جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


رفتارهای پس از طلاق


رفتارهای پس از طلاق
هیچ راه تضمین شده ای وجود ندارد که کودکانی که والدینشان از یکدیگر طلاق می گیرند از نظر روحی آسیب نبینند. هر موقعیت و هر خانواده ای منحصر به فرد است، ولی چند راهکار کلی می تواند به اعضای خانواده کمک کند تا راحت تر خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. این راهکارها والدین را به داشتن صداقت و خویشتن داری دعوت می کند و موجب می شود فرزندان کمتر لطمه ببینند.
فرزندان را تشویق کنید تا احساسات مثبت یا منفی شان درباره طلاق را با شما در میان بگذارند. والدین، چه در آستانه جدایی باشند و چه قبلاً طلاق گرفته باشند باید زمان های خاصی را به صحبت کردن دراین باره با فرزندانشان اختصاص دهند و به آن ها این فرصت را بدهند تا افکار و احساسات شان را بیان کنند. البته باید مراقب باشید که احساسات خودتان را به بچه ها منتقل نکنید. در بسیاری از موارد فرزندان احساس می کنند که دیگر خانواده ای ندارند و ممکن است یکی از والدین یا هر دوی آن ها را برای چیزی که آن را خیانت به سایر اعضای خانواده تعبیر می کنند مقصر بدانند. پس باید دراین گفت وگوها کاملاً آماده باشید تا به هر سؤالی که بچه ها ممکن است بپرسند پاسخ مناسبی دهید.
صحبت کردن با فرزندان درباره طلاق و اثراتش برزندگی آن ها باید درطول سال های بعد از طلاق نیز ادامه یابد وهرگز متوقف نشود زیرا هرچه بزرگتر می شوند ذهنشان درگیر مسائلی می شود که قبلاً به آن فکر نکرده بودند و سؤالات جدیدی برایشان پیش می آید. این گفت وگوها زمینه مناسبی فراهم می کند تا به سؤالات آن ها پاسخ داده شود و دغدغه های فکری آن ها به سمت و سوی مناسبی سوق داده شود. پس حتی اگر احساس می کنید درباره بعضی از مسائل قبلاً برایشان به اندازه کافی توضیح داده اید یا صحبت کردن درباره طلاق چندان برای تان خوشایند نیست، سعی کنید به جای طفره رفتن از صحبت دراین باره همیشه باب گفت وگو را بازبگذارید. اما اگر احساس می کنید آن قدر آزرده خاطر هستید که نمی توانید یک گفت وگوی منطقی با فرزندانتان داشته باشید و به آنها کمکی بکنید، از یک شخص دیگر، مثلاً یکی از اقوام تان بخواهید که با آن ها صحبت کند.
کودکان به طور طبیعی افکار واحساسات متفاوتی درباره طلاق والدینشان دارند. آن ها ممکن است احساس گناه داشته باشند و تصور کنند که خود آنها موجب طلاق وجدایی پدرو مادرشان ازیکدیگر شده اند.مخصوصاً اگر صدای والدین شان را زمانی که به خاطر آن ها دعوا می کردند شنیده باشند.
بچه ها ممکن است احساس عصبانیت یا ترس داشته باشند یا نگران باشند که والدین شان آن ها را ترک کنند. دربرخی از موارد به نظر می رسد دریکی دوماه اول پس از جدایی، بچه ها خود را به خوبی با شرایط جدید وفق داده اند. درحقیقت تأثیر اصلی طلاق برفرزندان دریک بازه زمانی دو تا سه ساله پس از جدایی مشخص می شود. دراین فاصله، بعضی از بچه ها می توانند احساسات شان را بیان کنند و مشکلات شان را با والدین درمیان بگذارند و برخی دیگر هم که نمی توانند آنچه در ذهنشان می گذرد را در قالب کلمات بیان کنند بنابراین ممکن است دچار افسردگی شوند و یا با اعمال و رفتارشان اعتراض خود را نسبت به شرایط موجود ابراز کنند. به عنوان مثال دانش آموزان دراین شرایط ممکن است دچار افت تحصیلی شوند و علاقه خود را به فعالیت های گروهی از دست بدهند. کودکان خردسال هم احساسات شان را هنگام بازی هایشان ابراز کنند.
* از همسر سابق تان به بدی یاد نکنید
حتی اگر هنوز هم از همسر سابق تان عصبانی هستید، هرگز از او در مقابل فرزندانتان بدگویی نکنید.
هرچند کار سختی است ولی سعی کنید جلوی بچه ها از همسر سابق تان به بدی یاد نکنید، زیرا این بدگویی ها معمولاً اثر معکوس دارند و بچه ها از شما عصبانی می شوند. هیچ بچه ای دوست ندارد بشنود که کسی از یکی از والدینش بد می گوید بخصوص که آن فرد پدر یا مادرش باشد.
سعی کنید همیشه واقعیت ها را، بدون دخالت دادن احساسات یا قضاوت خودتان، برای فرزندان تان تعریف کنید. شما مجبور نیستید درباره علت رفتارهای همسر سابق تان به بچه ها توضیح دهید، اجازه دهید او خودش دراین باره قضاوت کند.
هرگز از بچه ها برای رساندن پیغام به یکدیگر استفاده نکنید، مخصوصاً زمانی که درحال مشاجره هستید . بچه ها نباید احساس کنند که نقش پیغام رسان والدین خشمگین شان را دارند. آن ها دوست ندارند حامل پیام هایی باشند که حاوی اتهامات یا رازهای پدر و مادرشان است. زمانی که فرزندتان به خانه همسر سابق تان می رود، از او نپرسید که در آن خانه چه می گذرد. بچه ها خوش شان نمی آید جاسوسی خانه های والدینشان را بکنند.
سعی کنید تا جایی که می توانید، درباره مسائل مرتبط با فرزندان تان مستقیماً با همسر سابق تان صحبت کنید. مسائلی مانند مسافرت ها، زمان های ملاقات، مسائل بهداشتی و درمان بیماری ها و یا مشکلات مدرسه از جمله مواردی هستند که نیازمند برنامه ریزی هماهنگ والدین است.
در صورت ازدواج مجدد، انتظار رویارویی با مشکلات و نارضایتی فرزندان تان را داشته باشید.
یکی از سخت ترین جنبه های طلاق برای فرزندان، ازدواج مجدد والدین و تشکیل یک خانواده جدید است. اضافه شدن عضو جدید (پدر یا مادر و احیاناً فرزندان آنها) به خانواده اثرات مخرب طلاق بر کودکان را کم نمی کند. تحقیقات نشان داده است بچه هایی که والدین شان ازدواج مجدد می کنند مشکلاتی مشابه بچه هایی دارند که والدین شان ازدواج نکرده و آنها را به تنهایی بزرگ می کنند.
باید به فرزندان خود این اطمینان خاطر را بدهید که حتی در صورت ازدواج مجدد، آنها یک پدر و یا یک مادر اصلی دارند که به آنها اهمیت می دهند و دوست شان دارند. به آنها کمک کنید تا با عضو یا اعضای جدید خانواده مأنوس شوند. نباید از فرزندان تان انتظار داشته باشید که از همان روزهای اول پدرخوانده یا مادرخوانده خود را همانند پدر یا مادر واقعی خود بپذیرند. باید صبر داشته باشید، روابط بچه ها با آنها به مرور زمان بهتر می شود. در ابتدا، پدرخوانده یا مادرخوانده فقط نقش بزرگسالی را دارد که به فرزندتان اهمیت می دهد و مراقب او است. بنابراین در روزهای اول فقط کافی است از بچه ها بخواهید به پدرخوانده یا مادرخوانده شان احترام بگذارند، همان طور که به معلم ها، مربی ها و سایر بزرگ ترهایی که آنها را دوست دارند احترام می گذارند.
*از دوستان، اقوام و مشاور کمک بگیرید
حمایت دوستان یا اقوام می تواند به کودکان و والدین شان کمک کند تا راحت تر خود را با شرایط جدید زندگی تطبیق دهند. اگر در بین آشنایان تان کسانی هستند که شرایط مشابهی را تجربه کرده اند و با وجود طلاق توانسته اند زندگی موفقی داشته باشند، حتماً با آنها مشورت کنید. فرزندان تان هم می توانند از طریق صحبت کردن با فرزندان آن خانواده، دید مثبتی نسبت به آینده خود پیدا کنند.
سعی کنید تا جایی که امکان دارد بچه ها دید مثبتی به والدین خود پیدا کنند حتی در بهترین شرایط هم طلاق برای فرزندان دردناک و ناامیدکننده است.
البته از نظر احساسی، جدایی برای والدین هم سخت و دشوار است. به همین علت در بسیاری از موارد، والدین بدون این که قصد بدی داشته باشند به صورت ناخواسته، رنج و خشم خود را به فرزندان منتقل می کنند، ولی والدینی که حتی در سخت ترین شرایط سعی می کنند به گونه ای مثبت خود را با شرایط تطبیق دهند و لحظات خوبی را برای خود و خانواده شان به وجود آورند می توانند تا حدود زیادی به فرزندان شان کمک کنند تا خود را با شیوه جدید زندگی پس از طلاق وفق دهند.
غزاله مرعشی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید