یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به سریال کارتونی «لوک خوش‌شانس»


نگاهی به سریال کارتونی «لوک خوش‌شانس»
احتیاجی نیست مراقب باشی، لوك! لوك به عنوان یك سریال كارتونی، با طیف گسترده‌ای از مخاطبان ارتباط برقرار می‌كند. دارا بودن ویژگی‌های یك كارتون خوب، آن را برای مخاطبان كودك و نوجوان جذاب جلوه می‌دهد و از طرفی، فضای «وسترن» و شخصیت‌ها و روابطی كه از دنیای آثار زندهٔ وسترن اقتباس شده‌اند، آن را برای مخاطب بزرگ‌سال نیز دلپذیر می‌كند.
شاید برخی از عناصر اصلی سریال كارتونی لاكی‌ لوك یا لوك خوش‌شانس را بتوان در شكل زیر دسته‌بندی كرد. لوك/ وسترنر شخصیت اصلی كارتون لوك خوش‌شانس یك كابوی یا وسترنر است كه در غرب وحشی زندگی می‌كند. تركیب كلی این شخصیت از آثار زندهٔ وسترن الگوبرداری شده. در این كارتون، لوك یك جایزه بگیر است.
جایزه بگیرها به دلیل رویارویی مداومشان با سارقان، جانی‌ها و افراد خلافكار، با نوعی عملكرد خشن برای بقا روبه‌رو هستند. در عین حال، بقای یك هفت‌تیركش در غرب وحشی، ناشی از خصوصیات ویژه‌ای است. او باید «آرام و خونسرد» باشد. بتواند «فرز و چابك» هفت‌تیر بكشد و تا حد زیادی نیز «فردگرا»یی را پیشه كند.
مجموع این ویژگی‌ها را می‌توان در شخصیت «لوك» مشاهده كرد. اما از آنجایی كه مخاطب با یك كارتون وسترن روبه‌روست- و نه یك فیلم وسترن كه از الگوهای واقعی پیروی می‌كند- بنابراین، سازندگان كارتون «لوك خوش‌شانس» با درایت كوشیده‌اند این ویژگی‌های شخصیت لوك را به گونه‌ای سازمان دهند تا فرمی «اغراق‌آمیز» پیدا كند و با منطق دنیای انیمیشن – و البته روحیات مخاطبان- همگون باشد.
اینجاست كه عنصر «تخیل» از طریق موقعیت‌های «فانتزی» امكان بروز می‌یابند. آرام و خونسرد بودن لوك تا آن اندازه است كه حتی گاهی اسب او را هم عصبانی می‌كند! یا مثلاً سرعت كشیدن اسلحه و اعمالی كه در حین تیراندازی انجام می‌دهد، رویكردی كاملاً انتزاعی دارند. كمانه كردن گلوله بیش از چند بار و سرانجام خوردن به هدف مورد نظر، نمونه‌ای از این فانتزی است. نام سریال یعنی «لوك خوش‌شانس» یا «لوك خوش‌بیار» مؤید موقعیت‌هایی همراه با خوش‌شانسی است.
اتفاقاً این نام كه از دل ماجراها بیرون آمده، به خوبی بر وجه غیر واقعی كارتون تأكید دارد. لوك، همیشه با خوش‌شانسی روبه‌رو می‌شود؛ یا حداقل در بسیاری مواقع، این گونه است. پیش از آن كه لوك دست به كاری بزند، دشمنان او كاری می‌كنند كه در بسیاری موارد موجب رسوایی خودشان می‌شود.
عنصر «خوش‌شانسی» روندی را در كارتون به وجود می‌آورد كه با نسخهٔ زندهٔ وسترن، كاملاً متمایز است. در شرایطی كه در فیلم زندهٔ وسترن – همچون انواع دیگر فیلم زنده- این «منطق» زندگی واقعی و رابطهٔ علت و معلولی رویدادهاست كه نقش اساسی در درك ماجرا دارد (و در واقع عنصر «تصادف» باعث برهم خوردن نظم روایت و فاصله گرفتن تماشاگر از داستان و نقص باور پذیری آن می‌شود)، در كارتون، این عنصر «تصادف» با منطق دنیای انیمیشن هم‌خوان است و اصلاً گاهی براساس آن شكل می‌گیرد و یا پیش می‌رود.
اسب/ رفیق راه در لوك خوش‌شانس اسب دارای شخصیتی جذاب، نمایشی،‌و صد البته «كارتونی» است. در فیلم زندهٔ وسترن، یك اسب خوب، اسبی است كه سریع و چابك باشد و بر تشخیص و وقار قهرمان بیفزاید. رابطهٔ قهرمان با حیوان در فیلم زندهٔ وسترن، رابطه‌ای در پایین‌ترین سطح است. حداكثر این كه از رفتار و برخی كنش‌ها در می‌یابیم، قهرمان به حیوان علاقهٔ ویژه‌ای دارد.
اما در لوك خوش‌شانس اسب واجد خصوصیاتی كاملاً «انسانی» است. این امر، یكی از وجوه تمایز جدی آن كارتون با آثار زنده در همین فضاست. بدیهی است كه سازندگان لوك خوش‌شانس مانند هر سازندهٔ انیمیشن باهوشی، به درستی از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های انیمیشن آگاهند. اصولاً در كارتون‌ها، حیوان یا حیوانات، نقش‌های كلیدی دارند. مخاطب اصلی چنین برنامه‌هایی، كودكان و نوجوانان هستند و این گروه سنی، به طور عام به حیوانات علاقه‌مندند. بنابراین، هنگامی كه در طبیعت داستانی همچون لوك خوش‌شانس، با حضور دایمی حیوانی همراه قهرمان روبه‌رو می‌شوند، حداكثر بهره را از وجود او می‌برند. از این روست كه اسب لوك، یك حیوان صرف نیست. او رفیق همراه و یار غار قهرمان است.
بنابراین ، قهر می‌كند، مسخره می‌كند، از روی خستگی و تنبلی از زیر كار در می‌رود، و گاهی مخالف رفتار و منش صاحبش است! این ویژگی‌های منحصر به فرد در دنیای لوك خوش شانس، اعتبار متفاوتی برای همراهی تماشاگر ایجاد كرده است. شخصیت‌های منفی/ بد من‌ها فضای وسترن كارتون وخصوصاً ویژگی لوك، یعنی جایزه بگیر بودن او، شرایطی را فراهم می‌آورد تا شاهد حضور شخصیت‌های منفی متعدد و متفاوتی طی داستان‌های مختلف باشیم. در اینجا نیز تنها چارچوب كلی و تیپیك شخصیت‌ها از دنیای فیلم زنده وام گرفته شده،‌و گرنه رفتار و كنش این آدم‌های منفی، فاقد قدرت، خشونت و بار موجود در زندگی واقعی است. گاهی یك بد من، فقط دوست دارد شكلات بچه‌ها را بدزدد.
به این ترتیب‌، فضای كارتونی سریال ، حضور خود را به چشم تماشاگر می‌كشد و باعث ارتباط بهتر كارتون‌ با مخاطبش می‌شود. آن‌ها گاهی دست به رفتارهایی كاملاً كودكانه می‌زنند، هم‌چنان كه انتقام گرفتنشان، مثلاً از لوك هم، این گونه است. آنان به این دلیل كه لوك ذلّه‌شان كرده، دوست دارند بلایی بر سر او بیاورند. یا اصلاً دوست دارند به زندان برگردند، چرا كه تنها راه رها شدن از فشارهای لوك همین است! الگوهای كارتونی، به خوبی در مسیر گسترش شخصیت‌های منفی به كار گرفته شده.
مثلاً برادرانی كه كاملاً یك شكل هستند و تنها به ترتیب، قدشان از كوتاه به بلند تغییر می‌كند، نمونه‌ای از این الگوی كارتونی‌اند. آنان با رفتارهایشان و خصوصیات انتزاعی‌شان، باعث عصبی شدن تماشاگر نمی‌شوند بلكه برعكس، بر لب تماشاگران لبخند می‌نشانند. فضاسازی خلاف الگوی وسترن به نظر می‌رسد در ساختار كلی لوك خوش‌شانس سازندگان این سریال كارتونی،‌در صدد همانند سازی فیلم‌های زندهٔ وسترن نبوده‌اند.
نگاهی دقیق‌تر به قسمت‌های مختلف كارتون، شخصیت‌ها، داستان‌ها و از همه مهم‌تر، روابط موجود میان شخصیت‌ها با موقعیت، كاملاً برخلاف الگوهای وسترن جریان دارد. در لوك خوش‌شانس «خشونت» در حداقل شكل ممكن دیده می‌شود. هیچ مرگی اتفاق نمی‌افتد و هیچ «بد»ی در ذات خود «بد» نیست.
همه چیز، كودكانه و قابل گذشت است. آنچه اهمیت دارد، نبرد «خیر» و «شر» در قالب كودكانهٔ «بد» و «خوب» است. كار بد، نتیجه شایسته نخواهد داشت و همیشه كسی هست كه جلوی بدی را با كار خوبش بگیرد.
محمدرضا باباگلی لاكی
منبع : پیلبان انیمیشن


همچنین مشاهده کنید