یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


آن کس که نگفت آری و نگفت نه


آن کس که نگفت آری و نگفت نه
دکتر حسین عظیمی یکی از تاثیرگذارترین اقتصاددانان ایران داخل کشور در سال‌های پس از انقلاب در مسائل توسعه اقتصادی و اقتصاد ایران بود و تاثیر عدم‌حضور وی در حوزه اندیشه‌پردازی‌های اقتصادی در ایران تا سال‌ها همچنان آشکار خواهد بود. نسل دوم اقتصاددانان ایران، یعنی نسلی که در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل شد و خواه در دانشگاه و خواه در حوزه پژوهشی و کارشناسی فعالیت را کرد می‌توان به دو گروه کلی تقسیم‌بندی کرد. نخست، گروهی که در چارچوب آموخته‌های دانشگاهی خود باقی ماندند و عموما به تدوین و ارائه کتب دانشگاهی و متعارف اقتصادی به زبان فارسی پرداختند. اینان معمولا جزواتی را که برای تدریس در دانشگاه فراهم آورده بودند با ویرایش‌ها و افزوده‌هایی به صورت کتب درسی منتشر کردند.
مجموعه کتاب‌های اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، اقتصادسنجی و... از این زمره هستند. گروه دوم نیز کسانی بودند که دلمشغولی‌های عام‌تری داشتند، اغلب مسائل اجتماعی را که در آن می‌زیستند با جدیت بیشتر دنبال می‌کردند، اقتصاد را با سیاست و تاریخ و اجتماع می‌آمیختند و معمولا گرایش‌های سیاسی رادیکال داشتند. دهه ۱۳۵۰ شاهد شکل‌گیری تحلیل‌های اقتصادی ایشان بودیم. آثاری که از این دهه در زمینه تاریخ اقتصادی ایران، وابستگی و توسعه و نظریه‌های اقتصادی منتشر شد در این مجموعه جایگاه برجسته‌ای دارند. در این میان، اقتصاددانان دیگری نیز بودند که نه عافیت‌جویی گروه نخست را پی‌گرفتند و نه رادیکالیسم گروه دوم را. دکتر حسین عظیمی از این میان بود. در مقطع پس از انقلاب، هر دو گروه مسیری را که در پیش گرفته بودند همچنان طی کردند. گروه نخست، پس از چند سال که از شوک انقلاب خارج شدند باز هم به تکرار تجربه تهیه کتب درسی دانشگاهی ادامه دادند. این کتب نیز برخی به لحاظ کیفی قابل‌قبول بود و برخی نیز صرفا نشریه‌هایی «برای ارتقای علمی» به شمار می‌آید. در سال‌های بعد، این گروه طوطی‌وار آموزه‌های ایدئولوژیک نولیبرالی را به عنوان اصول تخطی‌ناپذیر علمی تبلیغ کردند. گروه دوم به زمان نیاز داشت تا بتواند از شوک انقلاب خارج شود. علاوه بر آن، این گروه اغلب ناگزیر از مهاجرت شدند. اما در مهاجرت و پس از گذشت چند سالی، آثار اینان که دیگر عمدتا به تحلیل اقتصاد ایران و تاریخ اقتصاد دهه‌های اخیر می‌پرداختند منتشر شد و به‌تدریج بر اهمیت این آثار افزوده شد.
فهرستی طولانی از کتبی که اقتصاددانان دگراندیش درباره موضوعات اقتصاد ایران در سال‌های اخیر در خارج منتشر ساخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند به‌راحتی از طریق اینترنت قابل دستیابی است و خوشبختانه در سال‌های اخیر برخی از این کتب به فارسی نوشته و ترجمه و در ایران منتشر شده‌اند. دکتر حسین عظیمی، اقتصاددانی اندیشمند و نظریه‌پردازی توانا بود که از اندیشه‌های قالبی دست شسته بود و با گرایشی توسعه‌گرا و دموکراتیک به نقد دیدگاه‌های اقتصاددانان متعارف و دیدگاه‌های رسمی در زمینه توسعه، برنامه‌ریزی و معضلات اقتصاد ایران می‌پرداخت. پیشینه کاری دکتر حسین عظیمی حکایت از سختی‌هایی دارد که در سال‌های پس از انقلاب داشت؛ بی‌مهری‌های سازمان برنامه در دهه ۱۳۶۰ و در انفعال قرار دادن وی، عدم پذیرش وی در دانشگاه‌های دولتی به بهانه‌ها و تهدیدها، گوشه‌های کوچکی است از آنچه که بر وی شد و بر وی رفت. اما در این میان واقعیت است که سیلی‌های متعدد بر گوش ما می‌زند: غم نان، غم کار، غم نیاز به پذیرش اجتماعی. سرمایه و دیوانسالاری به ما نظریه‌ها و راهکارهایی را باب طبع خود تحمیل می‌کنند.
چنین است که اندک گریزگاه‌های موجود خود تنگنایی است با حصارهایی خفقان‌آور و این حصارها باروهایی است برآمده از تنگی معیشت و امنیت؛ پس باید سخن را فروخفت. فروخفتن سخن اگر سکوت محض را به دنبال نداشته باشد بیانی الکن به همراه خواهد داشت. بیان الکن نیز قادر نخواهد بود همه حقیقت را بگوید. شنوندگان متوقع آنگاه ناراضی خواهند شد. اما چه می‌توان کرد تنها دو گزینه در برابر هست: سکوت محض و بیان الکن.
از این منظر، حیات علمی دکتر حسین عظیمی را به ویژه در دهه ۱۳۷۰ می‌توان نقد کرد و می‌توان بر مسیری که او گاه پیشه می‌کرد خرده‌های بسیار گرفت. با این حال، فراموش نکنیم که حسین عظیمی، خواه در دهه ۱۳۶۰ و با نقدهای کارشناسی و اندیشمندانه بر سیاست‌های اقتصادی سال‌های این دهه (سیاست‌هایی چنان نابخردانه همچون رشد جمعیت، که تا دهه‌های بعد آثار مهلک آن بر اقتصاد و جامعه‌مان جاری است) و خواه در دهه ۱۳۷۰ و با نقد سیاست تعدیل اقتصادی و دیدگاه‌های حاکم بر نولیبرال‌های وطنی، تاثیری ژرف در روشنگری فضای فکری کارشناسان اقتصادی ما گذاشت. میراث فکری که از حسین عظیمی بر جای مانده است، ارزشمند است و خلاقانه، بر او خرده نمی‌گیریم و به احترامش همچنان از جای برمی‌‌خیزیم.
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید