده است، انسانی است که در این میان، قربانی می شود. برای این که تصویری روشن تر از این قربانی شدن ارایه دهم، به نکات زیر اشاره می کنم:
۱) ایستگاه های رفت و برگشت این مسیر، مشترک است. به همین جهت در ایستگاه های اصلی که در طول مسیر کم نیستند و در بیش تر ساعات کاری مردم مخصوصا در ساعت های اصلی رفت و آمد، با ازدحام جمعیت مواجهیم. این ایستگاه ها، مکانی است که زن و مرد مجبورند در هم بلولند تا آمادگی لازم را برای تحمل فشار داخل اتوبوس بیابند. حجم بالای مسافر در ایستگاه های اصلی و عدم امکان عریض و طویل کردن ایستگاه، موجب افزایش چگالی جمعیت شده که با افزایش اندکی بر مسافران، می تواند به بحران در ایستگاه ها تبدیل شود. به این بیفزاییم معبر تنگی را که فقط به کار ایستگاه و اتوبوس خلوت می آید، نه اتوبوسی که نزدیک به سه برابر ظرفیت خود مسافر دارد. البته این نیز فعلی غیرقانونی است چرا که ایستادن در داخل اتوبوس طبق قوانین موجود منع شده است،
۲) محدودیت ایستگاه ها برای ایستادن اتوبوس، اتلاف بیش از حد زمان را به همراه داشته است. با وجود این که این خط، عنوان حمل و نقل سریع اتوبوسی را یدک می کشد، مدت زمان صرف شده برای طی مسیر، در مقایسه با گذشته نزدیک به دو برابر شده است. مهم ترین علت آن نیز، حجم بالای مسافر در داخل اتوبوس، حجم بالای مسافر در ایستگاه که به کندی جابه جایی مسافر می انجامد و حداکثر امکان مسافرگیری دو اتوبوس به صورت همزمان است. این وضعیت موجب شده است که اتوبوس های دیگر زمان قابل توجهی را برای رسیدن به ایستگاه و پیاده و سوار کردن مسافر از دست بدهند. توقف های بیش از انتظار برای رسیدن به محل استقرار اتوبوس و اتلاف زمان، از یک سو از سرعت حمل ونقل کاسته است. در صورتی که قرار بود سرعت حمل و نقل نسبت به قبل بیش تر شود و این خود نقض غرض است، از سوی دیگر فشار و تحریک عصبی و روانی مسافران را به میزان زیادی به همراه داشته است.
۳) تراکم و چگالی بالای مسافران در داخل ایستگاه، فشردگی بیش از حد مسافر در داخل اتوبوس- که فکر نمی کنم مسوولان و مدیران شهری حاضر باشند تنها یک بار آن را تجربه کنند، اتلاف زمان در کل مسیر، انتظار در ایستگاه برای پیاده شدن، به پایین آمدن آستانه تحمل مردم در این مسیر انجامیده است به طوری که در مواردی با عصبانیت های متعدد، پرخاش های لفظی و گاه درگیری های فیزیکی مواجه می شویم. افزایش تعداد کلمات ناشایستی که در ایستگاه و اتوبوس به جهت همین مشکلات و فشردگی و رد و بدل می شود، بسیار قابل محسوس است. عادت به گفتن و شنیدن کلمات زشت و ناله و نفرین که نباید ایجاد شود، چیزی جز تحقیر آدمی در این مسیر نیست. قطعا مسافران حق دارند در وضعیتی از خدمات شهری بهره مند شوند که این تجربه های ناشایست به حداقل خود برسد. این را نیز باید افزود که در صورت عدم کنترل مشکلات موجود و بدتر از آن، تشدید کاستی ها زمینه مساعدی برای بازتولید بدبینی نسبت به عملکرد دیگر سطوح مدیریتی و ساختار سیاسی نیز ایجاد می شود.
۴) حجم بالای جمعیت، تعجیل برای سوار شدن و آمد و شدهای بسیار در محیطی کوچک (ایستگاه های سقف BRT) زمینه بسیار مساعدی را برای جیب بران مهیا کرده است. برخی از ایستگاه ها در ساعاتی از روز مأمن این افراد شده است. علاوه بر این، باوجود تلاش برای حرمت نهادن ویژه به بانوان و اختصاص مکان جداگانه در اتوبوس ها برای آنان، شلوغی ایستگاه زمینه مناسبی را برای برخی افراد برای تن مالی و بی احترامی مهیا کرده است. بر این نیز باید افزود انتقال مکان بانوان به جلوی اتوبوس را که خود حدیث شنیدنی ای را در اتوبوس ها به همراه داشته است. به عبارتی دیگر، خط BRT، ناخواسته به افزایش آسیب های اجتماعی و روانی یاری می رساند.
۵) مشترک و موازی بودن ایستگاه های رفت و برگشت موجب بروز اختلال جدی در امدادرسانی شده است. وضعیت ترافیکی خیابان های آزادی، انقلاب و دماوند به نحوی بوده است که خط ویژه اتوبوس رانی مورد استفاده وسایل امدادی از جمله آمبولانس ها، آتش نشانی ها و پلیس قرار می گرفت و آن ها می توانستند فارغ از ترافیک و راه بندان موجود از این مسیر برای فعالیت های خود استفاده کنند. بدون تردید، زمان برای وسایل امدادی، حیاتی است اما اکنون در طول روز بارها و بارها می توان شاهد بود که آمبولانس، آژیرکشان در ایستگاه اتوبوس اسیر و امکان سبقت و عبور از آن سلب شده است. وسایل امدادی در چنین وضعیتی آن قدر باید تحمل کنند تا یکی از دو یال ایستگاه از اتوبوس تخلیه شود. گاه به جهت تعداد بالای اتوبوس ها و در دید نبودن آمبولانس، زمان اتلاف شده غیرقابل جبران می شود.
۶) استقرار ایستگاه های مسیر دپو به آزادی بعد از چهارراه ها و محدودیت ایستگاه ها در جای گیری اتوبوس ها، موجب شده است با سبز بودن چراغ راهنما، اتوبوس بعدی برای جای گیری سریع در ایستگاه، پشت اتوبوس دوم و عملا در چهارراه مستقر شود که بر آمد و شد عابران پیاده و اتومبیل ها اختلال ایجاد می کنند.
در مجموع، فارغ از این موارد، خط BRT به مهم ترین هدف خود که حمل و نقل سریع است، نایل نیامده است، باید اذعان کرد به هم نلولیدن و تن مالی نشدن، با زحمت سوار اتوبوس نشدن، در اتوبوس فشرده و کیپ یکدیگر نایستادن، داشتن ایستگاهی امن و فارغ از آلودگی های اجتماعی، مواجه نشدن با عصبانیت های متعدد دیگر مسافران، نشنیدن و نگفتن انواع و اقسام کلمات رکیک و توهین ها، کاستن از فضای آلوده عصبی و روانی داخل ایستگاه و اتوبوس، عدم انتظار زیاد برای پیاده شدن از اتوبوس، عدم انتظار بیش از حد برای سوار شدن به اتوبوس، کوتاه شدن زمان سیر در مقایسه با نظم پیشین و یا همچون آن، امکان جابه جایی پرسرعت وسایل امدادی و از دست ندادن لحظات حیاتی بیماران و آسیب دیدگان، مورد احترام واقع شدن، ایجاد فضای سالم برای شکل گیری روابط سالم اجتماعی، همه و همه، حق مسلم شهروندان است که متأسفانه در خط BRT نادیده گرفته شده و بر این موارد و به عبارتی بهتر بر تحقیر شهروندان افزوده است.
حسین نوری نیاہ
جامعه شناس
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید