سید محمد خاتمی ؛آمدن یا نیامدن؛مسئله این است

همچنان روز به روز به انتخابات سرنوشت ساز دهمین ریاست جمهوری ، در ایران اسلامی نزدیک می شویم. با هر روزی که نزدیک می شویم حرف و حدیثهای بسیاری را می شنویم و انگار بازهم اتفاقات انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری درحال شکل گیری و اتفاق است.
از اصلاح طلبان اصرار و از مهندس میرحسین موسوی انکار! البته گذشت زمان و برگزاری انتخابات و نتیجه آن همه را از تصمیم جدی میرحسن موسوی شگفت زده کرد چراکه او پیشبینی هایی کرده بود که دیگران از آن غافل بودند.
علی ای حال در شرف انتخابات ریاست جمهوری هستیم ، اصلاح طلبان دو تجربه بسیار مهم شورای شهر و مجلس شورای اسلامی را تقریبا با موفقیت پشت سر گذارده و اندوخته های فراوانی کسب کرده اند ، به وضوح فهمیدند که تنها راه بازگشت به حاکمیت و خدمت اتحاد درون تشکیلاتی خواهد بود و لاغیر ، چراکه عملا اکثریت مردم حامی اصلاح طلبان می باشند و از دوران خوش آن زمان به نیکی یاد می کنند.
بهرحال اینبار مهندس میرحسین موسوی (که تنها افتخار خود را نخست وزیری در زمان حضرت امام خمینی (ره) می داند) جای خود را به سید محبوب ایران زمین ، سید محمد خاتمی داده است. اکنون همه نگاهها و امیدها بسوی اوست، تا کاری را که برای اولین بار در تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی آغاز کرد اکنون به پایان رساند. همه اصلاح طلبان موافق و پشتیبان پروپاقرص خاتمی هستند ، ملت ایران هم با رای مجموع دوبار بیش از ۴۲میلیون رای حسن نیت و محبت خود را به اثبات رسانیده است. اما انگار این شخصیت محبوب پیشامدهای بسیاری را پیش روی خود می بیند و از مسولیت سنگین خود آگاه است.
هر چه از خوبی های این شخصیت بگوییم کم گفته ایم ، چراکه در این مکتوب نمی گنجد ، از کارهای مهم او اجرای قانون اساسی در زمینه انتخابات شورای شهر بود که پس از سالها پس از انقلاب به اجرا در آورد ؛ در سطح روابط بین المللی جایگاه ایران را بشدت ارتقاء داده و باعث نفوذ هرچه بیشتر ایران در منطقه و در دل اروپا شد و نوعی اعتماد سازی برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورد، با ارائه تز گفتگوی تمدنها ، غربیان را که صاحب جنگ تمدنها بودند شگفت زده نمود، در امر صنعت بخصوص خودروسازی پیشرفت بسیار چشم گیری را برای کشور عزیزمان به ارمغان آورد و بی شک می توان گفت فقط خاتمی می توانست خودروی پیکان را به تاریخ ملحق کند، در زمینه مسائل فنی انرژی هسته ای و نیروگاه بوشهر و نطنز بسیار فعالانه عمل کرده و باعث پیشرفت چشم گیری نیز در این صنعت گردید.
در انتقاد پذیری کمال را به حد اعلی رسانید و گفت : زنده باد مخالف من. در عرصه فرهنگ بخصوص صنعت فیلم سازی و سینما را متحول نمود و امید را به دل ناامید فیلم سازان بازگرداند.
در عرصه سیاسی نیز شگفت انگیز بود و صداقت وی در خور تحسین ، در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری بهیچ وجه وارد مسائل سیاسی نشده و کاملا بی طرفی خود را تا لحظه آخر حفظ نمود هرچند که این راه کار به زیان هم مصلکانش تمام شد.
با کم لطفیها ، تخریبها ، تحقیر ها و توهین ها ساخت و هرگز از ادب و نزاکت دوری نکرد، بی شک آنچه که به خاتمی ضرباتی کارساز وارد نمود از طرف افراطیون خودی بود ، که مهمترین آنها مطرح شدن طرح "عبور از خاتمی " بود.
بهرحال اکنون کشور ما باز روی به خاتمی آورده است ، باز اصرارها و حمایت ها در جلب نظر وی برای ورود به عرصه انتخابات دولت دهم آغاز شده است. مردم هم با استقبالهای کم نظیر خود در سفرهای استاتی خاتمی عملا حرف خود را به وی منتقل نمودند.به هرحال این شخصیت محبوب باید بین آمدن یا نیامدن تصمیم نهایی را بگیرد ، البته به خاتمی باید حق داد و درنگ و تفکرش را بی ربط ندانست چرا که بی شک وی هنوز تجربه ای که از ورود به عرصه انتخابات آیت الله رفسنجانی به دست آورده را فراموش نکرده است . ممکن است همه آن ماجراها برای خاتمی هم مسجل شود.
اکنون زمان اندکی تا مقدمات انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و خاتمی باید در اعلام نظر خود درنگ کند تا اصلاح طلبان تکلیف کار خویش را هرچه سریع تر مشخص کنند و مانند دفعه قبل با چنیدن نامزد وارد عرصه نشده و عملا نامزدهای خود را به رای شکن تبدیل ننمایند، اعلام نظر زودهنگام خاتمی می تواند سبب همبستگی هرچه بیشتر میان اصلاح طلبان گردد ، چراکه با جواب مثبت وی ، همه چیز خاتمه یافته و همه توانها در مرکز کانون متمرکز خواهند شد و در صورت جواب منفی ، اصلاح طلبان فرصت کافی برای شور در میان خود و سایر گروهها در جهت به توافق رسیدن بر سر یک کاندیدا خواهند داشت، تا عملا از ورود زای شکنها جلوگیری کنند، رایزنی با حزب اعتماد ملی باید بصورت جدی در دستور کار اصلاح طلبان قرار گیرد چراکه این انتخابات متفاوت از سایر انتخابات پبشین است، اگر حزب اعتماد ملی یک کاندیدا و حزب مشارکت کاندیدای دیگری را معرفی کتد ، عملا شاهد فرافکنی و تفرقه شدید میان اصلاح طلبان و تقسیم رای میان این دو گروه خواهیم بود که بی شک منجر به پیروزی مجدد اصولگرایان خواهد شد.
گذشت ، وحدت ، هم دلی و عدم زیاده خواهی مسبب پیروزی مجدد اصلاح طلبان به عرصه خدمت گذاری خواهد شد تا بلکه اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و ... را اصولی و با کار کارشناسی سامان ببخشند و مسائل بین المللی کشورمان را به نحو احسنت در وضعیت برد- برد به سرانجام رسانند.
نتیجه این که سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان هرگز نباید این قطار رو به جلو را به حال خود رها کند و باید هرچه سریع تر تکلیف را مشخص کند ، همه شاهدیم که خاتمی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با چشمان گریان آمد ولی اینبار امیدواریم که با دلی شاد و قلبی مطمئن تکلیف را مشخص کرده و اصلاح طلبان را از این سردرگمی خارج نماید. به هرحال ما منتظر یک انتخابات سالم و عادلانه و جوان مردانه ای هستیم که حق به حق دار برسد و بی شک برنده این مارتن رئیس جمهور همه ما بوده و با تمام قوی وظیفه یاری و کمک رسانی به وی را برعهده خواهیم داشت، به امید پیروزی و سربلندی ایران اسلامی.
نتیجه : گرانبهاترین چیز برای انسان زندگی است و آن فقط یکبار داده می شود ، پس باید شتافت آنرا چنان گذراند تا سالهای بهدر رفته عمر موجب عذاب دردناک نگردد، تا گذشته خوار و سفله بر پیشانی ما داغ رسوائی نزند ، تا بهنگام بدرود زندگی بتوان گفت:
" سراسر زندگی و همه نیروهایم وقف زیباترین پدیده های جهان ، وقف مبارزه در راه رهائی بشریت شده بود ، پس باید شتافت ، زندگی کرد ، چه یک بیماری بی معنی یا یک تصادف تراژدیک می تواند رشته آن را بگسلد "

محمد شهرتی فر