شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نظم حقوقی بین‌المللی، تهدیدها و فرصت‌ها


نظم حقوقی بین‌المللی، تهدیدها و فرصت‌ها
سرعت تحولا‌ت منطقه آنچنان بالا‌ رفته است که پیگیری رویدادها و فهم و درک ابعاد مختلف آن نه تنها از عهده مردم عادی، بلکه از عهده اکثر خبرگان و کارشناسان نیز خارج شده است. شاید در هیچ دوره‌ای از تاریخ معاصر مسائل خاورمیانه تا این اندازه به همدیگر گره نخورده بود. کشورهای خاورمیانه به صورت ظروف مرتبطی درآمده‌اند که هر اتفاقی در یکی از آنها به پیکره کل ظروف تاثیر می‌گذارد. به جرات می‌توان گفت که در دو ماه گذشته هیچ موضوعی به اندازه مسائل خاورمیانه مورد بحث و توجه محافل بین‌المللی قرار نگرفته است.
اجلا‌س اتحادیه اروپا تا نشست مشترک کشورهای حوزه خلیج فارس با اعضای ناتوتا اجلا‌س ویژه کنگره آمریکا، نشست‌های متعدد شورای امنیت، رفت و آمدها و دیدارهای دیپلمات‌های کشورهای خاورمیانه به آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه و بالعکس انتشار اخبار و شایعات در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای سوریه، موضعگیری و تحرک آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای در خصوص فعالیت هسته‌ای ایران و انتقاد از اقدامات غیرقانونی اسرائیل و آمریکا علیه سوریه، تبلیغات و اظهارات تند مقامات و کاندیداهای ریاست‌جمهوری آمریکا، همه و همه بیانگر آن است که تعامل و تقابل آمریکا با ایران وارد مرحله حساس و جدی شده است. چرا که نومحافظه‌کاران آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند با ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی، ناکامی‌های راهبردی تاکتیکی خود را به حساب سیاست‌های خاورمیانه‌ای ایران منظور کنند و با عمده کردن خطر ایران برای صلح و امنیت منطقه و جهان، هزینه تداوم فعالیت‌های خود در منطقه را کاهش دهند. تقریباً هیچ روزی نیست که از طرف آمریکا برگ جدیدی بر اوراق پرونده اتهامی ایران افزوده نگردد. یک روز ادعای کمک ایران به شورشیان عراق و جنبش المهدی مطرح میگردد، روز دیگر فعالیت هسته‌ای ایران و خطر آن برای منطقه و جهان، روز بعد نقش ایران در بحران لبنان و در جای دیگر رابطه ایران با حماس و هر از چندی مساله قایق‌های تندرو ایران در آب‌های سرزمین ایران در خلیج فارس زینت‌بخش رسانه‌ها می‌گردد، و وقت دیگر مساله تحریم‌ها برجسته می‌گردد. نشانه‌های رویکرد جدید آمریکا و یا شتاب آن به اندازه‌ای آشکار است که بی‌توجهی و غفلت از آن می‌تواند هزینه‌های سنگینی به منافع ملی تحمیل کند و لا‌زم است که با شکیبایی و درایت سیاست‌های ملی کارساز و موثر را بهدور از هیاهوی تبلیغاتی و جنجال‌های پوپولیستی طراحی و به مرحله اجرا گذاشت و حداقل برای مدتی پروژه‌های مرتبط با مدیریت جامعه جهانی را به حالت تعلیق درآورده و به مدیریت مسائل ملی همت کامل گماشت. در طراحی و مهندسی سیاست‌ها و روش کارهای جدید خواه‌ناخواه نیازمند ارزیابی دقیق از موقعیت بازیگران بین‌المللی و منجلمه نهادهای بین‌المللی هستیم.
ارزیابی و شناخت واقع بینانه ما از قواعد بازی بین‌المللی، سنگ زیر بنای طراحی سیاست‌های جدید در قبال حل مسائل و بحران‌های منطقه‌ای و ملی است. از زمان شکل‌گیری جامعه جهانی با وضعیت جدید که سال ۱۶۴۸ که یک تاریخ مورد توافق علمای روابط حقوق بین‌الملل برای آن است، همیشه در خصوص اعتبار و ارزش اصول و هنجارهای حاکم بر مناسبات کشورهای عضو جامعه جهانی، اختلا‌ف نظر وجود داشته است و این اختلا‌ف همچنان ادامه دارد. در گذشته دور، بین قدرت‌های اروپایی عضو کنسرت اروپایی و خارج از اعضا کنسرت، اختلا‌ف وجود داشت. قدرت‌های غیراروپایی همچون ژاپن، مصر، چین، ترکیه، ایران، ارزش‌ها و هنجارهای اروپایی را به رسمیت نمی‌شناختند. کشورهای آمریکای لا‌تین در طی قرن نوزدهم و بیستم، بیشترین اعتراضات را به قواعد غیرعادلا‌نه حقوق بین‌الملل در چارچوب دکترین <کالود> و <دراکو> به عمل آوردند. نظریه‌پردازان و سیاستمداران اتحاد جماهیر شوروی حقوق بین‌الملل را به عنوان روبنای اقتصاد سرمایه‌داری غیرقابل اجرا در مناسبات بین کشورهای سوسیالیستی دانسته و جهان‌شمولی حقوق بین‌الملل را به‌طور کلی به چالش می‌کشیدند.
در کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ صدای اعتراض جهان سوم به قواعد تدوینی توسط جهان اول بلند شد. کشورهای عدم تعهد و جنبش گروه ۷۷ نیز به نوبه خود بخت خود را در بی‌اعتبار کردن مناسبات ناعادلا‌نه بین‌المللی آزمودند. چارچوب اجلا‌س آنکتاد نیز کشورهای جهان سوم، تقاضای تدوین قواعد دورگه در مناسبات شمال و جنوب شدند و در برخورد با هنجارهای حقوق بشری نیز علم نسبیت فرهنگی را برافراشتند. مخالفان نظم بین‌المللی موجود در قبال جهانی‌سازی و تقسیم ناعادلا‌نه کار بین‌المللی نیز صف‌آرایی نمودند. بخشی از این صف‌آرایی‌ها و اعتراضات موجب غنای فرهنگ مبارزات عدالت‌خواهی و تبعیض‌ستیزی شده و پشتوانه با ارزشی برای تداوم دفاع از ارزش‌های انسانی به جای گذاشته است ولی با توجه به عدم توازن نیروها، تلا‌ش‌های مخالفان نظم بین‌المللی موجود نتوانستند نظم جدیدی را در مناسبات بین‌المللی بوجود آورند. از این‌رو و در تبعیت از سیاست‌های واقع‌گرایانه ضمن حفظ حق اعتراض و تلا‌ش برای اصلا‌ح نظم موجود در مسیر دفاع از منافع خود به شکار فرصت‌ها شتافته و تهدیدها را دور زدند. چین، کره‌جنوبی، ویتنام، ترکیه، آفریقای جنوبی، کشورهای جنوب شرق آسیا نمونه‌ای از این کشورها می‌باشند. در مقابل، یوگوسلا‌وی سابق، عراق، کره‌شمالی و کوبا از درک سمت و سو و ماهیت نظم بین‌الملل بازمانده و در چنگال تهدیدهای نظم موجود گرفتار آمده‌اند.
از این‌رو رویکرد فلسفی و ارزشی به نظام بین‌الملل و داوری در خصوص عادلا‌نه بودن مناسبات برخاسته از نظام بین‌الملل ظرفیت و ضریب تهدیدها را افزایش داده و فرصت‌ها را قربانی می‌کنند. ‌ بیشتر قواعد حقوق بین‌الملل از آن جهت به اجرا گذاشته نمی‌شوند که بر پایه عدالت استوار هستند و یا با نظام ارزشی کشورها سازگاری دارند؛ بلکه از آن جهت قابل اجرا هستند که دارای ضمانت اجراهای موثری هستند، به‌طوری که عدم اجرای آنها می‌تواند موجبات اعمال فشار بر کشورها تا سطح توسل به زور را فراهم آورد. به همین ترتیب قطعنامه‌های شورای امنیت از آن جهت دارای مشروعیت و اعتبار نیستند که منعکس‌کننده عدالت بین‌المللی هستند، بلکه عدم اجرای آنها می‌تواند موجبات توسل به زور علیه کشورها را فراهم آورد. چرا که در چارچوب نظم بین‌الملل موجود قطعنامه‌های شورای امنیت نه تنها در حکم قانون است بلکه بر سایر تعهدات دولت‌ها برتری دارد. ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای که از نفوذ فرهنگی و معنوی بی‌بدیلی در خاورمیانه برخوردار است، امکانات زیادی در دفاع از منافع ملی در اختیار دارد که با شناخت و ارزیابی واقع بینانه از ظرفیت‌ها و نارسایی‌های نظم بین‌المللی موجود، می‌تواند از همه فرصت‌ها به درستی استفاده کند و ضمن اعتراض و انتقاد از تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها در نظام بین‌الملل، به عنوان یک بازیگر مسوول، به ایفای نقش پرداخته و با ارتقای قدرت بازیگری خود تاثیر مثبتی بر تحولا‌ت منطقه و بین‌المللی بگذارد. اما اگر ایران به بهانه غیرعادلا‌نه بودن مناسبات بین‌المللی با تقابل به نظم موجود برخیزد، در آن صورت همه فرصت‌ها را از دست داده و گرفتار تهدیدها خواهد شد. ایران می‌تواند در چارچوب نظم موجود رفتار و عملکرد دولت اسرائیل را در نقض حقوق بین‌الملل و حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین مورد اعتراض قرار دهد. ایران می‌تواند در چارچوب نظم حقوقی موجود به انتقاد از رفتار و عملکرد آمریکا در عراق بپردازد. ایران می‌تواند و باید به حضور نظامی آمریکا در منطقه اعتراض کند و به تعرض و تجاوز اسرائیل به سوریه شدیداً اعتراض کند.
ایران می‌تواند به حق حاکمیت خود به جزایر سه‌گانه اصرار ورزد. ایران می‌تواند به سخنان نسنجیده و تحریک‌آمیز مقامات آمریکایی و خانم کلینتون در چارچوب نظم موجود شدیداً اعتراض کند. ایران می‌تواند با تبلیغات رسانه‌ای و اعمال فشار روانی آمریکا در چارچوب نظم حقوقی موجود برخورد کند. به‌طور کلی ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقه‌ای می‌تواند از فرصت‌ها و ظرفیت‌های مثبت نظم حقوقی موجود به نفع خود استفاده کند. اما تقابل حساب نشده با نظم حقوقی موجود می‌تواند ایران را با خطرات جدیدی مواجه سازد. به نظر می‌رسد که جمهوریخواهان برای درجا زدن در کاخ سفید روی کارت ایران حساب باز کرده‌اند. در تعامل با نظم بین‌الملل و همسویی با کشورهای صلح‌طلب و گرفتن بهانه از دست آمریکایی‌ها می‌تواند بازی آنها را به هم زد. نباید فرصت‌ها را از دست داد. ایران برای ارتقای نقش بازیگری خود نباید از پرداختن به حقوق شهروندی و معیشت مردم غافل بماند.
یوسف مولا‌یی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید