جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقطه قوت اصولگرایان


نقطه قوت اصولگرایان
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس هشتم ، بار دیگر رقابت‌های انتخاباتی داغ شده است.به همین منظور برای روشن شدن هر چه بهتر شرایط جریان اصولگرا با مرتضی نبوی به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم.
نبوی در این گفت‌و‌گو به پیروزی‌های اصولگرایان در انتخابات بعدی امیدوار است و می‌گوید: جریان اصولگرا به بلوغ سیاسی رسیده‌ است.
سید مرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و صاحب امتیاز فصلنامه «راهبرد یاس» است، همچنین سالهاست که مدیرمسوول روزنامه رسالت هستند . در بین اصولگرایان جایگاه خاصی دارند. با توجه به انتخابات مجلس هشتم و مطرح شدن مجدد رقابت‌های انتخاباتی با وی درباره اصولگرایی و مباحث مرتبط با آن به گفت‌و‌گو نشسته ‌است.
وی می گوید: نقطه قوت جریان اصولگرایی، مبانی اصول گرایی است. پایگاه اجتماعی یکی دیگر از نقاط قوت جریان اصولگرایی است. مردم، هنگامی که طیف افراطی جریان دوم خرداد حاکم بود، نگرانی‌های زیادی در رابطه با سرنوشت کشور، ثبات و امنیت کشور و هم از نظر مسائل اخلاقی و فرهنگی جامعه داشتند، این نگرانی‌ها در جریان اصولگرایی وجود ندارد و خیال شان بابت مسائل فوق راحت است.
▪ چه ارتباطی بین اصول گرایی و جمهوری اسلامی وجود دارد؟
ـ خیلی واضح است، اصولگرایی همان انقلاب اسلامی است.
▪ پس تعریف اصولگرایی از نظر شما چیست؟
ـ تعریف عملیاتی اصول گرایی در نظام جمهوری اسلامی به کسانی اطلاق می‌شوند که به اسلام سیاسی اعتقاد دارند، به ولایت فقیه، راه امام و رهبری پایبند هستند . اصول گرایی در تعریف کلی هم به معنای پایبندی به اصول خاصی گفته می‌شود که مبنای عمل محسوب می‌شوند و به نوع جهان بینی و مبانی ارزشی باز می‌گردد. اصول گرایی را نباید با عدم پویایی اندیشه مترادف دانست، در حقیقت ویژگی اصولگرایی اجتهاد در اصول است، پویاست، اما حقایق و نقاط ثابتی هم دارد که قابل تغییر نیستند.
▪ اصولگرایی، عنوانی است به گروهای خط امام و رهبری، موتلفه‌، جمعیت ایثارگران و ... اطلاق می‌شود، با این حال در محافل گوناگون و به ویژه در رسانه‌های اصلاح طلب ، مفاهیمی چون بنیادگرا، محافظه کار، تندرو و دیگر موارد را به اصولگرایان نسبت می‌دهند. آیا چنین نسبت‌هایی را به جریان اصولگرایی وارد می‌دانید؟اصلا ارتباطی بین موارد وجود دارد؟
ـ در تعریف اصولگرایی به پویایی اشاره کردم، مسلما خیلی از این موارد فوق با اصولگرایی نه تنها نسبتی ندارند بلکه ارتباطی هم وجود ندارد. بنیاد گرایی در تعریف برخی‌ها، انسان‌های متحجری هستند که نو آوری در اندیشه‌ها و روش‌‌هایشان وجود ندارد اگر منظور از بنیاد گرایی این تعریف باشد مسلما ارتباطی با جریان اصولگرایی ندارد و در تضاد است همان طور که گفتم اصولگرایی پویایی در اجتهاد را به عنوان یک اصل دنبال می‌کند. درباره محافظه کاری هم باید گفت: که طبق تعریف، محافظه کاری‌ یعنی طرفداری از وضعیت موجود است. اصولگرایی به این معنا با محافظه کاری سنخیتی ندارد و با محافظه کاری مرز بندی داریم، اصولگرایی در ذات خودش اصلاح طلبی دائمی را دارد تا با این اصلاح طلبی به هدف و چشم انداز غایی خویش برسد. اما از یک نظر اگر محافظه کاری به معنی اعتقاد به یک سری اصول ثابت باشد، نقطه اشتراک اصول گرایی با محافظه کاری خواهد بود.
▪ اصولگرایی با تحول و تجدد چه نسبتی دارد؟
ـ اصولگرایی در ذات خودش با تکیه بر اصول و حفظ اصول به دنبال تحول و اصلاحات است.جریان اصولگرا نیز به مثابه یک مجموعه زنده همواره به دنبال کمال است. اصولگرایی در ذات خودش پویایی دارد این پویایی به دلیل انتظار موعود است، این انتظار، یک انتظار مثبت و پویاست تا به جامعه ایده‌آل خود برسد.
▪ تفاوت گفتمان اصولگرایی و تفکر اصولگرایی وجود دارد؟
ـ در تفکر اصول گرایی، اسلام سیاسی محور قرار می‌گیرد و در کنارش چند محور دیگر نیز قرار می‌گیرد، هویت اسلامی و انقلابی ، عدالت ،علم و فن‌آوری ، آزادی ، اصلاحات معطوف به کارآمدی ، استقلال و امنیت و توسعه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از دیگر محورهاست.
▪ جریان اصولگرایی از اصطلاحاتی است که همراه با گفتمان و تفکر اصولگرایی فراوان شنیده می‌شود، جریان اصولگرایی چه تعریفی دارد؟
ـ جریان اصولگرایی در اصول و مبانی با یکدیگر اشتراک دارند و همگی بدان پایبند هستند. اما در سلیقه‌ها و روش‌ها با یکدیگر متفاوت هستند.
▪ این سلیقه ها و روش‌های (گرایش‌ها) موجود در جریان اصولگرایی کدامند؟
ـ بخشی از این گرایش‌ها سابقه تاریخی دارد و بخش دیگری در طی انتخابات نهم ریاست جمهوری حول محور کاندیداها شکل گرفت. سه طیف اصلی جریان اصولگرایی - البته طیف‌های دیگری مثلا آقای محسن رضایی که می‌توان گفت طیف چهارم هستند هم وجود دارد- که شامل آقایان احمدی نژاد، قالیباف و لاریجانی بودند که هر کدام طرفدارانی دارند.
خط امام و رهبری که کاندیدایشان آقای لاریجانی بود، سابقه و تجربه تشکیلاتی و حزبی داشتند، در واقع این طیف از زمان حزب جمهوری اسلامی سابقه تشکیلاتی داشته‌اند و لذا به تعبیری بدنه حزبی جریان اصولگرایی هستند.
جریان بعدی که کاندیدای آنان آقای قالیباف بود، عمده‌ترین تشکل این جریان «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی»بود.این طیف بیشتر سابقه انقلابی دارند و خودشان را به عنوان بدنه اجتماعی اصولگرایان معرفی می‌کنند. و طرفداران آقای احمدی نژاد، در قالب طیف خاصی نمی‌گنجیدند و در واقع مجموعه‌ای از اصولگرایان جوان‌تر و انرژیک‌تر و با نگاه انتقادی نسبت به سایر اصولگرایان بودند ، که یکدیگر را در جریان انتخابات ریاست جمهوری پیدا کردند و به قدرت رسیدند. در مجموع اصولگرایانی در مبانی با یکدیگر متفق هستند اما در گفتمان با یکدیگر متفاوت می‌اندیشند.
جریان‌های سیاسی در ایران را با چند مولفه ارزیابی می‌کنند، که عمدتا چهار مولفه مهم برای ارزیابی وجود دارد، مولفه اول نگاه به دین است، که این مساله در جریان اصولگرایی پای ثابت است و هیچ مشکلی در این زمینه بین اصولگرایان وجود ندارد، در حالیکه در سایر جریانات بیرون از اصولگرایی نگاه به دین، یک نگاه حداقلی است و تمایل دارند که دین در سیاست دخالت زیادی نداشته باشد. نگاه اقتصادی یکی دیگر از مولفه‌هاست. در جریان اصولگرایی اختلاف دیدگاهی درباره اقتصاد وجود دارد، البته این اختلاف سلیقه، هنگام اعلام سیاست‌های کلی توسط مقام معظم رهبری از بین می‌رود و همه به این سیاست‌ها اعتقاد دارند. مثلا در جریان خصوصی سازی اقتصاد، عده‌ای معتقد بودند که باید با احتیاط بیشتری اقدام کرد و عده‌ای دیگر به روند شتابان و سرعت بیشتر اعتقاد داشتند. این دو دیدگاه در چالش‌های اقتصادی مجلس هفتم به خوبی قابل مشاهده است.مولفه سوم هم نگاه به فرهنگ است. در مباحث فرهنگی هم طیف‌های اصولگرا طرفدار هنجارها و ارزش‌های مذهبی هستند و اعتقاد به تسامح در ارزش‌ها ندارند. مولفه چهارم مشی سیاسی است. در این مولفه برخی مشی دموکراتیک دارند و برخی دموکراسی هدایت شده را می‌پسندند.
▪ در برخی از تحلیل‌های اصلاح طلبان این گونه القا می‌شود که در جریان اصولگرا عده‌ای به دموکراسی و رای مردم اعتقاد ندارند؟
ـ حداقل تا این لحظه هیچ کدام از جریانهای اصولگرایی از عدم اعتقاد به دموکراسی صحبتی به میان نیاورده است، همگی به رای مردم و نقش آنان ایمان دارند.
▪ پیروزی‌های جریان اصولگرا همزمان با انتخابات دوم شورای شهر آغاز شد و تا پیروزی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری ادامه داشته است، با توجه به مشکلات و چالش‌هایی که اصلاح طلبان طی سال‌های ۷۶ تا ۸۴ بوجود آوردند ، جریان اصولگرا تاکید داشت که هدف باید خدمت به مردم، رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی است و نباید به دنبال جدل‌های سیاسی و امور دنیوی بود، اما اصلاح‌طلبان بازهم این‌‌گونه القا می‌کنند که اینها ادعاها بوده و برای مثال می‌گویند که در جریان انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر سوم ادعاهای اصولگرایان واقعی نیست .آیا این شعارها مقطعی بوده و یا یک سیاست دائمی است؟
- نباید این گونه در مورد رقابت‌های اصولگرایان فکر کرد، می‌توان به گونه دیگر به این موضوع نگاه کرد، گفتمان اصولگرایی، گفتمان خدمت و پیشرفت است، اصولگرایان همگی به پیشرفت کشور اعتقاد دارند و خدمت به مردم را سرلوحه اقدامات خود می‌دانند.
ائتلاف اصول گرایان با آن سطح گسترده که طیف‌های متفاوتی را شامل می‌‌شود، تجربه جدیدی به شمار می‌رود، این تجربه در شوراهای دوم کلید خورد و در مجلس هفتم تثبیت شد ، در انتخابات ریاست جمهوری وزن کشی‌ها خیلی زود در جریان اصولگرایی آغاز شد. به هر حال همه این طیف‌ها، با اعتقاد بر این که بر آن چه پای می‌فشارند محق هستند. نگاه من در این زمینه کاملا انتقادی است این مساله را ناشی از عدم بلوغ سیاسی آنان می‌دانم. خوشبختانه با تکرار تجربیات، در حال حاضر در مرحله بلوغ هستیم. می‌توان گفت که جریان اصولگرایی با طیف‌های گسترده‌اش و با افت و خیزهایی که داشته به یک بلوغ سیاسی رسیده‌اند و براساس یک قاعده دموکراتیک یک نهاد دموکراتیک را انتخاب کرده‌اند که بتوانند اکثریت قاطع جریان اصولگرا را نمایندگی کنند و به صورت یکپارچه وارد انتخابات شوند و از اهداف شان دفاع کنند، که همان خدمت و پیشرفت کشور است. تمامی این اختلاف‌نظرها هم برای خدمت رسانی بیشتر به مردم شکل گرفته بود.
▪ در شرایط فعلی جریان اصولگرایی را چگونه می‌بینید؟ نقاط ضعف و قوت ان چیست؟ و آسیب‌های که می‌تواند این جریان را با مشکل مواجه کند کدام است ؟
ـ آسیب همواره وجود دارد. از طرفی اصولگرایان در حال نوشتن مشق هستند و رقبای آنان نیز در حال تصحیح این مشق هستند، مهمترین آسیب، اختلاف درونی است که البته با تشکیل شوراهای مشورتی این اختلاف به کمترین حد خواهد رسید. این اختلاف باعث می‌شود تا اصولگرایان از هدف اصلی دور شوند و از وعده‌هایی که به مردم داده‌اند و تلاش برای رفع مشکلاتی که درست تشخیص داده‌اند و درصدد مرتفع کردن آنها بودند، غفلت شود. این می‌تواند از اقبال افکار عمومی نسبت به اصولگرایان کم کند. شرایطی فعلی هم مطلوب است و نشان از بلوغ سیاسی دارد ، ان شاءالله ساز و کار انتخاب شده برای رفع مشکلات و اختلافات مفید است و به نتایج مطلوبی خواهد رسید.
نقطه قوت جریان اصولگرایی، مبانی اصول گرایی است. پایگاه اجتماعی یکی دیگر از نقاط قوت جریان اصولگرایی است. مردم، هنگامی که طیف افراطی جریان دوم خرداد حاکم بود، نگرانی‌های زیادی در رابطه با سرنوشت کشور، ثبات و امنیت کشور و هم از نظر مسائل اخلاقی و فرهنگی جامعه داشتند، این نگرانی‌ها در جریان اصولگرایی وجود ندارد و خیال شان بابت مسائل فوق راحت است. آنچه که مهم است حضور اصولگرایان در صحنه عمل است تا کار آمدی خود را ثابت کنند. امروز مهمترین بحث در جریان اصولگرایی، کار آمدی و پاسخ گویی است.
نقطه ضعف خاصی را نمی‌توان بر شمرد، اما حضور در صحنه‌های سیاسی اجرایی علاوه بر اینکه یک فرصت است می‌تواند ضعف‌هایی را هم بهمراه داشته باشد. اگر در زمینه ائتلاف اصولگرایان مشکل بوجود بیاید و افتراق حاکم شود، این مساله خودش نقطه ضعف به شمار می‌رود.
▪ چه موانعی ممکن است در بالندگی و رشد جریان اصولگرایی تاثیر بگذارد؟
ـ رعایت اصول و مبانی در این زمینه بسیار مهم است. مانع اصلی چالش‌های کارآمدی است. امروز، روز آزمایش اصولگرایان حاضر در مجلس، دولت و سایر بخش‌هاست تا کار آمدی خود را ثابت کنند. یکی از مسائل مهم در بحث کارآمدی ، توجه به شایسته سالاری است. همان طور که به افکار عمومی توجه داشته‌اند، باید به نخبگان هم توجه ویژه‌ای داشته باشند.باید از فرهیختگان و نخبگان استفاده بیشتری نمایند و آنان را در امر تصمیم سازی مشارکت دهند.
▪ گفتید جریان اصولگرایی به بلوغ رسیده و متحد شده‌اند، با توجه به در پیش بردن انتخابات مجلس هشتم، پیش بینی شما از این انتخابات و ترکیب احتمالی این مجلس چیست؟
ـ در کشور ما پیش‌بینی کار دشواری است، تصورم بر این است که اکثریت مجلس هشتم باز هم در اختیار اصولگرایان خواهد بود.
▪ با توجه به مباحث مطرح شده و شرایط موجود ‌چشم انداز اصولگرایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ـ چشم انداز جریان اصولگرایی به میزان زیادی به عملکرد اصولگرایانی که در مصادیق کار هستند باز می‌گردد. اگر با چالش کارآمدی کنار بیایند و از آن عبور کنند و براساس اصل شایسته سالاری اقدام نمایند، امتحان خوبی خواهد بود و می‌تواند باعث تداوم خدمت رسانی به مردم و حضور اصولگرایان در صحنه شود.
▪ جمهوری اسلامی نیاز به اصولگرایی دارد؟
ـ قبلا هم گفتم ،این دو متفاوت از یکدیگر نیستند و هر دو یک معنی می‌دهند. جمهوری اسلامی به بیان دیگر یعنی مردم‌سالاری دینی، اصولگرایی هم این گونه است توجه به اسلام و نقش مردم از ارکان اصولگرایی است.این نیاز دائمی است و این دو همواره با هم هستند. البته باید در گفتمان اصولگرایی نوآوری صورت بپذیرد، همان طور که مردم سالاری دینی ادبیات جدیدی محسوب می‌شود. گفتمان اصول گرایی باز تولید مردم سالاری دینی است که قابلیت بالندگی و شکوفایی دارد.
▪ نقش مردم در جریان اصولگرایی؟
ـ نقش مردم تعیین کننده است، در گستره کشور مردم نقش آفرین هستند و این تجربه در جمهوری اسلامی وجود دارد که مردم هر چه خواسته‌اند اتفاق افتاده است.
▪ مقام معظم رهبری، سال ۸۶ را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری کرده‌اند، چه ارتباطی بین این نامگذاری و گفتمان اصولگرایی وجود دارد؟
ـ این نامگذاری، ناظر به نیاز مقطعی و مهم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی در صحنه‌های داخلی، منطقه‌ای و بین المللی است.
بیشترین توطئه‌هایی که امریکا در منطقه در حال پیگیری و اجرایی آنهاست معطوف به وحدت ملی و انسجام اسلامی است. تلاش امریکا این است که در داخل کشور به مسائل قومی و مذهبی دامن بزند و تفرقه ایجاد کند و بعد این موارد را به درگیری‌های قومی و مذهبی تبدیل کند و بعد ثبات و امنیت را هدف قرار دهد. با مختل شدن امنیت ، نمی‌توان به پیشرفت و توسعه فکر کرد.
در سطح منطقه هم، با قرار دادن جمهوری اسلامی در مقابل کشورهای اسلامی منطقه، در گیر کردن نیروهای مسلمان فلسطینی با یکدیگر، ایجاد درگیری‌های داخلی لبنان با هدف استراحت اسرائیل بعد از شکست مفتضحانه از حزب الله، مواردی است که توسط آمریکایی‌ها دنبال می‌شود. این‌ها توطئه‌های عمیقی است که آمریکایی‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند و به دنبال آن هستند. برای تداوم اصولگرایی و انقلاب اسلامی، باید به فکر اتحاد ملی و وحدت ملی بود و در سطح منطقه انسجام اسلامی را به عنوان یک هدف اصولگرایانه دنبال کرد.
▪ تنش زدایی یکی از اصول سیاست خارجه جمهوری اسلامی است با توجه به اینکه اصولگرایی پافشاری بر اصول است، چه تعاملی بین این دو می‌تواند وجود داشته باشد؟
ـ تنش‌زدایی در مرحله حداقل انسجام اسلامی است. در سند چشم انداز، ما دکترینی را دنبال می‌کنیم که فراتر و کار آمدتر از تنش زدایی است. در صحنه روابط بین الملل ما به «دکترین تعامل سازنده» فکر می‌کنیم و این خیلی پیشرفته‌تر از تنش‌زدایی است.
منبع : رودسر نیوز