یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آفرینش


آفرینش
...تنها و تنها
هستی بود
و هستی از نیستی
سراغی نداشت
پس نیستی را
هستی بخشید
چون هستی سودای زیستن داشت
پس خود را نواخت
تا همه نغمه شد
و به خود میل خود
تا احساس را آفرید
احساس خود را فریاد کرد
پس شادی و غم را برنمود
و خندید و گریست
اینک در خود نگریست
و اندکی تأمل نمود
پس نخست سکوت و سپس معنا را برکشید
و آن گاه آن ها اندیشه را رقم زدند
اندیشه لحظه ای به خود ظنین شد
تا تردید را خلق کرد
با آغاز تردید بود که هستی
خود را با چیستی کنونی بازنمود
هنگامی که نوبت به خلقت انسان رسید
در او نگریست؛
وه که افسوس و آن گاه حیرت آفریده شدند!؟
پس او که در انسان بود،
این بار با انسان شد
و انسان گفت آری، پس اطاعت را خلق کرد
و گفت نه، پس عصیان را آفرید

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکترای فلسفه و مطالعات ادیان از تگزاس آمریکا
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید