جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


افسون «وال.ای»


افسون «وال.ای»
این می‌تواند یک رکوردشکنی به حساب بیاید: استودیوی انیمیشن پیکسار دوباره خودش را به اوج رسانده است. پیکسار به همراه کارگردان و نویسنده این فیلم اندرو استنتن- نهمین کارمند رسمی پیکسار- بعد از اسلپ استیک آشپزخانه‌ای و درخشان «راتاتویی» این‌بار به سراغ یک فانتزی علمی خیالی عجیب و جذاب رفته‌ است و داستان روباتی را در ۸۰۰ سال بعد تعریف می‌کند که قلب و جان و روح و رابطه عاشقانه‌ای مانند بهترین فیلم‌های صامت ۸۰سال قبل دارد. خب! شما که انتظار ندارید روبات‌ها حرف بزنند؟ حاشیه صوتی فیلم از صداهای جرینگ جرینگ بلند، موسیقی و قطعات رقص‌آور انباشته شده است و هنگام تماشای فیلم دیالوگ‌های محدودی آن هم صرفا برای بازگویی داستان به گوش می‌رسد.
استنتن و گروه انیماتور او داستان شگفت‌انگیز (و به ظاهر بوم‌شناختی) خود را در سایه زبان بصری و شنیداری خاصی تعریف کرده‌اند تا مخلوقات روباتیک به وسیله آن زبان و بی‌نیاز از دیالوگ رنگین‌کمانی از احساسات را به تماشاگر منتقل کنند. فیلم به قدری هوشمندانه و بی‌عیب و نقص است که حتی ممکن است کمی نگران شوید نکند در ارتباط با اصلی‌ترین مخاطبانش زیادی هوشمندی به خرج می‌دهد. اما همانطور که دو سال پیش بی‌جهت نگران بودیم انتخاب یک موش در «راتاتویی» به عنوان یک قهرمان ممکن است تماشاگران را فراری دهد این‌بار هم می‌توانیم مطمئن باشیم که «وال.ای» به قدری دوست داشتنی و مفرح است که تعداد از زیادی از تماشاگران تسلیم افسونگری‌های پرشمارش می‌شوند.
داستان فیلم از این قرار است که چند قرن پیش انسان‌ها کره زمین آلوده و مسموم را به حال خود رها کرده‌اند اما یک نفر فراموش کرده است آخرین روبات باقی مانده را خاموش کند. این روبات که وال.ای نام دارد یک آشغال جمع‌کن سیار است که ده‌ها سال است با آشغال‌ها سر و کار دارد. وی حتی با خلق سیستم ذخیره‌‌سازی برای خود می‌تواند قطعات آسیب‌دیده‌اش را با قطعات سالم جایگزین کند و در کنار همه اینها همنشینی جز یک سوسک ندارد. انسان‌های داستان که بعد از قرن‌ها شناور بودن در سفینه فضایی خود- که به یک هتل بین‌المللی مخصوص آدم‌های خوشگذران می‌ماند- به افرادی تنبل و چاق تبدیل شده‌اند.
این افراد بازرسی به نام «ایو» را از جانب خود برای شناسایی نشانه‌های حیات در کره متروک به زمین ارسال می‌کنند. ایو مامور نابودی نشانه‌های حیات در زمین است اما مواجهه وی با وال.ای به رابطه‌ای عاشقانه در بعید‌ترین مکان ممکن منجر می‌‌شود. رابطه‌ میان آن دو به قدری گسترش می‌یابد که وال.‌ای بی‌هیچ ترس و هراسی گیاه سبز کوچک را به ایو نشان می‌دهد. گیاه سبز کوچک؟ این دقیقا‌ همان چیزی است که ایو برای پیدا کردنش به زمین آمده است! این گیاه آغازگر ماجرایی حماسی وال.ای و ایو در برابر سفینه فضایی اکسیوم است.
طراحی بصری فیلم قطعا بهترین طراحی متصور برای کمپانی پیکسار است. استنتن که فیلمنامه را با کمک جیم ریردام بر اساس داستانی از پیتر داکتر نوشته، دو جهان شگفت‌انگیز، جذاب، خلاقانه و مهیج خلق کرده است. از یک طرف با کره زمینی نابود شده و فلاکت‌بار مواجهیم که بی‌شباهت به منهتن نیست و در طرف دیگر با سفینه‌ای فضایی پر از آدم‌های علاف نشسته بر کاناپه‌های شناور روبه‌رو می‌شویم که بدن‌های متورم‌شان صرفا پوششی بر استخوان‌های بی‌استفاده‌شان است؛ سفینه‌ای که فقط روبات‌های ظریف و پرجزئیات در آن کار می‌کنند و اینترنت سه بعدی تنها راه ارتباط میان انسان‌هاست.
درخشان‌ترین ایده فیلم استفاده از ترکیب فیلمی قدیمی به همراه انیمیشن شبیه‌سازی شده برای نشان دادن اشتیاق رمانتیک وال.ای است. وال.ای همیشه بعد از اتمام کارش به تماشای نسخه ویدئویی یکی از فیلم‌های محصول ۱۹۶۹ به نام «سلام، دالی!»می‌نشیند و با کمک تصویر‌سازی موسیقایی و تاثیرپذیری از دو آهنگ فیلم به معنای عشق و شور پی می‌برد. این روبات حتی یاد می‌گیرد چگونه دیگری را در آغوش بگیرد.
طراح صدای فیلم بن برت صداهای رسایی برای روبات‌های فیلم به خصوص وال.ای انتخاب کرده است و اگر چیزی به نام تردستی شنیداری وجود داشته باشد همین کاری است که بن برت انجام داده است. بعضی از صحنه‌های فیلم از «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» سرقت شده است و روبات‌های لجام‌گسیخته هم تا حدی یادآور «شرکت هیولاها» هستند. با این حال «وال.ای» به احتمال زیاد یکی از اصیل‌ترین آثار استودیوی پیکسار محسوب می‌‌شود.
منبع: هالیوود ریپورتر
کرک هانیکات
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید