جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


لزوم جستجوی دنیایی مستقل


لزوم جستجوی دنیایی مستقل
ادبیات داستانی امروز کشورما شاهد حضور نویسندگان جوانی است که قبل از هر چیز دیگر به مسئله چگونه نوشتن می اندیشند،این رویکرد در نویسندگی که ریشه در فضای ادبیات دهه شصت دارد آن چنان بازتابی در خلال آثار بعضی از نویسندگان جوان پیدا کرده که ناخودآگاه تقلید ازشیوه نویسندگی دیگران را در ذهن تداعی می کند._
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)رسول آبادیان:مجموعه داستان«مرگ بازی» مجموعه ای است که به دلایل گوناگون کاری در خور تامل به حساب می آید، زیرا رضائی زاده نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا داستان هایی با حال و هوای متفاوت ارائه دهد.
فضای کلی این مجموعه فضائی مرگ محور است که البته اشکال دیگر آن را در آثاری از دیگر نویسندگان هم شاهد بوده ایم،نوع نگاه به مسئله مرگ و ایجاد شمایلی دیگر یکی از دغدغه های نویسنده در این داستان آوردن ماجراهای ریز و درشت است که برای شخصیت مرگ آفریده،ماجراهایی که ظاهرا برای مجاب کردن خواننده ساخته شده اند و هیچ کمکی به روند اصلی داستان نمی کنند. گون از آن کارهایی نیست که مختص ذهنیت رضائی زاده باشد، اما سازو کارهایی که او برای برون رفت از تقلید محض اندیشیده به نوبه خود قابل ستایش است.
رضائی زاده در داستان کوتاه«دفترچه کوچک خاطرات من» موفق شده که شکلی دیگر از مرگ را به مخاطبان ادبیات داستانی معرفی کند،شکلی که ممکن است در آینده به نام خودش ثبت شود.
نویسنده در این داستان فرشته مرگ را در ردیف یکی از افراد معمولی جامعه نشان داده که درست مانند همه آدم های ساکن شهر تهران از آلودگی هوا رنج می برد و دغدغه هایی کاملا امروزی دارد،آن چه در این داستان بیش از موارد دیگر مشهود است آشنائی رضائی زاده به فنون داستان نویسی است که البته بیشتر مقید به رعایت اصول تکنیک صرف است.
رضائی زاده در این داستان و چند داستان دیگر مجموعه بیشتر به این سمت متمایل بوده که در گیرو دار ادبیات داستان امروز عرض اندام ای کاش نویسنده دغدغه های مرگ اندیشانه اش را در یک مجموعه خلاصه نمی کرد و به دنبال آن زحمت خود را در نوشتن داستان هایی چون«دفترچه کوچک خاطرات من» و«فانفار» هدر نمی داد. کند و همین مسئله باعث شده که بعضی جاها در برابر یک نمونه ایستائی مفهومی و فنی تسلیم شود.
یکی از دغدغه های نویسنده در این داستان آوردن ماجراهای ریز و درشت است که برای شخصیت مرگ آفریده،ماجراهایی که ظاهرا برای مجاب کردن خواننده ساخته شده اند و هیچ کمکی به روند اصلی داستان نمی کنند.
آن گونه که پیداست نویسنده در اولین مجموعه خود بنا بر همان حس برخاسته از ذهنیت بسیاری از نویسندگان دهه شصت عنصر مخاطب را جدی نگرفته وبا نگاهی از بالا با آن برخورد کرده است،ذهنیتی که امروزه دیگر محلی از اعراب ندارد و حتی طرفداران دو آتشه اش هم دیگر از صرافت اش افتاده اند.
یکی از نکاتی که باید بیش از موارد دیگر در این مجموعه به آن توجه کرد رسوخ یک رگه از طنزی ملایم است،طنزی که در خیلی جاها به داد نویسنده و داستان هایش رسیده آن چه که در این داستان و داستان دفترچه کوچک خاطرات من جریان دارد یک نوع شیطنت در نحوه بیان داستانی است که به خوبی جواب داده و از آب در آمده است،فانفار داستانی ملموس دارد که دغدغه ای همگانی را با خود یدک می کشد و شاید به همین دلیل باشد که به راحتی می شود از آن به عنوان بهترین داستان مجموعه نام برد. و آن ها را از در افتادن در ملال های همیشگی رهانده است.
ای کاش نویسنده دغدغه های مرگ اندیشانه اش را در یک مجموعه خلاصه نمی کرد و به دنبال آن زحمت خود را در نوشتن داستان هایی چون«دفترچه کوچک خاطرات من» و«فانفار» هدر نمی داد.
رضائی زاده در این دو داستان نشان داده که قدرتی نسبی در ارائه تصاویر بکر داستانی دارد اما در ادامه و در داستان های دیگر مقهورفضای خوب همین دو داستان شده و خودش را تکرار کرده است.
فضای داستان «فانفار»شاید به لحاظ جوان بودن نویسنده جایگاهی در ذهنیت او نداشته باشد که البته همین امر را می توان از امتیازات او بر شمرد،فانفار مربوط به ماجراهای دهه شصت است و می توان از آن به عنوان یک داستان متعلق به جنگ نام برد،داستانی که یک دلهره جمعی را به شکلی زیبا نشان داده است.
آن چه در این داستان و داستان دفترچه کوچک خاطرات من جریان دارد یک نوع شیطنت در نحوه بیان داستانی است که به خوبی جواب داده و از آب در آمده است،فانفار داستانی ملموس دارد که دغدغه ای همگانی را با خود یدک می کشد و شاید به همین دلیل باشد که به راحتی می شود از آن به آن گونه که پیداست نویسنده در اولین مجموعه خود بنا بر همان حس برخاسته از ذهنیت بسیاری از نویسندگان دهه شصت عنصر مخاطب را جدی نگرفته وبا نگاهی از بالا با آن برخورد کرده است،ذهنیتی که امروزه دیگر محلی از اعراب ندارد و حتی طرفداران دو آتشه اش هم دیگر از صرافت اش افتاده اند. عنوان بهترین داستان مجموعه نام برد.
نکته ای که رضائی زاده در این مجموعه رعایت کرده پرهیز از نام گذاری کتاب به نام بهترین داستان است،نکته ای که دیگر به عنوان یک امر مستعمل از آن یاد می شود و نوعی فخر فروشی وخط دادن به خواننده برای خواندن بهترین کار نویسنده را در دل خود دارد.
بدون شک خود نویسنده هم می داند که داستان«مرگ بازی»نمی تواند به عنوان بهترین کار مجموعه قلمداد شود، اما نام مجموعه بر اساس همین داستان انتخاب شده،البته داستان مرگ بازی داستانی نیست که به راحتی بتوان از کنارش گذشت اما حقیقت این است که در برابر قدرت وصلابت دو داستانی که پیشتر ازآن ها نام برده شد یک کار دسته چندم به حساب می آید.
کوتاه سخن این که اولین مجموعه پدرام رضائی زاده به عنوان اعلام حضور یک نویسنده جوان کاری قابل قبول است،به شرط آن که او در کارهای بعدی اش بیشتر بر استقلال در نویسندگی فکر کند و ذهنیت خود را از مسائلی که به دوران خودش بی ارتباط است پاک کند.
مجموعه داستان «مرگ بازی» سال۱۳۸۷در شمارگان ۱۵۰۰نسخه و قیمت ۱۴۰۰تومان توسط نشر چشمه عرضه شده است.
منبع : خبرگزاری کتاب


همچنین مشاهده کنید