شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بحران صهیونیسم


بحران صهیونیسم
مکتب و نظام سلطه گرای صهیونیسم در حال فروپاشی است. کشتار دسته جمعی و فجایع غزه که وجدان هر فرد بشردوست را تکان داده است فقط یک طرف این پدیده و دگرگونی در سیستم بین المللی است؛ طرف دیگر این سکه نیز ادامه افول مشروعیت بسیاری از سران دول عربی، اتحادیه اروپا و سازمان های بین المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل است که در مقابل حملات و خسارات جانی و مالی وارده به غزه و محاصره ۱.۵ میلیون نفر از ساکنان آن سرزمین با تصمیم نگرفتن قاطعانه خود در حقیقت سکوت اختیار کرده اند. آمریکا نیز با حمایت همیشگی خود از اسرائیل و در آستانه انتقال قدرت در واشنگتن بار دیگر خشم افکار عمومی دنیا را علیه خود برانگیخته است.
و اما جریان سومی که در این چند هفته در حال وقوع است اعتراض و همبستگی فوق العاده مردم دنیا علیه این جنایات و بسیج و بیداری هر چه بیشتر امت اسلامی علیه استکبار داخلی و خارجی است. هر کس که رابطه این سه جریان را با یکدیگر درک نکند از عواقب تغییراتی که در سیستم بین المللی امروز صورت می گیرد غفلت کرده است.
دقیقا ۳۰ سال قبل در چنین روزی بود که شاه معدوم از ایران فرار کرد و چندی نگذشت که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران دیوارهای سیستم استکبار جهانی فرو ریخت. چه کسانی سقوط رژیم شاهنشاهی و استقرار حکومت اسلامی و متعاقب آن فروپاشی شوروی، انهدام رژیم صدام حسین، و افول قدرت اقتصادی سیاسی و اجتماعی ایالات متحده آمریکا را پیش بینی می کردند؟ ظهور نهضت های اسلامی فلسطین، لبنان و سایر نقاط در عرض همین سه دهه صورت گرفت.
به طور خیلی خلاصه، در تاریخ ۱۵۰۰ ساله تمدن بشری، بار دیگر اندیشه و فرهنگ بیش از عوامل اقتصادی و سیاسی و حتی تکنولوژی در روابط بین المللی تاثیرگذار گردید.
حقیقتا چطور می توان انتظار داشت که در قرن بیست و یکم یک دولت و سیستم اشغالگر با ارتشی مدرن و مجهز و بزرگ (و تنها نظامی که در خاورمیانه دارای تسلیحات کشتارجمعی هسته ای است) به نام اسرائیل که عضو رسمی سازمان ملل است این همه جنایات و ستم را علیه یک ملت مظلوم و بی گناه در سرزمینی که متعلق به خود آنهاست، مرتکب شود و بتواند باقی بماند؟ توجه کنید اگر این محاصره، این حملات، این جنایات علیه مردم و کشوری مانند انگلیس، هلند، بلژیک، لهستان یا آمریکا اتفاق می افتاد چه سروصدائی در دنیا و در سازمان های بین المللی برپا می شد؟ فلسطین، از جمله نوارغزه، نه ارتش و تجهیزات مدرن امروزی دارد و نه دولت آن به عنوان دولت رسمی و عضو سازمان ملل متحد شناخته شده است.
رسانه های غربی بدون استثناء فاجعه غزه را به جای جنگ بعنوان یک «کشمکش» پوشش می دهند! و برای هر یک فلسطینی حداقل ۲۰ دولتمرد و سخنگوی رژیم اسرائیل در رسانه ها ظاهر شده و با آنها مصاحبه می شود. حقیقت این است که فاجعه غزه نه یک جنگ است و نه یک کشمکش. جنگ به حالتی اطلاق می شود که دو ارتش در مقابل یکدیگر قرار دارند در حالی که در غزه فقط یک ارتش در مقابل مردم قرار دارد؛ کشمکش نیز یک رویارویی دو طرفه و غیرنظامی است.
آنچه امروز در غزه صورت می گیرد چیزی جز کشتار جمعی و قصابی زن و مرد و کودک بی گناه نیست. این یک جنایت بشری است، این همان هولوکاستی است که صهیونیسم ادعا دارد بر قوم یهود اتفاق افتاده، و این کشتار جمعی در فلسطین، بر مردم فلسطین، و در اردوگاه های فلسطین صورت می گیرد.
فاجعه غزه و توطئه حمله به مردم آن سرزمین تحت دو شرط آغاز شد:
۱) سکوت و بی توجهی رسانه ها و شبکه های خبری جهانی و بسیاری از مطبوعات و رسانه های داخلی به این موضوع
۲) خروج تدریجی و پایان قدرت و حاکمیت سران دول اسرائیل، آمریکا، و رهبران سکولار تشکیلات خودگردان فلسطین.
برای مطبوعات و شبکه های رسانه ای اروپا و آمریکا کوشش در سرنگونی رئیس جمهور زیمبابوه در آفریقا بیشتر اهمیت داشت تا پوشش محاصره نوارغزه و کمبود آذوقه و نبود آب و برق و دارو. قبل از حمله اسرائیل به غزه، خبر درگذشت ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز آمریکائی، احساسات و نوشته های غرب گرایان مطبوعات و رسانه های داخلی را بیشتر برانگیخت تا شهادت و مبارزه جوانان و مردم بی گناه غزه!
کمتر رسانه خارجی و داخلی گزارش داد که چگونه صهیونیست ها و مزدوران غربی از انتشار و توزیع اخبار غزه جلوگیری می کنند.
معادلات در روابط بین المللی عوض شده است. امروز مردم نقش و جایگاه مهمتری در قدرت جهانی دارند. حقایق هیچوقت برای همیشه پنهان نمی ماند.
پروفسور سیدحمید مولانا
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید