شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


بمباران تصویری‌


بمباران تصویری‌
بتازگی مجموعه شعر «ماه حلقه‌ای بی‌انگشت» سروده میثم ریاحی شاعر جوان شمالی (متولد ۱۳۶۳) و خوش‌ذوق کشورمان به صفحه شعر جوان رسیده است که امروز و در این مقاله نگاهی کوتاه به این مجموعه خواهم داشت.
یوری لوتمان، نشانه‌شناس برجسته روس در کتاب «نشانه‌شناسی هنر» وقتی درباره متن شاعرانه و نظام نشانه‌شناسی آن سخن به میان می‌آورد، این متن را این‌چنین تعریف می‌کند: «متن شاعرانه، نظام نظام‌ها یا رابطه رابطه‌هاست.»
به عبارتی در یک متن که قرار است به عنوان اثر ادبی و شعر معرفی شود باید یک نظام ارتباطی عمیق و منسجم میان اجزای مختلف و همچنین میان شاعر و جهان پیرامونش وجود داشته باشد که این اتفاق اگر بدرستی در طول اثر رخ دهد می‌تواند منجر به ایجاد کشف و شهودهای متعدد‌‌شاعرانه در حوزه‌های مختلف شود؛ البته اگر بر طول اثر تاکید می‌کنم دلیل بر آن نیست که در عرض اثر این اتفاق نمی‌افتد، چراکه در بیت‌های شاعران بزرگ کلاسیک‌سرا و بویژه بیدل این اتفاق به تکرار و به قدرت در عرض اثر قابل مشاهده است.
اما این مقدمه را از آن نظر نوشتم که شعر میثم ریاحی به دلایل مختلف از جمله حضور او در شمال کشور و ارتباط مداوم و بی‌واسطه‌اش با طبیعت،‌ سرشار از تعامل‌هایی است که شاعر با جهان سبز اطرافش دارد. جهانی که مهم‌ترین ویژگی آن نظم است و شاعر با درگیر شدن و دست بردن در نظم طبیعی جهان و ارائه تصاویری سوررئال و همچنین هنجارشکنی‌های زبانی قصد دارد به فضاهایی که حاصل کشف و شهود شاعرانه است، نزدیک شود:
گیسوانت را
شلاق بزن!
بر کوه‌
بر شب من‌
هنوز هم‌
دریا
چشم‌های تو را
مشق می‌کند
و نسیم‌
در ادامه پیراهنت می‌وزد
یا تصویری متفاوت مثل این دو سطر:
از ته دریا
خورشید بالا می‌آورم...
میثم ریاحی در سطر سطر این کتاب، شاعری توانمند در کشف و خلق تصاویر بدیع نشان می‌دهد؛ اما این توانمندی متاسفانه در شعر ریاحی به دلیل تکرار زیاد منجر به آفتی به نام تزاحم تصاویر می‌شود و به این دلیل که بیشتر تصاویر او سوررئال و انتزاعی هستند در این بمباران تصویری ۲ اتفاق قابل بررسی است:
۱) تزاحم تصویرهای انتزاعی ضمن این که برقراری ارتباط را برای مخاطب دشوار می‌کند کانون تصویرها را نیز برای مخاطب در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد.
۲) با فراموشی و مبهم بودن کانون و محور تصاویر، نخستین چیزی که آسیب می‌بیند ساختار شعر است. به عبارتی اگر به همان تعبیر یوری لوتمان بازگردیم یعنی نظام نظام‌ها یا رابطه رابطه‌ها شعر پیکره‌ای منسجم است که تمام اجزای آن در ارتباط با هم هستند.
میثم ریاحی در شعرهای این کتاب، تکلیفش با ساختار مشخص نیست. در بعضی شعرها آنقدر فضاهای مختلف و جهش‌های فکری وجود دارد که باعث سرگردانی مخاطب می‌شود مثل شعر استنشاق، تصویر خاک و بسیاری شعر‌های دیگر.
اما از دیگر نکاتی که باید به میثم ریاحی تذکر داد تقطیع‌های اوست که بیشتر بر اساس حجم نفس و به اصطلاح تقطیع‌های تنفسی است و نه مبتنی بر استفاده از بار موسیقایی کلمات یا تاکید بر کلمه‌ای خاص و... .
همچنین به نظر می‌رسد میثم ریاحی در به کار بردن فعل‌ها نیز چندان وسواس ندارد و شاید نداشتن وسواس به این دلیل باشد که او آنقدر در نرم طبیعی زبان دست برده است که دیگر برای خودش نیز قرار دادن هر فعلی چندان تفاوت نمی‌کند، غافل از آن‌که بعضی فعل‌ها دارای بار معنایی خاصی هستند که در همه جا و بدون ایجاد پیش‌زمینه و پیش‌ذهنیت لازم، مخاطب را پس می‌زنند مانند فعل مردن در این شعر:
خورشید
خلاصه چشم‌های توست‌
و شب‌
گلی از نفس‌های من‌
آسمان‌
همیشه‌
از دست‌های تو
سبز می‌میرد...
اما در پایان باید بگویم میثم ریاحی به میزانی که انرژی، توانایی و دلمشغولی برای کشف و شهود تصویری و شاعرانه دارد اگر نصف آن را نسبت به اندیشه و حرفی که برای یک شعر دارد اختصاص دهد قطعا شعرهایی قوی‌تر و موفق‌تر از او را (حداقل در ارتباط با مخاطب) خواهیم خواند و شنید، شعرهایی که مانند این سطرها از همین مجموعه باشند:
گل‌ها
آب می‌نوشند
ما
کاسه را
از چشمان ما قرض می‌گیرند!
سینا علی‌محمدی‌
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید