جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مخالفان تاکتیکهای بنی‌صدر


مرحوم شهید بهشتی بااینكه حضور طیف گسترده‌ای از نیروهای مسلمان در نهضت آزادی را مشاهده می‌كرد اما با دقت در اساسنامه و رویه عملی نهضت آزادی، آن را یك تشكیلات غیرمكتبی تشخیص داد و با صلاحدید حضرت امام(ره) به سازماندهی مكتبی نیروهای مسلمان اهتمام نمود. سرانجام دراثر این تلاشها، با فاصله كمی از پیروزی انقلاب، حزب جمهوری اسلامی كه از مدتها قبل تشكیل شده بود و مخفیانه فعالیت داشت، اعلام موجودیت كرد. این حزب تا زمان انفجار دفتر مركزی آن توسط نیروهای ضدانقلاب كه به شهادت دكتر بهشتی و دهها نفر از یاران و همفكران او منجر شد، به‌عنوان بازوی نظام نوپای جمهوری اسلامی به كادرسازی و تصمیم‌سازی در سالهای اولیه انقلاب می‌پرداخت. شهید باهنر به‌عنوان دبیركل جدید حزب نیز به‌ همراه رئیس‌جمهور مردمی یعنی شهید رجایی به شهادت رسید و پس از آن حزب با دبیركلی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای (مدظله) به فعالیت خود ادامه داد.
یكی از مهمترین فعالیتهای حزب علاوه بر حمایتهای سیاسی از دفاع بر حق مردم ایران و تداوم جنگ تا رفع كامل فتنه، مساعدت عملی در بسیج نیروهای مردمی و حضور اعضای آن در خطوط مقدم نبرد بود. حزب جمهوری به‌خاطر پاره‌ای ملاحظات سیاسی، از جمله به منظور رفع اتهام تك‌حزبی‌بودن نظام و به‌ویژه به‌تبع شكل گیری برخی اختلافات درون حزبی، سرانجام با تایید حضرت امام منحل شد و خود را با كوله‌باری از مجاهدت به تاریخ سپرد. نگاشته زیر تاریخچه و عملكرد حزب جمهوری اسلامی را در طول دفاع مقدس مورد بررسی قرارداده است.
حزب جمهوری اسلامی Islamic Republican Party)) توسط آیت‌الله دكتر سیدمحمد حسینی‌‌بهشتی، آیت‌الله موسوی‌اردبیلی، حجت‌الاسلام دكتر محمدجواد باهنر، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی‌اكبر هاشمی رفسنجانی در نوزدهم بهمن‌ماه ۱۳۵۷ تاسیس شد.[i] فكر تاسیس حزب جمهوری اسلامی به تجربه نهضت ملی ایران در سالهای ۱۳۲۹ و كودتای بیست‌وهشتم مرداد ۱۳۳۲ بازمی‌گردد.
آیت‌الله دكتر سیدمحمد ‌حسینی‌بهشتی، اولین دبیركل حزب، كه به منظور سازماندهی نیروهای مذهبی ــ انقلابی در فكر ایجاد یك حزب یا جمعیت سیاسی اسلامی بود[ii] با تاسیس نهضت آزادی ایران توسط چهل‌ودو تن از اعضاء موسس آن از جمله آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، یدالله سحابی، منصور عطایی، آیت‌الله زنجانی، حسن نزیه، رحیم عطایی، عباس سمیعی، مهدی بازرگان و... در بیست‌وپنجم اردیبهشت ۱۳۴۰[iii] از آن استقبال كرد؛ اما زمانی كه متوجه شد در اساسنامه از اسلام به عنوان یك مكتب و از نهضت آزادی به عنوان یك حزب اسلامی تمام‌عیار یاد نشده است، با انتقاد از بنیانگذاران نهضت آزادی، آن را غیرمكتبی دانست و به فكر تاسیس یك مجموعه فعال برای شناخت ایدئولوژی اسلام در شكل یك مكتب تمام‌عیار افتاد و یك گروه تحقیقاتی را به منظور بررسی و مطالعه حكومت در اسلام به‌وجود آورد. اما این گروه به دست ساواك متلاشی شد و دكتر بهشتی به‌ناچار ایران را به مقصد آلمان ترك كرد. او در آلمان تلاش نمود یك هسته سیاسی برای جذب افراد مستعد به‌وجود آورد كه عملی نشد و در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت.
مراجعت وی به كشور با اوج‌گیری مبارزات سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۰ كه یك سازمان اسلامی و سیاسی ــ چریكی تلقی می‌شد، مصادف گردید و او به تایید تلویحی این سازمان پرداخت. ولی با آشكارشدن تدریجی نارسایی‌ها و كمبودهای اساسی ایدئولوژیك در سازمان و به دنبال انتشار بیانیه تغییر ایدئولوژی از اسلام به ماركسیسم در سال ۱۳۵۴، شهید بهشتی تلاش برای ایجاد یك سازمان سیاسی اسلامی اصیل را با جدیت بیشتر از سر گرفت. ابتدا جلساتی با حضور عده‌ای از روحانیان مبارز تشكیل شد تااینكه در تابستان ۱۳۵۶ با اوج‌گیری انقلاب اسلامی فكر ایجاد یك هسته روحانی به‌دور از گرایشات غیر اسلامی و التقاطی قوت گرفت. هدف، پایه‌گذاری یك حزب نیرومند سیاسی و اجتماعی برای پركردن خلاء شدید تشكیلات سیاسی ــ مذهبی در كشور بود. جلساتی جهت تهیه مرامنامه و اساسنامه در اوایل سال ۱۳۵۷ تشكیل و پس از تدوین برای اظهار نظر امام خمینی(ره) به عراق فرستاده شد. رهبر انقلاب در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظر مساعد و موافق خود را با تشكیل حزب اعلام داشت. به دنبال آن، حزب جمهوری اسلامی توسط پنج تن از هیات موسسین و پس از تشكیل شورای موقت، با شركت سی نفر در بیست‌ونهم بهمن ۱۳۵۷ اعلام موجودیت كرد.[iv] حزب پس از اعلام موجودیت به‌سرعت به یكی از فراگیرترین احزاب تاریخ ایران تبدیل گردید و با تاسیس دفتر مركزی در تهران، دفاتر خود را در صدوچهل شهر افتتاح كرد و تا اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۸، بیش از دو میلیون نفر در آن عضو شدند.[v] در مرامنامه حزب جمهوری اسلامی هدف حزب تداوم‌بخشیدن به انقلاب خلق مسلمان ایران در راه استقرار نظام عدل اسلامی در زمینه‌های معنوی، فرهنگی، سیاسی و نظامی ذكر گردیده و اصول خط‌مشی حزب بر چهار اصل استوار شده بود: تداوم انقلاب و جلوگیری از هر نوع تحجر و توقف در یك مرحله، التزام به همبستگی روزافزون همه نیروهای مبارز مسلمان، خودداری از هر نوع وابستگی به گروهها و نیروهایی كه پیوند با آنان به استقلال و اصالت اسلامی جنبش كمترین آسیبی زند و استفاده از همه شیوه‌های مبارزه و سازندگی كه با معیارهای اسلامی سازگار باشد.
اركان تشكیلاتی حزب جمهوری اسلامی بر اساس اساسنامه از پایین به بالا عبارت بودند از: «عضو، واحد آمادگی، حوزه، شورای بخش، شهرستان و استان، كنگره، شورای مركزی، شورای ایدئولوژی، شورای افتاء، شورای داوری و هیات اجرایی. مركز حزب در تهران و شعب آن در شهرها و روستاها و خارج از كشور تشكیل می شد.»[vi] با تشكیل حزب جمهوری اسلامی گروههای اسلامی همچون هیاتهای مؤتلفه اسلامی به آن پیوستند و قطب قدرتمندی را در مقابل جریانهای لیبرال، چپ ماركسیستی و التقاطی به‌وجود آوردند. حزب، روزنامه جمهوری اسلامی را به عنوان ارگان رسمی و نشریه دانش‌آموزی عروهٔ‌الوثقی را برای بیان دیدگاههای دینی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود منتشركرد. حزب جمهوری در نخستین سال حیات خود با كسب اكثریت كرسیهای مجلس خبرگان قانون اساسی، در تدوین قانون اساسی نظام تازه‌تاسیس جمهوری اسلامی نقشی كلیدی ایفا كرد و با گنجاندن اصول اسلامی، به‌ویژه اصل ولایت فقیه و تعیین مواضع و خطوط كلی آن، مرزبندی نظام سیاسی شیعی ــ اسلامی با سایر نظامهای سیاسی را آشكار ساخت. حزب پس‌ازآنكه در پی مخالفت رهبری انقلاب با تصدی روحانیان در پستهای سیاسی، اولین انتخابات ریاست جمهوری را به نفع ابوالحسن بنی‌صدر از دست داد، نامزدهای آن در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی اكثریت كرسیها را به دست آوردند.به این ترتیب، مجلس شورای اسلامی در دست جناح اسلام فقاهتی قرار گرفت و حجت‌الاسلام علی‌اكبر هاشمی رفسنجانی ــ از موسسین حزب ــ به ریاست آن برگزیده شد. در این زمان، دو جریان اصلی در درون نظام جمهوری اسلامی شكل گرفته بود كه تحت عنوان جناحهای مذهبی و لیبرال در مقابل یكدیگر به صف‌آرایی پرداختند و بر سر انتخاب نخست‌وزیر، وزرای كابینه و سرانجام جنگ عراق علیه ایران، به تقابل برخاستند، تقابلی كه در غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹ به درگیری فیزیكی بین طرفداران رئیس‌جمهور بنی‌صدر و حزب جمهوری اسلامی انجامید و به نقطه بازگشت‌ناپذیری رسید. با تشدید اختلافات، مجلس شورای اسلامی ــ كه حزب جمهوری اسلامی در آن اكثریت كرسیها را در دست داشت ــ به طرح عدم كفایت سیاسی بنی‌صدر در سی‌ام خرداد ۱۳۶۰ رای داد. با عزل و مخفی‌شدن رئیس‌جمهور بنی‌صدر، سازمان مجاهدین خلق ایران كه از حامیان اصلی وی محسوب می‌شد، مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران را اعلام كرد و مراكز مهم حزب جمهوری اسلامی را هدف قرار داد. دفتر مركزی حزب در تهران در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ منفجر شد و در اثر آن بیش از هفتادودو تن از اعضاء بلندپایه حزب از جمله آیت‌الله دكتر محمد حسینی‌بهشتی ــ دبیركل ــ به شهادت رسیدند. پس از شهادت دكتر بهشتی، حجت‌الاسلام محمدجواد باهنر به دبیركلی حزب انتخاب شد اما وی نیز به همراه محمدعلی رجایی، دومین رئیس‌جمهوری ایران، در انفجار دفتر نخست‌وزیری در هشتم شهریور به شهادت رسید. سپس آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به جای وی انتخاب شد و تا زمان انحلال حزب این سمت را به عهده داشت.[vii]
● حزب جمهوری اسلامی و جنگ ایران و عراق
حزب جمهوری اسلامی با آغاز جنگ عراق علیه ایران در سی‌ام شهریور ۱۳۵۹، اولین بیانیه‌ خود را در اول مهر ۱۳۵۹ منتشر كرد و جنگ را یك بعد از ابعاد توطئه‌های امپریالیسم و صهیونیسم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران دانست و هدف از ایجاد درگیری و حمله نظامی به حریم ایران را مشغول‌كردن نیروهای نظامی ایران در مرزها عنوان كرد. در این بیانیه، تجاوز نظامی امریكا به ایران از طریق مزدور منطقه‌ای‌اش صدام خائن، به‌شدت محكوم گردیده و از امت مسلمان عراق خواسته شده بود: برای نابودی رژیم استبدادی و وابسته عراق به‌پاخیزند و حكومت عراق را به دست صالحان بسپارند.[viii] حزب جمهوری در دومین بیانیه خود به تاریخ دهم مهر ۱۳۵۹ برخلاف دیدگاه ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور و فرمانده وقت كل قوا كه بر جنگ كلاسیك با تكیه بر نیروهای ارتش تاكید داشت، از ضرورت بسیج مردم و اعزام آنان به جبهه‌ها و جنگ مردمی سخن به میان آورد و جنگ با عراق را جنگ سرنوشت‌ساز انقلاب اسلامی و جبهه میان ایران و عراق را جبهه اسلام و جبهه كفر صدام خواند. حزب از تمامی اعضاء و افراد همسو خواست به سوی جبهه‌ها بشتابند و به كلیه دفاتر حزب در سراسر كشور تكلیف شد امكانات آموزش نظامی عمومی و اعزام نیروها به جبهه‌ را فراهم آورند. به دنبال آن، دفاتر حزب در تهران و خرم‌آباد صدها داوطلب را تعلیم نظامی دادند و آنان را به جبهه‌های جنگ اعزام كردند.[ix]
یك هفته بعد، در سومین بیانیه حزب در خصوص جنگ ایران و عراق، به تاریخ شانزدهم مهر ۱۳۵۸، با اعلام این‌كه اگر انقلاب اسلامی منزوی بود، هیچ دولتی به‌خود زحمت یورش به آن را نمی‌داد، مساله گروگانهای امریكایی در ایران را یكی از عوامل اصلی جنگ عراق با ایران دانسته و بر موضع قهر كامل و عدم پذیرش هر گونه مذاكره با دولت متجاوز عراق تاكید شده بود. حزب در این بیانیه دستاوردهای جنگ را برای انقلاب و مردم ایران برشمرد و شكست توطئه جدایی مردم از انقلاب اسلامی، اثبات وفاداری ارتش جمهوری اسلامی به نظام جدید و غلط‌بودن محاسبات دشمنان در خصوص ارتش، اثبات توانایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حفظ و حراست از انقلاب اسلامی، اثبات عدم وابستگی نظامی جمهوری اسلامی به استكبار جهانی و منزوی‌نبودن این نظام در میان ملتهای جهان را از مهمترین این دستاوردها خواند. در پایان نتیجه‌گیری شده بود كه جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با ایران، آغاز اوج صدور انقلاب اسلامی به جهان می‌باشد... و تردیدی وجود ندارد كه این جنگ به سقوط رژیم خائن حاكم بر عراق منتهی خواهد شد و به دنبال آن رژیمهای سرسپرده و مرتجع و خائن منطقه كه از اقمار شیطان بزرگ می‌باشند، یكی پس از دیگری سرنگون خواهند شد.[x]
به دنبال صدور فرمان بسیج عمومی توسط امام خمینی (ره)، حزب جمهوری اسلامی در سی‌ام مهر ۱۳۵۹، با حمایت از فرمان رهبر انقلاب و اعلام این‌كه در شرایط حاضر تمامی امكانات تبلیغی و رزمی خود را در جهت پیروزی مدافعین اسلام به كار برده است، از كلیه نیروهای خود خواست از فرمان رهبر انقلاب اطاعت كنند و با كمك سپاه پاسداران و كمیته‌های انقلاب، از طریق مساجد و بسیج مستضعفان سازمان یابند و تعلیمات نظامی فشرده‌ای را برای مقابله با متجاوزان فراگیرند. به دنبال آن، حزب جمهوری اسلامی به تمامی دفاتر خود در تهران و شهرستانها دستور داد تمام امكانات خود را در جهت تعلیمات رزمی و بسیج اختصاص داده و آن را در اولین مرتبه اهمیت قرار دهند.[xi]با شكست استراتژی نظامی عراق در نخستین ماههای جنگ و به دنبال آن فعال‌شدن هیاتهای صلح، به‌ویژه در پی سفر هیات اعزامی كنفرانس طائف برای میانجیگری بین دو كشور درگیر جنگ،[xii] حزب جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای در چهاردهم فروردین۱۳۶۰ شرایط پایان جنگ را ترك كلیه نیروهای متجاوز از خاك ایران و مجازات صدام جنایتكار و رژیم او به خاطر خیانتهایی كه به دو ملت ایران و عراق كرده است، اعلام نمود. این حزب با رد پیشنهاد هیات اعزامی مبنی بر بررسی تشخیص متجاوز تاكید كرد: «برای مردم جهان هیچ تردیدی وجود ندارد كه تجاوزگر صدام است و آن‌چه باید در پی آن باشیم، مجازات است نه تشخیص این كه چه كسی متجاوز است.»
در بیانیه تاكید شده بود: «مذاكره میان جمهوری اسلامی ایران و ملت عراق تنها با حكومتی باید صورت گیرد كه برخاسته از اراده و خواست ملت عراق باشد.»[xiii] با آغاز پیروزیهای نیروهای ایران در جبهه‌های جنگ و پس از آزادسازی خرمشهر، حزب جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای در سوم خرداد ۱۳۶۱ آزادی خرمشهر را نویدبخش فتح بیت‌المقدس خواند و تاكید كرد كه «اهتزاز پرچم ظفر اسلام بر فراز مسجد جامع خونین‌شهر، برافراشتن پرچم اسلام بر فراز مسجدالاقصی را بشارت می‌دهد.» این حزب به كشورهای عضو شورای همكاری خلیج‌فارس اطمینان داد كه اگر به دنبال ماجراجویی نباشند و خواهان صلح و رفتار برادرانه به دیدهٔ دوستی و احترام نگریسته خواهد شد. در همین ایام، به دنبال انتشار دیدگاه برخی اشخاص و گروههای سیاسی ــ از جمله نهضت آزادی ایران، حزب توده، سازماندهی چریكهای فدایی خلق (اكثریت) ــ مبنی بر ضرورت پایان‌دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر و تاكید بر این كه تشدید و توسعه این جنگ و انتقال آن به درون خاك عراق می‌تواند پای كشورهای بیشتری را به جنگ بكشاند ــ دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی در سی‌ویكم مرداد ۱۳۶۱ بر لزوم پیروزی قاطع نظامی ایران بر عراق تاكید كرد: در بیانیه هرگونه حمایت از به‌كارگیری شیوه‌های دیپلماتیك و استفاده از هیاتهای صلح جهت میانجیگری بیانگر سرسپردگی حامیان آن دانسته شده بود.
در تاكید بر این مواضع، دبیركل وقت حزب جمهوری اسلامی (آیت‌الله خامنه‌ای) در سخنانی در جمع اعضاء تصریح كرد: «شرایط جمهوری اسلامی برای پایان‌دادن جنگ، قطعی است و باید مورد قبول قرار گیرد و درغیراین‌صورت جنگ تا سقوط رژیم صهیونیستی عراق ادامه خواهد یافت.»[xiv]
حزب جمهوری اسلامی معتقد بود پیروزیهای نیروهای ایران در آزادسازی مناطق اشغالی در جنوب و غرب كشور نتیجه انسجام و وحدت بی‌سابقه‌ای بین نهادها و مسئولین كشور است و تاكید داشت كه پیروزیهای عظیم در جنگ تحمیلی مرهون یك شخص یا یك ارگان یا نهاد نیست و برای نیل به چنین موفقیتهایی، قاطعیت هیات حاكمه ــ مثل دولت و مجلس و قوه قضاییه ــ در انجام وظایفشان ضرورت دارد.[xv]
با تشكیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در تهران در پاییز ۱۳۶۱، حزب جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای در سوم آذرماه، هدف از تشكیل این مجلس را سرنگونی رژیم بعثی ــ صهیونیستی عراق، استقرار جمهوری اسلامی در عراق و گشودن راه آزادی قدس عزیز دانست. در بیانیه حزب به مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق توصیه شده بود با بسیج اقشار مختلف مردم عراق و ایجاد وحدت بین آنان، برای گسترش انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم فاسد صدام تلاش كند. حزب در بیانیه خود، مجلس اعلا را تنها سخنگوی مردم عراق دانسته بود.[xvi] با تداوم جنگ در خاك عراق در سال ۱۳۶۲ و تشدید تلاشهای بین‌المللی برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ، حزب جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای به مناسبت روز جهانی قدس در پانزدهم تیرماه آن سال، از عزم راسخ امت ایران در ادامه دفاع از انقلاب اسلامی در برابر جنگی كه استكبار جهانی بر نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل كرده است، خبر داد و از اسرائیل و رژیم بعث عراق به عنوان دو نیروی شیطانی استكبار و كفر جهانی به سركردگی امریكا یاد كرد كه برای محو و نابودی اسلام و مسلمانان بسیج شده‌اند.
در بخشی از این بیانیه آمده بود: «نگاههای ژرف و عمیق امت ایران از ورای سرزمینهای غصب‌شده... به سوی كربلا است كه تا قدس شریف ادامه دارد.» در این بیانیه، دولت فرانسه به خاطر انباشتن زرادخانه‌های عراق از سلاحهای جنگی، شریك در كشتار دو ملت مسلمان ایران و عراق دانسته شده بود.[xvii] در نیمه خرداد ۱۳۶۳ در پی بمباران شهر بانه، حزب جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای ضمن محكوم‌كردن این اقدام، اعلام كرد كه ملت ایران به همت رزمندگان و رهبری امام انتقام همه شهدای جنگ تحمیلی را خواهد گرفت و با همكاری و همدلی دو ملت ایران و عراق شاهد سقوط مزدوران بعثی و برقراری جمهوری اسلامی در عراق خواهد بود.[xviii] در شانزدهم شهریور همین سال نیز، حزب با انتشار پیامی به مناسبت سالروز هفدهم شهریور، از پیكاری سهمگین در همه جبهه‌های توطئه، ترور، كودتا، تجاوز و تحمیل جنگ خبر داد كه بر اساس آن نظام جمهوری اسلامی بر پایه ایمان و عدالت، فضیلت و تقوی و وحدت و انسجام، اهداف و آرمان شهدا به‌ویژه شهدای جنگ تحمیلی جبهه‌های نبرد حق علیه كفر صدامی را تحقق خواهد بخشید.[xix]
سرانجام حزب جمهوری اسلامی در پی بروز شكاف میان اعضای آن در سال ۱۳۶۶ منحل شد. در نامه دبیركل وقت حزب (آیت‌الله خامنه‌ای) و حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی به امام‌خمینی(ره)، رهبر انقلاب، برای اخذ اجازه انحلال آن در تاریخ دوازدهم خرداد ۱۳۶۶ چنین آمده بود: «در طول جنگ تحمیلی حزب جمهوری اسلامی در سراسر كشور به وظیفهٔ الهی خود برای بسیج مردم و شركت فعال در جبهه‌های جنگ [عمل نمود] و جمعی از كادرها و اعضای آن در این جهاد مقدس به شهادت رسیدند.»[xx]پی‌نوشت‌ها
[i]ــ غلامرضا علی‌بابایی، فرهنگ تاریخی ــ سیاسی ایران و خاورمیانه، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، ج۳، چ اول، ۱۳۷۴، ص۳۸۳؛ تقویم تاریخ انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۶۹ ص۲۷۴
[ii]ــ او به تنهایی یك امت بود، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید، چ اول، هفتم تیر ۱۳۶۱، ص۴۶۶
[iii]ــ مجتبی سلطانی، خط سازش؛ بررسی و تحلیل تحقیقی و مستندی پیرامون تاریخچه مواضع و عملكرد نهضت آزادی ایران، تهران، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول،۱۳۶۷، ص۲۳
[iv]ــ غلامرضا خواجه سروی، «تعارضات جناحهای سیاسی دوره اول مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۳ــ۱۳۵۹)»، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق، سال اول، شماره اول، پاییز ۱۳۷۴، ص۹۲ و ۹۳؛ واحد فرهنگی بنیاد شهید، همان، صص۴۶۹ــ۴۶۶؛ ابراهیم جعفریانی، نقش ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران در بروز و تداوم جنگ ایران و عراق، پایان‌نامه دوره كارشناسی ارشد دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران،۱۳۸۰صص۷۵ــ۷۴؛ آیت‌الله دكتر بهشتی، عملكرد یكساله حزب جمهوری اسلامی، گفتار شماره ۱۳، تهران، حزب جمهوری اسلامی، چ اول۱۵/۲/۱۳۵۹، صص۹، ۵۰ــ۴۹
[v]ــ آیت‌الله دكتر بهشتی، همان، ص۵۰؛ دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی؛ دخالتهای امریكا در ایران، ش.۱۵، تهران، انتشارات لانه، بی تا، ص۱۷
[vi]ــ حزب جمهوری اسلامی، مرامنامه و اساسنامه، تهران، بهمن ۱۳۵۷، صص۶، ۹، ۱۰ و ۱۱؛ كریم راهوار منفرد (افتخاری)، احزاب ، تشكلها و جناحهای سیاسی ایران امروز (۱۳۸۰-۱۳۵۷) تهران، نشر سیاست، چ اول،۱۳۸۲، صص ۳۱۴ــ ۳۰۳، غلامرضا خواجه سروی، همان، ص۹۵
[vii]ــ ابراهیم جعفریانی، همان، صص ۹۴-۹۲، آیت‌الله دكتر بهشتی، همان، صص ۲۶ ، ۲۸ و ۵۱؛ بیانیه حزب جمهوری اسلامی، ۴/۱۲/۱۳۵۸،ص ۲ ؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه ویژه، ص۴۵؛ دادگستری جمهوری اسلامی ایران، غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹، تهران، ناشر دادگستری جمهوری اسلامی، چ اول، ۱۳۶۴، صص ۹۱،۹۲ و ۷۰۴؛ علی زارعی و سیدكاظم مشكانی، الگوها؛ زندگینامه شهیدان رجایی و باهنر، اندیشه دانشجو، سال هشتم، شماره۶، شهریور ۱۳۸۱، صص ۵۷-۵۴؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه ویژه، ش۷۶، ص۳۵؛ امید انقلاب، سال بیست‌ودوم، شماره۳۲۰، تیرماه ۱۳۸۱، ص۶؛ محمد درودیان، جنگ، بازیابی ثبات، تهران، انتشارات مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، چ اول، ۱۳۷۸، ص۱۲۳
[viii]ــ بیانیه حزب جمهوری، ۱/۷/۱۳۵۹
[ix]ــ پرونده حزب جمهوری اسلامی در روزنامه جمهوری اسلامی.
[x]ــ روزنامه كیهان، ۱۷/۷/۱۳۵۹، ص۲؛ بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، زونكن احزاب و گروهها.
[xi]ــ روزنامه جمهوری اسلامی، ۳۰/۷/۱۳۵۹، ص۲؛ بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، زونكن احزاب و گروهها.
[xii]ــ ر.ك. اتحادیه عرب.
[xiii]ــ واحد فرهنگی بنیاد شهید، همان، صص ۵۳۷ــ۵۳۶؛ روزنامه جمهوری اسلامی، ۳۰/۷/۱۳۵۹، ص۲؛ بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس.
[xiv]ــ پرونده حزب جمهوری اسلامی در روزنامه جمهوری اسلامی.
[xv]ــ دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشریه داخلی، رویدادها و تحلیل، ش۴۶، ۱۱/۸/۱۳۶۱، ص۳۰ــ۲۹
[xvi]ــ روزنامه جمهوری اسلامی، ۴/۹/۱۳۶۱، ص۲، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس زونكن گروهها و سازمانها.
[xvii]ــ همان، ش۱۱۸۷، ص۲، معاونت اطلاع‌رسانی، ۱۳۶۲
[xviii]ــ همان، ۱۶/۳/۱۳۶۳، ص۲ و بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس.
[xix]ــ همان، ۱۷/۶/۱۳۶۳، ص ۲، معاونت اطلاع‌رسانی اداره اطلاع‌رسانی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پرونده حزب جمهوری اسلامی، ۱۳۶۳
[xx]ــ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه ویژه ص۴۵
مهدی گرگانی
منبع : ماهنامه زمانه