جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ریشه ها و چشم انداز درگیری گرجستان و روسیه


ریشه ها و چشم انداز درگیری گرجستان و روسیه
گرجستان که در روزهای اخیر صحنه درگیری های خونینی با روسیه شده است، یکی از جمهوری های بازمانده از اتحاد شوروی است، با تمدن و فرهنگی کهن و غنی واقع در مرکز و غرب قفقاز جنوبی. بخش غربی این جمهوری در سواحل شرقی دریای سیاه قرار دارد و سراسر مرزهای شمالی آن منطبق بر خط الرأس رشته کوه های سر به فلک کشیده قفقاز بزرگ است که منطقه بسیار حساس و استراتژیک قفقاز شمالی با جمهوری های داغستان، چچن، اینگوش، اوستیای شمالی، کاباردا - بالکار، قره چای - چرکس و آدیغه در ترکیب فدراسیون روسیه به ترتیب از شرق به غرب و از سواحل غربی دریای خزر تا سواحل شرقی آن جای گرفته اند. نا آرام ترین منطقه قفقاز، چچن در آن سوی مرزهای گرجستان قرار دارد و «دره پانکیسی» که محل تجمع مبارزان چچنی برای دریافت کمکهای خارجی از سوی جنوب است، در مرکز این مرز طولانی روسیه با گرجستان و آذربایجان قرار دارد. یکی از علل خصومت روس ها با گرجی ها همین مورد است.
اوستیای جنوبی، مرکز درگیری های اخیر گرجستان با روسیه، منطقه ای است با اکثریت جمعیت اوستی(از تبار اقوام ایرانی آلانها)‎/ اوستیای جنوبی در دوره شوروی به جهت ترکیب جمعیتی خود به صورت استانی (اوبلاست) خودمختار در ترکیب جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان قرار داشت. در گرجستان دو منطقه خودمختار نیز به نام «جمهوری خودمختار آبخازیا» در شمال غربی گرجستان و دیگری به نام «جمهوری خودمختار آجاریا»(عمدتاً مسلمان) در جنوب غربی گرجستان و هر دو در ساحل دریای سیاه قرار دارند. در سال ۱۹۸۸ با تشکیل و تأسیس «جبهه خلق اوستیای جنوبی» اوستها خواستار خودمختاری از گرجستان شدند. در سال ۱۹۹۰ گرجستان خودمختاری اوستیای جنوبی را لغو و در این منطقه حالت اضطراری اعلام کرد. پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال گرجستان، هر سه منطقه خودمختار از تسلط دولت مرکزی خارج و در آنها جنبش های جدایی طلبی به درجات متفاوت ظهور کرد که به جز جمهوری خودمختار آجاریا، دو منطقه خودمختار دیگر با دولت مرکزی گرجستان وارد نبردی سهمگین شدند که در نهایت دولت مرکزی ناتوان تفلیس به علت نداشتن ساز و برگ کافی متحمل تلفاتی سنگین شد و این مناطق را از دست داد. صدها هزار گرجی ساکن در آبخازیا و اوستیای جنوبی به مرکز کشور هجوم آورده و در هتلها و اماکن عمومی ساکن شدند که در نهایت سبب ناتوانی هر چه بیشتر دولت گرجستان شدند.
در هر دو منطقه سرانجام نیروهای حافظ صلح که بر اساس موافقتنامه سوچی به امضای طرفین درگیر رسیده بود آتش بس برقرار کردند. این موافقتنامه بین روسیه، گرجستان و اوستیای شمالی و نمایندگانی از اوستیای جنوبی و با نظارت سازمان امنیت و همکاری در اروپا امضا شد و رهبری و فرماندهی سربازان پاسدار صلح به نظامیان روسیه واگذار گردید.
روسیه از دوره جنگ سرد پایگاه هایی نظامی در گرجستان در مناطق آخال تسیخه در جنوب، وازیانی در تفلیس در مرکز گرجستان، گودائوتا در جمهوری خودمختار آبخازیا و بندر باتومی در جمهوری خودمختار آجاریا، برای محافظت از قلمرو شوروی و اروپای شرقی هم پیمان خود در برابر پیمان ناتو (بویژه ترکیه عضو ناتو در جنوب گرجستان) در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی تخلیه این پایگاه ها مورد مناقشه دولت گرجستان و نیروهای ملی گرجی با روسیه بود، اما در دوره شوارد نادزه به جهت نیاز گرجستان به تعامل با روسیه و اقتصاد ورشکسته کشور، این تقاضا عملی نشد و گرجستان ناگزیر به اجاره دادن این پایگاه ها به روسیه و کسب درآمدهای ارزی گردید.
با گذشت یک دهه از استقلال گرجستان، نیروهای ملی فشار خود را به روسیه برای تخلیه پایگاه ها بیشتر کردند و سازمان امنیت و همکاری در اروپا و ناتو و اتحادیه اروپا فشار خود به روسیه را برای تخلیه این پایگاه ها بیشتر کردند بویژه آن که با فروپاشی شوروی، استقلال گرجستان و انحلال پیمان ورشو ادامه کار این پایگاه ها، نوعی نقض حاکمیت گرجستان بود. با روی کار آمدن میخاییل ساکاشویلی بر اثر انقلاب رز که به برکناری و استعفای شواردنادزه از قدرت در سال ۲۰۰۳ منجر شد، دولت گرجستان خواستار تخلیه هر چه سریع و ترک نیروهای نظامی روسی از گرجستان شد. اما روسیه همچنان این پایگاه ها را در اختیار و اجاره خود داشت که در نهایت از سال های ۲۰۰۶ در نتیجه فشارهای بین المللی، ناتو و اتحادیه اروپا و امریکا، تخلیه آنها را آغاز کرد. با این وجود روسیه از گرجستان مصرانه درخواست کرده بود که این پایگاه ها نباید به دولت ثالث واگذار گردد.
مورد دوم اختلاف دو کشور ترکیب نیروهای حافظ صلح مستقر در آبخازیا و اوستیای جنوبی بود که اکثریت سربازان و فرماندهای نظامی آن روس بودند. دولت گرجستان روسیه را متهم به تقویت نظامی و اقتصادی جدایی طلبان مناطق تجزیه طلب از طریق استقرار سربازان حافظ صلح روسی می کرد و از مجامع بین المللی درخواست می کرد که بر تسلط روسیه بر سربازان و فرماندهان حافظ صلح پایان داده شود.
با روی کار آمدن ساکاشویلی که هوادار غرب بوده و در انقلاب رز در سال ،۲۰۰۳ غربی ها بویژه امریکایی ها از او حمایت می کردند، دامنه اختلاف دو کشور توسعه یافت. هر چند ساکاشویلی موفق شد با کمک روس ها «اصلان آباشیدزه» رئیس جمهور خودمختار آجاریا را که از آغاز استقلال گرجستان از دولت مرکزی تبعیت نمی کرد برکنار کند. آباشیدزه این منطقه را تحت حاکمیت دولت مرکزی در آورد. با این وجود، ساکاشویلی مایل بود به وعده های انقلابی و انتخاباتی خود که تثبیت تمامیت ارضی گرجستان و بازگرداندن اوستیای جنوبی و آبخازیا به آغوش گرجستان بود، جامه عمل بپوشاند. ولی به سبب عدم موفقیت در این کارها، رئیس جمهور جوان به درگیری های لفظی و سپس دیپلماتیک با روسیه ادامه داد تا جایی که در سال ۲۰۰۶ دیپلمات های روسی را به اتهام جاسوسی دستگیر کرد که سبب قطع مناسبات و روابط دو کشور شد. روسیه مرزهای خود را به روی گرجستان بست، جریان گاز ارسالی به گرجستان قطع شد و شهروندان گرجی ساکن در روسیه را دستگیر و از روسیه اخراج کردند.
با توجه به آن که تعداد زیادی از شهروندان گرجی در روسیه ساکن بوده و در آنجا کار می کنند و درآمدهای حاصل از کار خود را برای خانواده های خود در گرجستان ارسال می کنند، این عمل روسیه ضربه سختی به اقتصاد ضعیف گرجستان وارد کرد. از طرفی محصولات گرجی بازار خوبی در روسیه دارد که با تنش بین دو کشور، گرجی ها نیروی کار و بازار خود را در روسیه از دست دادند. با فشار مردم گرجستان و روسیه و افکار عمومی جهان، رئیس جمهور گرجستان ناگزیر به تحویل دیپلمات های روسی به کشور ثالث شد و روابط به حالت عادی بازگشت.
بروز انقلاب رنگی دیگری با کمک گرجستان و غرب در اوکراین معروف به انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۵ و قرار گرفتن هر دو کشور در جبهه ای علیه روسیه خشم مسکو را برانگیخت. فعال شدن پیمان «گوآم» با فعالیت بیشتر گرجستان و اوکراین علیه روسیه، مسکو را به عکس العمل واداشت. هر چند زمینه های بحران از پیش آماده بود.
اختلاف روسیه با غرب در زمینه توسعه ناتو به سوی مرزهای غربی و جنوبی روسیه و اعلام داوطلبی گرجستان برای پیوستن به ناتو، اختلاف دو کشور شدت گرفت. با این وجود روسیه توانست با تکیه بر سلاح انرژی در اروپا، وارد کنندگان عمده و بزرگی چون فرانسه و آلمان را به مخالفت با پیوستن گرجستان و اوکراین در اجلاس بهار سال ۲۰۰۸ ناتو در بخارست وادارد. در این میان استقرار سپر دفاع موشکی امریکا در اروپا ضربه دیگری بر مسکو بود که سبب عکس العمل و اعتراض شدید مسکو شد. طوری که روسیه کشورهای میزبان (چک و لهستان) را تهدید به حمله موشکی کرد. در این میان گرجستان برای میزبانی سامانه های دفاع موشکی ابتکار سپر دفاعی اعلام آمادگی کرد.
اکنون با توجه به آنچه گذشت، می توان دریافت که اختلاف دو کشور بسیار ریشه دار تر از آن است که به نظر می رسد. سؤالی که مطرح است این است که آیا گرجستان احتمال شکست در جبهه نظامی را پیش بینی کرده بود آیا این عملیات اخیر ساکاشویلی با فرض پیروزی دنبال شد آیا اشتباه برآورد استراتژیک رئیس جمهور گرجستان سبب بوجود آمدن این حادثه شد و دهها سؤال دیگر می توان بر این رویداد مترتب دانست.
در پاسخ به این سؤالها که کلید حل این معمای پیچیده است می توان یاد آور شد که احتمال می رود گرجستان برای خروج این وضعیت از بن بست و جلب توجه جامعه جهانی به مسئله تمامیت ارضی و مزاحمت هایی که روسیه در احقاق حاکمیت گرجستان بر مناطق جغرافیایی خود ایجاد کرده است، دست به این خودکشی سیاسی زده است. رئیس جمهور گرجستان در حال از دست دادن محبوبیت و مشروعیت خود در داخل به علت عدم توانایی در حل مشکلاتی است که به ارث برده است و از نظر اقتصادی توانایی آن را ندارد که این مسائل را حل کند. اوکراین اعتراف کرده که محموله های تجهیزات نظامی به گرجستان ارسال کرده است. این عمل اوکراین طبیعی به نظر می رسد که به یک هم پیمان انقلاب رنگی و شریک پیمان گوآم در برابر دشمنی مشترک کمک رساند.
● باتلاقی برای بلند پروازان قفقاز
آشکار است که پاسخ روسیه به گرجستان بیش از عمل گرجستان و در واقع تنبیهی شدید بوده است. اما این عملیات نشان دهنده خشم فروخفته روسیه طی سال ها رجز خوانی گرجستان علیه روسیه نیز هست. گرجستان به عنوان همسایه ای در جنوب غربی روسیه که مرزهای شمالی آن تماماً منطبق بر خط الرأس کوه های قفقاز و نیز جمهوری های قفقاز شمالی در فدراسیون روسیه است، موجب افزایش تنش و تهدید امنیت ملی برای روسیه نیز هست. به همین سبب روسیه بارها به گرجستان هشدار داده است که حق حسن همجواری و همسایگی را رعایت و از ورود نیروهای نظامی ناتو و کشورهای خارج از منطقه به قلمرو خود ممانعت کند، موردی که گرجستان هیچگاه آن را رعایت نکرده و حتی سبب تهدید مستقیم مرزهای روسیه شده است.
مرزهای شکننده روسیه با گرجستان که مرزهای جنوبی جمهوری های خودمختار قفقاز شمالی است و خود منطقه ای بحرانی است، برای روسیه و امنیت ملی آن از اهمیت استراتژیک برخوردار است. گرجستان به علت شرایط نامناسب اقتصادی توانایی تأمین هزینه های نگهداری از این مرزهای ۹۸۰ کیلومتری صعب العبور کوهستانی (قفقاز بزرگ) را ندارد.
در این اثنا غرب با استقرار سپر دفاع موشکی در پیرامون مرزهای غربی روسیه قصد محاصره و دربرگیری نظامی روسیه را دارد و گرجستان و اوکراین، دو جمهوری سابق اتحاد شوروی در کنار آذربایجان و مولداوی «سازمان همکاری گوآم» را در برابر «CIS»(سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع) و با هدف ایستادگی در برابر روسیه تشکیل داده اند. روسیه در برابر ابتکار سپر دفاع موشکی، ابتدا به غرب اعتراض کرده و سپس تهدید به مقابله با کشور میزبان سامانه های موشکی غرب کرده است. سرانجام با آزمایش موشک بالستیک اس ۴۰۰ با برد ۷ هزار کیلومتر و حمل کلاهک هسته ای و آزمایش بمب خلأ به رویارویی با غرب برخاست. مورد دیگری که سبب عکس العمل شدید روسیه شد، اعلام استقلال کوزوو بدون رضایت کشور مادر (صربستان) و پشتیبانی ایالات متحده و اتحادیه اروپا از آن بود که با وجود مخالفت شدید روسیه منجر به شناسایی بین المللی (متحدان امریکا) شد، هر چند گرجستان به دلیل داشتن شرایط مشابه در مورد اوستیا و آبخازیا با استقلال کوزوو موافقت نداشت، اما روسیه اعلام کرد که این مورد سبب خواهد شد تا در اوستیای جنوبی، قره باغ و آبخازیا نیز اعلام استقلال شود، همچنین ترانس دنیستر در مولداوی نیز می تواند در این چارچوب مورد ملاحظه قرار گیرد.
آیا نبرد روسیه و گرجستان یک طرح قبلی بود
همان طور که گفته شد، زمینه درگیری دو کشور از قبل فراهم بود، اما در سال ۲۰۰۸ اتفاقات دیگری نیز به وقوع پیوست. برگزاری مانور نظامی گسترده «قفقاز ۲۰۰۸» روسیه در قلمرو قفقاز شمالی و سواحل دریای سیاه در بهار ،۲۰۰۸ نشان می داد که روسیه آماده باش کاملی به نیروهای مستقر در قفقاز شمالی در برابر نا آرامی های قفقاز شمالی و عملیات احتمالی در قفقاز جنوبی داده است. در گرجستان نیز برای این حمله تدارک دیده شده بود. در پاییز سال ۲۰۰۵ «ادوارد کوکویتی» (رئیس جمهور خودخوانده اوستیای جنوبی) برای اولین بار به طور علنی اعلام کرد که اوکراین به گرجستان تانک های «تی-۷۲»، هلیکوپترهای «می-۸»، زره پوش، موشک و دیگر اقلام تسلیحاتی صادر می کند.
در اواسط ماه مه سال ۲۰۰۸ مقاله ای در سایت وزارت دفاع اوکراین مبنی بر کمک های نظامی کشورهای خارجی به گرجستان منتشر شد که در آن مشروحاً به تعداد و نوع تسلیحات و کمک های نظامی که گویا اوکراین در اختیار گرجستان قرارداده اشاره شده است.
علاوه بر این، از سال های پایانی حکومت شوارد نادزه همکاری نظامی گرجستان با امریکا آغاز شد. پس از روی کار آمدن ساکاشویلی در گرجستان، گرایش به ساختارهای اروپایی و غربی و همکاری نظامی با امریکا بیشتر شد. تجهیز ارتش گرجستان از سوی امریکا و اوکراین به تفلیس این باور را داده بود که می تواند با روسیه درگیر شود. اما موازنه استراتژیک گرجستان با روسیه قابل مقایسه نیست و در حالی که روسیه خود را رقیب ایالات متحده در مسائل نظامی - استراتژیک می داند، چگونه گرجستان به این باور رسیده است.
● مشکلات پیش روی حاکمیت گرجستان
وعده های رهبران گرجی در انقلاب مخملی ۲۰۰۳ و وعده های انتخاباتی ریاست جمهوری در دوره اول و دوره دوم ساکاشویلی برای اعاده حاکمیت ملی بر کشور و بازگرداندن مناطق تجزیه شده آجاریا، آبخازیا و اوستیای جنوبی، نتوانست محقق شود(به استثنای حل مسالمت آمیز آجاریا که با کمک روسیه انجام شد)‎/ همچنین اعلام مبارزه با فساد اداری و برطرف کردن مشکل بیکاری و بهبود وضع اقتصادی و جلب سرمایه گذاری خارجی هم با موفقیت توأم نبود. در این شرایط حکومت مرکزی گرجستان، منشأ همه مشکلات و گرفتاری ها را در مناطق تجزیه طلب عنوان می کرد. به همین سبب اوستیای جنوبی چندین بار با حمله ناموفق گرجی ها روبه رو شد که در یک مورد به سرنگونی هلی کوپتر ارتش گرجستان در تسخینوالی منجر شد و در مورد دیگر شخص رئیس جمهوری در یکی از این عملیات مشارکت داشت که عملیات با ناکامی مواجه شد.
می توان گفت که در حمله ۸ اوت ۲۰۰۸ ارتش گرجستان به تسخینوالی، گرجستان به حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا و ناتو، بسیار امیدوار بود، اما اشتباه در برآورد استراتژیک سبب ناکامی گرجستان شد.
● علل حمله روسیه
با حمله ناگهانی گرجستان به مواضع پاسداران صلح مستقر در تسخینوالی در ۸ اوت سال ،۲۰۰۸ جنگ بین گرجستان و جدایی طلبان اوستی از یک سو و سربازان پاسدار صلح روسی از سوی دیگر درگرفت. این عملیات گرجستان ضربه ای سنگین بر شرایط شکننده اوستیای جنوبی بود که منجر به دخالت روسیه شد. گرجی ها در آغاز حمله، موفق شدند با وارد کردن تلفاتی به نیروهای پاسدار صلح و جدایی طلبان اوستی و انهدام شهر، تسخینوالی را به تصرف در آورند. روز بعد یگان های ارتش ۵۸ روسیه برای کمک به پاسداران صلح وارد منطقه شدند. با حمله روسیه به اوستیای جنوبی و آتش شدید توپخانه ای و تانکهای روسی، سربازان گرجی مقاومت خود را از دست داده و با دادن تلفاتی ناگزیر به عقب نشینی شدند و شهر تسخینوالی به تصرف روسیه درآمد. اما روسیه اعلام کرد که قصد تجاوز به گرجستان را ندارد و این عملیات صرفاً برای کمک به نیروهای پاسدار صلح روسی و شهروندان روسی ساکن در اوستیای جنوبی صورت گرفته است. عملیات سریع روسیه در اوستیای شمالی غیر منتظره و دور از انتظار گرجی ها بود. ارتش گرجستان هرگز تصور نمی کرد که روسیه چنین عکس العمل شدیدی از خود نشان دهد. این نکته نشان دهنده اشتباه گرجستان در محاسبه ضد حمله روسی بود.
● نتایج جنگ
این جنگ سبب کشته شدن ۱۵ سرباز و زخمی شدن ۳۰ سرباز پاسدار صلح روسی در آغاز حمله گرجی ها و کشته شدن حدود دو هزار غیر نظامی شد. بنابر ادعای ارتش گرجستان، در این عملیات حدود ۱۰۰ نفر از نیروهای گرجی نیز کشته شدند. با آغاز درگیری ها، موج پناهندگان به سوی شمال، به اوستیای شمالی در فدراسیون روسیه به حرکت درآمد. حدود سی هزار نفر از اوستیای جنوبی به اوستیای شمالی پناه آورده اند. باید یاد آور شد که تعداد زیادی از پناهندگان اوستیای جنوبی از زمان درگیری های آغاز دهه ۹۰ نیز همچنان در اوستیای شمالی زندگی می کنند. علاوه بر مشکلات اقتصادی و بیکاری که فشار زیادی بر اقتصاد ناتوان گرجستان وارد کرد این کشور با مشکلات دیگری از ناحیه اپوزیسیون دولت مواجه است ‎/ لذا این موارد به مخالفان حکومت بهانه می دهد که فشار خود را بر دولت ساکاشویلی افزایش داده و در راه سرنگونی آن متحد شوند.
● آینده مناقشات قفقاز
سؤالی که در ذهن بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران پیش می آید این است که آینده این مناقشه چیست در این مورد باید یاد آور شد که عوامل و بازیگران متعددی در این عرصه به ایفای نقش می پردازند. آنچه مسلم است روسیه با توانمندی و اقتدار بیشتری نسبت به گذشته در حال ایفای نقش است. حل مسئله چچن و فرونشاندن تقریبی بحران در قفقاز شمالی و بهبود نسبی اوضاع اقتصادی شهروندان روسی و مبارزه با مافیای گسترده روسیه و انهدام باندهای تبهکار و ثبات سیاسی و اقتصادی به روسیه این امکان را داده است که بتواند در عرصه بین الملل تأثیرگذار باشد. روسیه به عنوان نیروی هسته ای قدرتمند و دارای حق وتو در شورای امنیت که خود درگیر مناقشه است، به امریکا این امکان را نخواهد داد که در امور قفقاز دخالتی تأثیرگذار داشته باشد.
بویژه آن که امریکا با چالش عمیق در اشغال نظامی افغانستان و عراق روبه رو است و با این وضع مانع عملیات روسیه در رفع تهدیدات امنیتی در مرزهایش شود. این مناقشه نیازمند میانجیگری کشورهای بی طرف است که منافعی در آن ندارند. جمهوری اسلامی ایران به دلایل بسیار می تواند به عنوان میانجی وارد عمل شود. ایران در مسئله قره باغ و صلح تاجیکستان تجربه خوبی با روسیه در زمینه میانجیگری اندوخته است. کشوری همجوار منطقه قفقاز است و با روسیه و گرجستان روابط نزدیک دارد. همچنین دارای سابقه روابط فرهنگی و تاریخی با هر دو کشور است. اوستها از اقوام ایرانی به شمار می روند و به نظر می رسد که میانجیگری ایران را بیش از اروپا پذیرا خواهند شد. مهمتر این که هر سه طرف مناقشه به آن اطمینان دارند. جمهوری اسلامی ایران در اعلام موضع صریح خود از طرفین خواسته است از خود خویشتنداری نشان داده و ضمن توقف عملیات نظامی به مذاکره روی آورند و امکان کمک رسانی را فراهم سازند.
دکتر بهرام امیراحمدیان
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید