دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

اسرائیل در پشت نقاب دزدان دریایی


اسرائیل در پشت نقاب دزدان دریایی
اگر بدانیم که این دزدان دریایی تا به حال به کشتی های آمریکایی و اسرائیلی یا فرانسوی حمله نکرده اند و بیشتر به کشتی های چینی، هندی و یا دیگر کشورها تعرض داشته و باج خواهی کرده اند، شاید تا حدودی به ماهیت شناسی این پدیده کمک کند.

همانگونه که سومالی همواره یکی از اهداف مهم کشورهای بزرگ استعماری در تاریخ سیاسی خود بوده و اجزای این سرزمین به سومالی فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی نامگذاری شده و بخشهایی از آن را به کنیا فتدی و اوگان را به اتیوپی و سومالی فرانسوی را به جیبوتی امروزی تبدیل کرده و یا تحویل داده اند، دریای سرخ نیز از اهمیتی برجسته در دهه های اخیر برخوردار بوده است. دریای سرخ به جز اینکه یکی از آبراه های مهم جهانی است و حداقل ۱۵ درصد تجارت دریایی جهان از آن عبور می کند و موقعیتی سوق الجیشی در معادلات امنیتی از سوی قدرت های بزرگ دارد، برای رژیم صهیونیستی نیز یک امتداد حیاتی در استراتژی امنیتی آن در بردارد.
اگر رفتار قدرتهای استعماری در سطح جهان شبیه سازی شود، آنچه در حوزه دریای سرخ و سواحل سومالی اتفاق می افتد را باید، مقدمه ای از یک راهبرد جدید ارزیابی کنیم.
انگلیسی ها که عامل اصلی برده داری و فروش برده های سیاه آفریقا در آمریکا بودند، یکباره به رهبری جنبش ضد برده داری تبدیل می شوند و به بهانه کنترل کشتی های عبوری به سمت آمریکا یا اروپا، اقدام به تفتیش و بازرسی کشتی ها کرده تا جلوی انتقال برده ها را بگیرند و عملا یک سیستم کنترلی امنیتی را در مدیترانه حاکم کرده و حتی برای خنثی کردن اراده مصر در ملی کردن کانال سوئز در کنار فرانسه و رژیم صهیونیستی با مصر می جنگند.
همین انگلیسی ها بعدها به بهانه حمله عربها به کشتی انگلیسی شرکت هند شرقی در سواحل یمن، لشکرکشی کرده و عدن را اشغال می کنند و با نامگذاری خلیج فارس به خلیج دزدان دریایی، به این منطقه نیز وارد شده و آن را در اشغال و کنترل خود قرار داده و یک تاریخ پرماجرا در ایران و یا مهندسی کشورهای عربی جدا شده از امپراتوری عثمانی را رقم می زنند. بعدها که بنیه اقتصادی انگلیسی تاب تحمل هزینه امپراتوری دریایی و اداره کشورهای مستعمره را نیاورد، جای خود را به آمریکا دادند. آمریکایی ها به جز حضور نظامی مستقیم در کشورهای جهان، ناوگان ششگانه ای در سراسر جهان به راه انداخته و هژمونی نظامی خود را تضمین نمودند.
با فروپاشی اتحاد شوروی، شرایط در دریای سرخ متحول شد و آمریکا و رژیم صهیونیستی به بازسازی یک سلطه قدرتمندتر در این حوزه پرداختند و با فشارهای همه جانبه بر یمن، یکی از جزایر یمنی در دهانه باب المندب را در این کشور در اجاره صدساله خود در آوردند تا نظارت بر اقیانوس هند و شرق آفریقا و کنترل دریای سرخ را در یک سلطه قدرتمندتر عملی کنند. از این منطقه تا جزیره دییگوگارسیا که از مراکز نظامی مهم آمریکایی است، جنگ افزار و تجهیزات دریایی و هوایی آمریکایی تسلط مطلقی را به اجرا گذاشته اند. با اینکه آمریکایی ها در ۱۹۹۴ به شکل ناباورانه ای در سومالی تحقیر شدند و ناچار به ترک این سرزمین شدند ولی با کمک رژیم صهیونیستی و نفوذ آن در اتیوپی و اریتره، فضای امنیتی، چه در سومالی و چه علیه یمن، به شکل فزاینده ای در کنترل آنها قرار گرفته است. سومالی انگلیسی و سومالی ایتالیایی که از دهه ۶۰ میلادی متحد شده و در ۱۹۹۱ خودمختاری از مگادیشو را کسب کرده بودند، به سومالی لند معروف و در حوزه نفوذ اتیوپی و رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. پونت لند، بخش دیگری از سرزمین سومالی است که در نفوذ اتیوپی و رژیم صهیونیستی است و سومالی مرکزی که در حال حاضر به ریاست عبدالله یوسف اداره می شود نیز از اهالی شهر جارودی از پونت لند می باشد و روابط نزدیکی با آمریکا، اتیوپی و رژیم صهیونیستی دارد. اگرچه شهروندان سومالیایی با ترکیب قبایلی از تمایلات اسلامی برخوردارند ولی همواره از مداخلات استعماری و یا ابزارهای منطقه ای آنان در جوار و همسایگی سومالی رنج برده اند.
رژیم صهیونیستی از ابتدای تشکیل، مراحل گسترش یابنده ای از استراتژی امنیتی خود در دریای سرخ را به اجرا گذاشته تا موازنه ای قابل اتکا در قبال کشورهای عربی شکل دهد. در همان ابتدای تشکیل با اشغال یک روستای مصری در جنوب سینا، شهر ایلات فعلی را ساخته و امروز مصر اصل این روستا را منکر شده تا گرفتار کشمکش با اسرائیل نباشد. همزمان نیز جزیره ای در مقابل شرم الشیخ را اشغال کرده که متعلق به اردن نبوده ولی اردن نیز برای فرار از تعهد و یا مسئولیت دفاع از آن، اعلام نموده که آنجا را در اجاره صدساله مصر قرار داده است.
یعنی رژیم صهیونیستی در یک غفلت و چشم پوشی آشکار ولی استراتژیک وارد دریای سرخ شده و این حرکت امروز تا دهانه باب المندب گسترش یافته است. با خروج اتحاد شوروی از دریای سرخ و فروپاشی آن، مناسبات پنهان با سران اتیوپی و جبهه آزادی بخش اریتره، جهش جدیدی از حضور اسرائیل در اتیوپی و اریتره را حاصل کرده که هم اکنون رژیم صهیونیستی از طریق حضور گسترده مستشاران نظامی، اقتصادی و سیاسی و امنیتی در حوزه های مختلف علیه مصر و سودان به اهرم فشارهای جدیدی دست یافته و از همین طریق به بخشهای سرزمینی سومالی وارد شده و یا از طریق اریتره، به جزایر دهلک، حالب که متعلق به یمن می باشد دست یافته است. این گسترش حضور دریایی که یک عمق استراتژیک امنیتی به رژیم صهیونیستی می بخشد، در جریان درگیری اریتره و یمن بر روی جزایر حنیش بزرگ و کوچک به خوبی نمایان شد و هم اکنون نیز به جز استقرار سیستم های رهگیری دریایی در دهلک وحنیش بزرگ که در دهانه شمالی باب المندب قرار دارند، زمینه تردد روزانه دریایی کشتی ها و قایق های نظامی اسرائیلی از ایلات به این جزایر را فراهم کرده است.
در حالی که کشورهای عربی شش گانه در حاشیه دریای سرخ، هیچ گاه چنین حضوری فعال و قوی در این دریا نداشته اند ولی اقتصاد و حوزه های ارتباط دریایی آنان به دریای سرخ مرتبط بوده است. این بدان معناست که اسرائیل از طریق یک ساحل بسیار کوچک که همان روستای قدیمی مصری و یا شهر ایلات جدید اسرائیلی است در کل دریای سرخ حضور پیدا کرده است.
جالب این است که طی دوره کوتاه تسلط دادگاه های اسلامی در سومالی، پدیده دزدان دریایی و بسیاری از جرائم کاهش چشمگیری داشته و پس از حمله اتیوپی به سومالی و حکومت دادگاه های اسلامی، مجددا جان گرفته اند. این دزدان دریایی که گفته می شود در دو بخش شمالی و جنوبی فعال هستند دارای دو رهبری سه نفره بوده و هر یک دارای تعدادی از تیم های عملیاتی ۱۵ تا ۲۵ نفره می باشند و در دو ماه اخیر فعالیت وسیع تری داشته اند که تا سواحل عدن نیز گسترش یافته است.
نکته مهم اینکه این دزدان به امکانات پدافندی و موشکی و تلفن های ماهواره ای و مهارت عالی در استفاده از کامپیوتر و یا سیستم های ناوبری نیز مجهز هستند و با همه حضوری که آمریکا و رژیم صهیونیستی در عرصه دریای سرخ و یا سواحل شرق آفریقا دارند، این پدیده دزدان دریایی خود را بر فضای امنیتی منطقه تحمیل کرده است.
البته اگر بدانیم که این دزدان دریایی تا به حال به کشتی های آمریکایی و اسرائیلی یا فرانسوی حمله نکرده اند و بیشتر به کشتی های چینی، هندی و یا دیگر کشورها تعرض داشته و باج خواهی کرده اند، شاید تا حدودی به ماهیت شناسی این پدیده کمک کند.
با اینکه این پدیده در حوزه نفوذ ناوگان آمریکایی و حضور صهیونیست ها است و مذاکرات برای آزادی کشتی ها و خدمه آنان معمولا از پونت لند و یا لندن جریان دارد ولی دو موضوع مهم به شکل آشکار برای مهار این پدیده مطرح شده است.
اولا اینکه این مشکل بر ضرورت بین المللی کردن این آبراه دلالت دارد و ثانیا یک نظم منطقه ای با حضور اسرائیل و ۶ کشور عربی حاشیه دریای سرخ می تواند پایه ای برای تضمین دریانوردی و تجارت دریایی در این منطقه باشد. البته شورای امنیت سازمان ملل نیز با پیشنهاد آمریکا و فرانسه سه قطعنامه را به شماره های ۱۸۱۴، ۱۸۱۶ و ۱۸۳۸ تصویب کرده که در مصوبه آخر، مجوز عملیات و ورود کشورها به آبهای ساحلی یمن نیز در کنار آبهای ساحلی سومالی داده شده است. این مصوبه به شکل آشکاری به نقض حاکمیت کشورها در آبهای ساحلی خود و یا قانون دریاها می پردازد که می تواند رویه های قانونی برای آن چیزی که رژیم صهیونیستی و آمریکا برای فشار دریایی به ایران و یا کنترل بنادر ایران و محموله های صادره و یا وارده به آن را دنبال می کنند را در بر گیرد.
با توجه به نوع رویکردی که به دولت اوباما توصیه می شود و رژیم صهیونیستی نیز مشوق فشارهای هر چه بیشتر دیپلماتیک برای دستیابی به محدودیت های اقتصادی در ایران است، آنچه در دریای سرخ می گذرد، به جز بازتابهای امنیتی در این آبراه، مقدمات و زمینه رویه های قانونی و ایجاد اجماع بین المللی برای برخورد با ایران را نیز فراهم خواهد کرد.
البته در کنار کارکردهای کلان امنیتی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی، ابزارهای جدیدی برای فشار به مصر، سودان و یمن و عربستان را به اسرائیل خواهد داد تا ضمن تقویت فضای عادی سازی مناسبات، عرصه های تسلط این رژیم را نیز بر کشورهای یاد شده حاصل نماید.
نکته مهم اینکه دزدان دریایی سواحل سومالی که ۹۰ مورد اقدام در سال جاری داشته و حدود چهل کشتی را ربوده و هم اکنون ۱۷ کشتی در اختیار آنهاست، با واکنش ناتو، ناوگان دریایی و توانمندی های هوایی آمریکا یا رژیم صهیونیستی مواجه نشده و صرفا در یک فضای رسانه ای، به حضور ناوگان های جدیدی از ناتو، اتحادیه اروپا، روسیه، چین و هند و استرالیا دامن زده شده و عملا به تجارت دریایی چین و هند با آفریقا یک شوک جدی وارد کرده اند.
نشست هفته گذشته ۶ کشور عربی حاشیه دریای سرخ در قاهره با هشدار اسرائیل روبه رو شده که هیچ سیستم و نظم منطقه ای بدون اسرائیل شکل نخواهد گرفت و این ۶ کشور نیز قادر به اقدام مستقلی از حضور قدرتهای جهانی حاضر در دریای سرخ نمی باشند. ولی این کشورها به خوبی می دانند که منافع اقتصادی و امنیتی آنان در دریای سرخ به شدت در سایه این رویه سازی و مهندسی امنیتی : سیاسی قرار خواهد گرفت.
بدیهی است که با این سناریوسازی آمریکایی : صهیونیستی، در صورتی که به نحو شایسته ای به حل مشکل دزدان دریایی با ماهیت مشکوک آنان پرداخته نشود، باید منتظر تاثیرپذیری جدیدی در این آبراه بین المللی و اقتصاد دریایی در این حوزه باشیم که ایران نیز از بازتابهای مستقیم و غیرمستقیم آن مصون نخواهد بود.
خسارت سالانه ۶ میلیارد دلار از کانال سوئز مصریها را وادار به واکنش نموده و یمن از اینکه حاکمیت خود در خلیج عدن را از دست بدهد، نگران و فعال شده است.
اگرچه سعودیها واکنش فعالی نشان نداده و سودانی ها گرفتار چالش های عمده و متعددی در داخل کشورشان هستند و اردن سکوت را برای کسب منافع در فضای جدید ترجیح داده است و رسانه های ایرانی حتی از نگاه آسیب شناسی نسبت به منافع امنیتی و اقتصادی به رویدادهای حوزه دریای سرخ و تحولات ناشی از دزدان دریایی نپرداخته اند ولی جا دارد که یک تحرک مناسب در زمینه های مختلف در سطح منطقه شکل گرفته و ابعاد این رویداد به خوبی بازشکافی و مورد توجه در محیط داخلی و منطقه ای قرار گیرد و نقش بازیگران مختلف در جریان سازی امنیتی و بهره مندی و موج سواری آنان از رخدادهای گوناگون آشکار شود.
نویسنده: حسین امیدی
منبع : خبرگزاری فارس