چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سه سناریو برای آینده اسرائیل


سه سناریو برای آینده اسرائیل
شصت سال از سالروز تاسیس دولت اشغالگر اسراییل بر سرزمین‌های فلسطینی می‌گذرد که این شصت سال نسبت به تاریخ بشریت و حوداث و وقایع و دردها و رنج‌های آن مدت زمان زیادی نیست.
تاریخ بشریت از ابتدا تا انتهای آن شاهد تشکیل کشورها و کشورکها و امار‌‌‌‌ت‌ها و مملکت‌های بسیاری بوده است و بعد از مدتی همین کشورها و امارت‌ها ضعیف شده و جز آثار باستانی و تاریخ نوشته‌ای در میان کتاب‌ها هیچ چیز از آن باقی نمانده است.
در قرون وسطی بر همین سرزمینی که حکومت اسرائیل تاسیس شده چهار امارت لاتینی توسط اروپائی‌هایی که به دروغ شعار صلیب سر دادند، تشکیل شد. این چهار امارت با وجود اینکه همه به سرزمین مادری خود باز گشتند؛ ولی به سرنوشت‌های مختلفی دچار شدند. در این حمله صلیبی به شرق که در سال ۱۰۹۷ شروع شد، چهار امارت با نامهای بیت المقدس، انطاکیه، طرابلس و الرها در سرزمینی که به قول تورات «سرزمین ماست و عسل» بود، تشکیل شد.
در آن موقع کشیش اوربان با سخنانی پر از شور و حماسه، قبل از اینکه به سرزمین مسلمانان حمله کنند، گفت: «همواره در بین خود جنگ و فتنه به راه می‌انداختید ولی اکنون بروید و بربرها (مسلمانان) را به زحمت بیاندازید و سرزمین‌های مقدس را از دست کفار آزاد سازید و خود مالک آن گردید».
باندهای جنایتکار صهیونیستی در پوشش حمایت اشغالگران بریتانیایی در ابتدای این قرن وارد سرزمین مقدس فلسطین شدند و حکام عرب و سلجوقی‌ها در اوج اختلافات و درگیری با هم بودند و به حمله گسترده ارتش‌های صلیبی بهایی ندادند. آنها اصولا به اهمیت این سرزمین‌ها واقف نبودند و هنگامی که خواستند به مقابله با صلیبی‌ها برآیند، هرکدام به شکل مستقل تلاش کرد علیه صلییی‌ها کاری انجام بدهد ولی هیچکدام حاضر نشدند اختلافات خود را کنار گذارند. عرب‌ها و ترک‌ها، سنی و شیعه هر کدام جداگانه اقداماتی را انجام می‌دادند تا آنجا که حکومت شیعی فاطمی تلاش نکرد که از حکومت سنی سلاجقه در برابر صلیبی‌ها حمایت کند، بلکه سعی کردد به نحوی با صلیبی‌ها کنار بیاید تا مناطق را بین خود ترسیم کنند.
حکومت الرها حدود ۴۶ سال ادامه یافت و در نهایت در سال ۱۱۴۴ توسسط عمادالدین زنکی باز پس گرفته شد. سایر امارت‌ها احساس خطر کردند و از کشیش و پادشاه اروپا درخواست کمک کردند و در نتیجه حمله دوم صلیبی در سال ۱۱۴۷ آغاز شد که البته موفقیتی هم برای آنها در بر نداشت.
در سال ۱۱۴۹ نورالدین زنکی برخی از شهرهای امارت انطاکیه را باز پس گرفت. ولی در مقابل صلیبی‌ها توانسستند، در سال ۱۱۵۳شهر عسقلان را به امارت بیت المقدس ملحق نمایند. در نهایت صلاح الدین ایوبی بعد از جنگ مشهور حطین در سال ۱۱۸۷ توانست این امارت را تصرف نماید.
در حمله سوم صلیی‌ها، آنها توانستند یک باریکه‌ای را از جنوب صور تا شمال عکا به دست بیاورند و پادشاه کامل نیز مجبور شد، در حمله چهارم صلیبی‌ها بیت‌المقدس را به آنها واگذار نماید. حمله چهارم در سال ۱۲۲۸ رخ داد ولی در سال ۱۲۳۹ دوباره صالح اسماعیل توانست این شهر را باز پس بگیرد. سپس بار دیگر صلیبی‌ها توانستند بیت‌المقدس را از وی باز پس بگیرند و بالاخره خوارزمشاهیان که هم‌پیمانان نجم‌الدین ایوب بودند در سال ۱۲۴۴ این شهر را باز پس گرفتند. این شهر از آن زمان تا جنگ جهانی اول در دست مسلمانان بود.
در مورد امارت انطاکیه باید گفت که بخاطر حمایت‌های مادی و معنوی اروپائی‌ها از آن، یک امارت بسیار قوی بود. آنها حتی از حمایت مغول‌ها علیه مسلمانان نیز بهره‌مند بودند، ولی همین امارت نیز در نهایت توسط بیبرس باز پس گرفته شد. در عهد سلطان قلاوون مصری‌ها توانستند امارت طرابلس را باز پس بگیرند و به عبارت دیگر قوی‌ترین رژیم‌های غربی بر این منطقه بیش از یک قرن و نیم دوام نیافت.
از این جریان تاریخی می‌توان به این نتیجه رسید که بدن منطقه عربی همواره توانسته هر جسم غریبی را که (از زیر) وارد آن گشته از خود دفع کند. این امر در همه جای دنیا تکرار شده است. بعنوان مثال هنگامی که فراسنه خواست حکومت‌های وابسته به خود را در غرب آفریقا بوجود آورد، بعد از مدتی همین حکومت‌ها با تلاش‌های انقلابیون و متصوفه از هم فرو پاشید. در جنوب آفریقا نیز بعد از سال‌ها حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی در نهایت مردم سیاهپوست این کشور توانستند حقوق خود را بدست بیاورند.
بدون شک همین سنت‌ها و همین سرنوشت برای اسرائیلی که شدیدترین تبعیض ‌نژادی‌ها را در مورد شهروندان اصلی خود اعمال کرده تکرار خواهد شد. اسرائیل نه تنها با غیر یهودیان با تبعیض نژادی رفتار می‌کند، بلکه حتی در بین یهودیان نیز تبعیض‌نژادی وجود دارد. بعنوان مثال یهودیانی که از اروپا آمده‌اند (اشکنازی‌ها) وضعیت بهتری نسبت به یهودیان شرقی (سفاردیمی) دارند. این دو نیز وضعیتی به مراتب بهتر از فلاشه‌ها دارند که توسط حکومت اسرائیل در دهه هشتاد از اتیوپی آمده‌اند.
بر این اساس می‌توان حدس زد که اسرائیل سه سرنوشت خواهد داشت:
ـ اسرائیل از حالت کشوری که ارتش بر همه چیز آن حاکم است، تغییر کند و در نتیجه دست از رفتارهای بسیار زشت خود علیه صاحبان اصلی این سرزمین‌ها و علیه مسلمانان و مسیحیان بردارد. و کینه و نفرت را ضد همسایگان خود ترویج نکند. البته این امر تحقق نمی‌پذیرد، مگر بعد از اینکه همسایگان اسرائیل بتوانند شکست سختی را به اسرائیل تحمیل کنند و اسراییل نیز نتواند حمایت کشورهای بزرگی مانند فرانسه و انگلیس را کسب کند. همچنین کمک‌های تنها قطب جهان، ایالات متحده نیز نتواند این کشور را در انجام جنایت‌هایش کمک کند.
اگر چه یهودیان همواره با حس ششمی که دارند می‌توانند قدرت‌های برتر جهان را شناخته و پیمان‌هایی با آنها ببندند؛ ولی تغییر اوضاع بین‌المللی به نحوی که آمریکا نتواند تحت هر شرایطی و به هر بهانه‌ای به اسرائیل کمک کند و همچنین کاهش حمایت بین‌المللی که اسرائیل به بیشترین نحو از آن به نفع خود استفاده کرده است، باعث می‌شود اسرائیل، ظاهر و باطن و حجم و قیافه حقیقی خود را در یابد و در سایه این اوضاع است که اسرائیل مجبور می‌شود، آنچه را که از دیگران به زور گرفته پس دهد. در این راستا کسی که بتواند این سنت تاریخی را اجرا کند برد کرده و گوی سبقت را از سایر کشورها خواهد گرفت.
سرنوشت دوم ناشی از تغییرات جمعیت در اسرائیل است که با توجه به زاد و ولد بیشتر فلسطینی‌ها نسبت به صهیونیست‌ها بعد از چند دهه ممکن است یهودیان اسرائیل خود تبدیل به اقلیتی در یک کشور عربی بزرگ شوند. بخصوص با توجه به اینکه در این مدت روند مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی کاهش شدیدی یافته، تا آنجا که در جریان جنگ اخیر اسرائیل علیه لبنان این امر کاملا عیان گشت.
سرنوشت سوم این است که در یک درگیری و تنش فرسایشی در سایه اقدامات محور ایران، سوریه، حزب‌الله، حماس و جهاد اسلامی روز به روز از قدرت صهیونیست‌ها کاسته شود به نحوی که جامعه صهیونیستی از هم فروپاشیده و یهودیان مخالف صهونیسم در داخل جامعه اسرائیلی قدرت بگیرند و در نتیجه خیلی از شهروندان اسرائیلی ترجیح بدهند که دوباره به ایالات متحده و اروپا بازگردند به نحوی که با یک اقدام نظامی کوچک از طرف همسایگان، اسراییل دچار فروپاشی شود.
کشورها و حکومت‌ها به دنیا می‌آیند ، رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند و سپس پیر شده و بعد از مدتی می‌میرند. ولی متاسفانه صهیونیست‌ها و اسرائیل که اکنون مراسم شصتمین سالگرد تاسیس خود را جشن می‌گیرند به این امر واقف نبوده و توجه ندارند که نمی‌توانند حکومتی را به زور و به شکل ظالمانه بر سرزمین دیگران تاسیس کنند.
منبع : مطالبه


همچنین مشاهده کنید