شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

آنچه باید از موسیقی شعر بدانیم


آنچه باید از موسیقی شعر بدانیم
به راستی چقدر از موسیقی شعر می‌دانیم. من گاه خوانندگان پیگیر و گاه شاعرانی دیده ام که هنوز موسیقی شعر را نمی‌شناسند.
محمد مطلق در وبلاگ"کادوس" به نشانی http://kmotlagh.blogspot.com آورده است: دکتر شفیعی کدکنی موسیقی شعر را به دو بخش الف: بیرونی ب: درونی، تقسیم کرده اند که منظور از موسیقی بیرونی همان عروض و منظور از موسیقی درونی، هارمونی کلمات است که در شعر سپید کاربرد فراوانی دارد.
راستی آیا تفاوت‌های شعر نیمایی و سپید را بر اساس وزن تشخیص می دهید؟ موسیقی بیرونی موسیقی بیرونی، قالب های از پیش تعیین شده ای است که باید شعر خود را با آن‌ها مطابقت دهد. به این قالب ها در علم عروض بحر گفته می شود. موضوع خیلی ساده است.
کلا در شعر فارسی هفت بحر اصلی وجود دارد که به آن‌ها بحور متفق الارکان گفته می شود. دوازده بحر دیگر از ترکیب این هفت بحر ساخته می شود که به آن‌ها بحور مختلف الارکان می‌گویند.
به نظر شما با دانستن این بحور چه مشکلاتی از ما رفع خواهد شد؟ مهمترین مشکلی که به ساده‌ترین شکل رفع می شود این است که بدون توجه به معنا و یا سابقه ذهنی می توانید تشخیص دهید فلان شعر از کیست. به عنوان مثال تمامی شاهنامه در بحر متقارب سروده شده و یا تمام مثنوی در بحر رمل. حال از کجا تشخیص دهیم بوستان نیست و شاهنامه است؟ آیا بدون معنا شناسی و صرفا با تکیه بر قواعد موسیقیایی چنین امکانی وجود دارد؟ بله، شناخت از فنون موسیقی این امکان را در اختیار شما قرار می دهد و برای نسخه شناسی هم یکی از پارامترهای مطمئن به شمار می آید. به عنوان مثال اگر یک شعر وزن دوری داشت احتمال اینکه مربوط به حافظ باشد تقریبا صفر است اما ‌٩٩ درصد باید متعلق به مولوی باشد، چون مولوی به اوزان دوری علاقه خاص دارد.
نویسنده این نوشتار در ادامه آورده است: سال ها پیش کتابی ترجمه خواندم که نه نام کتاب را به خاطر دارم نه مترجم و نه نویسنده اش را، اما تحقیق زیبایی بود، در مورد آواها در زبان و ارتباط آن‌ها با موسیقی و رنگ و در نهایت حسی که ایجاد می کنند.
به عنوان مثال حرف "آ" معادل صدای نی و با رنگ سفید نشانه گذاری شده بود که تکرار آن موجب حالتی غنایی آمیخته با حسرت خواهد شد: الآ یآ ایها السآقی ادرکاسا و نآولهآکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها. حرف "د" معادل صدای شیپور، رنگ سرخ و برانگیزاننده حس پیروزی است، آوای "ای" معادل صدای ویولن، رنگ آبی و غنایی امیدوارانه است و شاعران کلاسیک به این جنبه از موسیقی هم اهمیت می دادند که گاه در جهت معناسازی، گاه در جهت فضا سازی و گاه انتقال حس به کار گرفته می شد.
همان طور که می بینید در شعر سپید موسیقی از بین نمی رود بلکه عمیق تر و پیچیده تر می شود و برای درک آن نمی توان به ذوق و قریحه بسنده کرد. موسیقی درونی هم قواعدی دارد که با شناخت کامل از آواها به دست می آید. آیا کسی می تواند شعری غمگین بگوید در حالی که نوشته‌اش پر از حروف "ش" است. آیا کسی می تواند از توفان حرف بزند در حالی که اهمیتی به حرف"س" نمی دهد.
منبع : خبرگزاری ایسنا